واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: 6 ماه فرصت برای رهایی ار اعدام
قضات دادگاه کیفری استان تهران به اولیایدم مقتولی ششماه فرصت دادند تا برای بخشش یا اجرای حکم مردی که 10سال قبل همسرش را به قتل رسانده بود اقدام کنند.
به گزارش خبرنگار ما، این تصمیم بر اساس خواسته متهم به استناد ماده 429 قانون مجازات اسلامی جدید گرفته شده است. در این ماده قانونی آمده است: «در مواردی که محکوم به قصاص در زندان و صاحب حق قصاص بدون عذر موجه یا به علت ناتوانی در پرداخت تفاضل دیه یا به جهت انتظار برای بلوغ یا افاقه ولیدم یا مجنیعلیه مرتکب را در وضعیت نامعین رها نمایند با شکایت محکومعلیه از این امر دادگاه صادرکننده حکم مدت مناسبی را مشخص و به صاحب حق قصاص اعلام میکند تا ظرف مهلت مقرر نسبت به گذشت مصالحه یا اجرای قصاص اقدام کند و در صورت عدم اقدام او در این مدت دادگاه میتواند بعد از تعیین تعزیر بر اساس کتاب پنجم تعزیرات و گذشتن مدت زمان با اخذ وثیقه مناسب و تایید رییس حوزه قضایی و رییس کل دادگستری استان تا تعیینتکلیف از سوی صاحب حق قصاص مرتکب را آزاد کند.» به موجب مدارک موجود در این پرونده متهم که محسن نام دارد 20مرداد سال 82 بازداشت شد. فرزندان متهم زنی را به بیمارستان رساندند و از پرستاران برای رسیدگی به او کمک خواستند. جوانی که این زن را به بیمارستان رسانده بود، گفت: «این زن فرشته نام دارد و نامادری من است. ما زمانی او را پیدا کردیم که خونآلود روی زمین افتاده بود و ما نمیدانیم چه کسی به او آسیب رسانده است.»دقایقی بعد از اینکه این جوان فرشته را به بیمارستان رساند پزشکان مرگ او را اعلام کردند و ماموران پلیس برای بازجویی از پسر جوان او را به کلانتری منتقل کردند. او در بازجوییها گفت: «فرشته همسر پدرم بود. من و خواهران و برادرانم در طبقه پایین خانهمان زندگی میکنیم و فرشته و پدرمان در طبقه بالا ساکن بودند. ما در زندگی آنها دخالتی نداشتیم و فقط گاهی همدیگر را میدیدیم اما زمان حادثه با توجه به صداهایی که از بالا میآمد فهمیدیم میان آنها درگیری ایجاد شده است. بعد هم پدرم با عجله از خانه بیرون رفت. من برای اینکه بدانم چه اتفاقی افتاده به طبقه بالا رفتم و فرشته را در حالیکه غرق در خون بود پیدا کردم. بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردم اما گفتند کار از کار گذشته است.»در حالیکه این جوان از محل مخفیشدن پدرش اظهار بیاطلاعی میکرد، محسن -متهم- خودش را به ماموران معرفی کرد و پذیرفت همسرش را به قتل رسانده است. او گفت: من فرشته را دوست داشتم. مدت زیادی از زندگی ما نگذشته بود که این اتفاق افتاد. او زن مهربانی بود اما بعضی کارهایش من را عصبی میکرد. آن روز با هم جروبحث کردیم و من به صورتش سیلی زدم بعد هم با چوب دو ضربه به سرش زدم که روی زمین افتاد. بعد هم از خانه بیرون رفتم. ماموران بعد از بازداشت متهم جسد را به پزشکیقانونی انتقال دادند و از متخصصان خواستند تا در مورد علت فوت اظهارنظر کنند. هرچند متخصصان تایید کردند زن جوان سیلی خورده و با جسمی سخت نیز ضرباتی به سرش وارد شده اما علت فوت را خفگی اعلام کردند. با توجه به این نظریه بود که متهم یکبار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: یادم نمیآید او را چطور کشتم، درواقع اصلا قصد کشتن نداشتم و میخواستم با او زندگی خوبی داشته باشم من اصلا یادم نمیآید که او را خفه کرده باشم. فقط دستم را روی گردنش گذاشتم و فشار دادم اما خفهاش نکردم. پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.پدر و مادر فرشته درخواست صدور حکم قصاص کردند و پذیرفتند تفاضل دیه را هم بپردازند. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من فرشته را خفه نکردم و فقط به او سیلی زدم و با چوب هم زدمش. اگر بهخاطر این ضربات او جان داده باشد اتهام قتل را قبول دارم. متهم گفت: من چهاربار ازدواج کردم. در سه ازدواج قبلی همسرانم از من جدا شدند. هیچوقت زندگی خوبی نداشتم و همیشه جروبحث میکردیم. من آدم عصبیای بودم و نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. همسرانم هم رعایت من را نمیکردند بعد از اینکه زن سوم را طلاق دادم با فرشته آشنا شدم. هرچه او خواست برایش تهیه کردم حتی از من خواست با فرزندانم زندگی نکنم من بچهها را در طبقه پایین جا دادم و خودم و فرشته در طبقه بالا زندگی میکردیم.روز حادثه بین ما جروبحث شد و من دوباره عصبانی شدم و این اتفاق افتاد. بعد از پایان جلسه رسیدگی رای بر قصاص متهم صادر شد و حکم مورد تایید دیوانعالی کشور نیز قرار گرفت. سپس پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی فرستاده شد اما اولیایدم که باید نیمی از دیه یک مرد مسلمان را بهدلیل زنبودن مقتول به او میپرداختند و بعد حکم را اجرا میکردند در این خصوص اقدامی نکردند تا اینکه محسن یک هفته پیش با ارسال درخواستی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران با توجه به ماده 429 درخواست تعیینتکلیف کرد. قضات بعد از شور در این خصوص به اولیایدم اخطار کردند در صورتی که ظرف مدت ششماه برای بخشش یا اجرای حکم با پرداخت نیمی از دیه اقدام نکنند متهم پس از تعیین تعزیر (زندان) مناسب و با قرار وثیقه آزاد خواهد شد.
1392/11/28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]