تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820936212




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هادی محمدی فر شکست ژنو 2 و الگوی مناسب کنفرانس آینده


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: هادی محمدی فر
شکست ژنو 2 و الگوی مناسب کنفرانس آینده
از آنجا که در داخل سوریه موازنه نظامی به نفع نیروهای بشار اسد و ارتش پیش می رود، کنفرانس ژنو 2 ناکام ماند.کنفرانس ژنو 3 بستر مناسبی برای آگاهی ملت های منطقه است، در پرتو این آگاهی است که تفوق همگرایی های منطقه ای فراهم می شود.

خبرگزاری فارس: شکست ژنو 2 و الگوی مناسب کنفرانس آینده


بیان رویداد پیروزی های ارتش سوریه در تحولات میدانی و پاکسازی بیشتر مناطق این کشور از تروریست های داعش، جبهه الاسلام و جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی، مساله ای مهم در تحولات سیاسی و بین المللی به دنبال دارد. این پیشروی ها عمدتا در مناطق ادلب، جبل قلمون، ریف حلب، دمشق، رقه و اخیرا دیرالزور جریان دارد. کنفرانس تاریخی ژنو 2 نیز با شکست مواجه شد؛ و پیروزی هر کدام از طرف های منازعه می تواند موقعیت آنان را در آینده سوریه بهبود بخشد. نوشتار حاضر با بررسی فرآیند نبردها، موقعیت و جایگاه منطقه ای، ملی و بین المللی آنان، درصدد آن است به تاثیر این تحولات در عرصه میدانی، دلائل شکست کنفرانس ژنو و چشم انداز کنفرانس ژنو 3 بپردارد. تحلیل رویداد ارتش سوریه برخلاف دیگر ارتش های مدرن، ویژگی ممتازی دارد که کمتر کشوری از آن برخوردار است. این ارتش از یک سو از توانایی های نوین برخوردار است و از سویی دیگر با توجه به تخصص و مهارت های ویژه در جنگ های درون شهری و چریکی، نقش مهمی در تغییر موازنه تاکتیکی در موقعیت های متفاوت را دارد. جنگ 1973 اثبات نمود که ارتش سوریه برخلاف دیگر کشورهای عرب، ارتشی نیرومند است که دو ویژگی فوق، یعنی مهارت های نوین و جنگ درون شهری، را دارد. آمریکا، اسرائیل و تاحدودی بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، خواهان انتقال قدرت در سوریه هستند. انتقال قدرت بدین معناست که هر رژیمی، غیر از اراده واقعی ملت سوریه، ارتباط تنگاتنگی با منافع آمریکا و نظام صهیونیستی دارد. در جنگ 1973، ارتش سوریه بعد از شکست مصر، به تنهایی بیش از سه ماه در مقابل ارتش غاصب اسرائیل ایستاد. در آن جنگ اعراب شکست سختی را خوردند و این ارتش سوریه بود که اعتبار اعراب را حفظ نمود. با توجه به این واقعیت، در عرصه میدانی نقش ارتش این کشور از چند جهت مهم است. اول اینکه ارتش سوریه ارتشی مردمی است، و با توجه به تجریه های پیشین در خط مقدم نبرد عربی- اسلامی در برابر ارتش غاصب صهیونیستی، نه تنها در بین سوریه ای ها، بلکه در جهان عرب هم از محبوبیت بالایی برخوردار است. این مشروعیت و مردمی بودن ارتش، تابعی از انگیزه ایدئولوژیکی آن است. مبنای تشکیل ایدئولوژیک آن، دفاع از تمامیت اعراب در برابر رژیم غاصب صهیونیستی بود. دوم اینکه ارتش سوریه تاقبل از شروع بحران در ناحیه درعا، همکاری تنگاتنگی با نیروهای امنیتی و اطلاعاتی المخابرات داشت، و همین ارتباط، توان اطلاعاتی ارتش در نبردهای میدانی را بالا برد. سوم اینکه ارتش سوریه مجهز به سیستم های دفاعی است، که نه تنها در عرصه میدانی، بلکه در عرصه دفاعی و برون مرزی نیز قدرت دفاعی بالایی دارد. بنابراین به خوبی به منشاء تحولات و چگونگی ورود نیروهای معارض تسلط کامل دارد. سرنگونی جت جنگی ترکیه در سال گذشته، به خوبی نشان داد که ارتش سوریه در حالت آماده باش کامل می باشد. چهارم اینکه ارتش سوریه با توجه به معادله منطقه ای عربی- اسلامی علیه  اسرائیل، نقش تعین کننده ای در جنگ چریکی دارد. سوریه پناهگاه امنی برای رهبران مقاومت و حماس، و دروازه ی ورود تسحلیات به مبارزان فلسطینی علیه اسرائیل غاصب بود. در تمامی جنگ های نامتقارن اعراب علیه اسرائیل، سوریه نقش تعیین کننده ای در نبرد نهایی داشت. حماس، جهاد اسلامی، مقاومت اسلامی و جنبش خلق برای آزادی فلسطین، در سوریه دارای تشکیلات بودند و حتی ترور حاج عماد مغنیه در سوریه، بیانگر اهمیت راهبردی این کشور در معادلات منطقه ای بود. در جبهه مخالف ارتش سوریه، واقعیت به گونه ای دیگر است. جبهه مخالفان سوریه دارای فاکتورهایی است که نبرد علیه ارتش را به حداقل می رساند. این فاکتورها شامل: اول اینکه جبهه معارضه از همگونی واحد برخوردار نیست. به لحاظ تاکتیکی این عدم همگونی، نبردهای میدانی را در سراشیبی می برد و به لحاظ استراتژیک، طرف مقابل می تواند به آسانی در بین این نیروها نفوذ نماید. ارتش آزاد سوری ( جیش الحر السوریه) نماینده تمامی جریان های معارض نیست و قدرت ائتلاف سازی ندارد. این عدم قدرت از یک سو ناشی از دیدگاه کل گرایانه به موضوع مبارزه است، و از سویی دیگر  وابستگی این ارتش به عامل بیرونی، بیانگر عدم استقلال فکری و فیزیکی آنان است. حل بحران سوریه در گرو همکاری کشورهای منطقه ای است و به حاشیه راندن ایران، اوضاع را وخیم تر خواهد نمود.شکست کنفرانس ژنو 2 محصول همین بی توجهی بود. این کنفرانس غیر از اثبات نقش منفی دبیرکل سازمان ملل، مواضع اصولی ایران را نیز به اثبات رساند. برهمین اساس است که نیروهای ارتش آزاد سوریه در نبردهای میدانی، نه قدرت بازگشت به بدنه ارتش سوریه را دارند و نه توان و انگیزه بالای مبارزه. برای برون رفت از این وضعیت، اعضای فراری ارتش آزاد سوریه یا به سمت نیروهای دولت اسلامی عراق و شام ( داعش) می رودند، یا به سمت نیروهای جبهه النصره. در داخل نیروهای داعش، جبهه النصره، جبهه الاسلامی، احرار الشام، لواء اسلام و دیگر جریان های معارض رادیکال نیز هماهنگی وجود ندارد. در سه ماه اخیر، بیشترین درگیری ها در میان اعضاء جبهه النصره و داعش روی داد و طرفین درگیر بسیاری از اعضای یکدیگر را در دادگاههای تشریفاتی اعدام نمودند. دوم اینکه طرف های معارضه نیروی ملی و میهنی نیستند، و عمدتا از نیروهای غیرسوری هستند. این خصوصیت باعث می شود که در نبردهای میدانی، قدرت دفاعی و تهاجمی لازم را نداشته باشند. این نیروها به منطقه آشنایی نداشته و توان بسیج مردمی را هم ندارند. برتری گروههای معارض در بسیاری از مناطق سوریه، نه برپایه توان بسیج مردمی، بلکه بیشتر متاثر از ایجاد رعب و وحشت بوده است. این برتری با توجه به پیشروی های ارتش، شکننده است. سوم اینکه معارضین سوری از پویایی لازم برخوردار نیستند و در جهتی همسو با تحولات این کشور حرکت نمی کنند. در حالی که مردم این کشور آواره و خواهان ثبات سیاسی هستند، مخالفان سوری درصدد بی ثباتی سیاسی و امنیتی هستند. دلیل این مساله هم واضح و آشکار است؛ چرا که رادیکال ها و تروریست در یک محیط بی ثبات بیشتر تاثیرگذارند، و رشد و پویایی آن در یک محیط بی ثبات امری محرز است. نمونه موردی آن هم افغانستان و تجربه بی ثباتی در این کشور است، که آنان توانستند بخش های عظیمی از این کشور را تحت کنترل خود درآورند. بنابراین در سوریه هم به دنبال افغانستان دوم هستند. با تحلیل موقعیت طرفین در موارد مذکور می توان گفت، بندهای اتخاذ شده کنفرانس ژنو1 با وضعیت کنونی همخوانی نخواهد داشت. در کنفرانس ژنو1 بر حل مسالمت آمیز بحران و انتقال قدرت تاکید شده است. در این راستا جبهه معارضه با توجه به روحیه رادیکالی و تخریبی که دارد، از ظرفیت فرصت های صلح جویانه برخوردار نیست. گرچه جبهه معارضین سوری و ائتلاف مخالفان ادعا می کنند که بر بخش های بزرگی از سوریه تلسط دارند، اما باید گفت آنچه در تحولات میدانی دیده شده است، تفوق جبهه النصره و داعش است و نه ائتلاف مخالفان، بنابراین در کنفرانس ژنو 2 از موقعیت چندانی برخوردار نخواهند بود. ضمن اینکه اخیرا درگیری های سنگینی بین داعش و جبهه النصره وجود دارد، و حداقل در کوتاه مدت اختلاف آنان رفع نخواهد شد. در کنفرانس ژنو 1 و ژنو 2، تاکید بر انتقال قدرت شده است. اما در میدان های عملیاتی واقعیت به گونه ای دیگر است. ارتش دست بالا را دارد و این مساله می تواند تاثیر منفی بر انتقال قدرت بگذارد.در کنفرانس ژنو 2 با تاکید بر نقش حاشیه ای ایران، عملا جبهه گیری نظام سلطه علیه حکومت بشار اسد اثبات شد. تجربه روندهای گذشته آمریکا در روی آوردن به نظامی گری و انطباق آن با بحران سوریه در روزهای پایانی کنفرانس ژنو 2، بیانگر شکست دیپلماتیک این کشور در عرصه سیاسی بود. با این موضع گیری، اعتماد به سیاست های آمریکا در نزد ملت های منطقه تنزیل بیشتری یافت. بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، تنها پس از چند ساعت، دعوت نامه حضور ایران در کنفرانس ژنو 2 را پس گرفت. این رویه نادر دبیرکل، مهر تائیدی بر ناکارآمدی نقش وی در سازمان ملل بود. ایران نقش محوری در منطقه دارد و نادیده گرفتن نقش ایران، برابر است با بی توجهی به حل بحران. حل بحران در گرو همکاری کشورهای منطقه ای است و به حاشیه راندن ایران، اوضاع را وخیم تر خواهد نمود. شکست کنفرانس ژنو 2 محصول همین بی توجهی بود. این کنفرانس غیر از اثبات نقش منفی دبیرکل سازمان ملل، مواضع اصولی ایران را نیز به اثبات رساند. تحلیل مواضع هر دو جناح در کنفرانس ژنو 2، حائز اهمیت زیادی است. این تحلیل، عمق اختلافات دو طرف را اثبات می کند. مواضع ائتلاف مخالفان سوری: ائتلاف مخالفان سوری به رهبری احمد الجربا، تاجر میلیاردر ساکن عربستان سعودی، بود. وی با ارائه تصاویری در برابر دوربین های تلویزیونی، قضاوت سطحی و غیرمنطقی از وضعیت میدانی سوریه ارائه نمود. وی ادعا می کرد که دولت سوریه با استناد به این تصاویر، مرتکب جنابات جنگی و جنایات علیه بشریت شده و لازم است جامعه بین المللی و دوستان سوریه، مقدمات انتقال قدرت را فراهم نمایند. عدم استقلال عمل این ائتلاف و شکاف در بین آنان، مساله ای مشهود در مذاکرات ژنو 2 بود. مواضع هیات دولت سوریه: ولید المعلم، وزیر خارجه سوریه، ریاست هیات سوریه را برعهده داشت. این هیات با تاکید بر حل مساله تروریسم در این کشور، خواستار حل مساله به صورت سوری- سوری بود. وضعیت میدانی در سوریه گویای این حقیقت بود که در سوریه تروریسم ریشه گرفته است و اتخاذ هرگونه تصمیم نیازمند حل مساله ترور است. بثینه شعبان، عمران زعبی، بشار الجعفری و فیصل المقداد در گفتگو با خبرنگاران، به بین المللی شدن تروریسم در کنفرانس تاکید زیادی داشتند. مقایسه این دو مواضع، بیانگر عمق اختلاف دو طرف بود. مساله ای که اخضر الابراهمی، نماینده سازمان ملل در بحران سوریه، بان کی مون و سرگی لاوروف هم بدان اشاره کردند. بنابران هم در تحولات میدانی، هم در تحولات سیاسی- بین المللی و هم در عمل، شکست ژنو 2 مقدمه ای بر کنفرانس جامع تر، یعنی کنفرانس ژنو 3 است.در پرتو این تحولات، کنفرانس ژنو 3 بستر مناسبی برای درک روندهای جدید در سوریه است. این روندها در سه بعد داخلی، منطقه ای و بین المللی قابل تامل هستند. ارتش سوریه ارتشی مردمی است، و با توجه به تجریه های پیشین در خط مقدم نبرد عربی- اسلامی در برابر ارتش غاصب صهیونیستی، نه تنها در بین سوریه ای ها، بلکه در جهان عرب هم از محبوبیت بالایی برخوردار است. این مشروعیت و مردمی بودن ارتش، تابعی از انگیزه ایدئولوژیکی آن است. بعد داخلی: در بعد داخلی بشار الاسد و ارتش دست بالا را دارند. شکست کنفرانس ژنو 2 روحیه ارتش را بالا برد. از طرف دیگر جبهه مخالفان سوری با ناامیدی از شکست کنفرانس ژنو 2، روحیه گذشه را ندارند و عمدتا دچار شکاف  هستند. در بعد منطقه ای: متحدان منطقه ای ائتلاف مخالفان سوری، بر روی مواضع دوستان خود پافشاری می کردند. عربستان با اینکه در کنفرانس ژنو 2 شرکت داشت، اما در عین حضور تلاش داشت با حمایت سیاسی و نظامی از مخالفان، تحولات میدانی را هم دنبال نماید. ترکیه با عقب نشینی تاکتیکی از مواضع اولیه و سفر اردوغان به ایران نشان داد، ادعاهای اردوغان و اقامه نماز در مسجد اموی سوریه، رویایی بیش نبوده و اکنون مجبور به پذیرش نقش منطقه ای ایران است. در کنار این عقب نشینی، موقعیت منطقه ای ایران افزایش یافته است و تز عدم مداخله خارجی و حل بحران سوری- سوری که از سوی ایران ارائه شد، جایگاه مناسب تری دارد. بر همین اساس بود که رسانه های خارجی با نمایان شدن شکست کنفرانس ژنو 2، در روزهای آخر ادعا نمودند که ایران به طور پنهانی در کنفرانس نقش داشته است. این ادعا تابعی از انحراف رسانه ای بود، که سعی داشتند موفقیت های ایران را نادیده بگیرند. من حیث المجموع، نقش منطقه ای ایران و سوریه پس از ژنو 2 بالا رفت. بعد بین المللی: بعد بین المللی بحران، در فردای پس از شکست  کنفرانس ژنو 2  چشمگیر تر است. به این جهت جان کری، وزیر خارجه آمریکا، اعلام نمود که با ارسال سلاح های سنگین به مخالفان سوری، مواضع مخالفان سوری را تقویت خواهد نمود. تجربه روندهای گذشته آمریکا در روی آوردن به نظامی گری و انطباق آن با بحران سوریه در روزهای پایانی کنفرانس ژنو 2، بیانگر شکست دیپلماتیک این کشور در عرصه سیاسی بود. با این موضع گیری، اعتماد به سیاست های آمریکا در نزد ملت های منطقه تنزیل بیشتری یافت. این موضع گیری، همزمان با تحرکات جدید رژیم صهیونیستی در دخالت اطلاعاتی در بحران سوریه و دخالت نظامی در مناطق اشغالی و فلسطین شد؛ که حاکی از نوعی پیوند و همسویی بین منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی است و تاثیر منفی بر نقش آنان در منطقه و به ویژه کنفرانس آینده سوریه در ژنو 3 دارد. این بی اعتمادی حتی به متحدان منطقه ای آمریکا در خاورمیانه هم سرایت خواهد نمود. چشم انداز رویداد کنفرنس ژنو 2، تداوم رویکردهای اتخاذ شده در کنفرانس ژنو 1 بود. در کنفرانس ژنو 1، خواسته های مردمی سوریه به فراموشی سپرده شد، و برهمین اساس، مساله سوری – سوری نبود. آمریکا، اسرائیل و تاحدودی بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، خواهان انتقال قدرت در سوریه هستند. انتقال قدرت بدین معناست که هر رژیمی، غیر از اراده واقعی ملت سوریه، ارتباط تنگاتنگی با منافع آمریکا و نظام صهیونیستی دارد. از آنجا که در داخل سوریه موازنه نظامی به نفع نیروهای بشار اسد و ارتش پیش می رود، کنفرانس ژنو 2 ناکام  ماند. کنفرانس ژنو 3 بستری مناسبی برای آگاهی ملت های منطقه است، در پرتو این آگاهی است که تفوق همگرایی های منطقه ای فراهم می شود. در این راستا، تز ایرانی سوری – سوری و عدم مداخله خارجی، الگوی مناسبی برای حل بحران سوریه در کنفرانس ژنو 3 خواهد بود. مساله ای که با حضور ایران در کنفرانس آینده سوریه، جهت گیری مثبتی خواهد یافت. مساله مهمتر گسترش تروریسم در منطقه است، که با حضور بیشتر آنان در سوریه، تاثیرات مستقمی بر امنیت بین الملل خواهد گذاشت. بنابراین با توجه به اینکه مساله تروریسم تهدید مستقیمی علیه نظم وامنیت بین المللی و نقض منشور ملل متحد است، مقدم بر مساله انتقال قدرت در سوریه است. پایان متن/

92/11/28 - 06:29





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن