تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى بهشت درى است‏بنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803841301




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عافیت از نگاه امام رضا علیه السلام


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
عافیت از نگاه امام رضا علیه السلام
اکنون باید دید این تعادل را کى حفظ مى‏ کند عافیت را کسى مى ‏بخشد به عبارت دیگر حیات و زندگى را کدام نیروئى عطا مى‏ فرماید. عافیت کامل حیات دائم است، هیچ مرگى بدون مقدمه بیمارى و مرض حادث نمى‏ گردد، پس مرگ عبارت است از انحراف مزاج چونان که زندگى عبارتست از اعتدال مزاج حتى کسانى که به ضربت و قتل و نظائر آن می میرند تا انحرافى در بدن آنها روى ندهد و تعادل وجود آنها را بر هم نزند مرگ به سراغ آنها نخواهد رفت.

اکنون باید دید این تعادل را کى حفظ مى‏ کند عافیت را کسى مى ‏بخشد به عبارت دیگر حیات و زندگى را کدام نیروئى عطا مى‏ فرماید.


قدما مى ‏گفتند مزاج مرکب از چهار طبیعت است گرم و سرد و تر و خشک چونان که بدن مرکب از چهار ماده است خون و بلغم و صفرا و سوداء، هر یک از این چهار ماده کم یا زیاد شود طبیعت از اعتدال بیرون مى ‏رود و در نتیجه نظم مزاج بهم خواهد خورد.



امروز معتقدند که اعتدال بدن را تعادل و توازن ویتامین‏ ها حفظ مى‏ کند هر کدام از آنها کم شود یا نسبت به دیگران زیاد گردد نظم بدن از دست مى ‏رود براى اینکه این تعادل محفوظ بماند اول باید دید عناصر واقعى ترکیبى بدن و مزاج چیست آیا همین ها است که تاکنون کشف شده یا غیر از اینها است و یا مواد دیگرى به اضافه اینها است‏.

سپس باید نگریست که هر کدام در چه حد و به چه مقدار لازم است، آیا اختلاف شغل، اختلاف مکان و آب و هوا اختلاف زمان، سن، اختلاف در توارثات جسمى و روحى از آباء و اجداد، اختلاف سبک و روش زندگى اخلاق، برخوردها، معاشرتها و هزاران خصوصیات دیگر، آیا این اختلافها و تفاوتهائى که مردم را از هم ممتاز می کند و به هر کس رنگ مخصوص می دهد در اختلاف مقدار مورد احتیاج از عناصر ترکیبى دخالت دارد یا ندارد.



آیا تندرستى و نشاط از مواد مذکوره همان را می خواهد که وجود ترکیبى بدن لازم دارد یعنى آیا تغذیه ما باید مشتمل بر موادى باشد که بدن ما از همانها ترکیب شده است یا نه املاح و معدنیاتى که براى ما لازم است بر فرض که به همه وقوف پیدا کرده باشیم آیا کافیست که از هر چیزى آنها را تهیه کنیم یا لازمست مستقیما بسراغ منابع مخصوص برویم.



آیا می توانیم رابطه هر مرضى را با علت آن بفهمیم بطورى که نقطه تاریکى باقى نماند و در موردى که علت آن را پیدا کردیم مثلا دانستیم که کمبود فلان نوع ویتامین موجب شده است آیا میتوانیم مقدار کمبود را بفهمیم بر فرضى که فهمیدیم آیا ممکن است که مقدار مصرف لازم را بدانیم تا از راه تغذیه جبران کنیم (زیرا بدن ما کسرى‏ هاى خود را تنها از راه تغذیه تأمین نمى‏ کند راهها و وسائل بسیارى دارد و از جمله فعالیت‏هائى است که درون خود بدن صورت میگیرد) مثلا خوردن شیر و گندم ویتامین ث را در بدن رسوب می دهد.



براى جبران این کسرى چه مقدار لازم است مصرف کنیم و چطور می توانیم بفهمیم که چه مقدارش بر اثر خوردن چه نوع از غذاها یا هزاران عوامل دیگر مانند آفتاب و هوا و روحیات و پرخورها و غیره در بدن رسوب می کند تا به مقدارى از آن مصرف کنیم که جبران این رسوبها را نیز کرده باشد.




این نادانیها و نظائر اینها است، این ناتوانیها و هزاران مانند اینها است که از بشر هر چه دانا و توانا باشد اقرار به جهل و ضعف میگیرد.

مقصود از این گفتار آن نیست که بشر هیچ راهى برای حل این مشکلات نمی تواند پیدا کند بلکه منظور اینست که دانش بشرى مانند قدرت او محدود است نمی تواند به همه چیز احاطه پیدا کند و بر همه چیز دست بی یابد.



یک گره که بدست ما باز مى‏ شود هزاران گره دیگر نظر ما را جلب می کند اصولا علم کلید جهل و نادانى بشر است یعنى علم براى آنست که بدانیم که نمی دانیم چنان که قدرت نیز براى آنست که بفهمیم که نمی توانیم علم طب براى آنست که بدانیم شفا از خداست، تعادل بدن ما را او میتواند نگهدارى کند و دانستن مقدارى از این علم که میسر ما است تنها ما را به وظایفى مکلف می کند ولى نمی تواند سلامتى و صلاح زندگى و دوام حیات ما را براى ما ضمانت کند آرى ان اللَّه یعطى العافیة و یمنحا ایاه.




1392/10/24





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن