تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826048131




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

۱۰ عبارتی که نباید به کودکانمان بگوییم!


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
۱۰ عبارتی که نباید به کودکانمان بگوییم!
رفتار ماست که شخصیت فرزندانمان را شکل می دهد و استفاده از اصول روانشناسی در تربیت کودکان باید مد نظر هر پدر و مادری باشد . شما در برابر او مسئول هستید ، پس وقت بیشتری بگذارید و این نکات را به خاطر بسپارید .
تحقیقات نشان می دهند که برخی عبارات مثبتی که ما به کودکان می گوییم ، در واقع بسیار مخرب هستند. باوجود اینکه نیت بدی نداریم، اما با بکار بردن این جملات باعث می شویم که کودکان به آنچه که واقعا هستند باور نداشته باشند. بعضی از جملات ما گول زننده اند و باعث می شوند کودک کمترین تلاش ممکن را برای کاری انجام دهد و یا در زمان سخت شدن کاری آنرا رها کند.

اینجا یک لیست از ۱۰ عبارتی داریم که شما باید همین حالا از دایره لغات خود حذف کنید. همچنین در کنار این عبارات ما عبارات پیشنهادی به شما معرفی می کنیم که شما با استفاده از این عبارات بتوانید انگیزه درونی و اشتیاق کودک را تحریک کنید.

"کارت خوب بود”
این جمله معمولا مکررا برای کارهایی استفاده می شود که کودک در انجامش واقعا تلاشی نکرده، با بکار بردن این عبارت به او یاد می دهید که هرچیزی که مامان یا بابا بگوید ” کار خوب ” است( یعنی فقط در زمانی که پدر ومادر بگویند خوب است)

به جای آن بگویید ” تو واقعا برای آن سخت تلاش کردی!” با تکیه روی تلاش کردن ،به او یاد می دهیم که تلاش از نتیجه مهمتر است. این به کودک یاد می دهد که در زمان روبرو شدن با یک کار سخت ، پافشاری بیشتری در انجام آن از خود نشان دهد و به شکست به دید یک گام به سوی موفقیت نگاه کند.

” پسر/ دختر خوب”
این جمله در حالیکه جزو عبارات مثبت به شمار می رود اما واقعا تاثیری متضاد چیزی که می خواهیم دارد. اغلب والدین از این جمله برای بالا بردن اعتماد به نفس کودک استفاده می کنند. اما متاسفانه تاثیر آن کاملا برعکس است. وقتی دختر شما جمله ” دختر خوب” را بعد از انجام کاری که شما از او خواسته بودید می شنود، اینطور تلقی می کند که چون کاری که "شما” خواسته اید را انجام داده پس ” خوب ” است. و این سرآغاز این داستان است که کودک از این می ترسد که نکند دیگر ” بچه خوبی ” نباشد و انگیزه و اشتیاق او برای همکاری در سایر کارها از ترس دریافت نکردن همین بازخورد سرد شود.

درعوض بگویید: ” زمانی که کمک می کنی واقعا لذت می برم” . این جمله به کودک می فهماند که شما چه می خواهید و رفتار او چگونه روی نظر شما تاثیر می گذارد. شما میتوانید حتی احساسات خود را به او بروز دهید و مثلا بگویید: ” دیدم که عروسکت را به دوستت قرض دادی” این به کودک اجازه می دهد که برای خودش تصمیم بگیرد و بداند که قرض دادن کار خوبی است و به او این حق را می دهد که دوباره همین کار را با انگیزه درونی خود تکرار کند نه به این خاطرکه اینکار را برای خوشایند شما انجام دهد.

” چه عکس زیبایی "
وقتی که ما نظر و عقاید خود را درمورد کار هنری کودک تحمیل می کنیم، در واقع این حق قضاوت و اعتبار بخشیدن را درباره کار خودش از او می گیریم. به جای این جمله بگویید:” من قرمز ، آبی و زرد می بینم ! نظرت خودت درباره نقاشی ات چیست؟ ” بوسیله مشاهده درعوض بیان ارزیابی خود، به کودک اجازه می دهید که تصمیم بگیرد نقاشی زیباست یا خیر. شاید در نظر او نقاشی ترسناک باشد و اگر از او بخواهید نظرش را درباره نقاشی بگوید ، در واقع از او خواسته اید که کار خود را ارزیابی کند و نیت و مهارتهای خود را که نشان دهنده خلاقیت او در زمان بالغ شدن می باشد را با شما درمیان بگذارد و او را همانند هنرمندی رشد دهید.

” اگر تو فلان کار را بکنی من به تو فلان چیز را می دهم”
رشوه دادن به بچه ها مانع مشارکت آنها به سهولت و سادگی می شود. این چنین معاملاتی با کودکان تبدیل به یک سرازیری لغزنده می شود و چنانچه بطور مداوم صورت گیرد،همیشه مجبور به عقب نشینی می شوید . مثلا ” نه! اتاقم را تمیز نمی کنم اگر برایم فلان چیز را نخری”.

به جای آن از جمله” از اینکه به من در تمیز کردن خانه کمک می کنی ممنونم "استفاده کنید . هنگامی که ما قدردانی واقعی خود را نشان می دهیم کودکان انگیزه ذاتی برای کمک کردن پیدا می کنند و اگر فرزندان شما چندان اهل کمک نبودند، به او وقتهایی را یادآوری کنید که کمکتان می کرد. مثلا بگویید:” یادت هست یک زمانی کمکم می کردی آشغالها را بیرون بگذارم؟ واقعا کمک بزرگی بود. ممنونم!” . سپس به او اجازه دهید که به این نتیجه برسد که کمک کردن به دیگران لذت بخش است و یک پاداش معنوی در بر دارد.

” تو خیلی باهوشی”
وقتی به بچه بگویید که باهوش است، فکر می کنیم که اعتماد بنفس و عزت نفس او را زیاد کرده ایم اما باید بدانید که اینگونه ستودن از شخصیت او واقعا تاثیر عکس دارد. با گفتن اینکه او باهوش است، بطور ناخودآگاه این پیام را به او می فرستیم که او فقط درصورتی باهوش است که نمره خوبی بگیرد، کارش را تمام کند و یا بهترین نتیجه را بگیرد . همه اینها فشار زیادی را روی یک کودک وارد می سازد. مطالعات نشان می دهند ،وقتی که کودک حل یک بازی پازل را تمام کرد و به او بگوییم که باهوش است ، حرف ما باعث می شود که او برای حل پازل های سخت تلاش نمی کند. دلیلش هم این است که او نگران می شود که شاید پازل را نتواند حل کند و ما او را باهوش ندانیم.

در عوض سعی کنید به او بگویید که قدر تلاش او را می دانید. با تمرکز کردن روی تلاش بیش از نتیجه، به او اجازه می دهید که بفهمید چه چیزی واقعا برایتان با ارزش است. درست است که حل کردن یک پازل جالب است اما حل پازل های سخت تر به مراتب جالب تر است. در همان مطالعه دیده شده که وقتی که روی تلاش تمرکز می کنیم- ” وای تو واقعا خوب تلاش کردی”- دفعه بعد کودک سعی می کند سعی کند پازل های مشکل تری را حل کند.

” گریه نکن "
دیدن گریه بچه ها همیشه راحت نیست اما وقتی که به او می گوییم ” گریه نکن” احساسات او را نادیده گرفته و به او می فهمانیم که اشک هایش برای ما ارزشی ندارد. این باعث می شود که او احساساتش را مخفی کند و در نهایت دچار انفجار عاطفی شده و بیشتر ناراحت شود.

سعی کنید به کودک فضایی برای گریستن بدهید مثلا بگویید ” ایرادی ندارد که گریه کنی. هرکسی بعضی وقتها به گریه نیاز دارد. منم همینجا هستم و به تو گوش می کنم.” حتی ممکن است گاهی احساسی که کودک دارد را شما بیان کنید، ” ناراحتی که نمیتوانیم برویم پارک ، آره؟ ” این کمک می کند که کودک احساس خودش را بهتر درک کند و یاد بگیرد که در غالب جملات آنها را بیان نماید. با تشویق او به بیان احساساتش ، به او کمک می کنید که احساسش را تنظیم نماید که جزو توانایی های مشکل هر فردی در سراسر زندگی اش به شمار می رود.

” قول می دهم …”
زیر قول زدن واقعا ناراحت کننده است. لحظه سنگینی است و از آنجاییکه زندگی کاملا غیرقابل پیش بینی است، من پیشنهاد می کنم که کلا این واژه را از دایره لغات خود حذف کنید.

در عوض سعی کنید که کاملا با کودک صادق باشید. ” می دانم که تعطیلات دوست داری با سارا بازی کنی و ما همه تلاشمان را می کنیم که این اتفاق بیافتد. اما خواهش می کنم یادت باشد که بعضی وقتها اتفاقات پیش بینی نشده ای می افتد، من هم تضمین نمی کنم که حتما این هفته این اتفاق بیافتد.” ولی هر زمانی که میگویید کاری را انجام می دهید مطمئن باشید که از پس آن بر می آیید . سر قول ماندن، اعتماد می آورد و زیر قول زدن ارتباط عاطفی شما را زیر سوال می برد پس مراقب حرفی که می زنید باشید، و تا آنجاییکه ممکن است کاری کنید که طبق حرفی باشد که زده اید.

یک نکته ای که باید درباره این مساله اشاره کرد این است که اگر سر قولتان نماندید ، به آن اذعان داشته باشید و از فرزندتان عذرخواهی کنید. به یاد داشته باشید که شما به او یاد می دهید که درزمان بدقولی کردن چگونه رفتار کند . بدقولی کردن چیزی است که اغلب ما حداقل یک بار دچارش می شویم. حتی اگر برای شما مهم نباشد ولی می تواند برای کودک مهم باشد. پس همه سعی خود را بکنید که الگویی از صداقت برای او باشید و چنانچه موفق نبودید حداقل سعی کنید پا پیش گذاشته و مسئولیت آنرا به عهده بگیرید.

” چیز مهمی نیست”
خیلی وقتها اتفاقاتی می افتند که ما احساسات کودک را نادیده می گیریم، ولی باید واقعا مراقب این قضیه باشید. برای کودک اغلب چیزهایی مهم است که برای ما بزرگسالان اهمیت چندانی ندارند. پس سعی کنید همیشه از دید او به قضیه نگاه کنید. با او همدردی کنید حتی اگر مرزی بین خود و او قائلید و یا به در خواست او پاسخ منفی داده اید.

” من واقعا متوجهم که تو آن چیز را می خواهید اما امروز نمی شود آن کار را انجام داد.” یا ” متاسفم که مایوست می کنم ولی پاسخم منفی است” اینها بهتر از پاسخ هایی هستند که شما برای متقاعد کردن او بکار می برید و به او می فهمانید که خواسته های او واقعا اهمیتی ندارند.

” همین حالا دست بردار، وگرنه!”
تهدید کودکان معمولا کار خوبی نیست. اول از همه ، شما به آنها مهارتی می آموزید که واقعا دوست ندارید داشته باشند: استعداد بکار بردن زور یا قدرت حیله گری برای گرفتن چیزی که می خواهند حتی وقتی که دیگران تمایلی به این کار نداشته باشند. دوم، شما خودتان را در یک موقعیت ناشیانه قرار می دهید یعنی مجبور می شوید که از تهدیدهای خود دفاع کنید- قرار دادن یک مجازات سختگیرانه در قبال تهدیدی که در حالت عصبانیت کرده بودید- یا می توانید عقب نشینی کنید و به کودکتان یاد دهید که تهدید شما بدون معنی بوده است. در هر حال، باعث می شوید که نتیجه مطلوب را نگیرید و رابطه خود را با کودک خراب کنید.

در حالیکه تهدید نکردن کودک خیلی سخت است، سعی کنید درباره خطرات احتمالی به او هشدار دهید و یا به سمت چیزمناسب تری هدایتش کنید. ” اصلا خوب نیست که برادرت را بزنی. نگران اینم که او تو را بزند و یا او هم در عوض تو را می زند. اگر می خواهی به چیزی آسیب وارد کنید بهتر است آن چیز یک بالش، مبل و یا تخت خواب باشد.” با مطرح کردن یک چنین پیشنهاداتی که امنیت بیشتری هم دارند همچنان به او این اجازه را می دهید که احساساتش را خالی کنید و شما هم بتوانید نقشی در تعیین رفتار او داشته باشد. در نهایت این امر باعث میشود که او خودش و احساساتش را بهتر کنترل کند.

” چرا اینکار را کردی؟”
اگر کودک کاری کرده که شما خوشتان نمی آید ، مطمئنا باید با او صحبت کنید. اما تنشی که در آن لحظه به وجود می آید اجازه نمی دهد که او از اشتباهاتش درس بگیرد. و وقتی که شما از او می پرسید ” چرا؟” شما به او فشار می آورید که به کارش فکر کند و آنرا تحلیل نماید که یک مهارت بسیار پیشرفته حتی برای بزرگتر ها به شمار می رود. در زمان برخورد با چنین پرسشی ، بیشتر کودکان حالت تدافعی به خود گرفته و یا سکوت می کنند.

در عوض، یک مسیر ارتباطی با او برقرار کنید و حدس بزنید که او چه احساسی ممکن است داشته باشد و نیازهای اساسی او چه چیزهایی می تواند باشد. ” مایوس شدی که دوستانت به نظرت گوش ندادند؟ ” با تلاش به درک احساسات و نیازهای او ، ممکن است حتی حس کنید که از عصبانیت خودتان نیز کاسته شده است. ” او دوستانش را کتک زد چون نیاز به فضایی داشت و احساس ترس کرده بود و نمی دانست که با دیگران به چه روشی ارتباط برقرار کند. او تروریست که نیست فقط یک بچه است”




1392/10/22





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن