تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 2 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867747023




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ریشه های انقلاب 1357 در نگاه صاحبنظران


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

ریشه های انقلاب 1357 در نگاه صاحبنظران تهران-ایرنا- تحلیلگران داخلی و خارجی دلایل متعددی را در مورد ریشه های وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 بیان می کنند و تاکید دارند نمی توان عنصری را به عنوان عامل اصلی وقوع تغییرهای شگرف وسریع آن سال ها بیان کرد.


بدون شک انقلاب مردم ایران در بهمن 1357 یکی از 10 انقلاب بزرگ جهان در سده ی بیستم میلادی و از مهمترین تحولات سیاسی داخلی محسوب می شود که دامنه های خارجی آن تا سال ها عرصه ی منطقه ای و بین المللی را زیر تاثیر قرار داده است و هنوز هم پیامدهای آن ادامه دارد.
تحلیلگران بسیاری در داخل و خارج تاکنون به بررسی روند، دلایل و نتایج انقلاب پرداخته اند و هر یک از آنها علتی خاص را به عنوان دلیل خروش غیر قابل کنترل مردم ایران در دو سال پایانی عمر رژیم پهلوی عنوان کرده اند. تحولات در ایران به حدی برای غربی ها سریع و ناشناخته بود که در عمل هر گونه واکنش یا اقدامی برای توقف یا کندکردن روند را از آنها گرفت و بسیاری را حتی به تحلیل نادرست از وقایع و آینده ی ایران واداشت.
تحولات به حدی سریع و ناشناخته بود که «ویلیام سولیوان» آخرین سفیر ایالات متحده آمریکا در ایران (در سال های 1356 تا 1358 ) در کتاب خود با عنوان «ماموریت در ایران»، ضمن اینکه مجموعه ای از دلایل از اسلام شیعی تا اقتصاد و شخصیت شاه را برای انقلاب ایران بر شمرد اما در همین کتاب اعتراف می کند که با شرایط ایران قبل از ماموریتش آشنایی نداشت و به همین دلیل نتوانست پدیده ها در ایران را توضیح و تبیین کند.
دلایل بسیار زیادی برای انقلاب ایران بیان شده اند که با توجه به نوع نگاه و رویکردهای نویسنده آن می تواند صحیح انگاشته شود اما نکته ای که در بیان موضوع مطرح می شود این است که نمی توان یک دلیل را علت انحصاری، تامه و نهایی برای وقوع و پیروزی انقلاب اسلانی در ایران ذکر کرد؛ بلکه باید نگاهی جامع داشت و مجموعه ای از دلایل را با درجه های مختلف اهمیت در نظر داشت.
طیف وسیعی از نظرها و تحلیل ها در این زمینه وجود دارد که دلایلی مذهبی و ابتذال فرهنگی، رهبری قدرتمند و منسجم، نارضایتی های اقتصادی و اجتماعی، رویکردهای اجتماعی- سیاسی رژیم شاه، ضعف شخصیتی و مدیریت ضعیف شاه، فشار و دخالت غرب و آمریکایی ها، نوسازی ناقص جامعه ایران، کاهش درآمدها و نارضایتی طبقه ی سنتی و به ویژه بازار از اقدام های شاه و... از جمله ی این دلایل ذکر شده اند.
مهمترین این تحلیل ها در چند دسته زیر تقسیم بندی می شوند: نخست، نقش ایدئولوژی اسلام و به ویژه ماهیت شیعی جامعه ی ایران و مدیریت امام خمینی(ره)؛ دوم، نارضایتی های عمومی مردم ناشی از بحران اقتصادی و تورم؛ سوم، توسعه سیاسی اندک همپای با توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و در نهایت نظرها و تحلیل هایی که چندان فراگیر نیستند.

*** ایدئولوژی اسلامی و رهبری امام
پس از صفویان و قدرت گیری شیعه در ایران و به ویژه در دهه های قبل از وقوع انقلاب، تفسیری نو از اسلام و مفاهیم و آموزه های آن به ویژه در حوزه هایی فراتر از حوزه های شخصی ارایه کرد. در این چارچوب مفاهیم ضد استبدادی و ضد سلطنت بسیار پررنگ شدند، ضمن اینکه جایگاه روحانیون به عنوان حلقه های وصل میان اقشار مختلف مردم عادی و ساختار و نقش مساجد در انسجام مردم بسیار تاثیر گذار بودند. امام خمینی (ره) که بعد از قیام خرداد 1342 به نماد مخالفت با رژیم شاه تبدیل شده بود، با داشتن جایگاه فرهمندی( کاریزمایی) و محبوبیت بسیار زیاد در کنار شیوه ی مدیریتی خود به عنوان رهبری کل قیام به عنوان علت اصلی انقلاب مطرح شدند.
«جان اسپوزیتو» در کتاب «انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن» تاکید دارد که انقلاب اسلامی1357 نخستین انقلاب نو به رهبری مذهب بود که در ایران اتفاق افتاد.
وی در کتابش اعتقادهای شیعه را زیربنای ایدئولوژی انقلابی نو در ایران می داند؛ افزون بر اینکه همچون نظر «علی شریعتی»، گسترش فرهنگ غرب زدگی در جامعه ی ایران یکی از مهمترین دلایل نارضایتی ها عنوان می کند.
اسپوزیتو می نویسد: اسلام شیعی ثابت کرد که ماندنی ترین ابزار ریشه دار بومی برای بسیج یک نهضت موثر توده ها است و می تواند هویت تاریخی و نمادها و ارزش های مشترک را برای رهبری قدرتمند مذهبی سیاسی و مراکز سازمانی نهضت فراهم کند.
وی محورهای اصلی جنبش در ایران را علما، تجار و دانشجویان می داند؛ ضمن اینکه مساجد به مکانی برای پویایی مراسم سیاسی و بسیج عمومی تبدیل شده بودند.
اسپوزیتو در صفحه ی 48 کتاب خود آورده است: انقلاب ایران در زمان مناسب و در زمینه ی تاریخی مساعد اتفاق افتاد؛ زیرا دهه ی 1960 و 1970 میلادی، مسلمانان جهان شاهد احیای ایمان در زندگی فردی و اجتماعی شان بودند و مناسک مذهبی با تاکید مجدد دولت و جامعه بر اسلام همراه بود به گونه ای که حتی رژیم شاه نیز نمی توانست به این مناسک مذهبی بی توجه باشد.
«منوچهر محمدی» نویسنده ی کتاب « انقلاب اسلامی، زمینه ها و پیامدها» نیز مدعی است با استفاده از روش قیاسی و تحلیل داده ها و با ارایه ی چارچوب نظریه یی مناسب برای بررسی انقلاب ها، تصویری کلی و مناسب از زمینه های بروز انقلاب را ارایه می دهد؛ اما این روش را تنها در مورد انقلاب ایران بیان می دارد.
وی در کتابش انقلاب را با توجه به دو قدرت متعارض سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده است و بر عناصر سه گانه ی مشارکت مردمی، رهبری امام(ره) و وجود مکتب اسلام تاکید دارد.
محمدی در مورد قدرت سیاسی می نویسد: استعمار انگلیس و روس عامل مهمی در تحولات سیاسی در ایران بوده اند و حکومت مطلقه و استبدادی محمدرضا شاه به ویژه از سال 1334 به بعد نیز در تحولات سیاسی اجتماعی تاثیر بسیاری داشت.
وی دلایل متعددی را برای انقلاب بر می شمرد؛ دلایلی همچون ارتقای بسیار زیاد درآمدهای دولت و سیاست نظامی کردن و خریدهای تسلیحاتی ناشی از افزایش قیمت نفت، ویژگی فردی شاه و اعتماد نداشتن او به دیگران، مداخله ی محمدرضا در جزییات به ویژه در حوزه ی اطلاعاتی، امنیتی و نیروهای مسلح، انزوای شخصیتی وی، اوضاع اجتماعی ایران قبل از انقلاب، نارضایتی ناشی از فساد و فحشا، افتادن پست های کلیدی دولتی به دست بهایی ها و صهیونیست ها، تغییر مبدا تاریخی و دورماندن روز افزون مردم از نظام سیاسی و همچنین ناتوانی قدرت سیاسی از تامین حداقل خواسته ها و نیازهای مردم باعث قیام عمومی مردم شدند که خواستار تحول و تغییر اساسی و سقوط رژیم شاه و برقراری حکومت اسلامی شدند.
محمدی در کتاب خود بر تاثیر روحانیت شیعی و جایگاه و رابطه اش با مردم تاکید دارد و رهبری امام خمینی و ویژگی های شخصیتی و مذهبی و اجتماعی و مدیریتی ایشان را مهمترین عامل می داند.
وی تصریح می کند: ایدئولوژی اسلام نقش بسزایی دارد و از این نظر از مکاتب موجود آن زمان همچون ناسیونالیسم، مارکسیسم و لیبرالیسم متمایز بود؛ زیرا اسلام نه تنها جامعه ی کمال مطلوب را ترسیم می کند بلکه شیوه ی عمل رسیدن به آن را هم نشان می دهد.
گرچه کتاب در نهایت اجرای حقوق بشر کارتر، بیماری سرطان شاه و تلاش برای نوسازی کشور و انتشار مقاله ی توهین آمیز را به عنوان عوامل شتابزای انقلاب مطرح می سازد اما در صفحه ی 148 در مورد علت اصلی انقلاب می نویسد: می توان بدون تردید عنوان کرد که پیروزی انقلاب اسلامی صرفا بر پایه رهبری روحانیت مبارز که از سال 1342 آغاز شد و در راس آن ها رهبری قاطع امام خمینی (ره)مرجع بزرگ مسلمانان و شیعیان جهان و با حمایت و پشتیبانی بی دریغ و ایثارگونه امت مسلمان ایران حول محور مکتب اسلام و مکتب شهادت به بار نشست و حقوق بشر کارتر و ائتلاف نیروهای مختلف و نهضت های ملی و دیگر دلایل با واقعیات تاریخی انطباق ندارد.
در میان دیگر کتاب ها و تحلیلگرانی که از بُعد ارزشی و با توجه به ابعاد فرهنگی و مذهبی به این مقوله وارد شده اند می توان به کتاب «نهضت روحانیون ایران» تالیف «علی دوانی» اشاره کرد که در آن انقلاب ایران را ادامه ی روند مبارزاتی شیعه می داند و اسلام و بی توجهی به شعایر دینی از طرف رژیم شاه و از طرف دیگر قدرت روحانیون در بسیج مردم بر مبنای شعارهای اسلامی را مهمترین دلیل وقوع انقلاب می داند.
«حامد الگار» در کتاب «ریشه های انقلاب اسلامی» ، تشیع و رهبری امام خمینی به عنوان تجسم یک سنت و طرح اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را به عنوان ریشه ی انقلاب جستجو می کند.
«آصف حسین» نیز در کتاب «ایران اسلامی: انقلاب و ضد آن » اعتقاد دارد که درک و سنجش انقلاب اسلامی با معیارهای سکولار غرب غیر ممکن است.

***تورم و رکود اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی
نظریه های اقتصادی نیز مجموعه ای از تحلیل ها را به همراه دارد که در آن انقلاب بر اساس گزینش عقلانی و تلاش انسان برای به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن ضرر تفسیر می شود. مردم راهی را انتخاب می کنند که در آن ضررهای خود را کاهش دهند و بتوانند بیشترین سود را کسب کنند.
به نظر بسیاری از کارشناسان که با نگاه اقتصاد سیاسی به انقلاب ایران نگاه کرده اند، بد شدن شرایط اقتصادی و افزایش نابرابری ها از مهمترین دلایل انقلاب توصیف شده است.
در نیمه دوم دهه ی 1970 میلادی، اقتصاد متکی به صدور نفت ایران با کاهش ناگهانی تقاضا و در نتیجه کاهش قیمت نفت روبرو شد. در سال 1976 ( 1355 خورشیدی ) میزان درآمد نفتی ایران میلیاردها دلار کاهش یافت و در نتیجه این اتفاق بسیاری از پروژه های ساختمانی متوقف شد که به اقشار مختلف فشار وارد می آورد و این خود منجر به افزایش سریع قیمت ها شد. واکنش رژیم شاه به افزایش تورم، افزایش واردات برای رویارویی با کمبودها و کنترل قیمت ها در داخل و رویارویی با خرده فروشان و بازاری ها شد که موجب ورشکستگی بسیاری از آنها و تشدید نارضایتی این اقشار شد.
«همایون کاتوزیان» در بررسی علت وقوع انقلاب در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران نوین: استبداد و شبه مدرنیسم» می نویسد: سال های 1961 تا 1978 سال های استبداد نفتی بود و عناصری همچون مدرنیسم با درآمد نفت تغذیه می شدند این تحول بیشتر شبه مدرنیسمی بود که به تقلید از فرهنگ غرب می پرداخت و همین علت انقلاب بود.
«تدا اسکاچ پل» نیز در مقاله ای نظریه ی ساختاری-تطبیقی خود را با انقلاب ایران می سنجد و نتیجه می گیرد که آسیب پذیری یک دولت صاحب درآمد مستمر (درآمد نفت) و وجود اجتماعات شهری مستقل از حکومت و مرتبط با سایر قشرهای اجتماعی(بازار) در کنار ایدئولوژی ریشه دار شیعه علت وقوع انقلاب ایران بوده است.
«یرواند آبراهامیان» در کتاب «ایران بین دو انقلاب» اعتقاد دارد: ریشه اولیه و مهم انقلاب، اعتراضات اقتصادی بود و به علت نبود تعدیلات سیاسی، امکان انتقال نارضایتی به نظام سیاسی وجود نداشت به همین دلیل شکاف و تقابل میان نیروهای اجتماعی وحکومت بسیار زیاد شده بود.
وی با نگاه به شرایط اجتماعی و اقتصادی و اقدام های شاه و تاثیر آن بر نارضایتی در ایران به بررسی روند انقلاب در ایران از انقلاب مشروطیت پرداخت و به ویژه با تمرکز بر انقلاب 1357 ایران نوشت: در سال های پایانی دهه 1330 فشار آمریکا برای اصلاحات ارضی، کاهش درآمدها و کسر بودجه، افزایش هزینه زندگی مردم موجب افزایش ناضایتی های عمومی و وقوع حادثه 15 خرداد 1342 شد. از این سال تا سال 1356 سیاست توسعه اجتماعی اقتصادی دنبال شد و طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی گسترش یافت.
وی در صفحه 524 کتاب خود نیز نوشت: شکاف میان نظام اقتصادی اجتماعی توسعه یافته و نظام سیاسی توسعه نیافته در سال 1356 تشدید شد و بحران اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی جرقه ای بود که باعث شد تا کل رژیم متلاشی شود. انقلاب نه به دلیل توسعه بیش از حد و نه توسعه نیافتگی بلکه به سبب توسعه ناهمگون روی داد.
افزایش درآمدهای نفتی تا سال 1355 توسعه ی زیرساخت ها در بخش های انرژی، برق، کشاورزی، بنادر، حمل و نقل، فولاد و تولیدات و در کل انقلاب صنعتی را در کنار اسراف کاری، خرید تسلیحاتی و دیگر ریخت و پاش ها را به همراه داشت اما کاهش ناگهانی سرمایه، نبود کارکنان آموزش دیده داخلی و افزایش تعداد متخصصان خارجی دلیل تشدید نارضایتی ها شد. در این سال ها اقدامی نیز برای توسعه سیاسی انجام نشد. سازمان های امنیتی گسترش زیادی یافتند و نفوذ و دخالت دولت در زندگی روزمره شهروندان، ایجاد حزب فرمایشی و بدون پشتوانه اما مداخله گر رستاخیز و مخالفت علما با سیاست های شاه از دیگر عوامل بودند.
وی در بخش های بعدی کتاب تاکید دارد در سه سال آخر دوران شاه، شکاف میان وعده ها و ادعاها و دستاوردها از یک سو و انتظارهای مردم از سوی دیگر عمیق تر شد و توسعه در تمام کشور و در میان همه مردم منتشر نشد.
ابتدای سال 1356 شاه احساس امنیت می کرد اما بحران تورم حاد اقتصادی و فشارهای خارجی برای رعایت حقوق بشر و کاهش نظارت پلیسی بر مردم وضع را بدتر کرد. آمریکا محدودیت هایی را در روابط خود با ایران به اجرا گذاشت و شاه ترسید و اصلاحات مورد نظر آمریکا را به اجرا در آورد و تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد. به همین دلیل فعالیت های سیاسی ضد شاه گسترش یافت؛ ضمن اینکه مقاله ی توهین آمیز و مجموعه ای از تظاهرات باعث ادامه و تشدید اعتراض ها شد.
در سال 1357 نیز اعتراض طبقه متوسط و کارگر شرایط را بدتر کرد و در نهایت دولت را بیش از پیش تضعیف ساخت؛ ضمن اینکه رفتارها و پاسخ های شاه نیز تردیدآمیز و نامعقول شد و در نهایت از ایران فرار کرد و با تشدید اعتراض ها رژیم شاه سقوط کرد و انقلاب پیروز شد.
آبراهامیان در پایان نتیجه می گیرد که انقلاب ایران نشان داد که اسلام خط بطلانی بر این نظریه کشید که نوسازی به دین زدایی منجر می شود. بدون توجه به نقش تعیین کننده و مدیریتی امام خمینی نمی توان به پرسش ها در مورد انقلاب پاسخ داد.

***توسعه ی نامتقارن جامعه ی ایرانی
مجموعه نظرهایی وجود دارد که بر روند ناقص نوسازی در ایران و توسعه ی نامتقارن و بی توجهی به ساختارهای سیاسی تاکید دارد؛ این نظرها ارتباط نزدیکی با مجموعه ی دلایل پیشین دارند اما برخلاف آنها تمرکز خود را بر مسایل اقتصادی قرار نمی دهند.
در جزوه ی آموزشی دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و در طرح تحقیق دوره ی دکتری «حمیرا مشیرزاده» با عنوان «توسعه ناموزون و انقلاب 1357 ایران» مهمترین مطالعات انجام شده در زمینه ی ریشه های انقلاب اسلامی ایران بررسی شده است. مشیرزاده در این تحقیق اعتقاد دارد که تشدید روند ناهمگون نوسازی در سال های 1352 تا 1356 مهمترین عامل در وقوع انقلاب ایران بوده است.
وی می نویسد: در کنار تحول در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، در ایران در دوره ی سال های دهه ی 1960 و 1970 میلادی-که تقریبا با دهه ی 1340 و 1350 خورشیدی مطابق است-تلاشی در راه تحول در ساختار سیاسی صورت نگرفت. نظام سیاسی همانند زمان رضا شاه بر سه پایه ی ارتش، بوروکراسی و دربار استوار بود و مشارکت سیاسی برای اقشار و طبقات مختلف جامعه به علت فقدان نهادهای دموکراتیک تا حد زیادی بسته شده بود. نقش احزاب که به حزب طرفدار شاه محدود می شدند تنها صوری بود و با تشکیل حزب رستاخیز این نقش صوری نیز برعهده ی این حزب قرار گرفت.
همگام با رشد طبقه ی متوسط جدید که مستلزم آن رشد نهادهای دموکراتیک و آزادی فضای سیاسی بود و در شرایط فقدان آزادی های سیاسی، نیروهای مخالف از چپ گرا تا ملی گرا و مذهبی و میانه رو را به فعالیت مخفی واداشت و به نوعی آنها را به نوعی اتحاد غیر رسمی در برابر شاه رهنمون ساخت.
«محسن میلانی» در کتاب «شکل گیری انقلاب اسلامی» نیز معتقد است در دهه های 1960 و 1970 رژیم شاه دست به اجرای پروژه ی توسعه ی گسترده ای زد که در نهایت توسعه ی نامتوازن حوزه های اقتصاد و سیاست یعنی نوسازی اولی بدون تغییر ماهیت دومی را به همراه داشت.
این کتاب مدعی است که با نگاه نظری و چارچوب مفهومی کل گرایانه به انقلاب ایران پرداخته است؛ انقلابی که توانست در کمتر از دو سال طومار رژیم پر قدرت شاه که قدرتمندترین دولت منطقه و مورد اعتماد ترین آنها برای آمریکا بود در هم بپیچد.
نویسنده ی کتاب اعتقاد دارد انقلاب به خودی خود رخ نمی دهد بلکه باید آنها را به وجود آورد. کتاب در برشمردن دلایل وقوع انقلاب عوامل متعددی را بیان می کند؛ مذهب شیعه، اعطای آزادی های سیاسی ، اتحاد و نزدیکی شبکه ی سنتی و سازمان یافته ی روحانیون و بازار، نوسانات قیمت نفت و رکود ناگهانی بعد از دوره ای توسعه و پیشرفت، اصلاحات از بالا و مقاومت مردمی از پایین و وقوع حادثه ی 15 خرداد 1342 (ژوئن 1963) مخالفت ها با اصلاحات ارضی و لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی و نقش رهبری امام در سال 1342 و بعد از آن را عنوان می کند.
کتاب اعتقاد دارد مقوله هایی در زمینه ی توسعه اقتصادی، سیاسی و ساختار طبقاتی ایران، پویش های تحرک اجتماعی، سیاست سرکوب شاه و فعالیت های ساواک و حضور و نفوذ برخی تشکیلات مارکسیستی در کنار فعالیت جبهه ی ملی را از دیگر دلایل تقویت و وقوع انقلاب در سال 1357 بیان کرده است؛ ضمن اینکه افزایش درآمدهای نفتی رفاه و توسعه اقتصادی ابتدای دهه ی 1970 و نحوه ی هزینه کرد این درآمدها برای گسترش مصرف و هزینه های نظامی بدون توجه به آینده اقتصاد و سپس رکود اقتصادی در نیمه ی دوم دهه ی 1970 در کنار سیاست حقوق بشر کارتر و تحرک های انقلابی در دو سال آخر رژیم شاه و بیطرفی ارتش و خروج شاه زمینه های عملی انقلاب را مهیا ساخت.
نویسنده در بخش نتیجه گیری کتاب در صفحه ی 433 نوشت: انقلاب اسلامی سال 1979 ایران یکی از چرخه های تاریخچه ی طولانی ایران را که با جنبش مشروطیت آغاز شده بود خاتمه داد. اقتصاد ایران در ابتدای قرن 20 تاحدودی مدرنیزه شد اما نظام سیاسی صورت قدیمی مستبد و غیر پاسخگوی خود را داشت و رژیم خود را از توده ی مردم جدا کرده بود و از ایجاد نهادهای سیاسی پایا، ناتوان بود. شکافی میان قابلیت نهادسازی رژیم شاه و نیروهای مولد روبه رشد جامعه ایجاد شد که نخست به دلیل رکود اقتصادی بعد از شکوفایی همراه با آزاد سازی فضای سیاسی و دوم تضعیف پیوند حمایتی واشنگتن از تهران همراه شد.
انقلاب اسلامی ایران فوران آتش زیر خاکستر رنج ها و نارضایتی های ملت ناشی از پیامدهای تحول اساسی تحمیلی خاندان پهلوی بر آنان بود و به همین دلیل بخش قابل توجهی از مردم شامل طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف، از انقلاب حمایت کردند.

***نظرها و تحلیل های غیر فراگیر
علاوه بر نظرهای فوق که دارای حامیان بسیاری هستند و بیشتر نیز از چارچوبی نظری به نسبت محکمی برخوردارند، برخی تحلیل ها نیز وجود دارند که دلایل دیگری را برای تشدید یا وقوع انقلاب اسلامی سال 1357 عنوان می کنند و برخی نیز تحلیل شخصی یا میدانی محسوب می شوند.
محمدرضا شاه در کتاب «پاسخ به تاریخ» علت وقوع انقلاب و سرنگونی سلطنتش را در «دسیسه ی دولت های غربی» جستجو می کند. وی به طور کلی کتاب خود را بر اساس نظریه ی توطئه پیش برده است.
«فریدون هویدا» برادر نخست وزیر سابق ایران «امیر عباس هویدا» در کتاب «سقوط شاه» دلایلی همچون ساختار دیکتاتوری رژیم شاه و اشتباه های شخصی وی را به عنوان مهمترین عامل در وقوع انقلاب ذکر می کند. وی همچنین فساد مالی، اختناق، فساد اخلاقی، افراط در خرید اسلحه، زوال اقتصادی، سیستم تک حزبی و دست کم گرفتن قدرت مذهبی و روحانیون را از دیگر عوامل زمینه ساز انقلاب می داند.
البته یکی دیگر از دلایلی که چندان حامی عمده ای ندارد تشدید فشارهای خارجی برای کاهش فشارهای پلیسی در جامعه ی ایران بوده است. با توجه به نفوذ ایالات متحده ی آمریکا در ایران، تغییر در جهت گیری های آمریکا برای ایران پیامدهای مستقیم و غیر مستقیمی را در بر داشت. در سال 1976 جیمی کارتر رییس جمهوری دموکرات آمریکا به ریاست جمهوری انتخاب شد. او در مبارزات انتخاباتی اش، حقوق بشر را به عنوان ایدئولوژی خود در مقابل سوسیالیسم عنوان کرد و بر لزوم رعایت حقوق بشر در کشورهای مختلف به عنوان معیار رابطه ی آمریکا با آنها مورد تاکید قرار داد. کارتر با شروع دوران ریاست جمهوری اش همین رویکرد را نیز دنبال کرد و حکومت ایران را برای لیبرالیزه کردن سیاست ها و توجه به ارزش های دموکراتیک تحت فشار قرار داد.
با این فشارها مخالفان شاه تشویق شدند و مخالفت خود را آشکارا ابراز کردند و بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شدند. از آبان 1356 نخستین اعتراض ها از دانشگاه ها شکل گرفت و بعد از چاپ مقاله ی توهین آمیز در روزنامه ی اطلاعات در دی ماه همان سال، تظاهرات گسترش بیشتری یافت و تا سقوط رژیم پهلوی ادامه یافت.
برخی تحلیل گران نیز وقوع انقلاب ایران را به منافع گروهی، طبقاتی سازمانی مربوط می دانند که در این میان «میثاق پارسا» نقش بازار را بسیار گسترده می داند.
«والنتین مقدم» نیز در مقاله ای انقلاب ایران را پوپولیستی دانست و جنبه های ضد استبدادی و ضد امپریالیستی آن را بسیار مهم عنوان کرد؛ اما پیروزی انقلاب را مرهون گستردگی آن و مشارکت علما، روشنفکران غیر مذهبی، تجار، بازاریان، کارگران، فقرای شهرنشین، دهقان ها و اقلیت های قومی و زنان می داند.
« نیکی آر کدی » در کتاب «ریشه های انقلاب » تحولات سیاسی و اجتماعی را در کنار تحولات فکری و ایدئولوژیک برای تبیین انقلاب بکار می گیرد و شکوفایی اقتصادی، سرکوب سیاسی و سلب آزادی ها را زمینه ساز انقلاب می داند. وی تفکر شیعی و جنبه ی انقلابی و رادیکال آن به همراه مشکلات اقتصادی سال قبل از انقلاب را نیز مهم می داند.
گرچه نمی توان یک دلیل را برای انقلاب ایران ذکر کرد اما در نهایت باید گفت انقلاب 1357 ایران چیزی نبود جز اجرای خواست مردم برای تغییر شرایطی که در آن هیچ پناهگاهی برای بیان دردها و نارضایتی های خود نداشتند. همه ی اقشار مردم ایران هر یک بنا به انگیزه و دلیلی به دنبال تغییر وضع موجود و بهبود اوضاع خود و کشورشان بودند و در این رهگذر رهبری امام(ره) را نزدیکترین مسیر برای رسیدن به اهدافشان دیدند.

*از: حسین عباسی نسب (گروه پژوهش های خبری)
پژوهش**9130**2054
*منابع
-«کتاب انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن» نوشته جان اسپوزیتو. ترجمه محسن شانه چی، انتشارات باز، 1382 .
-«شکل گیری انقلاب اسلامی ایران» نوشته محسن میلانی. ترجمه مجتبی عطار زاده – انتشارات گام نو، 1385 .
-«ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان. ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، نشر نی، 1384.
-«کتاب انقلاب اسلامی زمنیه ها و پیامدها» نوشته منوچهر محمدی. نشر معارف، سال 1384.
-جزوه آموزشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حاوی طرح پژوهش خانم حمیرا مشیرزاده.
-مقاله «مروری بر نظریه های انقلاب در علوم اجتماعی » نوشته حمیرا مشیرزاده- مجله راهبرد شماره 9 – بهار 1375 .
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير


[email protected]




20/11/1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن