واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یک زن مبارز انقلابی در گفتوگو با فارس مطرح کرد
از تلاش برای کشف حجاب دختران تا ورود به اورژانس بیمارستان با تانک
یکی از زنان مبارز انقلابی در روایتی از آن زمان، از تلاش نیروهای رژیم منحوس پهلوی برای کشف حجاب زنان و دختران و همچنین تلاش تیمسار بدری برای ورود به اورژانس بیمارستان جرجانی با تانک میگوید.
مریم امیری مقدم یکی از زنان مبارز انقلاب اسلامی که هم اکنون فوق تخصص قلب اطفال و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی است گفتو گو با خبرنگار جامعه فارس گفت: در زمان انقلاب ما دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه ملی بودیم که متأسفانه وضعیت عفاف و حجاب بسیار اسفناک بود و اجازه نمیدادند که خانمها حجاب و حتی روسری داشته باشند. وی ادامه داد: در آن زمان تنها من و یکی دیگر از خانمها در دانشگاه چادری بودیم، در سال دوم دانشگاه بودم که انقلاب شروع شده بود و در مسجد دانشگاه برای ما سخنرانی میکردند که البته در آن زمان در دانشگاه نیروهای امنیتی ساواک نیز تحت عناوین مختلف حضور داشتند. این زن مبارز انقلابی ادامه داد: یکی از این افراد که در ظاهر ادعای دین و اسلام داشت سعی داشت با من ارتباط برقرار کند که موفق نشد و بعد از پیروزی انقلاب او دستگیر شد و مشخص شد که از دست نشاندههای رژیم منحوس پهلوی بوده است. امیری مقدم افزود: معاون دانشکده پزشکی آن زمان استاد ما هم بود و یک روز در سر کلاس به من گفت بعد از کلاس به دفتر من بیا با شما کار دارم و بعد از کلاس به اتاقش رفتم که گفت:«خانم ببینم شما چرا با چادر دانشگاه می آیید؟»، «اگر فردا هم بخواهید به سراغ مریضهای خودتان بروید گوشههای چادرتان را به دندان میگیرید و برای طبابت دنبال آنها میدوید»؟ وی افزود: من در مقابل صحبتهای او سکوت کرده بودم و او ادامه داد اگر خانواده شما را اجبار کرده است ما با خانواده صحبت میکنیم که شما دیگر از فردا بدون روسری و چادر به دانشگاه بیایید. وقتی سکوت من را دید عصبانی شد و با عصبانیت فریاد زد: این وضعیت درستی نیست که شما با این وضعیت در دانشگاه حاضر میشوید و وقتی دید من هیچ عکس العملی ندارم با عصبانیت دستهایش را روی میز کوبید و گفت: ما شما را اخراج میکنیم و تا الان هم تعداد زیادی از امثال شما را اخراج کردیم. این زن مبارز اظهار داشت بعد از اینکه صحبتهایش تمام شد گفتم استاد شما من را در آزمایشگاه دیدید آیا چادر در کارهای من خللی ایجاد کرده است بعد گفتم صحبتهای شما کاملا متین اما به صحبتهای من هم گوش دهید اولا اگر من نخواهم پدر و مادر نمیتوانند من را اجبار به سر کردن چادر کنند، دوماً من معلم هستم و درآمد خوبی دارم و اسلام هم در ابتدا تأکید بر معلمی داشته است و بعد پزشکی و اگر ببینم دنبال این رشته رفتن باعث میشود ایمان من گرفته شود از فردا دیگر دانشگاه نمی آیم. امیری مقدم افزود: وقتی این را گفتم بر افروخته شد و گفت اصلا از فردا با پوشیه بر سر کلاس حاضر شو و من توانستم مجابش کنم که با چادر در دانشگاه حاضر شویم و زور آنها به ما نرسید. در آن زمان از همه انقلابی تر دانشگاه معماری بود و هر دختری که بی حجاب بود از پشت بام گلولههای برفی درست میکردند و به سمت دخترهای بی حجاب پرتاب میکردند. وی ادامه داد: چند شبانه روز هم در حال رسیدگی به بیماران و مجروحان بودیم و یک روز جوانی را آورده بودند که در حال شهادت بود که سعی کردیم یک مدرک شناسایی از او پیدا کنیم و دیدیم که دانشجوی فیزیک هسته ای بود که به شهادت رسیده شد و یک روز در حال رسیدگی به مجروحان در اورژانس بیمارستان جرجانی بودیم که دیدیم تیمسار بدری با تانک در حال ورود به بیمارستان است اما خوشبختانه نیروهای انقلابی او را مورد اصابت قرار دادند و نتوانست وارد اورژانس شود. انتهای پیام/
92/11/19 - 10:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]