تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833861895
کارگردان شیار 143: در بطن فضاهای عاشورایی بزرگ شدم/ مریلا زارعی در تمام روزهای فیلمبرداری روزه بود
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: کارگردان شیار 143:
در بطن فضاهای عاشورایی بزرگ شدم/ مریلا زارعی در تمام روزهای فیلمبرداری روزه بود
نرگس آبیار گفت: خانم زارعی در تمام روزهای فیلمبرداری سر صحنه، روزه بودند و این حس معنوی که وی داشت به کل فیلم منتقل شده است.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، به نقل از سایت مشرق، اکران فیلم شیار 143 در جشنواره فیلم فجر شوک بزرگ این جشنواره پس از فیلم چ ابراهیم حاتمی کیاست. نرگس آبیار که سالیانی در حوزه دفاع مقدس کتابهای متعددی را نوشته است و مستندهای مختلفی ساخته است با فیلم شیار 143 اغلب مخاطبانش را بهت زده کرده است. به بهانه اکران جشنواره این فیلم گفتگویی را با وی انجام داده ایم که حاوی نکات قابل توجه و خواندنی است. * چون حوزه دفاع مقدس، دغدغه شما بوده و در این زمینه تحقیق و پژوهش انجام داده اید و مستند ساخته اید؛ بنابراین خیلی ها از شما توقع داشتند ورود شما به سینما با فیلمی همچون شیار 143 محقق شود. چه اتفاقی افتاد که فیلم شیار اولین فیلم شما نشد؟ آیا قصد داشتید دست به آزمون و خطا بزنید و پس از سنجش شرایط شیار را بسازید؟ فیلم «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» فیلمنامه ای مینی مال و ساده تری داشت البته ساخت این فیلم با سختی هایی همراه بود و ما سکانس های سختی در اینکار داشتیم. هرچند فیلمنامه شیار 143، در زمان ساخت فیلم اشیاء... آماده بود اما پروژه بسیار سخت تری بود. تعدد 50 نفری بازیگران و کار در شهرستان از مشتقات ساخت فیلم شیار 143 بود. بهرحال پروژه بسیار سنگین تری نسبت به فیلم اشیاء... بود.من تا قبل از فیلم اشیا کار داستانی کوتاه و مستند کرده بودم اما برای تجربه فیلم بلند حتی تله فیلم هم نداشتم. البته فیلم «اشیا...» با تم اخلاقی و در عین حال به جزئیاتی می پردازد که هرگز بعد از ساخت 10 فیلم دیگر، از ساختش پشیمان نخواهم شد چون فیلم آبرومند و شریفی است. ولی به هرحال ترجیح دادم با اشیا شروع کنم. * پس اشیا به نوعی برای شما یک مرحله ی آزمون و خطا بود که به وسیله آن خواستید سینما را تست کنید که ببینید با یک فیلم بلند داستانی چگونه می توان دست و پنجه نرم کرد. نمی توانم منکر این مسأله شوم. چون در فیلم اشیا، هم سرمایه و هم شرایط ساخت آن بسیار ساده تر مهیا شد و هم اینکه فیلمنامه مورد علاقه ام بود و کاراکترها و فضای فیلم برای من شناخته شده تر بودند. * اشراف شما بر داستان فیلم شیار 143 و نگرش در مورد فرم و محتوا حاکی از تحقیقات میدانی و لمس واقعیت مرتبط این فیلم است ؟ این فیلم بر اساس رمانی که سالها قبل نوشته بودم ساخته شد؛ به اسم «اختر و روزهای تلواسه ». در واقع برداشتی از آن رمان بود. در آن زمان تحقیقات خوبی برای نوشتن رمان انجام داده بودم. هرچند داستان آن تا حدود زیادی با قصه شیار تفاوت داشت اما داستان اصلی در مورد چند دانش آموز دبیرستانی بود که قصدرفتن به جبهه داشتند که بهرحال قصه متفاوتی داشت. اما یکی از کاراکترهای آن رمان به اسم اختر را انتخاب و پررنگتر کردم، حواشی و جزئیات دیگری به آن افزوده شد. ولی در مورد رمان، تحقیق کامل و جامعی شده بود. و عملیات والفجر مقدماتی در بستر آن کار جریان داشت و در آن، فضاهای مردانه مثل جنگ و عملیات و... داشتیم. * در ابتدای فیلم شیار 143؛ محتوای فیلم تا حدودی لحن گزارشی پیدا می کند و سردرگمی ابتدا ابتدایی برای بیننده همه داده های دراماتیک گنگ و نامفهوم است این فرم روایت یعنی دادن تدریجی اطلاعات در فرم درام فکر شده بود و تا چه حدودی محتوای متفاوت فیلمنامه برایتان اهمیت داشت؟ این مسئله برای از فرار از شعار زدگی بود .آیا می خواستید از شعار فاصله بگیرید که دست به چنین پرداختی زدید؟ کلا داستان نویس ها اعتقاد دارند که ... * یعنی شما اعتقاد دارید که کماکان داستان نویس هستید و با جهان بینی داستان نویسی به فیلمنوشت نگاه می کنید ؟ بله! حتما. من داستان هایی در دست چاپ دارم در همه ی زمینهها. مثل کودک، نوجوان بزرگسال. و حتی در زمینه ی دفاع مقدس 10 جلد کتاب دارم. بنظر من نباید اطلاعات را خیلی راحت در دسترس مخاطب قرار داد و این اطلاعات باید خیلی ظریف و در لایه های داستانی به مخاطب ارائه شود .. کما اینکه در ابتدای فیلم ما یک نقطه تعلیقی داریم . در آن جایی که دختر به مادرش می گوید که یونس برگشته و ما فقط تصویری از یونس را می بینیم و بعد مصاحبه ها نمایش داده می شود و بعد ما سربازی را می بینیم که به بیان مسایل نامفهومی می پردازد که برای مخاطب چندان قابل فهم نیست. اصلاً گفته های نامفهوم این سرباز چه ارتباطی با قضیه یونس یا الفت... دارد. این قضیه خودش یک جور تعلیق و کنجکاوی برای مخاطب ایجاد می کند که این فرد چه کسی است. البته برای مخاطب خاص! وگرنه مخاطب عام ، تمایل دارد که همه ی مفاهیم خیلی راحت به او ارائه شود. *نترسیدید که کاراکتر الفت به پرسوناژ اصلی فیلم گیلانه شباهت پیدا کند؟ چه تمهیداتی اندیشیده شد که مخاطب از قیاس این دو کاراکتر پرهیز کند؟ خیلی متفاوت هستند. چون در گیلانه، مادری داریم که فرزندش جانباز هست و در اینجا با مادر شرایط متفاوت تری را تجربه می کند. * ولی رنج دراماتیک هر دو کاراکتر یک رنج مشابه است. بله بهرحال این موضوعی است که در کتابهای متعدیی و فیلم هایی نظیر بوسیدن روی ماه و... خیلی به آن پرداخته شده است. ولی به نظر من کاراکتر الفت در این فیلم خیلی بخصوص است. شخصیتی بود که من او را به خوبی می شناختم. *تعادل و توازنی کاراکتر الفت عامل پیش برنده روایت است چگونه شد که حتی کنش های جزئی الفت در خدمت روایت است؟ (در مرحله فیلمنامه، قبل ازفرم) من معتقدم در لحظه نوشتن و ساختن یک کار داستانی یا فیلم، نباید غلو کرد. چه از نظر بازی، فیلمبرداری، صدا، گریم، طراحی صحنه و ... همه اینها باید در خدمات ایجاد فضای سیال و روانی در فیلم باشند. من همواره به این موضوع دقت داشتم. مثلا موسیقی این فیلم بسیار افکتیو و در خدمت کار هست که چندان به چشم نمی آید. من نمی خواستم با نشان دادن صحنه های همراه با اغراق مخاطب را اذیت کنم. در واقع یک حس لطیف و دوست داشتنی به مخاطب نشان داده می شود. خصوصا صحنه پایانی با موسیقی خاصی که لالایی خوانده می شود. من می توانستم سکانس های پایانی را با دسته گل و حلقه گل و ... شلوغ کنم. اما هیچ کاری نکردم چون خود آن فضا شکوهمند است. یعنی شکوه را در نشان دادن و شلوغی فضا ندیدم. * از منظر شما بازگشت رزمنده با هر شکل و سبک و سیاقی تم قهرمانانه و باشکوهی دارد. بله! و موضوع دیگر این است که مادر با دیدنش آرام و قرار می گیرد. مثل شخیصت داستان پیرمرد و دریا همینگوی. وقتی که پیرمرد روز بعد قصد رفتن به دریا را دارد آرام است و انگار نه انگار اتفاقی افتاده باشد. فیلم ما هم در پایان، چنین پیامی را منعکس می کند. *در هنگام ساختن چنین فیلمهایی، همیشه این نگرانی وجود دارد که فیلم شعاری بشود. آیا شما هم پرهیز داشتید از شعار دادن؟ قطعا! برای این که کارهایی از این دست یک پیشینه ای ایجاد کرده اند و این فضا را به وجود آورده اند. یعنی فیلم های غلو آمیزی که در آن ها، شخصیت ها سیاه و سفید یا شعار زده اند متأسفانه به تعداد بسیار زیاد انجام شده، یعنی حرفهایی گفته شده که نه تنها کارآیی نداشته بلکه مخاطب را فراری داده است. یک چنین پیشینه ای در مورد کارهای جهاد، دفاع مقدس و انقلاب وجود داشته که متولی آن هم سازمانها و نهادهای مختلف بوده اند که دقت لازم را در این زمینه نکرده اند. درحالیکه می بایست در هنگام ساخت چنین فیلم هایی تمام کلیشه ها را دور ریخت و نگاهی کاملا انسانی به قضیه داشت تا بتوان تأثیرگذار بود. *بنظر شما نگاه غلطی که از تولیدات سفارشی می آید ارزش را تبدیل به ضد ارزش نمیکند؟ ارزش های اعتباری که در فرهنگ عامه بچه های انقلابی است با این تولیدات سفارشی تبدیل به ضد ارزش نمی شوند؟ یعنی ساده انگارانه نگاه کردن به چنین مفاهیمی، سب نمی شود ارزش ها به ضد ارزش تبدیل شوند؟ نه. چون بنظر من، آن نگاهی که حاکم بوده یک تفسیر جدیدی را به مفاهیمی از این دست اضافه کرده است که مفهوم اصلی را پنهان کرده .مثلا در فیلم شیار 143 درجه و همچنین فیلم اشیا شما بارها صدای اذان را می شنوید یا اسم نماز یا خواندن دعا را می شنوید ولی هیچکدام از المانهای دینی اغراق آمیز نیست. مثلا در فیلم اشیا یک نفر در کوچه اذان می گود، کسی در خانه دعا میخواند، یا تصویری از بیدارکردن یک فرد برای نماز صبح و ... وجود دارد ولی هیچکدام از مرزهای اغراق عبور نمی کند چون بیشترجمعیت کشور ما، خانواده های ما و... افراد مذهبی هستند و به همین شیوه زندگی میکنند و این مسائل، باور پذیرند. * منظور من نگاه سردستی به خانواده و مادران شهدا بود. چون این نگاه در ادبیات و تولیدات سینمای ما وجود دارد. این نگرش اذیت کننده است و ممکن است ارزش ها را به ضد ارزش تبدیل کند. بنظر شما کسانی که سراغ این کار می روند نباید صلاحیت از پیش تعیین شده ای داشته باشند؟ بله دقیقا. مثلا همین نهاد ها و سازمان هایی که به سادگی در این زمینه مشغول به کارمی شوند و نتیجه آن نیز ساخت، تهیه کتاب ها، فیلم ها و آثاری شده که اصلا کسی سراغ آنها نمی رود. در مقابل اگر هم کسی بخواهد در موضوعی کار کند که واقعیت داشته باشد باید خیلی مراقب نحوه ی بیان خود باشد تا برای مخاطب باورپذیر باشد. همه اینها بخاطر سیاست های غلطی بوده که تاکنون وجود داشته است. * عده ای با پرچم قرار دادن مفاهیم و مصادیقی که برای مردم ما اهمیت خاصی دارند فیلم هایی می سازند که به ارزش های اعتباری ما صدمه میزنند برای جلوگیری از ادامه این روند اشتباه چه باید کرد؟ چون شما هم از طریق یک مؤسسه خصوصی این فیلم را ساختید، میخواهم نظرتان را در این خصوص بدانم. جالب اینجاست که فیلم هایی از این دست وقتی از طریق مؤسسات خصوصی ساخته می شوند تأثیرگذارترند چون حواشی مثل مباحث پولی و مالی و ... در آن مطرح نیست. ببینید ابتذال؛ فقط رقص، آواز، دریدگی و ... نیست. ابتذال میتواند این باشد که شما در خصوص موضوعی، بد فیلم بسازید و به سمت شعار و کلیشه و... بروید و کار را به سمت سطحی شدن پیش ببرید. هرموضوع سطحی، می تواند به ابتذال کشیده شود. ما باید لایه های سطحی را کنار بزنیم و به درون قضایا بپردازیم که یکی از مصادیق آن؛ شخصیت های سیاه و سفید در این فیلم هاست. مثلا نیروهای عراقی به معنای واقعی کلمه سیاه و بد و نیروهای خودی همه سفید و عالی هستند! این شخصیت پردازی اصلا باورپذیر نیست. اتفاقا با نشان دادن اینکه عراقی ها هم باهوش و قدرتمند بودند در واقع می توانیم اوج قدرتمندی نیروهای ایرانی را به تصویربکشیم. مثلا در فیلم شیار 143، الفت؛ زن قوی و توانایی است. سید علی و مردم نگاه خوبی به او دارند. زنی نیست که پیش همه از اوضاع ناله و شکایت کند. تنها درد دل خود را به سید علی می گوید. اما همین زن؛ نمی تواند قرار بگیرد چون اطلاعی از سرنوشت فرزندش ندارد. آیا زنده است؟ شهید شده؟ در برزخی دست و پا می زند و در پایان فیلم هم آرام می گیرد. یعنی سعی کردم شخصیت ها را موجود انسانی و خاکستری نشان بدهم. منزه و پاک نیستند و در معرض آزمون قرار می گیرد. * فکر نمی کردید در معرض آزمون سختی قرار گرفتید و ممکن است با دستمایه قرار دادن زندگی مادری که انتظار فرزندش را می کشد نصیب فیلم و نگرش شما شود؟ روی یک دیوار نازکی راه می رفتیم و دقت زیادی لازم داشت تا این اتفاق نیفتد. هرچند که من از بازخورد هایی که تاکنون دریافت کردم متوجه شدم چنین شائبه هایی به همراه نداشته است. الفت یک شخصیت دوست داشتنی شده، چون فراجناحی است. هم دوستان روشنفکر و هم دوستان مذهبی و حزب اللهی از آن خوششان آمده و شخصیت باورپذیری برایشان بوده است. * آیا این نمی تواند یک سرفصل بسیار مهم باشد؟ از گیلانه تا شیار 143 که ما یک سری قهرمانانی در پشت جبهه ها م داشتیم که همان خانواده ها و مادران بودند ؟ پدر و برادر خود من بیشتر سالهای جنگ را در جبهه بودند و به نوعی این فضا را تجربه کرده ام. و در عین حال جنگ، پتانسیل بسیار زیادی برای قصه گویی و فیلمسازی دارد چون در آن دائما با مقولاتی مثل مرگ روبرو هستید. * آیا پدرتان به عنوان یکی از رزمندگان جنگ، شما را به ورود در این عرصه تشویق کردند یا اینکه مثلا پرداختن به چنین موضوعاتی را از وظایف شما می دانستند؟ پدرم ازدنیا رفته اند. ولی یادم هست که هر زمان از جبهه بر می گشت داستان های جنگ را برایم تعریف می کرد. در واقع او داستان گوی خیلی خوبی بود و من با داستان های او بزرگ شدم. این داستان ها و اتفاقات عجیب و غریب همیشه در ذهن من باقی ماند تا اینکه به آنها بپردازم. در واقع نیازی نیست شخصی مستقیما از شما بخواهد به موضوعی بپردازید. همین که داستانی را برای شما تعریف کند که تأثیرگذار باشد و از طرفی در شما چنین پتانسیلی برای پرداختن به آن وجود داشته باشد، نهایتا یک جایی به آن خواهید پرداخت. من با چنین فضاها، روایاتی از این دست و مادری که دائما نگران برگشتن شوهر و پسرش از جنگ بود کاملا آشنا هستم. * برادرتان که این فیلم را دیدند چه واکنشی داشتند؟ هنوز ندیدند. به ایشان گفتم باید در سینما ببینید. * مادر چطور؟ نه ایشان هم ندیده اند. *هیچ وقت ترسیده اید از اینکه مادر خودتان با تماشای این فیلم بگوید این تصویری که تو از مادر چشم انتظار ترسیم کرده ای، واقعیت ندارد؟ ما مادری داشتیم که چهار فرزندش را تقدیم کرده و خم به ابرو نیاورد. و از این دست مادرها زیاد داشتیم. ولی این مسئله را هم درنظر داشته باشید که هر آنچه واقعیت دارد لزوما داستانی و سینمایی نیست. باید باورکنیم. و از طرفی من مطمئنم همان مادری که چهار فرزندش را فدا کرده، دل خودش لرزیده و لحظات سختی را تجربه کرده اما خم به ابرو نیاورده است. من معتقدم باید زن باور پذیرتری را نشان بدهم. الفت زنی است که این داغ و رنجی که یدک می کشد به او شکوهمندی می دهد. در نهایت، دخترش می گوید : «وقتی کنار او می نشینم احساس کوچکی می کنم.» من ترجیح میدم این روند و روال را نشان بدهم. از یک جایی می بینیم که شخصیت این زن پخته تر و کاملتر و باشکوهتر می شود تا به آن پایان خاص برسیم. * پس تا به حال این فیلم را به یک مادرانی از این جنس نشان نداده اید؟ - خیر. ولی داستان را که قبلا نوشته بودم خوانده اند. چون داستان، کاندیدای جایزه دفاع مقدس در سال 85 یا 86 شد. * یعنی داستان اختر که بعدا به الفت تغییر پیدا کرد؟ بله. آن داستان را خیلی ها خوانده اند. ولی خوب مطمئنم هرکس فیلم را دیده، یک ما به ازای خارجی در اطراف خودش پیدا کرده است. مثل آقای کاکایی گفت من نمونه چنین مادری را خیلی دیده ام. خانم مجتهد زاده می گفت این نمونه ی مادرشوهر خود من هست. همین مسأله من را امیدوار کرده که آنچه قصد گفتنش را داشتم در این فیلم اتفاق افتاده است. * آیا شما قصد دارید که دوباره یک قصه اجتماعی از جنگ بیان کنید؟ بله. ولی کار زیادی می برد. مثلا نوشتن قصه این فیلم مدتها طول کشید. یا همان رمانی که نوشته بودم حدود یک سال برای آن وقت گذاشتم تا بتوانم تمام جزئیات را با تحقیق، استخراج کنم تا به واقعیت نزدیک باشد. در حال حاضر ایده هایی از جنگ دارم که به نظرم ایده های خوبی هستند که همه آنها پروژه های طولانی مدتی از جهت تحقیق و ساخت هستند. ببینید دوست ندارم به عنوان یک فیلمساز در یک ژانر خاص شناخته شوم. مثلا دفاع مقدس و... بلکه دوست دارم در تمامی موضوعات مثل اجتماعی، دفاع مقدس و... کار کنم. حتی همین ایده هایی که قصد دارم در آینده کار کنم در عین حال که مربوط به دفاع مقدس است اما زمینه های اجتماعی دارد. اما بهرحال جزو دغدغه های من به شمار می رود چون همانطورکه گفتم جنگ، پتانسیل خوبی برای پرداختن دارد. ما انسان های بزرگی در جنگ داشتیم که بخاطر قرار گرفتن در فضای خاص، فضایی که دائما به مسائل معنوی و حیات و دنیای دیگر، فکر می کنند و دوستانشان جلوی چشمشان پرپر می شوند و تمام این مسائلی که انسان را به یک رشد معنوی شگرف می رساند و واقعا متحیر می شویم که یک شخص در طول مدت کوتاهی چگونه تا این حد رشد می کند و متعالی می شود. * این انگیزه ها را در ابتدای فیلم در یونس نمی بینیم. چون من قصد پرداختن به یونس را نداشتم. بلکه الفت برای من مهم بود. * مثلا اینکه خاستگاه فکری یونس چه بوده؟ خوب! یونس در یک خانواده مذهبی بزرگ شده و حالا در شرایطی قرار گرفته که به کشورش تجاوز شده و می خواهد دفاع کند . * خیلی از رسانه های خارج از کشور که نسبت به جنگ نگاه معارض و معاندی دارند می خواهند نوجوان ها و جوان هایی که به جبهه ها اعزام می شدند را به گونه ای معرفی کنند که گویا طبق خواست ایدئولوژیک خودشان به جنگ نرفتند بلکه جبری بر آنها حاکم بوده است. در فیلم ما مادر دلواپس است و یونس هم با انتخاب خودش در واقع مادرش را در عمل انجام شده قرار می دهد و به جبهه می رود. در واقع یونس یک پسر روستایی است که در دانشگاه مهندسی معدن می خواند و با اختیار خودش تصمیم می گیرد درس را رها کند و به جنگ برود و حتی با اینکه عاشق دختری هست اما از عشقش می گذرد. همه ی این مسائل وجود دارد اما من اصلا قصد پرداختن به آن را نداشتم چون از هرچیزی که الفت را تحت الشعاع خودش قرار بدهد پرهیز کردم. البته نشان داده ام که پشت سر یونس چه مسایلی مطرح بوده است. مثلا اینکه درکودکی بسیار باهوش بوده و علاقه شدیدی به مادرش داشت و... اما اجازه ندادم که تمام این مسایل روی شخصیت الفت سایه بیندازند. یعنی برای پرداختن به موضوع یونس باید کار دیگری بسازم. * اگر قرار بود 20 سال قبل این فیلم ساخته شود آیا به چالش کشیدن ایمان یک مادر شهید خط قرمز به حساب نمی آمد؟ در آن دوران نگاهها متفاوت بود و همه چیز تا این حد خراب نشده بودند. * دچه چیزی خراب نشده بود؟ همین کلیشه هایی که به سینمای جنگ ورود کردند و سبب شدند در حال حاضر یک فیلمساز برای ساختن یک فیلم، تا این حد احتیاط کند تا دچار شعارزدگی نشود. همه این مسایل بخاطر اشتباهاتی بود که در این 20 سال اتفاق افتاد. * این نگاه انسانی، انسان مقابل دوربین و همه چیز را به بوته ی درام و آزمایش گذاشتن، گاهی از آن سوی بام پرت می شود. باید دقت زیادی کرد تا به آن سمت کشیده نشویم. مثلا آثار برشت را ببینید که درواقع ضد جنگ است و همه چیز در جنگ، پوچ است. البته جنگ در ماهیت اصلی خودش ویرانگر است اما برای ما چون دفاع بوده شکل مقدسی پیدا کرده. بخاطر همین ، نشان دادن تبعات جنگ به هیچ عنوان بد نیست و انگ ضد جنگ نباید چسباند. در واقع چون به ما تجاوز شده و ما دفاع کرده ایم پس باید تبعات آن را نشان بدهیم. در دنیای امروز که همه مشغول پرداختن به پروژه های ایران هراسی و اسلام هراسی هستند ما برای اینکه نشان بدهیم طرفدار جنگ نیستیم باید تبعات این جنگ را نشان دهیم. * برای اینکه فیلم مؤلفه های به سمت پروتاگونیسم اجتماعی برود در کاراکتر الفت چه ویژگیهایی را لحاظ کرده اید؟ با وجودی که مطمئنا مادرانی از جنس الفت بسیار زیاد بودند که خودشان، همسر و فرزندانشان را راهی جنگ می کردند اما در عین حال مادرانی را هم دیده بودم که در این مورد دو دل بودند. مثلا بین علاقه به فرزند و از طرف دیگر اعتقادات شخصی شان مردد مانده بودند. * همین جا اجازه بدهید عرض کنم که پس می توان یک برچسب ضد جنگ زد چون الفت موافق رفتن یونس به جنگ نیست. نه اینکه الفت موافق نباشد بلکه می گوید بهتر بود درسش را تمام می کرد و می رفت ولی شاید برداشت مخاطب این باشد که این حرف ، صرفا یک تعارف است اما این قضیه، الفت را ملموس تر میکند تا اینکه من بخواهم بگویم الفت خودش، یونس را راهی جبهه کرده است. * در آنصورت شعاری تر می شد. چرا شعاری تر؟ * خوب همین که این گونه مادرها ، فرزندانشان را راهی میکردند کمی شعاری می شد. الفت می گوید من با یک دنیا نذر و نیاز یونس را به دانشگاه فرستادم و حالا میگوید بهتر بود دانشگاه را تمام می کرد و بعد می رفت ولی ما می بینیم که یونس خودش قصد رفتن دارد. وقتی از مادرش می خواهد از ته قلب راضی باشد تا به جبهه برود الفت می گوید به این سوی چراغ قسم، راضیم و هرگز نارضایتی خودم را به دنبالت نخواهم انداخت. همه این حرفها نشان می دهد این مادر بین علائق مادی و اخروی اش مردد است و این، خصوصیت همه ی انسان هاست و وقتی یونس می رود حتی فرصتی برای پختگی روحی او وجود ندارد چون در اولین عملیات، اتفاقاتی برایش می افتد و از این پس ما با گداختگی و پالایش الفت مواجه هستیم که در نهایت، کیمیایی از دل این پالایش استخراج می گردد. منظورم همان استخوان هاست که در واقع کیمیایی هست که از دل خاک استخراج می شود و دل مادری را آرام می کند. من در بطن فضاهای عاشورایی بزرگ شدم. چون ما اصالتا یزدی هستیم. در یزد مراسم های ویژه عاشورایی برگزار می شود که همیشه دوست داشتم به آن بپردازم. من مستندهایی راجع به عاشورا ساختم که جوایز بین المللی گرفته است. البته در این فیلم به هیچ عنوان به صورت مصداقی و خیلی مشخص بروز ندارد. بلکه کاملا در بطن فیلم نهفته است. * اغلب فیلمهایی که راجع به مادران شهدا ساخته شده همه در تهران اتفاق می افتد. برای اولین بار است که فیلمی به یکی از روستاهای کرمان رفته است. اتفاقا بیشتر نگرانی من مربوط به همین قضیه بود. چون میخواستم در فضایی فیلم بسازم که چندان آشنایی نداشتم. * بخاطر معدن بود که فیلم به شهرستان رفت؟ بله. چون قصد داشتم در یک معدن اتفاق بیفتد. * پس صرفا به دلیل معدن اینکار را کردید و نه به این علت که داستان به خارج از تهران برده شود؟ از ابتدا داستان فیلم را به همین صورت در یک شهرستان نوشته بودم. *پس برای شما مهم بود که تعداد بسیار زیادی از این شهدا و رزمندگان از روستاها به جبهه اعزام شده بودند ؟ - بله! من سرویراستار یک پروژه ای در بنیاد شهید بودم به اسم فرهنگ اعلام شهدا که هنوز هم تمام نشده و دائما با شهدایی مواجه می شدم که چوپان یا قالیباف و... بوده و حقیقتا زندگی های تکان دهنده ای داشتند. اما بهرحال درخصوص شیار 143، دوست داشتم معدن را به عنوان یک نماد ظریف و نهفته در دل خاک داشته باشم. * نکته اینجاست که در این روستا، پویایی و تلاش و پیشرفت وجود دارد.مثلا با آمدن تلفن ، معدن و... که به نظر می رسد برای شما اهمیت داشت تا در عین حال که ماجرای داستان در روستا اتفاق می افتد اما روند داستان به گونه ای حقیرانه پیش نرود. دقیقا! ما در روستا زنی را می بینیم که شوهر ندارد اما مادر و فرزندان خودش را حمایت می کند و مخارج آنها را تأمین می کند. در حقیقت در فضای روستا، پویایی ویژه ای در جریان است. هیچ حس بدی در روستا به انسان دست نمی دهد و همه چیز شریف و ارزشمند است. حالا در این فیلم ما دوره ای از تاریخ پس از جنگ را مرور می کنیم که من در هیچ فیلمی به این شکل ندیدم. من نگران این مسأله بودم که برای ساختن فیلم در شهرستان، من با مردم و گویش ناآشنایی مواجه خواهم بود و در عین حال سه نوع بازیگر داشتم: بازیگر حرفه ای، بازیگر تئاتر کرمان و نابازیگر. برای این مسائل نگران بودم. * برای لهجه ها تمرین داشتید؟ بله. آقای یدالله شادمانی که خودشان بازیگر خسته نباشید هستند، معیار لهجه ما بودند. چون در کرمان لهجه ها از روستا به روستای دیگر متفاوت است. آقای شادمانی تأیید می کردند و ما جلومی رفتیم. فضا بسیار باورپذیر شده و شاید تا حدی هم به این علت بوده که خودم یزدی هستم و یزد و کرمان تا حدی نزدیک هستند. یعنی مردمی که زندگی سختی دارند را می شناختم. * مریلا زارعی را از ابتدا برای این نقش در نظر داشتید. اینطور نیست؟ بله. * وقتی این نقش را خواندند چه نظری داشتند؟ خانم زارعی در خصوص این نقش تردید داشتند. به من گفتند: فیلمنامه خیلی فراز و فرود و اتفاق عجیب و غریبی ندارد و با این موضوع کارهای زیادی شده است. البته این ریسک برای من هم وجود داشت چون می گفتند موضوع مادری که منتظر بازگشت فرزندش هست خیلی کار شده است. این نگرانی از طرف کسانی که فیلمنامه را می خواندند وجود داشت ولی برای خودم نه! چون میدانستم قصد انجام چه کاری را دارم. * فریم به فریم توی ذهنتان بود. - بله. و الان بنظرم فیلمنامه بهتر شده چون با توجه به سابقه ی مستند سازی که داشتم ، در صحنه تصمیم می گرفتم که خیلی از کارها را انجام بدهم و یا چه چیزهایی به فیلمنامه اضافه کنم تا بهتر شود. * در مجموع نظر مریلا زارعی نسبت به مادران جنگ چه بود؟ چون ایشان از طرفداران کتاب دا هم هستند. خیلی خوب بود. من حتی یک فیلمی داشتم از مواجهه مادری با پیکر فرزندش، که ایشان به شدت از دیدن فیلم متأثر شد. احساس کردم این دغدغه را دارند. * پس هنرمندان ما دغدغه ی جنگ دارند. بله. خانم زارعی در تمام روزهای فیلمبرداری سر صحنه، روزه بودند و این حس معنوی که ایشان داشتند به کل فیلم منتقل شده است. روزه؛ آن هم با کار سخت و در فصل تابستان! * آیا پیش آمد که جایی از کار حال غریبی پیدا کنند و متأثر شوند و اشک بریزند؟ بله. در برداشت های متعدد این اتفاق افتاد. اصلا صحنه ی نوزادی یونس که تصویربرداری می شد ما خودمان از پشت مانیتور گریه می کردیم. *موقع نوشتن داستان فیلم پیش آمده بود که به شدت متأثر شوید و کار را متوقف کنید؟ موقع نوشتن رمان، این اتفاق افتاد. اما در فیلمنامه نوشتن، چون تمام احساسات دور ریخته می شود. توضیحات و توصیفات دور ریخته می شود ولی در رمان اینطور نیست. * نگرش سایر عوامل نسبت به فیلم چه بود؟ همه عوامل فیلمنامه را دوست داشتند فقط نگران شعاری شدن آن بودند. ولی حالا با تماشای فیلم دیگر چنین تصوراتی ندارند. ببینید من واقعا متوجه نمی شوم برخی افراد هنوز فیلمبرداری کار، تمام نشده می خواهند فیلم را به جشنواره معرفی کنند. چون من وسواس زیادی به خرج می دهم. بارها و بارها سر تدوین حاضر میشدم و جزئیات بسیار ریز را اصلاح می کردیم. همینطور درمورد صداگذاری. اگر مصاحبه آقای آرش قاسمی را خوانده باشید گفته اند که فیلمسازهای جدید به صدا حساس ترند. چون فیلمسازهای قدیمی به صدا به عنوان یک روتوش نگاه می کنند. برای من واقعا صدا مهم بود. * اتفاقاتی که در خصوص انتخاب نشدن فیلم افتاد که گفتند فیلم تلخ و سیاهی هست و نباید در جشنواره باشد و شایعاتی که از هیئت انتخاب بیرون آمد و... با توجه به همه ی آن موارد آیا ممکن است موقع اکران، سر فیلم را ببرند؟ نمیدانم! هنوز وارد جریان مافیای اکران نشده ام. * شما و آقای قاسمی به عنوان یک فیلمساز و تهیه کننده تازه کار در سینما خیلی کار مشکل تری دارید. ترس و واهمه ای ندارید از اینکه ممکن است فیلم شما دیده نشود؟ از طرفی این فیلم باید در شهرستان ها هم دیده شود. چون همه کسانی که در دفاع از وجب به وجب این آب و خاک نقش داشتند در فیلم شما شریک هستند. حالا اگر این فیلم در جشنواره به طرز شایسته ای، دیده نشود تمام این مسائل از بین خواهد رفت! اصلا شاید توصیه کنند که آن را در شبکه نمایش خانگی توزیع کنید! نه! من احساسم این است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. در همین اکران های محدود، بازخوردهای خوبی حس کردیم و شکوهمندی این فیلم به چشم آمده است. مخاطب از آن استقبال خواهد کرد. هم عام و هم خاص. * سیاسیون چطور؟ مثلا وزیر، وکیل یا نمایندگان مجلس، فیلم شما را دیده اند؟ نه! برای این طیف ها نمایش نداشتیم. ولی افرادی که نگاه های سیاسی خاصی داشتند این فیلم را دیدند و اعتقاد داشتند این فیلم فراجناحی، حماسی و ملی است. انشالله فیلم راه خودش را پیدا خواهد کرد. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
92/11/16 - 12:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]
صفحات پیشنهادی
کارگردان شیار 143:هوشنگ گلمکانی نظر مثبتی نسبت به فیلمم داشت
همراه با پرواز سیمرغ امید 129 کارگردان شیار 143 هوشنگ گلمکانی نظر مثبتی نسبت به فیلمم داشت نرگس آبیار گفت هوشنگ گلمکانی طهماسب صلح جو ابراهیم حاتمی کیا و نظر مثبتی نسبت به فیلم شیار 143 داشتند نرگس آبیار کارگردان فیلم سینمایی شیار 143 در گفتگو با خبرنگار حوزهفیلم، شیاری عمیق بر خاطراتم کشید روایت مریلا زارعی از حضور در یک فیلم دفاع مقدسی
فیلم شیاری عمیق بر خاطراتم کشیدروایت مریلا زارعی از حضور در یک فیلم دفاع مقدسیزارعی نوشت فیلمنامه شیار 143 را کنار رود راین خواندم همان جا که قهرمان فیلم از کرخه تا راین با خدایش نجوا میکرد وقت انتخاب بود من نیز در کنار رود راین با خدایم نجوا کردم به گزارش خبرگزاری فارسیاداشت مریلا زارعی برای فیلم شیار ۱۴۳
یاداشت مریلا زارعی برای فیلم شیار ۱۴۳ مریلا زارعی بازیگر نقش الفت در فیلم شیار ۱۴۳ در بخشی از این یادداشت آورده است فیلمنامه شیار ۱۴۳ را کنار رود راین خواندم همان جا که قهرمان فیلم از کرخه تا راین با خدایش نجوا میکرد به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران در آستانه آغامریلا زارعی: باید نماینده مادرانی میشدم که آرشهایشان را به این سرزمین هدیه دادند
تاریخ انتشار 11 بهمن 1392 ساعت 18 46 | شماره خبر 1366307144981357540 مریلا زارعی در آستانه آغاز جشن سینمای ایران درباره نقش و حضور خود در فیلم سینمایی شیار 143 چنین آورده است قرار بود با دیدن فیلم شیار ۱۴۳ این فیلم برایم تمام شود ولی چنین نشد و پروندهاش برایم همچنانتکمیل بزرگراههای نیمهتمام نیازمند 17 هزار میلیارد تومان
جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰ ۳۸ معاون شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل اعلام کرد 17 هزار میلیارد تومان بودجه برای اتمام پروژههای نیمه تمام بزرگراهی و راههای اصلی نیاز است که باید پروژهها و برنامههایی که اولویت بیشتر و منافع اقتصادی بالاتری برای کشور دارند در اولویت قرار گیرنداستاندار لرستان: بزرگترین مانع سرمایهگذاری استان، پروژههای نیمهتمام است
سهشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲ ۵۲ استاندار لرستان گفت به دنبال گشودن گرههای بسته استان هستیم به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه لرستان هوشنگ بازوند در جلسه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی استان با تقدیر از اتاق خرمآباد در زمینه بررسی موانع کسب و کار استان ومراسم تجلیل از کارگردان بزرگ؛ تصاویر
مراسم تجلیل از کارگردان بزرگ تصاویر طی مراسمی با حضور خانواده شهدا از ابراهیم حاتمی کیا تجلیل شد به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز به نقل از مشرق مراسم بزرگداشت ابراهیم حاتمی کیا عصر امروز دوشنبه با حضور فرزندان و خانواده شهدا در مؤسسه اوج برگزار شد 115 ۱۳۹۲رویانیان: کارم تمام شد و رفتنی شدم
رویانیان کارم تمام شد و رفتنی شدم مدیرعامل مستعفی باشگاه پرسپولیس گفت نمیخواستم بروم اما آنهایی که کار را خراب کردند حالا باید پاسخگو باشند تسنیم محمد رویانیان پیش از آغاز جلسه هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس در مورد اینکه آیا همچنان به عنوان مدیرعامل پرسپولیس در این باشگاه حضوربابک حمیدیان، مریلا زارعی را تفنگ به دست کرد + فیلم
اولین آنونس فیلم چ حاتمی کیا بابک حمیدیان مریلا زارعی را تفنگ به دست کرد فیلم چالشیترین نگاه به مسئله کردستان در فیلم حاتمیکیا روایت میشود به گزارش حوزه سینما باشگاه خبرنگاران چالشیترین نگاه به مسئله کردستان در فیلم حاتمیکیا روایت میشود برای دیدن فیلم اینجا کلینیوشا ضیغمی: امسال کارگردانان بزرگ و آثار خوب کار هیات داوران را سخت کرده است
همراه با پرواز سیمرغ امید 113 نیوشا ضیغمی امسال کارگردانان بزرگ و آثار خوب کار هیات داوران را سخت کرده است نیوشا ضیغمی گفت امسال حضور کارگردانان بزرگ و فیلمهای خوب و به دنبال آن تنوع در آثار کار هیات داوران را سخت کرده است نیوشا ضیغمی بازیگر سینما و تلویزیون درگفتگو با خبفیلمها ی راه یافته به جشنواره فیلم فجر ( سودای سیمرغ)-ردکارپت ( رضا عطاران) - شیار 143 (نرگس آبیار)
شماره خبر 1351453757994448647 پپ منبع تسنیم 0 0 دانلود لینک را کپی کنید دانلود29 دی 1392 ساعت 17 12کارگردان انارهای نارس: خوشحالم که اثرم در کنار فیلم کارگردانان بزرگ قرار دارد
همراه با پرواز سیمرغ امید 121 کارگردان انارهای نارس خوشحالم که اثرم در کنار فیلم کارگردانان بزرگ قرار دارد مجید مصطفوی گفت خوشحالم که انارهای نارس در کنار فیلم کارگردانان بزرگ و در بخش سودای سیمرغ قرار دارد مجید مصطفوی کارگردان فیلم سینمایی انارهای نارس در گفتگوروز سوم جشنواره فیلم فجر؛ حاتمی کیا و مریلا زارعی آمدند + تصاویر
روز سوم جشنواره فیلم فجر حاتمی کیا و مریلا زارعی آمدند تصاویرسومین روز جشنواره فیلم فجر 92 آغاز شده است و عوامل فیلم چ ابراهیم حاتمی کیا به کاخ جشنواره آمدند ابراهیم حاتمی کیا مریلا زارعی و برادر شهید چمران چهره های شاخصی هستند که برای اکران این فیلم به برج میلاد رفتهاندنهمین شب شاعر؛ پاسداشت احد دهبزرگی/6 استقبال از شاعران عاشورایی با پای برهنه
نهمین شب شاعر پاسداشت احد دهبزرگی 6استقبال از شاعران عاشورایی با پای برهنهایشان واقعا خودش را وقف مردم کرده یعنی اگر از اهل بیت هم میگوید و منادی اهل بیت در شیراز است برای مردم میگوید شعرهای مردمی و با لهجه شیرازی دارد و اینطور نیست که فقط شعر اهل بیتی گفته باشد خبرگزارسعید راد، بابک حمیدیان، مریلا زارعی و مهدی سلطانی در نشست فیلم ابراهیم حاتمیکیا
سعید راد بابک حمیدیان مریلا زارعی و مهدی سلطانی در نشست فیلم ابراهیم حاتمیکیا فرهنگ > سینما - فیلم چ تازهترین ساخته ابراهیم حاتمیکیا دوشنبه در بخش سودای سیمرغ سی و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد روی پرده رفت نشست فیلم چ داستان چ از 25 تا 27 مرداد 1358 درکاپیتان مس: هیچ خطای پنالتی مرتکب نشدم/ شهبازی مقصر حال و روز این روزهای ماست
شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴ ۴۲ کاپیتان تیم مس معتقد است که در بازی با استقلال مرتکب هیچ خطای پنالتی نشده است فرزاد حسینخانی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه کویر پس از تساوی تیمش مقابل استقلال اظهار کرد دیروز خیلی تلاش کرده و زحمت زیادی کشیدیم اما اگر بچههامریلا زارعی در نقش یک پیرزن + فیلم
مریلا زارعی در نقش یک پیرزن فیلم مریلا زارعی این بار با گریمی متفاوت در نقش یک پیرزن راهی جشنواره فیلم فجر میشود به گزارش حوزه سینما باشگاه خبرنگاران فیلم سینمایی شیار 143 دومین اثر بلند سینمایی نرگس آبیار بعد از اشیا از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیک تر است به-
گوناگون
پربازدیدترینها