واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
اعتیاد دات ناکام! تهران - ایرنا - روزنامه « ابتکار » روز دوشنبه در سرمقاله خود نوشت :گاهی در معرکه بازارِ سیاست، همچون این روزها، پدیده های اجتماعی در اثرِ آمد و شدِ ریش سفیدانِ دهکده ی جهانی و هیأتهای دیپلماتیک به ایران و یا تمرکز بر مسایلِ خارجی همچون بحران سوریه و میلیتاریزه شدنِ دوباره ی مصر و...، به حاشیه رانده می شوند.
در ادامه این مطلب که با عنوان « اعتیاد دات ناکام » منتشر شده آمده است : با این همه، در هر کوی و کوچه و بر هر بازار و برزن، در رتبه بندی مسائلِ مبتلابهِ مردم و دغدغه های عملی آنان اولویت با امورِ دیگری است.
یکی از پدیده های هولناکی که در صورت بندی آسیب های اجتماعی در رأس و صدرِ همه قرار می گیرد، اعتیاد است.
چه بسیار جوانانِ بدفرجامِ این سرزمین که با «حقه» ی اعتیاد به چاهِ ویلِ زندگی افتادند و همه چیزشان دود شد و به هوا رفت.
اعتیاد به مخدرات (به ویژه نوع صنعتی اش) را می توان با ادبیاتِ «فروید» از «ناخرسندی های تمدن» برشمرد.
در کنارِ آلودگی هوا، ترافیک و تراکمِ سرگیجه آورِ ماشین و آدم و سیمان، ولنگاری عریان، اپیدمی تملق و...، یکی از چشم اندازهای اعصاب خردکنِ پایتخت، منظره ی معتادانی است که یا همچون جستجوگرانِ طلا به دنبالِ لقمه ای نان سر در سطل های آشغال دارند، و یا با خونسردی، مهارت و اعتماد به نفس، در پی سکه و اسکناسی با سیم و سیخ! به جانِ صندوق های صدقاتِ «کمیته امداد امام خمینی» افتاده اند.
این «کارِ» دوم در ملأ عام و خاص و با ظرافتی ویژه توسطِ معتادان انجام می گیرد.
جالب اینجاست که میزانِ حساسیتِ رهگذران و مغازه داران در مقابلِ تخلیه ی صندوق های صدقات چیزی است کمتر از صفر!
بدین معنا که مردم نه تنها مانع از انجامِ این «کار» نمی شوند، بلکه فراتر از همراهی توأم با سکوتِ آنان، در مواردی حتّا با معتادان همکاری هم می کنند.
بگذریم که معتادان خود نیز کمترین هراس یا حیایی از انجامِ این «کار» ندارند. (یحتمل این پدیده می تواند دستمایه ی تحلیلِ روان شناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان نیز قرار گیرد.) تقریباً شبانه روزی نیست که این مناظر را نتوان در معابر پایتخت دید.
احتمالاً اگر این برادرانِ معتاد! همین میزان تلاش و تقلا را برای «کار» دیگری به خرج می دادند سرنوشت بهتری می داشتند.
عجیب است که دست و روی این گروه از معتادان کاملاً «سیاه» است. لابد برای بی نام و نشان ماندن یا به تبعِ عدم رعایتِ بهداشتِ فردی و یا به هر علتِ دیگری. هر چه هست اما، به غایت مشمئزکننده است.
چشم اندازِ غریبی است: تن و جانی خسته از اعتیاد و آماجِ مخدرات؛ سطل هایی که نقطه ی اتکا و امید معتادان برای زنده ماندن تا اطلاعِ ثانوی اند؛ صندوق هایی که آشکارا به تاراج می روند؛ عابرانی که بی تفاوت از کنار این دو می گذرند؛ و ما اکثریتی که در برابرِ این سه تابلوی هراسناک، چشممان از حدقه درنمی آید.
بدین ترتیب، آن سطل و صندوق ها و این بی تفاوتی و انفعال را می توان نشانه ای از کرامتِ لگدمال شده ی انسانِ مدرنِ ایرانی دانست.
یحتمل اگر کمیته ی امداد، مثلاً به جای دفترِ برچیده شده و مأموریتِ پایان یافته در «جمهوری آذربایجان»، شعبه ای برای کمک به معتادان خیابانی و ساماندهی آنان دایر کند، تعدادِ معتادانی که صندوق های گشوده دستِ آن را چپاول می کنند، کمتر خواهد شد.
معتادانی که بنابر آمارِ اخیرِ وزیرِ کشور 63 درصد آنان متأهل اند.
*هجیر تشکری
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
14/11/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]