تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836927205
وقف نامهي غازي اورخان بيگ
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف نامهي غازي اورخان بيگ نويسنده: اسماعيل حقي اوزون چارشيلي - حجت فخري مقدمه (ربيع الاول 724 ه ق / مارس 1324 م)در پي پيشنهاد پرفسور فکته، (1) از متصديان بايگاني (2) [حکومت] مجار، اسناد موزهي قصر توپ قاپي (3)نيز در کنار اوراق و اسناد ادارهي بايگاني نخست وزيري (4) به دست گروهي از متخصصصان و به گونهاي قابل استفاده، طبقه بندي شد. بدينسان، فيشهاي مربوطه که به دستور وزارت آموزش و پرورش (5) جمع آوري شده بود، به وسيلهي مدير محترم موزهي توپ قاپي آقاي تحسين اوز (6) به صورت الفبايي مرتب شد، و تاکنون، دو جزوه از آن منتشر شده است. در جزوهي اول، تصوير «تمليک نامهي» مورخهي ربيع الآخر 749 مربوط به اورخان بيگ نيز چاپ شده است. اين ملکنامه را آقاي تحسين اوز بسيار پيش از آن نيز به من نشان داده، و تصويري از آن تهيه کرده بود. من نيز در مقالهاي با عنوان «بيان اهميت و توضيح يک سند جديد متعلق به تاريخ عثماني» (7) در شمارهي نهم مجلهي بلتن (8) (نشر مؤسسهي تاريخ ترک) ارزش تاريخي آن سند را نشان دادهام.اين ملکنامهي اورخان غازي همزمان با جلب توجهي برخي از دانشمندان غربي، ترديد آنها را برانگيخت. يکي از ايشان پرفسور ح. شيل (9) و ديگري پل ويتک (10) است. شخصا نسخهي ترجمه شدهي مقالهي دکتر شيل را، که در مجلهاي (11) منتشر شده است، و از سوي مديريت موزهي قصر توپ قاپي به مؤسسهي تاريخ ارسال شده ديدم.ح. شيل، با اينکه چگونگي طبقهبندي اسناد موزهي توپقاپي را نميدانست، در مقالهي يادشدهاش نتيجهي تحقيق شايان تشکر و تقديرش روي « [دفتر] راهنماي بايگاني» (12) را منعکس کرده، سپس از «تمليک نامهي» ياد شده، که اورخان به مناسبت اهداي ملکي به وزيرش حاجي پاشا داده بود، سخن به ميان آورده، و گفته است که پيش از مطالعهي دقيق سند ياد شده، نميتوان در صحت آن به طور قطعي حکمکرد؛ وي چنين ادامه داده است:«خط طغرا با خط سند همخواني ندارد؛ علاوه بر اين، است. [به نظر ميرسد که] قسمت آخر سند نشان از رونوشت بودن آن دارد؛ ولي اصولا بدون مهر يک [حکومتي] بنابراين، معتقدم که براي اثبات درستي سند بايد از روشهاي تحقيق در بايگاني استفاده کرد، زيرا خود متن براي اثبات صحت آن، دليل کافي محسوب نميشود؛ اين [تنها] شاهد کم اهميت محسوب ميشود...»بر اساس مطالعات اين محقق محترم، سند مورد بحث در اينجا، اصل تمليک نامهي اورخان بيگ نيست، بلکه نسخهاي از آن است. گويا پل ويتک، که مقالات و آثار با ارزشي در زمينهي «تاريخ ترکها در آناتولي» نوشته، نيز همين ترديد را ابزار کرده است، که متأسفانه نوشتهي او را نخواندهام.در واقع، سخن از فقدان اسناد مربوط به دوران ابتدايي عثمانيان است، و وجود تنها چند سند نيز نميتواند در تحقيقات مربوط به دولت عثماني در قرن چهاردهم ميلادي [هشتم هجري] ترديدها را از ميان بردارد. اما از سوي ديگر نيز ترديدي نيست که به دست آمدن [اين گونه] اسناد جديد هم [به نوبهي خود] به مرور، اشتباهات [و ترديدهاي] مربوط به دوران ياد شده را از ميان ميبرد. چنانکه وقفنامهي ديگري که به اورخان بيگ مربوط است و موجبات نوشته شدن مقالهي حاضر را فراهم کرد، مجهولات مربوط به دوران ابتدايي تاريخ عثماني را کمي آشکار کرده است.پيش از آوردن متن وقفنامه، لازم است بگويم که شرطي نيست که بايد خط طغراي سلطنتي با متن سند همخواني داشته باشد. زيرا کساني که طغرا را کشيده و متن را نوشتهاند اشخاص جدا از يکديگرند. مثالهاي زيادي از اين دست ميتوان ارائه کرد. در بسياري از اسناد مربوط به امپراتوري راگوزا (13) نوشتهي طغرا و متن اصلي با يکديگر فرق دارند. براي نمونه، فرمانهاي (شمارهي) 141، 137، 136، 132، 112، 96، 94، 67، 66، 62، 57، 44 در بين اسناد ياد شده از اين قبيلاند. گاهي بر عکس، ممکن است نوشتهي متن بد، ولي نوشتهي مهر زيبا باشد. گاهي نيز هر دو زيبا نوشته شدهاند. از اين رو، يکي نبودن نوشتههاي متن و طغرا دليل بر نادرست بودن سند نيست. حتي در بعضي از فرمانها تفاوت نازکي و کلفتي قلم به کار رفته نيز به چشم ميخورد.براي اينکه يک فرمان به عنوان رونوشت محسوب شود، نبايد روي آن اصل طغرا يا مهر ديده شود. در نوشتن يک رونوشت، به جاي مهر، عباراتي چون «محل نشان شريف» نوشته ميشده، و پس از تأييد قاضي و يا قاضي عسگر (14)، رونوشت آماده ميشده است. پس از آن، کسي صلاحيت و يا حق اين را نداشته است. که بر نسخهي رونوشت طغرا بکشد. حتي اگر چنين صلاحيتي داده ميشد، اين کار بايد در زمان حکمران مربوطه صورت ميگرفت. پس از وفات يک حکمران، تمليک نامه و يا براتها فقط بايد به دست حکمران جديد تجديد ميشد. در متون تاريخي چنين آمده است که اولين حکمرانان عثماني، پس از تصرف سرزمينهاي مربوط به بيگهاي آناتولي (15)، براي ابقاي ايشان در قلمروهايشان به عنوان [دست نشانده و] سپاهيان تيولدار (16) به آنها براتهايي با مهر و نشان سلطان داده ميشد (17).گذشته از اينها، آنچه ايجاد ترديد کرده است، مهر اورخان بيگ است. از آنجا که در مقالهي «نشان و مهر وزرا و امرا» (18) در شمارهي قبلي بلتن (19) آوردهايم که استفاده از مهر در بين سلجوقيان کبير، سلاجقهي روم و بيگهاي آناتولي مرسوم بوده است، شکي باقي نميماند که اورخان بيگ نيز مهر مخصوص خود را داشته است. ضمنا، مقايسهي وقف نامهي مورخهي 724 ه ق / 1324 م - که متن آن را در سطور بعد، و عکس آن را در انتهاي مقاله آوردهايم - با ملک نامهاي که پيش از اين چاپ کردهايم (20) ميتواند در روشن کردن ذهن خوانندگان و محققان بسيار مؤثر باشد.طبق وصيت معلم مرحوم جودت (21)، پس از فوت او، کتابهايش به کتابخانهي [عمومي] شهر(22) سپرده شد. در بين اين کتابها اسناد و دفاتر ثبتي بسيار با ارزشي به چشم ميخورد. يکي از اين اسناد، وقفنامهي اورخان بيگ به زبان فارسي است. اين سند دومين که به اورخان منسوب شده است، ما را با سرگذشت خاندان عثماني بيشتر آشنا ميکند و اشتباهات مربوط به تاريخ وقايع را بيشتر ميزدايد. در ادامه، به تحليل اين وقفنامه ميپردازم.سند فارسي و طغرادار مورخهي ربيع الاول 724 (ابتداي مارس 1324) که غازي به موجب آن، توليت خانقاهي در مکجه داده (23) را به غلام آزاد کردهي خود شرف الدين تواشي آثار (24) است، 23 صفحه دارد. خط نوشتاري اين سند نسخ سلجوقي است، که در اواخر قرن هفتم / سيزدهم و در قرن هشتم / چهاردهم به زيادي برميخوريم که با اين خط نوشته شدهاند. قسمتهاي پاره شدهي سند با نقطه چين مشخص شده است.متن وقف نامه اورخان بن عثمان (به صورت طغرا)1. من کي شجاع الدين اورخان بن فخر الدين ع (ثمان)2. صحب رضاء ناحيهي مکجه را با حدود3. خالصا مخلصا لوجه الله تعالي جو4. تواشي شرف الدين مقبل کي معتق من است براي5. دروشان و مسکينان و غريبان و فقيران آينده و رونده6. علم در آن خانقاه مهمان شوند هر آنچه وظيفهي وقف است7. صرف شود و هر کس که اهل وقف و مستحق نباشد مهمان نشود8. مطالع کنندگاه چون بيدانند کيتوليت مکج را از فرزندکان بندگان اين خانقاه [را] 9. هر کي اصلح باشد دادم با اين شرف الدين مقبل توليت مذکور را بعد اليوم10. تفويض کردام کي خدمت نمايد از اصل غلات و غيرها متصرف باشد11. آينده و رونده صرف گردد به وسع طاقت خدمت نمايد و جهت آخر12. خدمت توليت از جمع حاصل عشرش بستاند هيچ آفريد کاينا أز فرزندان13. و وارثان من استحقاق و ازين درند در آن توليت فرزندان بندگان14. اين خانقاه هر کي اصل باشد نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و قرنا15. بعد قرن رسد کي در اين باب نزاع اغازت و بر بطلان اين معني16. سعي نمايد و زور و بهتان ظلم و عدوان نمود باشد و شريعت17. نبوي عليه افضل الصلوات و السلام مقبوله نباشد بر موجب18. اقرار کردم اين مذکور بر سبيل حجت به دست فرزندان بندگان اين خانقاه19. هر کي اصلح باشد دادم تا وقت حاجت عرض دارد بايد کي هيچ آفر [يده] 20. کاينا من کان مدخل نسازد و مزاحم نگردد و تغير نکند هر کي مدخل سازد21. و مزاحم گردد در لعنت خداي جل جلاله و لعنت رسول عليهالسلام22. بر وي خواهد بود خوانندگان مکتوب حقيقت دانند و اعتماد [نمايند] 23. به گواهي جماعتي که حاضر بودند شهدوا علي24. چوبان بن عثمان - ملک بن عثمان25. حميد بن عثمان - پازارلو بن عثمان26. فاطمه خاتون بنت عثمان - مال خاتون بنت عمر بک27. ملک بنت الملک - افندي بنت اقباشلو28. و کتب عنهم بالهم و رضائهم مطالع کنندگان مذکور مکج را از ملک مرا29. وقف دانند اين توقيع اعتماد نمايند ان شاء الله تعالي في اواسط شهر30. ربيع الاول سنهي اربع عشرين سبعمايه بحمد...و ال.. [کذا] اسامي (شهد به) شاهدان ديگر نيز در (شهد بذلک) حاشيهي راست اين سند و (شهد به) در کنار سرسطرهاي 12 و 13 (شهد بمضمونه) نوشته شده، که عبارتند از:سلطان بن اورخان (شهد بمضمونه) سليمان بن اورخان ابراهيم بن اورخان (شهد بمضمونه) محمود بن ابيبکر غفر الله لهما (شهد بمضمونه) دو لاجي؟ بن جمال الدين الحافظ محمد بن محمود المتطبب بخطه عبدالواحد بن محمد السيواسي غفر الله [کذا] اهميت اين سند، از آنجا که به دوران ابتدايي تاريخ عثماني روشني ميبخشد، آشکار است. (بدينسان که) اورخان بيگ قسمتي از ملک خود در مکجه (25) را براي اطعام دراويش، مسکينان، غريبان و فقرايي که از آنجا ميگذرند وقف کرده، و شرط کرده است که توليت آنجا پس از غلام آزاد کردهي خود، يعني «تواشي شرف الدين مقبل» به صالحترين غلامان [يا مريدان (؟)] خدمتگزار آنجا برسد. تاريخ اين سند، اواسط ربيع الاول 724 / ابتداي مارس 1324 است. تاريخ فتح مکجه به قول عاشق پاشازاده در 704 ه ق / 1304 م، و ادريس بتليسي در 713 ه ق / 1313 م، و محمد شاکر پاشا در 707 ه ق / 1308 م بوده است. نشري در کتاب تاريخ خود در بيان آثار مربوط به اورخان غازي گفته است که «و در آق حصار مکجه را خانقاه کرد و وقف نمود»، که منظور وي همان ملک وقفي اورخان Franz (است. [مولانا محمد نشري، کتاب جهان نما، القسم لايپزيگ،] السادس، چاپ فرانس تشنر. Taeschner 1951، ص 142 (مترجم)آنچه در منابع تاريخي دربارهي سال وفات عثمان بيگ و آمده است با يکديگر تفاوت دارد. خليل قونوي شکر الله (26) وفات عثمان غازي را در 710 ه ق / 1310 م، و ادريس تبليسي در 721 ه ق / 1321 م ذکر کرده است، حال آنکه در مجلهاي در کتابخانهي عمومي (ش 7912) تاريخ 720 هق / 1320 م قيد شده، لطفي پاشا تاريخ 718 ه ق / (در 1318 م، و گيبونز تاريخ (27) «تشکيل امپراطوري عثماني») 726 ه ق / 1326 م را آورده است، که عاشق پاشازاده، در مؤلف تاج التواريخ، هامر و [(28) پورگشتال] تاريخ عثماني، يعني [چاپ انجمن تاريخ عثماني، علي را (29) کاتالوگهاي مسکوکات نيز همين تاريخ پذيرفتهاند؛ حتي،] 726 ه ق برخي نيز براي تاريخ فوت وي سال 727 ه ق / 1327 م را ذکر کردهاند.با اين همه، وقفنامهي مورخهي 724 ه ق / 1324 م که در دست داريم، نشان ميدهد که اورخان در اين تاريخ حکومت ميکرده است. بنابراين، لازم است بپذيريم که تاريخ وفات عثمان بيگ پيش از 724 ه ق يا در اوايل آن سال بوده است. از آنچه در وقفنامهي مورخهي رمضان 723 / سپتامبر 1324 م مربوط به اسپرچه خاتون (30) آمده است (31) چنين بر ميآيد که عثمان غازي در اين تاريخ زنده بوده است، و از اينجا معلوم ميشود که فوت وي بايد بين رمضان 723 - ذيحجهي 724 / سپتامبر 1323 - مارس 1324 بوده باشد.آنچه در اين وقفنامهي مکجه اهميت دارد، تاريخ وفات عثمان و آغاز حکمراني اورخان و نام شاهدان وقفنامه است. در آخر وقفنامه نيز نام برادران و مادر اورخان بيگ، و در حاشيه نيز نام پسرانش و برخي ديگر قيد شده است. آنچه جلب توجه ميکند اين است که نام پسر مشهور عثمان بيگ، يعني علاء الدين پاشا و يا علاء الدين بيگ و در بين اين نامها نيامده است. اين فقدان را ميتوان از راه نسبت دادن آن به بدخواهيها [ي بين برادران] و مجادلات کسب قدرت، و يا به دليل تقسيم شدن مملکت بين دو برادر، و يا با حضور نيافتن علاء الدين بنا به هر مصلحتي، نزد برادرش توجيه کرد. گذشته از اين نيز احتمال دارد که پازارلو بيگ (32) ياد شده در وقفنامه، همان علاء الدين باشد. ميدانيم که علاء الدين اسم نيست.، بلکه يک لقب است.در همهي منابع مربوط به تاريخ عثماني آمده است که عثمان بيگ از خود دو پسر به نامهاي اورخان و علاء الدين، به جا گذاشت. به گفتهي خلق انديل (33) وي سه پسر داشته است. در حالي که در وقفنامه از پسران متعدد و يک دختر او نام برده شده است، که ميتوان نام آنها را به ترتيب زير نوشت:به جزء علاء الدين، دربارهي اين پسران عثمان، که نامشان تنها در اين وقفنامه آمده است، هيچ اطلاعي در دست نيست. در محل آرامگاه عثمان بيگ در شهر بورسه / بورسا مقبرههايي هست که صاحبانشان معلوم نيستند؛ ميتوان احتمال داد که پسران عثمان در اين مقبرهها مدفون باشند. ناميده شدن يکي از پسران عثمان به «چوبان» [چوپان] بايد نوعي ابراز احترام به وزير ايلخانان، يعني امير چوبان، باشد، که هنوز در آناتولي تأثيرات عميق داشتند. چنانکه و حکمران قسطموني، که (34) نواحي آن، همچنين سليمان پاشا پسران [پسر بزرگ اورخان] معاصر عثمان بود نيز به يکي از خود اين نام را داده بودند (35).در اين وقفنامه، نام پازارلو بن عثمان، از برادران اورخان نيز در بين نام شاهدان قيد شده است. امپراتور و مورخ، که کانتاکوزن بود، (36) پدر زن اورخان بود، نوشته است که پازارلو برادر فرماندهي لشگر اورخان در جنگ پلکانن 731 (37) که در در [- پورگشتال] ه ق / 1330 م، بين اورخان و امپراتور اين آندرونيکوس نام، تحريف شده نام (38) گرفت (39) به گفتهي هامر «پاشا علي بيگ» است، و فرماندهي ياد شده نيز علاء الدين علي بيگ بوده است.(40) اگر پازارلو همان علاء الدين نباشد، پازارلو، همان گونه که در وقفنامه آمده است، يکي از پسران عثمان غازي بوده است. کاناکوزن نام را درست نوشته شد، فقط در [است. تفسير هامر، همان گونه که گفته يک صورتي که پازارلو اسم، و علاء الدين لقب بوده باشد قابل نفر] توجيه است.در بين نام شاهدان وقف نامه، نامي به صورت مال خاتون بنت عمر بيگ نيز ديده ميشود. بنا برآنچه در بيشتر کتب تاريخي آمده، مال خاتون دختر شيخ ادبالي (41) [ادب علي، پدر زن عثمان] بوده است. در حالي که بر اساس اينوقفنامه پدر مال خاتون، عمر بيگ بوده است. همچنين، [در بيشتر کتب تاريخي آمده است که مال خاتون و پدرش ادبالي سه ماه پيش از فوت عثمان، در بيله جيک فوت (42) بيله جق در] کرده بودند. در حالي که مال خاتون ياد شده وقفنامه، نه تنها پس از فوت عثمان زنده است، بلکه دختر شيخ ادبالي نيز نيست. نام مادر اورخان در اثر نشري به، در به (43) صورت بلاخون خاتون (44) اثر عاشق پاشازاده به صورت مال خون آمده (45)، و در اثر اروج بيگ (46) صورت رابعه خاتون است.(47) آيا اين زنها اشخاصي جدا از هم هستند؟ اگر چنين باشد، ممکن است که مال خاتون بنت عمر مادر مادر اورخان، و بالاخون و مال خون خاتون نيز [همان] علاء الدين بيگ بوده باشند. به جز کتب تاريخي، از وقفنامهها و اسناد عثماني نيز برميآيد که يکي از همسران عثمان بيگ دختر شيخ ادبالي بوده است که روستاي خود به نام کوزآغاچ (48) را وقف زوايهاي [خانقاهي] کرد که بنا کرده بود.(49) اين اخبار از يک سو، برخي قسمتهاي مبهم از ابتداي تاريخ عثماني را روشن ميکند، اما از سوي ديگر نيز ابهامات جديدي را در پي ميآورد.عمر بيگ کيست؟ از آنجا که لقب بيگ دارد. معلوم ميشود که از امراي اصيل و بانفوذ ترک بوده است. آيا عمر بيگ همان اوموربيگ (50) است؟ اگر چنين باشد، پس شايد بتوان گفت که وي همان آمرخاني(51) و يا آمرکان (52) يا همان اوموربيگ، حکمران پافلاگونيا (53) غربي، يا همان مرمره، بوده، که عثمان بيگ با وي مراوده داشته است. (54) براي روشن شدن اين مطلب نيز احساس نياز به پيدا شدن اسناد جديد بيشتر ميشود.به همين گونه، يکي از شاهدان در وقفنامه به نام افندي بنت آق باشلو از (55)، دختر آق باش (56) و يا آق تيمور (57)، پسر گوندوز آلپ (58) برادران بزرگ عثمان بيگ است (59).در بين نام شاهدان که در حاشيه نوشته شده است نام سه پسر اورخان، يعني سلطان بن اورخان، سليمان بن اورخان و ابراهيم بن اورخان به چشم ميخورد. از آنجا که نام سلطان بن اورخان در بالا نوشته شده است. معلوم ميشود که وي پسر بزرگ اورخان بوده است؛ پس از وي، نام سليمان و سپس، ابراهيم آمده است. نام ديگر پسران اورخان، يعني مراد بيگ، خليل بيگ و قاسم بيگ قيد نشده است. زيرا ايشان بعدها به دنيا آمدند.بر اساس آنچه در اين وقفنامه و يا منابع ديگر آمده است، ميتوان سلسلهي پسران و اورخان را به اين ترتيب نوشت:از آنجا که از وي [سلطان] «تمليک نامهي» مربوط به اورخان در آخر ربيع الآخر 749 / ژوئيهي 1348 يادي نشده است، معلوم ميشود که وي پيش از آن تاريخ فوت کرده بوده است. و همان گونه که معلوم شد، سليمان پاشا نيز پيش از پدرش [اورخان] فوت کرده بود.سومين پسر اورخان، به لحاظ سني، ابراهيم بيگ است که مادر وي آسپورچه خاتون (60) بود. در وقفنامهي مورخهي اوايل رمضان 723 مربوط به اين زن، پسرش ابراهيم بيگ به عنوان متولي وقف تعيين شده است. چون درتمليک نامهي 749 ه ق / 1348 م، نام ابراهيم آمده، پس وي در آن تاريخ زنده بوده است؛ و چون در 723 ه ق / 1323 م، متولي موقوفهي مادر خود ميشود، ميتوان نتيجه گرفت که در 749 ه ق / 1348، بيش از چهل سال سن داشته است. در مقالهي مهمي به نوشتهي قوچي بيگ (61)به نام «شهزاده خليليک سرگذشتي» [سرگذشت شاهزاده خليل] (تاريخ عثماني انجمني مجموعه سي)، ش 1، [مجلهي انجمن تاريخ عثماني، اين] صص 239 و 436)، به نقل از منابع رومي شاهزاده [بيزانسي] تصور و احتمال مطرح شده است که خليل که در 757 ه ق / 1356 م، در اثناي به دست دزدان قايق سواري در خليج ازميت اسير، و به فوچه برده، (62) دريايي فوچه، امپراتور روم (63)، شد، و بعد از دو سال و سه ماه، به دست يوانيس پالئولوگوس يافته و به پدرش (64) نجات باز گردانده شده بود، همان شاهزاده ابراهيم بوده است؛ اما مورد بحث موجود نشان [در اينجا] وقفنامه و تملکنامهي ميدهد که اين دو، اشخاصي مختلف بودهاند.به گفتهي مورخ و امپراتور کانتاکوزن، وقتي که دامادش اورخان در 748 ه ق / 1347 م، براي ديدار وي به سفر اسکودار، (65) کرد، چهار پسر داشته، و به بيان ديگر گريگوراس که (66) کوچکترين ايشان شاهزاده خليل بوده است؛ هر دو صحيح است (67) زيرا، به ترتيب سني، شاهزداهها سليمان، ابراهيم، مراد و خليل در آن تاريخ زندگي ميکردهاند. گرچه تاريخ تولد خليل معلوم نيست، ميدانيم. که مراد در 726 ه ق / 1326 م به دنيا آمد.در زمان درگذشت اورخان غازي در 761 ه ق / 1360 م، بزرگترين پسرش ابراهيم بيگ همراه مراد و خليل زنده بودهاند. در دوران مجادلات کسب قدرت بين سه برادر، مراد بيگ، که پس از سليمان، سمت فرماندهي از طرف اورخان به وي محول شده بود، برادر بزرگ خود ابراهيم و برادر کوچکش خليل را از سر راه برداشت و حکومت را به دست گرفت (68).بر اساس تحقيقات مورخ رومي، يعني گريگوراس، اورخان بيگ که شاهزاده خليل را بسيار دوست ميداشت، قصد کرده بود که وي را ولي عهد خود کند، و امپراتور يوانيس پالئولگوس، که اين شاهزاده را از دست دزدان دريايي فوچه نجات داده و شخصا وي را با کشتي به ازميت آورده و به اورخان تسليم کرده بود، و ميل داشت که وي را به دامادي بپذيرد، نيز به اورخان سفارش کرده بود که خليل را ولي عهد خود سازد (69) مادر شاهزاده خليل دختر کانتاکوزن امپراتور روم، به نام تئودورا با (70)است. اورخان در ماه مي 1346 وقتي [747 ه ق] تئودورا ازدواج کرد. شاهزاده خليل که در 758 ه ق / 1357 م، گرفتار دزدان دريايي شد، حدودا ده ساله بوده، و در زمان بازگشت نزد پدرش بيش از دوازده سال سن داشت؛ کمي بعد از آن نيز با دختر امپراطور پالئولگوس ازدواج کرد. (71) از پسران اورخان، سليمان پاشا در بولايز (72)، مرادبيگ در چکيرگه (73)، ابراهيم بيگ در آرامگاه جدش عثمان غازي، در کنار مزار مادرش آسپورچه، و قاسم در آرامگاه پدرش مدفونند؛ اما معلوم نيست که مدفن شاهزاده خليل در آرامگاه جدش است يا پدرش؛ زيرا در هر دو جا قبرهاي بينام بسياري وجود دارد (74).در اين وقفنامه نام دلاجي بن جمال الدين الحافظ، محمود بن ابوبکر، طبيب محمد بن محمود، عبدالوحيد بن محمد سيواسي (75) در بين شهود به چشم ميخورد که تا کنون دربارهي شرح حال ايشان مطلبي نيافتهام. نظر به اينکه انتشار اسناد مربوط به ابتداي تاريخ عثماني موجب روشن شدن بخشهاي تاريک در تاريخ عثماني ميشود، از محققان تاريخ ميخواهيم که حتي کوچکترين مدرک و سند را از نظر دور ندارند و آنها را منتشر کنند. پی نوشت:1- Fekete.2- Arsivist.3- TokapI sarayI Muzesi.4- Basvekalet Arsiv Dairesi.5- Maarif Vekaleti.6- Tahsin Oz.7- OsmanII Tarihine ait yeni bir VesikanIn ehemmiyeti Ve izahI.8- Belleten.9- H.Scheel.10- Paul Wittek.11- Zeitschrift des Deutschen Morgenlandischen Gesellschaft 93.1939.p.408-410.12- Arsiv KIavuzu.13- Ragozaimparatorlugu.14- Kazasker.15- Anadolu beyleri.16- tImarII sipahiler.17- 56،06،95. Asik Pasa Zade Tarihi s.18- " Tugra Ve Penceler ".19- Belleten.20- در تحليل تمليک نامهي اورخان غازي در نهيمن شماره بلتن (ص 103، سطر 15 و 16) عبارت «يک اسب تاري» آمده است: که من آن را به صورت «دري» [doru، اسب قره کهر] تعبير کرده بودم. دوست محقق من اکرم بيگ، عضو مجلس عمومي ولايت [UmumI Meclisi Vilayet] ، گفت که صورت صحيح آن «تازي» است؛ يعني در واقع، در بالاي حرف «ر» نقطه است. اکرم بيگ براي نمونه نيز اين مثنويها را از دستور نامه (ص 64) استخراج کردند: کشنشور يدريکن اسب تازيلر / غرش جنبش قلورلر غازيلر زاري صحرا اولدي قان چوقور / تازي آتلرا اوقرشور اوقور اوقور [کذا] .21- Cevdet.22- Sehir Kutuphanesi.23- Mekece.24- Tavasi Serefeddin.25- مکجه از روستاهاي گيوه [Geyve] از توابع قصبات ولايت کوجاايلي [Kocaeli] و در مسير خط آهن واقع شده است.26- Halili Konevi.27- Gibbons.28- Hammer.29- Ali.30- Asporce Hatun.31- اوقاف قيود قديمه سي، دفتر جديد آنادلو 4، ص 207؛ تورک تاريخ انجمني مجموعه سي (Encumeni Mecmuasi Turk Tarih)، ش 15، ص 384؛ تاريخ عثماني انجمني مجموعه سي، سال دوم، ص 436.32- Pazarlu Beg.33- Halkondil.34- Kastamonu.35- ترجمهي سياحت نامهي ابنبطوله، ج 1 ص 353. در اينجا، گر چه نام پسر کوچک سليمان پاشا، يعني چوبان، اشتباها به صورت «جواد» آمده، در بخش غلط نامهي جلد سوم آن، نام وي به صورت «چوبان» تصحيح شده است.36- Kantakuzen.37- Pelekanon.38- Andronikos.39- آنچه در اثر کانتاکوزن دربارهي پازارلو آمده است، چنين است: «... به منظور تقويت روحيهي سربازان اورخان، و نيز القاي ترس و در دل دشمنان، سربازاني را که در کمين نگه داشته بود، در اين چنگ وارد ميدان کرد، ليکن، پس از مشاهدهي شکست اين تدبير در تضعيف روحيهي سربازان رومي [Romali يوناني] به برادرش پازارلو امر کرد که با تمام قواي خود حمله کند» (کتاب اول، ص 219). هامر [- پورگشتال] اين نام را عينا از صورت يوناني آن نقل کرده است.40- ترجمهي هامر، ج 1، صص 146 و 321.41- Edebali.42- Bilecik.43- Rabia Hatun.44- Balahun Hatun.45- Malhun Hatun.46- Oruc bey.47- نشري، کتابخانهي ولي الدين افندي، بخش «حکايت وفات عثمان»؛ عاشق پاشازاده، صص 6 و 35؛ اروچ بيگ تاريخي، چاپ بابينگر [Babinger] ، ص 9.48- Kozagac.49- مهمه دفتري [دفتر مهمه، دفتر مخصوص دايرهي وزارت] ، ش 31، ص 217.50- Umur Bey.51- Amerhan.52- Amerkan.53- Paflagonya.54- پافيمير [Pahimer] [ Pachymer] ترجمهي کازين [Cousin] ، پاريس، 1685، ج 6، ک [K [1، فصل 25، صص 531 - 528؛ لبو [LeBeau] ، ج 23، فصل 25، سال 1296، دورههاي آندرونيک [Andronik] و ميشل [Misel] .55- .Efendi binti Akbaslu.56- .Akbas.57- .Ak Timur.58- .Gunduz Alp.59- تاريخ جديد عثماني [Yeni Osmmanli Tarihi] محمد شاکر، ص 145. گر چه در اين منبع آمده است که آق تيمور و آق باش يکي بودهاند، مأخذ داده نشده است. ليکن، همهي شاهدان اين بخش وقف نامه از پسران، نوادگان و برادرزادگان عثمان هستند. تا آنجا که حتي نام بعضي از شاهدان که پسران اورخان بوده اند در کنار نام آنها نيامده و کنار گذاشته شده است.60- Aspurce Hatun.61- .Koci Bey.62- .izmit Korfezi.63- acoF.64- Yuvanis Paleologos.65- Uskuar.66- Grigoras.67- اسکندر قوچي (به نقل از گريگوراس و کانتاکوزن)، «شهزاده خليليک سرگذشتي» [سرگذشت شاهزاده خليل] ، تاريخ عثماني انجمني مجموعه سي، سال اول، ص 240؛ همان، سال دوم؛ ص 439. [کذا] .68- شاعر احمدي در اسکندر نامهي خود، در بخش مربوط به عثمانيان و جلوس مراد بيتي دارد که به همين مطلب اشاره ميکند: «اولديلر ياغي آنا قردشلري / قمونک بيتدي النده. ايشلري».69- تاريخ عثماني انجمني مجموعه سي، سال اول ص 251، («شهزاده خليليک سرگذشتي»).70- Teodora.71- کانتاکوزن، ج 7، ک [K [2، کتاب سوم، فصل 95، ص 689؛ گيبونز [Gibbons] ، تأسيس امپراتوري عثماني [Imparatorlugu nun Kurulusu OsmanlI] ، نسخهي ترجمه شده به ترکي، صص 90، 89، 74.72- Bulayir.73- Cekirge.74- مقبرههاي شش پادشاه اول در بورسه [Bursada Kain turbeleriB" "ilk altI PadisahIn"] ، احمد توحيد (تاريخ عثماني انجمني مجموعه سي، سال سوم ص 977).75- امکان دارد، عبدالواجد محمد، که در شقايق [النعمانيه] از جمله علماي دورهي ايلديريم با يزيد [YIldIrIm Bayezid] معرفي شده است، همين شخص باشد.منبع: ميراث جاويدان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]
صفحات پیشنهادی
وقف نامهي غازي اورخان بيگ
وقف نامهي غازي اورخان بيگ نويسنده: اسماعيل حقي اوزون چارشيلي - حجت فخري مقدمه (ربيع الاول 724 ه ق / مارس 1324 م)در پي پيشنهاد پرفسور فکته، (1) از متصديان ...
وقف نامهي غازي اورخان بيگ نويسنده: اسماعيل حقي اوزون چارشيلي - حجت فخري مقدمه (ربيع الاول 724 ه ق / مارس 1324 م)در پي پيشنهاد پرفسور فکته، (1) از متصديان ...
کتابهای وقف
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... تجديد وقف نامه • موزه وقفي مقدم • وقف نامه ي غازي اورخان بيگ • نقش وقف در کتاب ...
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... تجديد وقف نامه • موزه وقفي مقدم • وقف نامه ي غازي اورخان بيگ • نقش وقف در کتاب ...
ازدواج همزمان 1 پسر با 2دختر(تصویری)
وقف نامهي غازي اورخان بيگ اين ملکنامه را آقاي تحسين اوز بسيار پيش از آن نيز به من نشان داده، و تصويري از آن تهيه کرده بود. ... اين ملکنامهي اورخان غازي همزمان با جلب ...
وقف نامهي غازي اورخان بيگ اين ملکنامه را آقاي تحسين اوز بسيار پيش از آن نيز به من نشان داده، و تصويري از آن تهيه کرده بود. ... اين ملکنامهي اورخان غازي همزمان با جلب ...
کتيبههاي تاريخي وقفنامهاي در آثار تاريخي - مذهبي نوشآباد کاشان - واضح
کتيبههاي تاريخي وقفنامهاي در آثار تاريخي - مذهبي نوشآباد کاشان نويسنده: محمد مشهدي نوشآبادي مقدمهنوشآباد از جمله مراکز باستاني ... وقف نامهي غازي اورخان بيگ ...
کتيبههاي تاريخي وقفنامهاي در آثار تاريخي - مذهبي نوشآباد کاشان نويسنده: محمد مشهدي نوشآبادي مقدمهنوشآباد از جمله مراکز باستاني ... وقف نامهي غازي اورخان بيگ ...
سواد طومار وقفنامچهي مدرسهي بزرگ همدان
سواد طومار وقفنامچهي مدرسهي بزرگ همدان نويسنده: منوچهر ستوده از موقوفات شيخ علي خان زنگنه وزير شاه سليمان مقدمهشيخ علي خان زنگنه ... وقف نامهي غازي اورخان بيگ ...
سواد طومار وقفنامچهي مدرسهي بزرگ همدان نويسنده: منوچهر ستوده از موقوفات شيخ علي خان زنگنه وزير شاه سليمان مقدمهشيخ علي خان زنگنه ... وقف نامهي غازي اورخان بيگ ...
ترانزيستور چگونه کار میکند؟
انتخاب نامه آنها به نحوه کنار هم قرار گرفتن لایه های نیمه هادی و پلاریته آنها بستگی دارد. هر چند در اوایل ساخت این وسیله .... وقف نامهي غازي اورخان بيگ. . مطالب پیشین ...
انتخاب نامه آنها به نحوه کنار هم قرار گرفتن لایه های نیمه هادی و پلاریته آنها بستگی دارد. هر چند در اوایل ساخت این وسیله .... وقف نامهي غازي اورخان بيگ. . مطالب پیشین ...
13 ازدواج شاهزاده 60 ساله در 3 سال
آن به مساحت 188650 مترمربع مصرف: متولي مکلف است هر ساله نسبت به اقامهي 5 ... وقف نامهي غازي اورخان بيگ vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 ...
آن به مساحت 188650 مترمربع مصرف: متولي مکلف است هر ساله نسبت به اقامهي 5 ... وقف نامهي غازي اورخان بيگ vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 ...
بحث بودن و نبودن برای 8 یا 14 مارس
وقف نامهي غازي اورخان بيگ vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید ... فخري مقدمه (ربيع الاول 724 ه ق / مارس 1324 م)در پي ...
وقف نامهي غازي اورخان بيگ vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید ... فخري مقدمه (ربيع الاول 724 ه ق / مارس 1324 م)در پي ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها