تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837077508
گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: «وضع فعلي، مطلقا راضي كننده نيست چرا كه نظام اسلامي به دنبال اجراي حداكثر عدالت و تحقق كامل عدالت به مفهوم يك ارزش مطلق و همگاني است... اين كارهاي خوب، راضي كننده نيست چرا كه ما براساس نگاه اسلامي، تحقق كامل عدالت و محو هرگونه ظلم را هدف قرار دادهايم كه براي پر كردن فاصله وسيع وضع موجود و تحقق عدالت اجتماعي، بايد تلاش مستمر، جدي و همه جانبه انجام داد... بايد تلاش كنيم عدالت به گفتماني زنده و هميشه حاضر در صحنه هاي مختلف كشور تبديل شود و در ميان نخبگان – مسئولان – مردم و بخصوص نسل جوان همواره به عنوان يك مسئله اصلي مطرح باشد». متن بالا بخشي از فرمايشات حضرت آيتالله العظمي خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در دومين نشست انديشه هاي راهبردي در جمهوري اسلامي است. به همين مناسبت و با توجه به تاكيدات رهبر فرزانه انقلاب در رسيدن به نظريه ناب در باب عدالت و تبديل آن به گفتماني زنده و هميشه حاضر با دكتر محمدرضا مرندي رييس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات و عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي به گفتوگو نشستيم. مرندي معتقد است كه عدالت در اسلام با مساوات ماركسيسم و توسعه ليبراليسم متفاوت است و بسياري از مشكلات امروز در عدم تحقق عدالت بخاطر نگاه غربي حاكم و نقص در قوانين است. او جامع ترين تعريف از عدالت را تعريف امير مومنان(ع) مي داند و در تبيين عدالت سياسي اظهار مي دارد: «عدالت در حوزه سياسي اين است كه همه اين امكان برايشان وجود داشته باشد كه استعدادها و توانايي هاي سياسي خود را در قدرت مشاركت دهند و بتوانند به منصه ظهور رسانند». وي مي گويد: «نگاه هايي كه ما به مقوله هاي اصلي اجتماعي داريم خواسته يا ناخواسته غربي و بيش از همه ليبرالي است». اين استاد دانشگاه بين عدالت و مساوات تمايز قائل است و عنوان مي كند: «بين عدالت و مساوات رابطه اي منطقي حاكم است يعني برخي عدالت ها مساوات هستند برخي مساوات ها هم عدالت هستند اما هر مساواتي عدالت نيست و هر عدالتي هم مساوات نيست، برخي از مساوات ها ظلم است». او يكي از مشكلات كشور را تعويض پي در پي مسوولان، شتاب زدگي و كم حوصلگي مي خواند اما چشم انداز عدالت را در كشور بسيار مثبت ارزيابي مي كند: «ما داراي جامعه اي حق طلب و آرمانجو هستيم و نظام هم متاثر از آراء و افكار مردم به همين سمت حركت مي كند، بنده نگاهم به آينده عدالت و پيشرفت در جامعه بسيار مثبت است، ما به سمت خوبي حركت مي كنيم گرچه نيازمند مبنا هستيم». عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي نقش رسانهها در فراهم كردن بستر عدالت را نيز مهم مي داند و آنها را به پرهيز از كارهاي شعاري و افراط و تفريط توصيه مي كند. مرندي اظهار مي دارد: «گفتمان نظري انقلاب اسلامي گفتمان عدالت و پيشرفت است، برخلاف گفتمان غربي يا سرمايه داري يا ليبرالي كه مي گويد توسعه از طريق آزادي محقق مي شود و گفتمان ماركسيستي كه معتقد است عدالت از طريق محدوديت دنبال مي شود، گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند و عدالت همراه توسعه را ارائه مي كند. اين گفتمان در حوزه اقتصادي نظريه اقتصاد مختلط از نوع بومي آن را مطرح مي كند، در سياست و فرهنگ هم آزادي محدود و مشروع را ارائه مي كند». رييس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات گفتمان عملي پس از انقلاب را به چهار دوره هشت ساله تقسيم مي كند و مي گويد: «در حوزه عمل دوره هشت ساله اول انقلاب اسلامي از سال 60 به بعد را داريم كه دوره نخست وزيري آقاي موسوي است، اين دوره شبه سوسياليستي است يعني دوره اي است كه عدالت به معني مساوات در جامعه دنبال مي شود و ما به نام اسلام از آرمان اسلامي دور مي شويم، در دوره هشت ساله بعد دوره شبه سرمايه داري است يعني دوره سازندگي اما عليرغم نقاط قوتي كه در هر دو دوره وجود داشته اما رويكرد از جهت اسلامي درست نبوده است، دوره شبه سرمايه داري كه در آن توسعه صرف دنبال مي شود و عدالت ناديده گرفته مي شود، بعد در دوره اصلاحات اين رويكرد از اولويت اقتصاد به اولويت سياست و توسعه سياسي تبديل مي شود، به جاي توجه به توسعه اقتصادي آن هم با مدل غير بومي عمدتا ليبرالي اين رويكرد دنبال مي شود و توسعه نامتوازني را به همراه خود مي آورد، اكنون در دوره هشت ساله چهارم سعي شده تا حدي عدالت به همراه توسعه دنبال شود البته از تقريبا سه سال پيش اين ايده مطرح شد. بحث هدفمندكردن يارانه ها يكي از راه هايي است كه هم عدالت را به همراه مي آورد و هم توسعه را». مرندي نقش رهبر معظم انقلاب در شكل گيري گفتمان عدالت و پيشرفت را بيبديل ارزيابي و تاكيد مي كند: «به نظر من ايشان جزء برجسته ترين نخبگان فكري ما در عرصه فلسفي و اجتماعي هستند كه از يك جامعيت كم نظيري در ميان ديگر نخبگان برخوردارند، هرگاه ايشان در حوزه هاي مختلف حرفي را و ديدگاهي را مطرح مي كنند انسان اينگونه به نظرش مي آيد كه اين ديدگاه حرف خالي نيست بلكه يك دنيا مطلب پشت آن است و روي آن فكر شده است، من فكر مي كنم ايشان اصلي ترين نقش را در اين زمينه دارند». وي نخبگان را به پرهيز از احساساتي شدن و افراط و تفريط توصيه مي كند و در عين حال مي گويد: «فكر نكنيم كه هرچه غربي ها گفتند غلط است گرچه نبايد فكر كنيم كه هرچه آنها گفتند درست است». مشروح گفتوگوي ايرنا با دكتر محمدرضا مرندي استاد دانشگاه و صاحبنظر در حوزه مباني نظري عدالت در ادامه ميآيد: **آقاي دكتر! تا رسيدن به عدالت مطلوب چقدر فاصله داريم؟ انديشههاي اجتماعي انديشههايي هستند كه در نظام و جامعه مطلوب خود را تحت عنوان جامعه آرماني يا مدينه فاضله يا اتوپيا مطرح مي كنند، اين به اين معني است كه در اين دنيا آرمان ها به دليل قابليت هاي نسبي كه خود انسان ها دارند و همچنين شرايط محيط بطور صددرصد قابليت اجراشدن را ندارند. تحقق عدالت صددرصدي در اين دنيا خيلي بعيد است. در زمان امام معصوم هم درست است كه خود امام معصوم است اما همه كارگزارانش معصوم نيستند كه بتوانيم انتظار صددرصدي تحقق عدالت از آنها را داشته باشيم به همين جهت بايد نگاه ما به واقعيت ها نگاهي نسبي باشد البته در مورد حقيقت ها ما ضرورتا نسبيگرا نيستيم. اينكه عدالت مورد نظر در جامعه ما يعني عدالت نسبتا مطلوب با آرمان هاي اسلامي و انساني فاصله زيادي دارد به اين خاطر است كه قوانين ما نقص بسياري دارد بنابراين همان طور كه مقام معظم رهبري هم فرمودند روابط اجتماعي ما، حقوق عمومي، شرايط اقتصادي و شرايط سياسي ما تا عدالتي كه براي همه امكان استفاده از توانايي هايشان محقق شود فاصله بسياري دارد. **ما فاصله اي با قله عدالت داريم، براي فتح قله عدالت و رسيدن به چشم انداز مورد نظر چه بايد كرد؟ ايدهاي كه از جهت تئوريك ما در مباني اعتقادي و نظري خودمان داريم اين است كه آن چيزي كه ما از عدالت تعبير مي كنيم با آنچه در اصطلاحات غربي است متفاوت است، در مكاتب شرقي و غربي همچون ماركسيسم -كه موطن آن غرب است-، آنها عدالت را با مساوات يكي مي دانند يعني فرقي بين عدالت و مساوات قائل نيستند و راهكاري كه براي رسيدن به عدالت ارائه مي كنند تساوي است در حالي كه بين عدالت و مساوات رابطه اي منطقي حاكم است يعني برخي عدالت ها، مساوات هستند برخي مساوات ها هم عدالت هستند اما هر مساواتي عدالت نيست و هر عدالتي هم مساوات نيست، برخي از مساوات ها ظلم است بنابراين آن تعبيري كه از عدالت داريم همان تعابير حضرت اميرالمومنين(عليه السلام) از عدالت است يعني «هر چيزي در جاي خود قرار گيرد» و «حق هر صاحب حقي اعطا شود». اين مفهوم عدالت از نگاه اسلام است كه با مساوات متفاوت است اما رابطه دارد. از نگاه ما عدالت از طريق شناخت درست انسان و جهان و ابعاد مختلف ماهيت انساني قابل تحقق است يعني اينكه ما فقط يك بعد مادي را در انسان در نظر مي گيريم و اگر بر همان اساس بخواهيم عدالت را دنبال كنيم شايد حتي مساوات هم نباشد و به آرمان مطلوب نزديك نمي شويم. نكته ديگر اينكه در نگاه ما عدالت با پيشرفت با هم هستند بعني نگاه تئوريك ما اين نيست كه فقط بايد عدالت را دنبال كرد و پيشرفت را رها كرد يا پيشرفت را گرفت و عدالت را رها كرد اين دومقوله با هم پيش مي روند عدالت و پيشرفت كه لازمه آن تحقق آزادي مشروع است با يكديگر هستند. **شما اشارهاي به تعريف عدالت كرديد، ما در اين باب نظريههاي زيادي داريم، برخي عدالت را با ماركسيسم گره مي زنند، برخي هم آن را با توسعه يكي مي دانند، آيا ما امروز در كشور به يك نظريه ناب اسلامي ايراني در حوزه عدالت رسيده ايم كه همه بر سر آن متفق القول باشند يا آنچه كه هست همچنان مونتاژي است؟ ممكن است كه برخي نخبگان نظرياتي داده باشند اما اينكه به گفتمان تبديل شود مهم است، اكنون افراد متعددي نظريات مختلفي در داخل در باب عدالت و توسعه و آرمان و وضع مطلوب ارائه كرده اند اما تا آنجا كه من مي دانم اينها يا استفاده از همان الگوهاي شرقي و غربي است يا تركيبي است البته اين را هم عرض كنم كه ما در استفاده از ديدگاه هاي ديگران خودمان را محدود نمي كنيم، اينكه نظريات متفكران غربي در اين باب را غلط و نادرست بدانيم و با مباني ديني يا عقلي خودمان ناسازگار بدانيم، اينطور نيست بلكه ما در مباني نظري بايد متكي به ادله عقلي و شرعي باشيم، اين عدله عقلي و شرعي ممكن است زماني هماهنگ باشد، بايد ببينيم نظريه اي كه در جايي مطرح شده هماهنگ است يا منافات دارد؟ در آن صورت و در صورت هماهنگ بودن ابايي نداريم كه ديدگاه هاي آنها را هم بطور نسبي بپذيريم بنابراين براي اين مقوله يك گفتمان بايد ساخته شود و اين گفتمان از جانب متفكران برجسته در يك جامعه ايجاد مي شود، چنين چيزي صورت نپذيرفته جز نظريه پردازي كه از سوي خود مقام معظم رهبري انجام شده است. اين حركتي كه تحت عنوان الگوي اسلامي ايراني پيشرفت مطرح شده و خود مقام معظم رهبري هم به دنبال آن هستند مي تواند ما را به يك گفتمان نخبگاني برساند و بعد هم در جامعه فراگير شود. **در مرحله اجرا گفته مي شود كه انسان هاي عادلي داريم كه سعي مي كنند عدالت را برقرار كنند اما وارد سيستمي مي شوند كه ناخودآگاه و ناخواسته بيعدالتي از آن بيرون مي آيد براي داشتن سيستم قوي جهت تامين و رصد عدالت چه بايد كرد؟ البته من معتقدم بيش از اينكه ما وارد سيستمي مي شويم كه در آن بيعدالتي است وارد بيسيستمي مي شويم كه در آن بي عدالتي است، يعني مشكلي كه ما در كشور خودمان و در نظام جمهوري اسلامي بطور نسبي داريم اين است كه نگاه ها به مسايل نگاههاي كوتاهمدت است، مسووليتها كوتاهمدت است وقتي افراد مسووليتهاي كوتاهمدت داشته باشند خيلي نمي توانند برنامهريزي درازمدت كنند به همين جهت برنامهريزيها به جاي اينكه بر اساس سازمان باشد بر اساس افراد است و من معتقدم يكي از دلايلي كه در كشورمان كارها ممكن است خوب پيش نرود اين است كه كارها با نگاه بيلاني و كوتاهمدت پيش مي رود، هر كسي در مدت كوتاهي كه مسووليت دارد مي خواهد كاري انجام دهد، اين باعث مي شود كه كارها متكي بر افراد باشد بجاي اينكه متكي بر سيستم باشد. ما اگر سيستم را درست تعريف كنيم اين سيستم خود مي تواند هدفمند كار كند و حداقل متضمن عدالت نسبي باشد يعني بهرحال سيستم بد بهتر از بيسيستمي است يا قانون بد بهتر از بيقانوني است. نگاههايي كه ما به مقوله هاي اصلي اجتماعي داريم نگاههايي است كه خواسته يا ناخواسته غربي و بيش از همه ليبرالي است يعني در مقوله هاي فرهنگي اجتماعي بسياري از افراد متدين در ميان مسوولان هستند كه مي خواهند نگاهشان ديني باشد اما بدون اينكه خودشان متوجه باشند نگاه ليبرالي به فرهنگ دارند، اين در حوزه هاي ديگر هم وجود دارد يعني عمق فلسفه اجتماعي اسلام كه متفاوت از دو فلسفه اجتماعي شرقي و غربي يعني ماركسيستي و ليبرالي است مورد درك افراد قرار نگرفته است لذا الگوهايي كه براي توسعه و عدالت مطرح مي شود يا از اين طرف مي افتد يا از آن طرف بنابراين به يك الگوي واقعا بومي كه متاثر از اعتقادات ديني و شرايط بومي جامعه ما باشد كمتر توجه مي شود. **يعني شما قواي سهگانه را تبرئه مي كنيد؟ آنها مي توانند بگويند چون الگويي نيست ما از الگوهاي غربي و شرقي استفاده مي كنيم، به نظر شما مقصر كيست؟ من بيشتر از همه قواي سهگانه را متهم كردم چون بيسيستمي مقداري از آن مربوط به قواي سهگانه و بيش از همه قوه مجريه است، وقتي نگاه ها شتاب زده و روزمره باشد كه مسوولان بسرعت تعويض شوند طبيعتا مسوولان نمي توانند برنامهريزي كنند، يك كسي تا مي آيد به كار تسلط پيدا كند و برنامهريزي كند به فكر عوض شدن است، نفر بعد هم تا خود را پيدا كند و برنامهريزي كند عوض مي شود، اين يك بعد قضيه است، بعد ديگر جامعهشناختي است، جامعه ما به آسيب هايي دچار شده و دارد و آن شتابزدگي، كمصبري و كمحوصلهگي است، همه ميخواهند زود نتيجه بگيرند در حالي كه نتايج در درازمدت بدست مي آيد يعني نتيجه ممكن است حاصل شود اما نتيجه محكم نيست. غربيها از اين جهت از ما جلوتر هستند. من قبلا سفري به آلمان داشتم، راهنماي من در آنجا به من مي گفت كه خيابان هاي شهر برلين از زمان هيتلر تا الان تغيير نكرده در حالي كه خيابان ها در آنجا داراي شرايط مناسبي بود. اين مشكل عمده اي است كه در همه سيستم هاي مديريتي داريم و آن شتاب زدگي است، با شتاب زدگي نمي توان برنامهاي را دنبال كرد و كار بجاي اينكه متكي به سيستم شود متكي به افراد مي شود. **اين شتابزدگي و بابرنامهنبودن از آفات دموكراسي نيست؟ تا حدي، البته در دموكراسيهاي مستقيم و يك درجهاي. در دموكراسيهاي مستقيم و يك درجه اي مقداري عوامزدگي و عوامگرايي وجود دارد ولي دموكراسيهاي دودرجهاي يك نوع ثبات را به سيستمها مي دهد. در دموكراسي و انتخابات دو درجهاي فرد منتخب اولا مستقيما منتخب مردم نيست كه بخاطر جمع كردن راي آنها مجبور باشد توده مردم را هر لحظه قانع كند و بعد هم عوامزده شود و عوامفريبي كند، ثانيا در انتخاباتهاي دودرجهاي فرد منتخب موقت نيست بلكه مادامالشرايط است و ضرورتا هر چهار سال عوض نمي شود بلكه زماني عوض مي شود كه شرايط و صلاحيتش را نداشته باشد، اين يك نوع ثبات به سيستم مي دهد و مربوط به ماهيت دموكراسي است كه زمينههاي سوءاستفاده از افكار عمومي در آن وجود دارد. **با اين اوصاف چشم انداز عدالت در كشور را چگونه مي بينيد؟ چشمانداز عدالت در جامعه ما قطعا مثبت است چرا كه نظام و جامعه ما رو به رشد و پيشرفت و تعالي است، ما داراي جامعهاي حقطلب و آرمانجو هستيم و نظام هم متاثر از آراء و افكار مردم به همين سمت حركت مي كند، بنده نگاهم به آينده عدالت و پيشرفت در جامعه بسيار مثبت است، ما به سمت خوبي حركت مي كنيم گرچه نيازمند مبنا هستيم و بايد نگاه خود را درست كنيم، نگاه درست هم اين نيست كه همه چيز را تغيير دهند، نگاه درست اين نيست كه هرچه كه غربي ها گفتند بد است، نه! اينگونه نيست بلكه از تجربه جوامع ديگر از جمله غربي ها بايد استفاده كنيم، آنجا كه درست است و جزء تجربه بشري است استفاده مي كنيم اما حرف خود را مي زنيم و مبناي خود را به عنوان پايه قرار مي دهيم، بايد آن قسمي از تجربه غربي را هم كه با اين مبنا سازگاري دارد بپذيريم يعني تجربه را حذف نكنيم و استفاده كنيم، اگر ما در بحث تئوريك به ديدگاه بومي و در عين حال متعادلي از تعالي و توسعه و عدالت برسيم، اين خيلي مي تواند در مسير حركت ما به سمت تعالي و عدالت و پيشرفت موثر واقع شود. **آقاي دكتر! رسانهها براي فراهم كردن بستر عدالت چقدر نقش دارند؟ رسانهها ابزار ارتباط نخبگان با توده هستند. اين كار بايد در سطح نخبگي انجام شود و اين وقتي محقق مي شود كه توده آن را محقق كند، در نظريه نخبگان گفته مي شود كه نخبگان تحولات اجتماعي را ارائه مي كنند و توده آن را پياده مي كند، از چه طريق؟ از طريق رسانه. رسانهها بايد اين انتقال را درست انجام دهند و از كارهاي تبليغاتي بيمحتوا و شعاري و احساسي در اين مقولههاي نظري دوري كنند، از افراط و تفريط هايي كه جوامع دچار آن مي شوند پرهيز كنند، نبايد تندروي كنند بايد ارتباط نخبه و توده را برقرار كنند و از شعارزدگي پرهيز كنند تا جامعه بتواند با شرايط سالم و آرام فكري به مسير درستي هدايت شود. ** سووالي كه در ذهن برخي منتقدان وجود دارد اين است كه آيا گفتمان انقلاب اسلامي همان گفتمان عدالت است؟ اگر هست چرا پس از 30 سال نتوانستيم به نقطه مطلوب برسيم؟ مقصود شما از گفتمان انقلاب اسلامي در حوزه نظريه يا در حوزه عمل؟ **هم در حوزه نظريه و هم عمل؟ گفتمان انقلاب اسلامي در حوزه نظريه گفتمان عدالت و پيشرفت است. من خودم در اين خصوص مقاله اي دارم (آن را حدود 15 سال پيش نوشتم) و در آنجا همين را مطرح كردم كه آرمان مطلوب اجتماعي اسلامي نه عدالت صرف است و نه توسعه صرف، عدالت همراه پيشرفت و توسعه است، اين گفتمان انقلاب اسلامي است كه از طريق آزادي مشروع تامين مي شود، برخلاف گفتمان غربي يا سرمايه داري يا ليبرالي كه مي گويد توسعه از طريق آزادي محقق مي شود و گفتمان ماركسيستي كه معتقد است عدالت از طريق محدوديت دنبال مي شود، گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند و عدالت همراه توسعه را ارائه مي كند. اين گفتمان در حوزه اقتصادي نظريه اقتصاد مختلط از نوع بومي آن را مطرح مي كند، در سياست و فرهنگ هم آزادي محدود و مشروع را ارائه مي كند، اين نظريه و گفتمان انقلاب اسلامي در حوزه نظريه است اما در حوزه عمل دوره هشت ساله اول انقلاب اسلامي از سال 60 به بعد را داريم كه دوره نخست وزيري آقاي موسوي است، اين دوره شبه سوسياليستي است يعني دوره اي است كه عدالت به معني مساوات در جامعه دنبال مي شود و ما به نام اسلام از آرمان اسلامي دور مي شويم، در دوره هشت ساله بعد دوره شبه سرمايه داري است يعني دوره سازندگي اما عليرغم نقاط قوتي كه در هر دو دوره وجود داشته اما رويكرد از جهت اسلامي درست نبوده است، دوره شبه سرمايه داري كه در آن توسعه صرف دنبال مي شود و عدالت ناديده گرفته مي شود، بعد در دوره اصلاحات اين رويكرد از اولويت اقتصاد به اولويت سياست و توسعه سياسي تبديل مي شود، به جاي توجه به توسعه اقتصادي آن هم با مدل غير بومي عمدتا ليبرالي اين رويكرد دنبال مي شود و توسعه نامتوازني را به همراه خود مي آورد، اكنون در دوره هشت ساله چهارم سعي شده تا حدي عدالت به همراه توسعه دنبال شود البته از تقريبا سه سال پيش اين ايده مطرح شد. بحث هدفمندكردن يارانه ها يكي از راه هايي است كه هم عدالت را به همراه مي آورد و هم توسعه را. احساس مي شود كه الان صاحبنظران به ديدگاه نزديكتر به همين رسيدند به همين خاطر شما مي بينيد كه چپ ها و راست ها در بحث هدفمند كردن يارانه ها كه هم در آن عدالت است و هم توسعه به يك نقطه مشتركي رسيدند و همه اين را مورد تاكيد قرار مي دهند. **اخيرا بحثي درباره ضرورت تاسيس رشته عدالتپژوهي در دانشگاه مطرح شده است. نظر شما چيست؟ بايد بررسي شود و به اين سرعت و بدون بررسي نمي شود اظهار نظر كرد. در حقيقت اين تعبير در اسلام درست است كه عدالت عنصر بسيار مهمي است اما پيشرفت و توسعه هم عنصر ديگري است كه غفلت از هر كدام از اين دو به آرمان اسلامي ضربه مي زند لذا ما را به نگران مي كند، اين است كه اگر هم چنين رشته اي مي خواهد درست شود بايد با توجه به عنصر هم رديف و هم عرضش كه توسعه يا پيشرفت است، باشد البته حتي توسعه و پيشرفت هم شايد به تنهايي مورد نظر نباشد بلكه تعالي و پيشرفت بايد باشد. بكار بردن لفظ پيشرفتممكن است اين تلقي را ايجاد كند كه فقط بعد مادي مورد نظر است در حالي كه تعالي بعد معنوي را هم مورد توجه قرار مي دهد. در نظام ديني ما هر موجودي مادي و معنوي است يعني هيچ موجودي فقط موجودي مادي نيست و تنها پيشرفت مادي او را به سعادت حتي در دنيا نمي رساند بنابراين اگر هم چنين رشته اي بخواهد تاسيس شود بايد عنواني كه جامع ديدگاه ديني است براي ان بكار برده شود، عنوانش را من هم فكر نكرده ام چه عنواني باشد ولي پيشنهاد مي كنم عنواني كه هم پيشرفت، هم توسعه، هم تعالي و هم عدالت در آن باشد طراحي شود. **رهبر معظم انقلاب چه نقشي در شكل گيري و ترويج گفتمان عدالت داشته اند؟ نخبگان دو دسته مي شوند، يكي نخبگان فكري و يكي هم نخبگان ابزاري يا سياسي. نخبگان فكري آنهايي هستند كه به دليل فكر و انديشه اي كه دارند تاثيرگذارند، نخبگان سياسي هم به دليل موقعيت هاي سياسي و ابزارهاي كه در اختبار دارند در جامعه تاثيرگذارند، خوشبختانه رهبر معظم انقلاب به هر دو تعبير نخبه هستند يعني هم به تعبير اينكه نخبه سياسي هستند كه ابزارهاي قدرت را در اختبار دارند و هم نخبه فكري هستند و به نظر من جزء برجستهترين نخبگان فكري ما در عرصه فلسفي و اجتماعي هستند كه از يك جامعيت كمنظيري در ميان ديگر نخبگان برخوردارند، واقعا ايشان انساني دقيق و جامع هستند. هرگاه ايشان در حوزه هاي مختلف حرفي را و ديدگاهي را مطرح مي كنند انسان اينگونه به نظرش مي آيد كه اين ديدگاه حرف خالي نيست بلكه يك دنيا مطلب پشت آن است و روي آن فكر شده است، من فكر مي كنم ايشان اصليترين نقش را در اين زمينه دارند، از اين باب كه ما مثلا افرادي همچون شهيد مطهري را اكنون به آن صورت نداريم لذا ايشان وارد عرصه مي شوند كه اين نظريهپردازي را انجام دهند. همين حركتي كه خود ايشان شروع كردند و نشست هايي را برگزار كردند انشاالله آغاز خوبي براي تبيين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و تعالي در جامعه ما خواهد بود. **عدالت در حوزه سياسي چه ويژگيها و شاخصهايي دارد؟ در تعريف ماركسيستي عدالت به معني مساوات است كه همه بايد همه حق خود را به حكومت واگذار كنند و حكومت از جانب آنها اعمال قدرت كند. ما اين را به جهات مختلف قبول نداريم اما عدالت سياسي اين است كه براي افراد جامعه در چارچوب گفتماني كه مردم آن را پذيرفتند -كه تنها مختص نظام جمهوري اسلامي نيست يعني در يك نظام ليبرال دموكراسي هم در همان چارچوب شناخته مي شود- براي افراد جامعه اين امكان وجود داشته باشد كه در چارچوب گفتمان حاكم ديدگاه ها و سلايق خود را مطرح كنند و اين امكان براي آنها وجود داشته باشد كه آن را تبليغ كنند و اين گفتمان را در صورتي كه مورد اقبال ديگر مردم قرار گرفت به قدرت برسانند فارغ از دغدغههاي اقتصادي براي رساندن و ابلاغ اين گفتمان و فشارهاي سياسي و تبليغاتي كه ممكن است براي آنها به وجود بيايد لذا عدالت در حوزه سياسي بر اساس اين تعبير مختصر و كوتاهي كه في البداهه مي كنم اين است كه همه اين امكان برايشان وجود داشته باشد كه استعدادها و توانايي هاي سياسي خود را در قدرت مشاركت دهند و بتوانند به منصه ظهور رسانند. **آيا رسيدن به نظريه مورد قبول در عدالت و تبديل آن به گفتمان، مستلزم نقد نظريه هاي شرقي و غربي است؟ بله! مستلزم اين است. اصولا كساني كه مثل شهيد مطهري كه ديدگاه ديني را تبيين مي كنند به ديدگاه ديگران هم مي پردازند، از همين باب كه بالاخره شما وقتي كه ضد يك شي را خوب فهميديد مي توانيد آن شي را خوب بفهميد و مرزهاي آن انديشه را با انديشههاي ديگر تبيين كنيد لذا يكي از راههايي كه ما به ديدگاه درست در باب عدالت مورد نظر خود برسيم اين است كه ديدگاه هاي ديگران را نقد كنيم البته نقد به معني درست كلمه كه آنجايي كه درست است را بپذيريم و آنجايي كه درست نيست را رد كنيم نه اينكه فكر كنيم هر چه غربيها و شرقيها گفتند نادرست است. اين نكته اي است كه من از بابت آن در اين طرف مقداري نگراني دارم، الان نوعي غربستيزي حتي در سطح نخبگان ما باب شده است، اين به نظر من درست نيست كه ما فكر كنيم هرچه متفكران غربي گفتند توطئهاي پشت سرش وجود دارد كه ما بايد از آن پرهيز كنيم، قسمتي از آنچه كه غريي ها گفتند تجربه بشري است كه براي آنها اين تجربه حاصل شده و براي ما هم قابل استفاده است، در منابع شرع هم تحت عنوان بناي عقلايي عرف يا دليل عقلي قابل استناد است بنابراين بايد آنها را نقد كنيم منتهي نقد منصفانه و بدون احساساتي شدن و افراط و تفريط و اينكه فكر نكنيم كه هرچه آنها گفتند غلط است گرچه نبايد فكر كنيم كه هرچه آنها گفتند درست است. گفتوگو از: ابراهيم رضايي سيام**2019**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 272]
صفحات پیشنهادی
گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند
گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند-«وضع فعلي، مطلقا راضي كننده نيست چرا كه نظام اسلامي به دنبال اجراي حداكثر عدالت و تحقق كامل عدالت به ...
گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند-«وضع فعلي، مطلقا راضي كننده نيست چرا كه نظام اسلامي به دنبال اجراي حداكثر عدالت و تحقق كامل عدالت به ...
توجه به مباني ديني موجب تحقق عدالت مي شود
گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند اين كارهاي خوب، راضي كننده نيست چرا كه ما براساس نگاه اسلامي، تحقق كامل عدالت و محو ... به همين مناسبت و با ...
گفتمان انقلاب اسلامي، آزادي مشروع و محدود را دنبال مي كند اين كارهاي خوب، راضي كننده نيست چرا كه ما براساس نگاه اسلامي، تحقق كامل عدالت و محو ... به همين مناسبت و با ...
دستاورد اصولگرايان
همچنین دنبال کردن راهبردها و رويكردهايی که رهبر معظم انقلاب با تبيين نقشهي راه ... به طوري كه اصولگرايي مداوما از يك شعار و گفتمان جناحي و سياسي فراتر رفته و به اصول و ... هر چند معمار بزرگ انقلاب اسلامي امام خميني(رحمت الله علیه) به طور خاص، اصطلاح ... اصول و صداقت و صميميت در خدمت به مردم را در اين دوره جديد به خوبي حس مي كنند.
همچنین دنبال کردن راهبردها و رويكردهايی که رهبر معظم انقلاب با تبيين نقشهي راه ... به طوري كه اصولگرايي مداوما از يك شعار و گفتمان جناحي و سياسي فراتر رفته و به اصول و ... هر چند معمار بزرگ انقلاب اسلامي امام خميني(رحمت الله علیه) به طور خاص، اصطلاح ... اصول و صداقت و صميميت در خدمت به مردم را در اين دوره جديد به خوبي حس مي كنند.
فرهنگ سياسي ايرانيان؛ رفتارها و ايستارها (3)
مقايسه فرهنگ سياسي قبل وبعد از انقلاب اسلامي:با توجه به آن ويژگي ها در فرهنگ ... حل بحران مشروعيت مي تواند بسياري از مسائل و بحرانهاي ديگر را حل كند. ... دولت مطلقه محسوب مي شد، كه «بشيريه» از آن تحت عنوان گفتمان مدرنيسم مطلقه ياد مي كند، كه .... كامل و جو پليسي، كه آزادي را عقيم مي كند، بلكه غرض دستيابي به امنيت محدود است.
مقايسه فرهنگ سياسي قبل وبعد از انقلاب اسلامي:با توجه به آن ويژگي ها در فرهنگ ... حل بحران مشروعيت مي تواند بسياري از مسائل و بحرانهاي ديگر را حل كند. ... دولت مطلقه محسوب مي شد، كه «بشيريه» از آن تحت عنوان گفتمان مدرنيسم مطلقه ياد مي كند، كه .... كامل و جو پليسي، كه آزادي را عقيم مي كند، بلكه غرض دستيابي به امنيت محدود است.
انقلاب اسلامی ایران، زمینه سازحکومت موعود جهانی
انقلاب اسلامی ایران، زمینه سازحکومت موعود جهانی-انقلاب اسلامی ایران، زمینه ... سفارش نبی اکرم (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام)، انتظار به گفتمانی تبدیل شده است ... آن شیعه با انتظار انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، هیچ حکومت ظالمی را مشروع نمی داند. ... كه از وضع موجود خسته شده است و براي ايجاد وضع بهتري تكاپو و تلاش ميكند »[4].
انقلاب اسلامی ایران، زمینه سازحکومت موعود جهانی-انقلاب اسلامی ایران، زمینه ... سفارش نبی اکرم (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام)، انتظار به گفتمانی تبدیل شده است ... آن شیعه با انتظار انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، هیچ حکومت ظالمی را مشروع نمی داند. ... كه از وضع موجود خسته شده است و براي ايجاد وضع بهتري تكاپو و تلاش ميكند »[4].
به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب (9)نوآوري سياسي ...
به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب (9)نوآوري سياسي انقلاب اسلامي ... به نظر مي رسد بازخواني نوآوري هاي انقلاب اسلامي از اين پس به لحاظ فضاي كنوني ... فضيلت هايي چون عدالت، آزادي و برابري سخن به ميان آمده است، در راستاي برآوردن ... در واقع گفتمان نظام هاي سياسي موجود، گفتمان انسان سالاري فارغ از نيازهاي معنوي انسان است.
به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب (9)نوآوري سياسي انقلاب اسلامي ... به نظر مي رسد بازخواني نوآوري هاي انقلاب اسلامي از اين پس به لحاظ فضاي كنوني ... فضيلت هايي چون عدالت، آزادي و برابري سخن به ميان آمده است، در راستاي برآوردن ... در واقع گفتمان نظام هاي سياسي موجود، گفتمان انسان سالاري فارغ از نيازهاي معنوي انسان است.
راي بالاي مردم به احمدينژاد وظايف دولت را سنگينتر ميكند
به گزارش راسخون به نقل از روابط عمومي جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي،اين ... همراهي كروبي با جريان ساختار شكن و اعلام عدم مشروعيت دولت دهم و منتخب مردم از زبان ... به نظام را دنبال نميكرد؛ چراكه بي اعتمادي مردم مي توانست به هر دو فاز نقشه آنها كمك كند. ... غلبه اين گفتمان ارزشي در فضاي سياسي پيش از انتخابات حتي در جناح رقيب، خود به ...
به گزارش راسخون به نقل از روابط عمومي جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي،اين ... همراهي كروبي با جريان ساختار شكن و اعلام عدم مشروعيت دولت دهم و منتخب مردم از زبان ... به نظام را دنبال نميكرد؛ چراكه بي اعتمادي مردم مي توانست به هر دو فاز نقشه آنها كمك كند. ... غلبه اين گفتمان ارزشي در فضاي سياسي پيش از انتخابات حتي در جناح رقيب، خود به ...
امام فرمود قيام را ادامه مي دهم، حتي به تنهايي
چون امام از بهمن 57 تا آخر 58 در حال تثبيت انقلاب اسلامي بودند، يعني تشكيل ... من در مشهد گروه هاي مختلف را جمع كردم و برايشان تحليل كردم كه بني صدر ضدامام است و مشروعيت ندارد. ... مثل سازمان مجاهدين خلق كه مسلح و دنبال براندازي مسلحانه نظام بود و منفعلانه عمل و عضوگيري مي كرد. .... نهضت آزادي وجهه همتش از بين بردن اين گفتمان است.
چون امام از بهمن 57 تا آخر 58 در حال تثبيت انقلاب اسلامي بودند، يعني تشكيل ... من در مشهد گروه هاي مختلف را جمع كردم و برايشان تحليل كردم كه بني صدر ضدامام است و مشروعيت ندارد. ... مثل سازمان مجاهدين خلق كه مسلح و دنبال براندازي مسلحانه نظام بود و منفعلانه عمل و عضوگيري مي كرد. .... نهضت آزادي وجهه همتش از بين بردن اين گفتمان است.
كتاب انديشه - گفتمان مقدس
حامد زارع:زماني كه در كشاكش آشوب و قهر انقلابي تودهها در سال 1357، فوكوي ... در سده ميانه اسلام را داشت با عنوان «قدرت، دانش، مشروعيت در اسلام» توسط داوود فيرحي توسط ... فرض داشتن اسلام سياسي به عنوان يك گفتمان، سيري پژوهشي در اثر خود را طي ميكند. ... گفتمان اسلام سياسي رقيباني نيز دارد كه البته اكنون مطرود هستند و مورد كنش ...
حامد زارع:زماني كه در كشاكش آشوب و قهر انقلابي تودهها در سال 1357، فوكوي ... در سده ميانه اسلام را داشت با عنوان «قدرت، دانش، مشروعيت در اسلام» توسط داوود فيرحي توسط ... فرض داشتن اسلام سياسي به عنوان يك گفتمان، سيري پژوهشي در اثر خود را طي ميكند. ... گفتمان اسلام سياسي رقيباني نيز دارد كه البته اكنون مطرود هستند و مورد كنش ...
احياي گفتمان امام(ره) در شرايطي كه برخي آن را متروك ميخواندند
18 سپتامبر 2008 – احياي گفتمان امام(ره) در شرايطي كه برخي آن را متروك ميخواندند-احياي گفتمان ... را متروك ميخواندند و عدهاي نيز دنبال اين بودند كه بگويند دوره اين تفكر گذشته و ... در راستاي انديشههاي امام و رهبري و گفتمان انقلاب اسلامي حركت كند" گفت: يك .... زوجات را به دادگاه موكول مي كندو اين بسيار محدود كننده تر از اجازه از رن اول است.
18 سپتامبر 2008 – احياي گفتمان امام(ره) در شرايطي كه برخي آن را متروك ميخواندند-احياي گفتمان ... را متروك ميخواندند و عدهاي نيز دنبال اين بودند كه بگويند دوره اين تفكر گذشته و ... در راستاي انديشههاي امام و رهبري و گفتمان انقلاب اسلامي حركت كند" گفت: يك .... زوجات را به دادگاه موكول مي كندو اين بسيار محدود كننده تر از اجازه از رن اول است.
-
گوناگون
پربازدیدترینها