تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833911737
راي بالاي مردم به احمدينژاد وظايف دولت را سنگينتر ميكند
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به گزارش راسخون به نقل از روابط عمومي جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي،اين جمعيت طي بيانيهاي تحليلي درباره انتخابات رياست جمهوري دهم و حوادث پيرامون آن تاكيد كرد:راي بالاي مردم به منتخب خود توقعات را بيشتر و وظايف دولت را سنگين تر مي كند. در مقدمه اين بيانيه آمده است: اكنون كه صحت انتخابات رياست جمهوري دهم به تاييد نهايي شوراي محترم نگهبان رسيده است، جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي به عنوان عضو كوچكي از مجموعه فعالين سياسي - اجتماعي ايران اسلامي با تبريك مجدد به رهبر معظم انقلاب اسلامي، تمام ايرانيان خصوصا جمعيت 40 ميليوني خالق جمعه حماسي 22 خرداد و نيز برادر بزرگوارمان محمود احمدينژاد كه با راي بيش از 24 ميليون ايراني بار ديگر عهده دار اين امانت عظيم الهي گرديده است، بيانيه تحليلي خود را - كه تفصيل ديدگاههاي عرضه شده در بيانيههاي مجمل گذشته است - به محضر شريف ملت بزرگ و حماسه ساز ايران اسلامي تقديم مينمايد. اين بيانيه ميافزايد: از آنجا كه مسائل مرتبط با انتخابات اين دوره بسيار گسترده، پيچيده، چند وجهي و نيازمند تدقيق است، در چهار بخش به آن مي پردازيم: "پيش از برگزاري انتخابات "روزهاي تبليغات و برگزاري انتخابات؛ 22 خرداد، جمعه حماسي ملت "هفته نخست بعد از انتخابات "پس از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در نماز جمعه 29 خرداد جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي در اين بيانيه در تحليل فضاي پيش از برگزاري انتخابات ميافزايد: در ماههاي منتهي به 22 خرداد، چند اتفاق مهم روي داد كه تحليل آنها به روشن شدن بيشتر حوادث پس از انتخابات كمك مي نمايد. نامزدي زود هنگام كروبي كه با ژست چند صدايي در جريان دوم خرداد اعلام شد، اين روزها دلايل ديگري را آشكار نموده است. همراهي كروبي با جريان ساختار شكن و اعلام عدم مشروعيت دولت دهم و منتخب مردم از زبان ايشان، تنها از حس انتقام جويانه نامزدي شكست خورده در مناظرات انتخاباتي با كمترين آراي مردم در انتخابات امكان پذير بود. اگر كروبي به نفع ديگر نامزد جريان دوم خرداد كنار رفته بود، شايد مي توانست فارغ از حس نامبارك پيش گفته، خاطرات خوب رئيس مجلس ششم در اطاعت از حكم حكومتي رهبر انقلاب در جريان قانون مطبوعات و مقابله تحسين برانگيزش در مقابل متحصنين غيرقانوني را اين روزها باز هم زنده نمايد و موضعي اتخاذ كند كه از يار سابق امام راحل (ره) انتظار مي رود. با حضور كروبي دو گروه پيرامون وي حلقه زدند. در گروه نخست بسياري از مطرودين و بي آبروها نزد مردم با گرد آمدن پيرامون ايشان بيش از آنكه به فكر ياري رساندن به شيخ اصلاحات ( لقبي كه متأسفانه توسط اين گروه شيخ سالخورده اصلاحات نام گرفت ) باشند، بدون كمترين اعتقاد به او به دنبال آبروسازي و تجديد وجهه براي خويش بودند كه با راي معاون اول تبليغاتي ايشان به نامزد به ظاهر رقيب، تشت رسوايي شان از بام بلند ادعا فرو افتاد و با كسب آراي كمتر از باطله، دوباره دست رد مردم را بر سينه خويش حس كردند. آنها وظيفه مراقبت از كروبي را بر عهده داشتند تا او را در پازل از پيش طراحي شده جريان ساختار شكن به حركت وادار كنند و اگرچه در پياده سازي طرح كودتاي مخملي خويش ناكام ماندند، متاسفانه در همراه نمودن كروبي موفق شدند. اما گروه دوم معتقداني بودند كه عمدتاً از مجمع روحانيون مبارز گرد كروبي را گرفته و ميكوشيدند كه با همراهي وي، پايگاه اجتماعي ايشان را در ميان عناصر انقلابي حفظ كرده و اقبال بخشي از دلدادگان به حضرت امام (ره) را براي كروبي بعنوان ليدري از جناح چب با سوابق انقلابي فراهم آورند . در ادامه اين بيانيه آمده است:خاتمي كه از ابتدا و با پيش بيني پيروزي قاطع رقيب قصد كانديداتوري نداشت، به اصرار و بعضاً تهديد اطرافيان خويش ناچار به حضور شد، اما پيش از آن با زيركي، طرح "يا من يا موسوي " را مطرح ساخت تا عدهاي گمان كنند "موسوي كه به سياق گذشته نميآيد پس حضور خاتمي حتمي است ". خاتمي با اين كار تحقق چند هدف را دنبال نمود، نخست اينكه از فشار اطرافيان خلاصي يابد؛ دوم آنكه با آغاز زودهنگام سفرهاي غير قانوني انتخاباتي به بررسي دقيقتر اوضاع پرداخته، ضمن گرم كردن فضاي رسانهاي كشور به نفع جريان دوم خرداد، مستنداتي از عدم اقبال مجدد مردم به خود دست و پا كند تا در انصراف از ادامه مسير كمتر ملامت شود؛ سوم اينكه ميتوانست نقش رهبري پشت صحنه جريان دوم خرداد را ايفا و خود را عند اللزوم از آفات احتمالي نتايجش مصون دارد و دست آخر اينكه بسياري از هواداران مشتاق خود را سازماندهي كرده، مسيري ريل گذاري شده با لكوموتيو روشن را به جايگزين خويش تحويل نمايد كه در غير اينصورت با حضور يكباره موسوي بسياري از آنها - خصوصاً جواناني كه حتي يكبار هم صداي موسوي را نشنيده بودند- هرگز حاضر به همراهي با وي نمي شدند. خاتمي كنار رفت چون اصالتاً آمده بود كه نماند؛ كنار رفت چون پاسخي براي اشكالات 8 سال مديريت خود در عرصه اجرايي كشور نداشت. كنار رفت چون در معدود سفرهاي تبليغاتي خويش به مناطق پر طرفدار خود در گذشته، با جمعيتي اندك - كه بسياري از آنها عكس رئيس دولت نهم را در دست داشتند - مواجه شد؛ كنار رفت چون بواسطه حضور هشت سالهاش در راس قوه مجريه تفاوت خاستگاه اقبال مردم به خودش و احمدينژاد را از نزديك به خوبي مشاهده كرد و راي بيست ميليوني خود را به تاريخ پيوسته ديد. اين بيانيه ميافزايد: روي سخن ما با محسن رضايي متفاوت از سايرين است. رضايي فرمانده سالهاي دفاع مقدس و مرتبط بي واسطه با امام راحل (ره) بود و ظاهراً پس از ورود به دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام هم رابطه مستقيمش با رهبر انقلاب قطع نگرديده است. با ايشان سخن بسيار است كه بسياري از آن را با خود ايشان خواهيم گفت، اما در اين بخش تنها به اين نكته بسنده ميكنيم كه چرا ايشان كه خود را اصولگراي نماينده جريان سوم ميدانست و تا همين لحظه نيز انتخابات دهم را سه قطبي ميداند! از ابتدا ورود خود را با نفي دولت نهم - آنجايي كه جهت گيري كشور را به سمت پرتگاه دانست - و البته نفي خفيف دوم خرداد فرياد كرد و عملاً در نگاه مردم خود را در جريان مقابل دولت نهم قرار داد؟ در اشكالات ريز و درشت دولت نهم در برخي برنامهها، افراد و عملكردها و محق بودن ايشان براي حضور در عرصه انتخابات به نيت اصلاح آنها به عنوان يك رقيب انتخاباتي اشكالي وارد نبوده و نيست، اما چرا جهت گيري اصولي و انقلابي كشور در اين دولت كه بارها مورد تاييد خاص و عام رهبري بوده است، زير تيغ اعلام حضور ايشان و اطرافيان وي قرار گرفت؟ در ادامه اين بيانيه آمده است: از سويي در ماهها و روزهاي منتهي به انتخابات، دشمنان زخم خورده از انقلاب اسلامي ايران كه عمق زخم خويش را ناباورانه 30 ساله مي ديدند و نا اميدانه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران را در حال شكوفايي جديد در آستانه دهه چهارم حيات خويش مقتدرتر مييافتند، به كمك دستهايي پليد و خبيث در داخل كه در تمام اين سالها، از رافت و مهرباني نظام اسلامي و مردم صبور برخوردار بودند، به دنبال تعبير كج خوابه خويش به تكاپو افتادند. آنها گمان ميكردند كه اگر نظام اسلامي ايران، از اين مرحله نيز به سلامت عبور كند، آرزوي براندازي انقلاب اسلامي ايران در وصيت نامههايشان هم خواهد پوسيد. لذا نقشهاي شوم، ظاهرا امتحان پس داده و البته احمقانه براي سرنگوني ايران اسلامي در دو فاز متفاوت طراحي نموده، به اجراي گام به گام آن پرداختند. در فاز نخست همچون گذشته، به دنبال عدم حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و در نتيجه فروپاشي دروني نظام بودند و از آنجا كه به تجربه، حضور مردم و دلبستگي شديدشان به نظام اسلامي را دريافته بودند، در فاز دوم به پياده سازي كودتايي مخملين و رنگين دل خوش نمودند. ادعاهايي نظير انتصابي بودن رئيس جمهور و تشريفاتي و نمايشي بودن انتخابات، امكان تقلب گسترده در انتخابات، كه از ماهها قبل مطرح ميشد، هدفي جز نشانه رفتن اعتماد مردم به نظام را دنبال نميكرد؛ چراكه بي اعتمادي مردم مي توانست به هر دو فاز نقشه آنها كمك كند. متاسفانه عناصري در داخل نيز - كه امروز تقصير آنان و يا نيت قلبي و همراهي بي كم و كاست برخي ديگر از آنها با دشمن به خوبي مشخص گرديده است - به هشدارهاي رهبر معظم انقلاب و ساير دلسوزان انقلاب توجه نكرده، با دشمن همنوايي كردند. دشمني كه حتي از همان روزها به اتباع خود در ايران در مورد آشوبهاي پس از انتخابات! هشدار ميداد. اين بيانيه در تحليل روزهاي تبليغات و برگزاري انتخابات؛ 22 خرداد، جمعه حماسي ملت ميافزايد: تا قبل از آغاز رسمي تبليغات، چند نكته در مواضع و رفتارهاي نامزدهاي انتخاباتي مشهود بود. مشغول بودن رئيس جمهور به برنامههاي عادي دولت و عدم راه اندازي ستاد انتخاباتي تا يك ماه مانده به انتخابات، بهترين اقدام احمدي نژاد بود، چراكه درميان نامزدها تنها يك نفر بود كه با كارنامهاي در پيش چشم مردم دوباره به صحنه مي آمد و قاعدتا ميزان رضايت مردم از عملكرد دولتش به اقبال مجدد آنها مي انجاميد. اين مساله نكتهاي است كه تا همين روزها نيز مورد اشكال مخالفينش بوده، دائما او را متهم به خريد راي مردم و ... مي كنند؛ غافل از اينكه اين اتهام در درجه نخست متهم كردن اكثريت 24 ميليون نفري مردم به بي توجهي و كم داني است. در حاليكه از نظر مردم اينگونه نبوده است كه دولت نهم پس از سه سال خوش گذراني به يكباره به فكر مردم افتاده باشد. مي توان گفت بهترين تبليغ احمدي نژاد، تدوام خدمت رساني صادقانه او در سالهاي فعاليتش به رغم دولتهاي گذشته بوده است و مردم با راي بيش از 24 ميليوني خويش به نوعي قدردان زحمات و خدمات او و خواستار تداوم آن شدند. در اين بيانيه آمده است: برخلاف دوره قبل كه كانديداي اصلي جريان دوم خرداد آشكارا از ادبيات ساختار شكنانه و ضد ارزشي استفاده مي كرد، در اين دوره، نامزدهاي انتخابات و طرفدارانشان مجبور به اتخاذ رويكرد و نگاه مثبت به ارزشهاي انقلاب اسلامي، سخن از ضرورت و حرمت ولايت فقيه، نقش مهم بسيج و لزوم توجه به محرومين شدند؛ هرچند برخي عناصر پيرامون آنها قلباً اعتقادي به آن نداشتند. غلبه اين گفتمان ارزشي در فضاي سياسي پيش از انتخابات حتي در جناح رقيب، خود به تنهايي يكي از مهمترين دستاوردهاي گفتمان اصولگرايي به شمار مي رفت. آنها براي جلب نظر عامه مردم لااقل به صورت آشكار به مخالفت با اين ارزشها نپرداختند. هرچند كه اكنون برخي نقاب دورويي از چهره بر افكنده، به مخالفت با قانون و بديهي ترين ارزشهاي ميهني و ديني مردم روي آورده اند. اين بيانيه ميافزايد: در آسيب شناسي فضاي تبليغات در انتخابات رياست جمهوري دهم ميتوان به چند نكته كليدي نيز اشاره نمود. نخست غلبه فضاي سلبي و نفي ديگران بر رويكرد ايجابي و اثبات خويش بود. مسالهاي كه در دوره هاي گذشته نيز مشهود بود. در انتخابات خرداد 76 اكثريت مردم به خاطر نفي گذشته و به دليل آنكه ناطق نوري را ادامه وضع سابق مي دانستند به خاتمي راي دادند. اضافه آراي مرحله دوم دكتر احمدي نژاد در انتخابات نهم نيز بيشتر براي نه گفتن به جريانات پيراموني آقاي هاشمي رفسنجاني بود. در انتخابات دهم نيز فضاي تبليغات نامزدها عمدتا سلبي و با نفي ديگران پر شده بود كه به دليل بهره گيري از مناظرات، بسيار مشهود و پررنگ گرديد و به فرمايش رهبر حكيم انقلاب، در تبليغات نامزدها يا دولت نهم به طور كامل و ناجوانمردانه نفي و مورد هجمه واقع شد يا تمام دولتهاي 24 سال پيش از آن مورد بي مهري و سياه نمايي قرار گرفتند. ايراد بزرگ ديگر بد اخلاقي هاي زياد و بعضا مشمئز كننده در بيان نامزدهاي انتخاباتي بود، در حاليكه يكي از وجوه تمايز اصلي نظام اسلامي با نظامات غربي، برتري و حاكميت اخلاق بر سياست در اسلام است. آقايان موسوي و كروبي با پيروي از نظريه پردازان جنگ رواني جبهه دوم خرداد، به صورت رودررو و پشت سر و عامدانه رئيس جمهور قانوني كشور را دروغگو خطاب نمودند تا مردم هيچ سخني را از او نپذيرند و پيگيري هاي بعدي او را بي اثر سازند و رضايي هم - انشاء الله غافلانه - همين خط را البته با شدت كمتر دنبال نمود؛ آنجا كه در مناظره با احمدينژاد گفت: "نمي خواهم بگويم دروغ مي گويي، ولي ... " .احمدي نژاد نيز - صرفنظر از صحت يا نادرستي ادعاهايش مي بايست اخلاق را بيشتر رعايت مي كرد و در غياب اشخاص نامي از آنها نمي برد تا بعضاً موجب بدبيني هايي به اركان اصلي نظام نگردد و زمينه گمانه زني هاي نادرست و بي اعتمادي بيشتر مردم را فراهم نياورد. اين ميافزايد: تبليغات پر حجم و پر خرج برخي نامزدها كه در سال اصلاح الگوي مصرف جاي تاسف داشت، نكته منفي ديگري بود كه مورد غفلت واقع شده است. شايسته است قانون انتخابات در كشور يكبار براي هميشه مورد بازبيني جامع قرار گيرد تا مسائلي از اين دست در جامعه اسلامي كمتر ديده شود. نام نويسي افرادي بدون دارا بودن حداقل هاي پذيرش يك مسوليت كوچك در روز هاي ثبت نام نيز از ديگر خلاءهاي موجود در قانون فعلي است. رقابتها و تبليغات در اين دوره از انتخابات ويژگيهاي مثبت جديدي هم داشت كه آن را از گذشته متمايز مي نمود. رسانه ملي علاوه بر ارائه فرصت برابر به نامزدها براي عرضه خود و برنامه هايشان، در ابتكاري جديد برگزاري مناظرات تلويزيوني بين نامزدها را اجرا نمود كه صرفنظر از برخي اشكالات جزئي در برنامه ريزي و اجرا، نقش مهم و بسزايي در شناخت بي واسطه مردم از نامزدها و پرشور شدن انتخابات داشت كه جاي تقدير و تشكر ويژه دارد. شور و نشاط بالاي مردم در برگزاري تجمعات چند صد هزار نفري و بعضا ميليوني مردم در حمايت از نامزدهاي مورد علاقه خود - كه جز در مواردي اندك با رعايت اخلاق و انصاف همراه بود - از عقلانيت بالا و بصيرت مطلوب عامه مردم در فعاليتهاي سياسي حكايت داشت. البته ضرورت ساماندهي قانوني براي برپايي و انتقال تجمعات خياباني به مكانهاي خاص و از قبل پيش بيني شده براي پرهيز از بي نظمي و اتلاف وقت مردم خصوصاً در ترافيكهاي شديد شهرهاي بزرگ به خوبي نمايان گشت. نظر سنجيهاي علمي، دقيق و متناوب نيز كه نتايجش گاه و بيگاه به صورت غير رسمي منتشر مي شد و حكايت از اقبال اكثريت مردم به نامزد پيروز انتخابات داشت، نشان مي دهد انجام كارهاي علمي اينچنيني به صورت رسمي در آينده مي تواند توقعات اضافي براي افراد ايجاد نكند و از شكل گيري جو كاذب جلوگيري نمايد. در روز 22 خرداد، برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري به عنوان نخستين انتخابات در دهه چهارم انقلاب اسلامي ايران با حضور كم نظير و پرشور و در امنيت و آزادي عمل كامل مردم آگاه و با بصيرت ايران عزيز همراه شد تا دهه عدالت و پيشرفت با حماسه يوم الله 22 خرداد 1388 آغاز گردد. مشاركت گسترده و بي نظير مردم در پاسخ به دعوت مقام معظم رهبري و مراجع عظام تقليد - كه در ميان ايرانيان خارج از كشور نيز بي سابقه بوده است - از سويي نشان داد كه انقلاب اسلامي ايران با گذشت سه دهه پر افتخار از عمر خويش - بر خلاف انقلابهاي معمول دنيا - همچنان سرزندگي و پويايي خويش را حفظ نموده است و از سوي ديگر با پيروزي مردم سالاري ديني بر الگوهاي دروغين دمكراسي غربي ضربه مهلكي بر نظام سلطه جهاني بود، بطوريكه نتوانستند ناخرسندي خود را در گفتار و رفتار نشان ندهند و با چهره حامي يكي از نامزدها به حمايت از آشوب طلبان پرداختند. آشوبهايي كه زمزمه هاي آن در روزهاي آخر تبليغات و حتي در روز راي گيري شنيده مي شد. آنجايي كه برخي از نزديكان و طرفداران آقاي موسوي، عدم راي آوري او را مساوي تقلب در انتخابات قلمداد كردند. نامه بدون سلام و احترام و عجيب و مورد انتقاد آقاي هاشمي رفسنجاني به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز از عجايب آن روزها بود و از احوال برخي از عناصر پيرامون ايشان حكايت داشت كه علاوه بر آشكار شدن ياس آنان از راي آوري نامزد مورد حمايت خويش، برخي گمانه زني ها را در احتمال طراحي و اجرايي شدن آشوبهايي را پس از انتخابات فراهم آورد و بطور روشن با بيان افرادي همچون آقاي جاسبي دو روز قبل از 22 خرداد به برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مبني بر اينكه يا از صندوق آراء آقاي موسوي بيرون خواهد آمد يا نافرماني مدني انجام خواهد پذيرفت و يا گفته برخي ديگر از افراد در همين خصوص احتمال فوق را قوت مي بخشيد. هفته نخست بعد از انتخابات اين بيانيه ميافزايد: روز 22 خرداد، انتخابات به خوبي و با نظم و امنيت بسيار بالا و با حضور پر شكوه مردم در جريان بود و همه چيز حكايت از ثبت يك ركورد تاريخي در مشاركت مردم و چشيده شدن حلاوت و شيريني در كام مردم داشت. با نزديك شدن به ساعات پاياني انتخابات كه با چهار مرتبه تمديد ساعت راي گيري همراه بود و در حاليكه طرفداران دو نامزد اصلي همچون روزهاي تبليغات، با تكيه بر حدس و گمان و احياناً جو هيجاني پيرامون خويش، در رسانه هاي نزديكشان، نامزد خود را پيروز انتخابات مي دانستند، ناگهان پروژه از قبل طراحي شده آشوب پس از انتخابات كليد خورد. در حاليكه هنوز راي گيري در تمام مناطق تمام نشده بود، موسوي در اقدامي عجيب و بي سابقه در تاريخ دموكراسي و مردم سالاري به طور رسمي و با دعوت از نمايندگان رسانه هاي مختلف داخلي و خارجي، در نشستي خبري خود را پيروز انتخابات ناميد و هر نتيجه ديگري را به معناي تقلب در انتخابات دانست و ياران قديم و جديدش در خفا و علن به وي تبريك گفتند. سوالي كه تاكنون براي مردم بي پاسخ مانده اين است كه ايشان چگونه از كسب راي اكثريت مردم مطمئن گشت و حتي احتمال نداد كه انتخابات به دور دوم كشيده مي شود؟! در ادامه اين بيانيه آمده است: برگزاري 29 انتخابات در گذشته نشان داده بود كه همواره سلامت انتخابات مورد تاييد رهبري، مردم و جناحهاي سياسي بوده و چندين بار نتيجه انتخابات به نفع جريان حاكم نبوده كه با پذيرش شكست به فكر تغيير رويكرد خود افتاده است. علاوه بر اين حضور گسترده مردم خصوصاً در اين دوره نيز به معناي مهر تاييد و اعتماد آنان نسبت به تاثير آرايشان در انتخابات بوده است، لذا تشكيك در سلامت انتخابات و دميدن در تنور اختلاف و ايجاد تنش از سوي نامزدهاي غير پيروز يا حاميان سياسي آنها علاوه بر تلخ نمودن كام شيرين مردم در اين جشن ملي 40 ميليون نفري، منجر به سوءاستفاده بدخواهان داخلي و خارجي نظام و انقلاب گرديد. ابتدا تصور مي شد كه كلي گويي ها و ايرادهاي بي مدرك و سند موسوي به سلامت انتخابات، توهمي از پيروزي بود كه اطرافيان برايش ساخته، شكست با اين اختلاف فاحش را غير قابل هضم كرده بودند. حتي به مجريان انتخابات ايراد گرفته شد كه در اعلام تدريجي نتايج مي توانست بهتر عمل شود، اما وقتي به نصيحت ديگران حتي برخي نزديكان موسوي مبني بر لزوم طي مسير قانوني و ارائه شكايت مستند به شوراي نگهبان به عنوان تنها مرجع قانوني توجهي نشد و تذكرات رهبري در ديدار نمايندگان كانديداها نيز توسط بعضي عناصر تندرو مورد بي مهري قرار گرفت، مسجل گشت كه پيگيري قانوني و رفع ابهام اولويت ندارد و صحنه ديگري آراسته اند. آقاي موسوي كه خود را تنها مدافع قانون و تنها پيرو اصيل راه امام خميني (ره) مي دانست، با عدول از قانون و عدم تمكين به راي مردم و با پنبه در گوش نسبت به سخنان قدسي روح خدا كه مي فرمود: "ميزان راي ملت است ". "كسي مي گويد قانون را قبول ندارد، قانون او را قبول ندارد "، به مسير بن بستي روي آورد كه در صورت عدم بازگشت نتيجه نهايي اش طرد هميشگي از ملت ايران خواهد بود. امري كه نشانه هاي آن را مي توان از هم اكنون در رويگرداني بسياري از حاميان و راي دهندگان از وي مشاهده نمود. اين بيانيه ميافزايد: به هر حال يكي از نكات برجسته اين انتخابات ابهام آفريني براي بخشي از عزيزان رأي دهنده به نامزدهاي غير پيروز بود كه در سايه اعتراضات آنها، عدهاي اندك با سوء استفاده دست به آشوب زدند. آنچه كه انتظار مي رفت و نسبت به آن در اين هفته كمتر توجه شد ايجاد زمينه ارايه استدلالي و اقناعي به اكثريت معترضيني بود كه به دنبال پاسخ سئوالات خويش بودند و جدا كردن آنها از اقليت به ظاهر معترض اما آشوبگري بود كه با فرمان عناصر بيگانه و دنباله هاي داخلي آنان پا به صحنه درگيري گذاشته و راه تخريب و آسيب رساني به مردم و اموال عمومي را پيشه مي كردند . به نظر ابهام زدايي و پاسخ به سئوالات ايجاد شده و يا القاء شده به بخشي از افكار عمومي وظيفه اي بود كه مي بايست پيرامون آن بهتر عمل مي شد تا اكثريت معترضين پاسخ خويش را مي يافتند و در سايه آن ضمن تحكيم اعتماد عمومي ، سرمايه هاي اجتماعي نظام هم افزون تر مي شد و همچنين نسبت به آگاهي بخشي راجع به گروه اندك اما آشوب طلب هم بايد زودتر اطلاع رساني مي گشت تا ضمن محدود شدن زمينه جولان دهي آنها ، ارتباط آنها با بدخواهان دين و ملت معلوم گرديده و در اين ميان چهره سياه بيگانگان بويژه شبكه هاي خبري آنها رسوا تر مي گشت . عدم عملكرد به موقع در آگاهي بخشي به افكار عمومي و ابهام زدايي از نكات مورد سئوال ، زمينه اي گشت تا عده اي كم شمار دست به آشوب زده و هزينه آن را به عموم مردم بويژه نخبگان و دانشگاهيان و دانشجويان بخصوص در حادثه بسيار تلخ كوي دانشگاه تهران تحميل نمايند امري كه اميد است با ريشه يابي و معرفي دستهاي پيدا و پنهان آن بستر تكرار و تحميل اين گونه هزينههاي ناگوار را خشك نمايد. جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي در بيانيه خود با اشاره به فضاي پس از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در نماز جمعه 29 خرداد آورده است: بيانات روشنگرانه، راهگشا و همه جانبه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در بي نظير ترين نماز جمعه تاريخ انقلاب در دانشگاه تهران، يكبار ديگر نقش ويژه و تعيين كننده جايگاه ولايت فقيه در نظام جمهوري اسلامي را نشان داد و اثبات نمود كه پشتيباني و اطاعت مردم از ولايت فقيه رمز بقاي مملكت و نظام است و امكان پايان يافتن حوادث پس از انتخابات بدون حضور رهبري دانشمند و ژرف انديش متصور نبوده و نيست. مهمترين نكته در خصوص نماز جمعه 29 خرداد حضور بي سابقه و ميليوني مردم مشتاق براي ارتباط بي واسطه با رهبر خويش بود. رهبر معظم انقلاب بارها فرموده اند كه هرگاه مسوولين يا نخبگان سياسي جامعه به وظايف خود عمل نكنند بي پرده با مردم سخن خواهند گفت. درحاليكه در نظام هاي ديگر مدعي اتكا به حمايتهاي مردمي، به يك پيام تلويزيوني رهبران سياسي يا مذهبي اكتفا مي شود. اين ميافزايد: با اين حال انتظار مردم از مسوولين و نخبگان سياسي لبيك به دلايل متقن و فرامين رهبري پس از نماز جمعه بود كه در مواردي كمرنگ و ضعيف اتفاق افتاد. انتظار مي رفت هاشمي رفسنجاني با انتشار پيامي، ضمن جبران نامه پيش از انتخابات خويش، شعله هاي سركشي نامزد مورد حمايت خويش و طرفدارانش را سرد مي كرد. همچنين شايسته بود رئيس جمهور، علاوه بر تشكر سريع و بجا و مورد تقديرش از مقام معظم رهبري، در جبران تذكر صريح رهبري در نام بردن از آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري نيز موضعي روشن اتخاذ مي نمود. از آقاي رضايي نيز انتظار مي رفت با توجه به رد احتمال تقلب گسترده در انتخابات از سوي مقام معظم رهبري كه ناشي از آگاهي و دسترسي بيشتر ايشان به اخبار و اطلاعات بوده است، همچون گذشته اعتماد خود را اثبات كرده، از طرح ادعاهاي دشمن شادكن و ريختن آب به آسياب دشمن پرهيز مي كرد. از رضايي انتظار نمي رفت پس از ده روز از انتخابات و در حاليكه كشور به همت مردم بويژه نيروهاي جان بركف خود آرامش خويش را بازيافته است با فهم صحت بازشماري صندوقهاي راي، نه تنها به اشتباه خود اعتراف نكند، از پي گيري اعتراضات خويش از مسير قانوني انصراف دهد و منت آن را هم بر سر انقلاب و لزوم آرام شدن فضاي كشور گذارد. اين انصراف بي موقع يادآور انصراف ايشان در شب انتخابات دوره نهم بود با اين تفاوت كه آنجا از كسب راي مردم و اينجا از تغيير يافتن نتايج در بررسي اشكالات بيان شده توسط ايشان نااميد گشت. آقاي كروبي نيز كه در ديدارهاي پس از انتخابات به شكست سنگين خويش اذعان داشت ، مي توانست همچون گذشته، صف خود را از افراطيون دوم خرداد جدا كرده، به نظام اسلامي و قانون اساسي وفادار بماند. انتظاري كه همچنان پابرجاست. اين بيانيه ميافزايد: موسوي هم كه بالاخره معلوم نشد به چه چيز در انتخابات معترض است. اگر مدعي بي عدالتيها و بي طرف نبودن مجريان و ناظرين بود كه اصلاً نبايد در انتخابات شركت ميكرد يا در روزهاي پاياني به دليل همين ادعاها انصراف مي داد نه اينكه به اميد پيروزي بماند و اگر نتيجه نگرفت همه را متهم كند. مجريان و ناظرين همان كساني بودند كه با كمك چند صد هزار نفري معتمدين مردم كه سالها زحمت برگزاري انتخابات را به دوش كشيده اند از نامزدها نام نويسي كرده، صلاحيتشان را ارزيابي نموده، نحوه اجراي انتخابات را معين و بر آن نظارت كرده اند. به نظر مي رسد علت عصبانيت آقاي موسوي و تيم مديريت كننده ايشان را در جاي ديگر بايد جستجو كرد. عناصر افراطي در جبهه دوم خرداد با اين ادعاي چند ساله كه راي اكثريت خاموش جامعه (با عنوان مجعول قشر خاكستري) به آنها تعلق دارد، جريان حاكم را به سرد نگاه داشتن فضاي انتخابات براي پيروزي با مشاركت حداقلي مردم متهم مي نمود و به دروغ خود را پيروز مطلق هر انتخابي با حضور پرشور مردم معرفي مي كرد. آنها به واقع گمان نمي كردند كه چنين سيلي محكمي از اكثريت به اصطلاح خاموش جامعه خورده، براي مدتها توان سر بلند كردن نداشته باشند. از اين رو اتفاقات تلخ روي داده در ده روز پس از انتخابات را مي توان تلاش اين كانون فتنه و كم شمار ولي پر توقع و پر ادعا براي انتقام كشيدن از مردم دانست؛ مردمي كه از نظر آنها آراي روستايي ها، ساكنين شهر هاي كوچك و يا جنوب شهر تهران كيفيت راي افراد مورد نظر آنها را نداشت. مردمي كه همه آنها - شهري يا روستايي، غني يا فقير، تهراني يا غير تهراني - با هم برنده اصلي اين انتخابات بوده اند. در اين بيانيه با اشاره به پيامدهاي مهم انتخابات و حوادث پس از آن تاكيد شده است:انتخابات 22 خرداد آرايش سياسي و اجتماعي كشور را دستخوش تغييرات اساسي نمود. كساني كه 12 سال پيش در دوم خرداد 76 مقابل يكديگر صف آرايي كرده، رقيب هم بودند، در اين انتخابات براي حذف احمدي نژاد از صحنه اجرايي كشور رفيق و همداستان هم شدند و تقسيم سنتي راست و چپ را كه پيش از اين سست شده بود، آشكارا به هم زدند. نتيجه اصلي انتخابات شكل گيري ميليوني مردم در ضرورت عينيت بخشي به آرمان هاي انقلاب و منجمله مبارزه با فساد بود كه مسووليت دولت دهم و ساير اركان كشور نظير مجلس و خصوصا مسوولين جديد قوه قضاييه را در مبارزه مستمر، واقعي و قانون مند با ريشه هاي فساد در هر جايي از قانون، فرد و مجموعه اي را صد چندان نمود. در ادامه اين بيانيه آمده است: حوادث پس از انتخابات توان مديريت هاي اجرايي، رسانه اي و انتظامي - امنيتي كشور را محك جدي زد كه در اين ميان مديريت انتظامي - امنيتي كشور - صرفنظر از برخي بد عملي هاي فردي و جمعي كه بايد در آينده اصلاح شود - به موقع و منسجم عمل كرد. مديريت هاي اجرايي و رسانه اي هم پس از دو سه روز نخست كه تحليل درستي از اتفاقات پيش رو نداشتند، به خود آمدند و با تدبير عمل نمودند . در اين ميان نقش تعيين كننده شوراي محترم نگهبان كه با صبر و حوصله به شفاف سازي و رفع ابهام از نامزدها و مردم پرداخت قابل تقدير است و اگر كساني خود را به خواب زده اند، به فرموده امام راحل (ره): "خدا بيدارشان كند ". حوادث پس از انتخابات را مي توان نوعي از الطاف خفيه الهي دانست كه البته با امتحان سنگيني همراه بود. در كوره انتخابات 22 خرداد، سره از ناسره مشخص شد. كسي نتوانست درون خود را مخفي نگاه دارد. همه هر آنچه مي خواستند گفتند و عمل كردند و خود را در معرض قضاوت الهي و چشمان تيزبين مردم و تصميم آينده آنان قرار دادند. اكثريتي از مجمع روحانيون مبارز ، بدون كسب نظر سايرين راه ضديت با قانون و راي مردم را برگزيدند. تعدادي از شخصيتهاي سياسي به رسالت تاريخي خويش عمل كردند و تعدادي هم دچار بد عملي شدند. عده اي از بزرگان نظام بر سر دو راهي همراهي يا مقابله با نزديكان فاسد خود قرار گرفته اند و برخي راه خويش را جدا نمودند. عيار اعتقاد بسياري از افراد به ولايت نايب امام زمان (عج الله تعالی الفرجه الشریف) سنجيده شد و محك خورد. عده اي تمام قد به ميدان دفاع از اسلام و انقلاب و كشور آمدند و عده اي عافيت طلبي شان را "بچه شتر " بودن در شرايط فتنه و سرگرداني ناميدند؛ غافل از اينكه براي امت داراي رهبر دانا و عادل، سرگرداني مفهوم و معنا ندارد. دشمنان نقابدار و فريبكار انقلاب اسلامي چه در خارج و چه در داخل به خيال خام تمام شدن كار جمهوري اسلامي، از لانه هاي عفونت خويش به درآمده، چهره واقعي و كريه خود را نشان دادند. بسياري از پياده نظامان آنها دستگير و تعدادي از طراحان داخلي آشوب ها براي هميشه رسواي عام و خاص شدند. مدعيان قانون گرايي هم كه به مقابله صريح با قانون اساسي و قوانين جاري كشور و ايجاد بي اعتمادي در مردم و ايجاد انحراف فكري در بعضي از اطرافيان خود پرداختند بايد آماده پاسخگويي و اجراي بي كم و كاست قانون درباره خود باشند. چراكه مسووليت خونهاي ريخته شده بي گناهان و آسيب به اموال عمومي و خصوصي مردم به عهده كساني است كه مشوق بي قانوني و بستر ساز جنايات آشوبگران شدند. اين جمعيت در پايان بيانيه خود با ارزوي توفيق الهي براي احمدي نژاد، يادآور شده است: هرچند دولت دهم دولت هفتاد ميليون ايراني است ولي راي بالاي مردم به منتخب خود توقعات را بيشتر و وظايف دولت را سنگين تر مي كند. تجربه 4 سال گذشته، بايد از اشتباهات 4 سال آينده جلوگيري نمايد. لزوم ارتباط محكمتر با مراجع تقليد و نخبگان و منتقدان دلسوز ضرورت بيشتري يافته است. فضايل شخصي رئيس دولت نظير ساده زيستي، پركاري و خدمت گزاري بايد به تمام سطوح مديريتي كشور گسترش يابد. همگان حتي اكثريت بالا و بسياري از مردمي كه به ايشان راي نداده اند، اميد به توفيق دولت دهم در حل مشكلات خويش بسته اند و انتظار دارند خدمات گذشته دولت نهم قويتر ادامه يابد و اندك سياهيهايي كه بر دامان سفيد دولت خود نمايي و چشم آزاري مي كرد، زدوده گردد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 545]
-
گوناگون
پربازدیدترینها