واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا از مالزي، نينان كوشي در مقاله خود كه در پايگاه اطلاع رساني جنبش عدالت جهاني مالزي منتشر شده نوشته است: چنانچه كسي در آمريكا آرزو داشت كه با روي كار آمدن دمكرات ها بجاي جمهوري خواهان اصلاحاتي در امپراطوري و سلطه طلبي اين كشور صورت گيرد اكنون و پس از گذشت چند سال از رياست جمهوري اوباما اين آرزوها بر باد رفته است. نويسنده اين مقاله در ادامه مي نويسد: ادامه سياست هاي دوران بوش و دكترين نظامي وي بوسيله اوباما اگرچه تعجب بر انگيز نيست اما آرزوها و اميدهاي برخي تحليلگران خوش باور را بر باد داده است. وي تاكيد مي كند: گر چه اوباما در ابتدا سعي كرد تا بر خلاف بوش كه با زبان جنگ با جهان سخن مي گفت، چهره اي ديپلماتيك در ارتباطات جهاني از خود نشان دهد اما بزودي آشكار شد كه آمريكا همچنان مانند يك امپرياليست ستيزه جو با بقيه كشورهاي جهان تعامل مي كند و فرقي ندارد كه رييس جمهور آن چه كسي باشد. نينان كوشي در ادامه مي نويسد: در سياست خارجي آمريكا هيچ تغييري با رفت و آمد روساي جمهوري صورت نمي گيرد. اگر اوباما در حاليكه فرماندهي دو جنگ را برعهده داشت جايزه صلح نوبل را برد پس چرا فرماندهي جنگ جديدي را در ليبي برعهده نگيرد. اين تحليلگر سياسي در ادامه نوشته است: گفتمان جنگ و صلح و جابجايي اين مفاهيم در ميان مقامات آمريكايي نكته جالبي است كه در هر دو دولت بوش و اوباما به چشم مي خورد. بوش زماني كه ادعاي پيروزي در جنگ عراق را داشت گفت ما تعريف جديدي از جنگ داريم و سازندگان اسلحه صلح را به ارمغان خواهند آورد. اوباما هم زماني كه 30 هزار نفر به تعداد نظاميان اعزامي به افغانستان افزود در اظهاراتي گفت كه زمان هايي فرا مي رسد كه استفاده از زور نه تنها لازم بلكه توجيه پذير هستند. اين نويسنده هندي مي افزايد: چنين ادعاهايي كه جنگ را ضروري مي دانند و براي آن توجيه عادلانه مي آورند وقتي از سوي رهبران يك قدرت بزرگ بر زبان رانده مي شوند، حكايت از پايان ناپذير بودن خوي جنگ طلبانه سردمداران آن دارد. در ادامه مقاله آمده است: قيام هاي عربي و چگونگي برخورد آمريكا با اين قيام ها نيز نشانه اي از عدم تغيير رويكرد اساسي امپرياليستي آمريكاست. قيام هاي ملت هاي عرب بيان صادقانه اي از خواست اين ملت ها براي آزادي بيشتر و عدالت است كه سال ها از سوي رژيم هاي اقتدارگرا و وابسته حاكم بر آنان از اين ملت ها دريغ شده است. اين قيام ها چند سوال اساسي را به ذهن متبادر مي كند. علل و عوامل مشترك در بروز اين قيام ها چيست؟ اين قيام ها چه تاثيري بر محيط خارج از خودشان خواهند گذاشت؟ اين قيام ها چه تاثيري بر پيگيري خواسته ملت فلسطين براي تشكيل دولت مستقل فلسطيني خواهد داشت؟ اين تحليلگر سياسي هندي تاكيد مي كند: پاسخ به اين سوال ها هرچه باشد بدون شك اين قيام ها تاثير انكار ناپذيري بر آينده جهان خواهند گذاشت و تصوير كليشه اي از كشورهاي عرب بعنوان دنباله روي سياست هاي آمريكا را به چالش خواهد كشيد. اين تحليلگر سياسي نوشته است: در چهل سال گذشته صحنه سياسي منطقه بوسيله امپرياليسم آمريكا بگونه اي طراحي شده است تا امنيت اسراييل را تضمين كند. آمريكا همواره استاندار دوگانه اي را در منطقه دنبال كرده است و در برخورد با قيام هاي مردمي منطقه نيز همين سياست دوگانه را دنبال مي كند. وي مي افزايد: آمريكا با رژيم هاي وابسته عرب تا زماني كه در راستاي منافع آمريكا عمل كنند مشكلي ندارد. تغيير رژيم ها نيز در ادبيات سياسي آمريكا يعني به روي كار آوردن رژيم هاي دوست و وفادار اين كشور. بنابر اين رژيم هاي عربستان، بحرين و اردن كه وفادار به آمريكا هستند بايد حفظ شوند اما قيام هاي عربي همه اين موارد را به ضرر آمريكا به چالش كشيده است. نينان كوشي مي افزايد: آمريكا تلاش مي كند تا با مداخله در امور اين كشورها اين قيام ها را به سمتي سوق دهد كه منافع خود و اسراييل را تضمين كند. اما به نظر مي رسد تغييراتي كه در صحنه بين المللي در حال وقوع است آينده سلطه آمريكا را برجهان به چالش خواهد كشيد. تفاضا براي تغيير ساختار سازمان ملل و شوراي امنيت در كنار قيام هاي عربي منطقه و خواست ملت هاي عرب براي بازگرداندن حقوق فلسطينيان به آنان موضوعاتي است كه آينده جهان را دستخوش تغيير خواهد كرد. آساق**335
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]