تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مشورت با عاقلِ خيرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفيقى از سوى خداست. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820783307




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نَقل عشق در مادستان...


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۹




forootan (17 of 30).jpg

همایش نقالان برجسته کشور با حضور هفت تن از نقالان برتر کشور، مسئولان، مردم و اصحاب رسانه شامگاه شنبه پنجم بهمن ماه برگزار شد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه همدان، جشنواره زمستانی همدان از روز پنج شنبه سوم بهمن کار خود را آغاز کرده و با برنامه‌های مختلفی در حال اجراست، شامگاه گذشته نیز تالار فجر همدان میزبان کسانی بود که آمده بودند داستان عشق نقل کنند و از وادی عاشقی سخن بگویند. همچون دیگر مراسم‌ها که تاخیر جزئی جداناپذیر از برنامه‌ها محسوب می‌شود این مراسم نیز با تاخیر آغاز شد، مرشد چایانی قاری قرآن بود و پس از پخش سرود ملی مرشد میرزا علی اجرای برنامه را در دست گرفت. مرشد میرزاعلی اجرای خود را با بیان این مطلب که مادر من همدانی است و من به این موضوع افتخار می‌کنم آغاز کرد، وی که فرد شوخ‌طبعی است وقتی در ابتدای مراسم با خنده برخی از حضار روبرو شد، گفت: "بخندید ولی غش نکنید چراکه برنامه خوبی خواهیم داشت." در اوایل مراسم صدای همهمه در سالن پیچیده بود و این امر باعث شد که مرشد میرزاعلی که اجرا را نیز بر عهده داشت بگوید:" هر کسی حرف بزند و گوش نکند، نفرینش می‌کنم، نفرین می کنم که کچل شود." البته باید یادآور شد که میرزاعلی خود نیز در جرگه "سرخلوتان" قرار دارد. میرزاعلی که تریبون را در دست داشت و آن را رها نمی‌کرد مسابقه‌ای طرح کرد و قول داد که هر کس پاسخ درست بدهد جایزه خوب به وی خواهد داد، مسابقه‌ای که هرگز پاسخ آن مشخص نشد. وی دو بیت شعر از یکی از شعرای ایران خواند و از حضار خواست تا نام شاعر آن را پیدا کنند. در اثنای صحبت‌های میرزاعلی بود که یکی از بنرهای روی سن افتاد و متولیان برنامه از گوشه و کنار سالن برای برگرداندن آن مسابقه گذاشته بودند. حال نوبت به ورود نقالان به روی سن شده بود، میرزا علی ابتدا مرشد معجونی را به روی سن دعوت کرد، مرشد معجونی وظیفه نواختن ضرب و زنگ را بر عهده داشت، اجازه ورود و خروج افراد به گود زورخانه و در اینجا یعنی سن توسط این فرد صادر می‌شد. وی پس از ورود به سن و نشستن پشت ضرب، به شوخی گفت: "من نیز خود را همدانی می‌دانم چراکه خانم بنده همدانی است." معجونی شروع به نواختن ضرب کرد و همزمان اشعاری را سرود که با استقبال حضار روبرو شد و مرشد میرزاعلی در ستایش وی گفت:" دم شما گرم، نفس شما گرم، نطق شما گویا." مرشد میرزاعلی نقالان را فردوسی زمانه دانست و گفت: این افراد چیزی کمتر از فردوسی ندارند و فردوسی زمانه خود هستند. سپس دیگر نقالان به ترتیب بر روی سن آمدند، سید مصطفی سعیدی پدر هنر نقالی در ایران، نقی صباغ نقال همدانی، ابوالفضل ورمزیار، مجتبی حسن بیگی جوان‌ترین نقال و مهدی چایانی دیگر نقال همدانی بر روی سن حاضر شدند. برحسب کسوت مرشد سیدمصطفی سعیدی که هم‌اکنون 80 سال سن داشت به اجرای نقالی پرداخت، وی 65 سال از عمر خود را در عرصه نقالی گذرانده بود. با یک داستان کوتاه نقالی خود را شروع کرد. وی اشعاری را از شاهنامه برای حاضران قرائت و با حرکات دست نقالی خود را ادامه داد. پس از اتمام نقل مرشد سیدمصطفی سعید، مرشد میرزاعلی مجری، برنامه را در دست گرفت و پس از قرائت اشعاری از افشاری یکی از بازیگران تئاتر و تلویزیون همدانی را دعوت کرد تا بر روی سن بیاید و نمایش به ظاهر بداهه را اجرا کردند که با استقبال حاضران روبرو شد. مرشد میرزاعلی سپس از نقی صباغ برای اجرای نقل خود دعوت کرد. صباغ، نقال همدانی نیز نقل خود را اجرا کرد. مساله‌ای که بیش از هر کس نقالان را آزار می‌داد رفت و آمد بیش از حد جمع حاضر بود که موجب نارضایتی نقالان شده بود ولی هیچ یک انتقادی نکردند ولی مرشد معجونی در این باره گفت: "کمتر زمانی این تعداد نقال در کنار هم جمع می‌شوند چه خوب است که موبایل‌ها را خاموش کرده و از این فرصت استفاده کرد." از طرف دیگر باید تذکری نیز به خبرنگار صدا و سیمای همدان داد که با گرفتن مصاحبه از نقالان در سالن نوعی بی‌نظمی ایجاد کرده بود، انتظار می‌رود تا این دوستان بیشتر از هر کس دیگری نظم سالن را رعایت کنند. از دیگر نکات قابل توجه بنر افتتاحیه جشنواره زمستانی بود که از روز پنج شنبه در جای خود باقی مانده و متولیان همت نکرده بودند تا آن را تعویض کنند، البته شاید بخاطر مسائل مالی که این روزها گریبان‌گیر بیشتر سازمان‌هاست، اداره کل میراث فرهنگی نیز اعتباری برای چاپ بنر نداشته است! نوبت به ورمزیار رسید تا نقل خود را اجرا کند، وی ابتدا خاطراتی از حضور خود در فرانکفورت آلمان برای جمع حاضر تعریف می‌کرد، در بین خاطرات خود با اشاره به اینکه کشور ترکیه مولوی را از آن خود دانسته است، گفت: "ترکیه‌ای معرفت مولوی را بیشتر دارد، وقتی ما مولوی و فردوسی را نمی شناسیم باید آنها را تصاحب کنند." وی داستانی از علی‌نامه برای حضار نقل کرد ولی وی داستان را نیمه تمام گذاشت و از حضار خواست تا ادامه آن را در کتاب علی نامه، خود بخوانند. دیگر نقالان همچون مرشد حسن بیگی و چایانی نیز نقالی خود را اجرا کردند و در آخر نوبت به خود مجری یعنی مرشد میرزاعلی رسید که نقل خود را اجرا کند، وی پس از سرودن ابیاتی از اشعار باباطاهر از جمع حاضر خواست خود نوع و مضمون نقل را انتخاب کنند، میرزاعلی چند گزینه از جمله داستان عاشقانه، بزمی، رزمی و مذهبی را مطرح کرد و در نهایت یک داستان پند آموز را نقل کرد، البته وی نیز همچون مرشد ورمزیار داستان خود را نیمه تمام گذاشت و گفت:"ادامه داستان را در سومین همایش بیان می‌کنم." پس از اتمام نقل مرشد میرزاعلی، وی از مدیرکل میراث فرهنگی استان همدان خواست تا پای تریبون رفته و برای جمع سخنرانی کند. گلایه‌های تند مدیرکل میراث فرهنگی استان همدان "علیرضا ایزدی" مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان از برخی تعصبات بی‌جا گلایه کرد و گفت: هنر نقالی هنر در معرض خطری است که این موضوع جای نگرانی دارد. وی ادامه داد: نقالی دغدغه من است، باید هنرهایی که امروز داریم حفظ کنیم ولی اکنون غصه هنرهایی را می‌خوریم که دیگر کشورها آنها را تصاحب کرده‌اند. وی با بیان اینکه ایرانی بدون عاشق معنا ندارد، عاشقی در این خاک بوده و هست، افزود: از شما نقالان پیشکسوت می‌خواهم کمک کنید هنر نقالی به صورت آکادمیک وارد عرصه دانشگاهی شود، می‌ترسم نقالی همچون سایر هنرها به خاطره و قاب عکسی بر روی طاقچه تبدیل شود. ایزدی از نقالان خواست خط نامه‌ای با امضاء خود به وی بدهند تا بتواند این کار را انجام دهد. مدیرکل میراث فرهنگی استان همدان با بیان اینکه ملاک سنجش خوب و بد برخی تعصبات بی‌جا شده است، گفت: فرهنگ بیگانه در قالب جنگ نرم جوان ایرانی را نشانه گرفته است، ما مفاخر خود را نمی‌شناسیم، از بزرگان خود چیزی نمی‌دانیم، شاهنامه به هیچ وجه افسانه نیست بلکه واقعیت است و همه این را می‌دانیم ولی آن را باور نداریم. وی تصریح کرد: متاسفانه در این کشور مرده پرستیم، باید حرمت موی سپید را در زنده بودن حفظ کنیم که نمی‌دانیم. پس از این صحبت‌ها بود که مرشد سیدمصطفی سعیدی تریبون را دست گرفت و گفت:" هر چهارشنبه آخر ماه چند پیرمرد به همراه من در دورود لرستان جمع می‌شویم و برحسب عادت قدیمی به شاهنامه‌خوانی می‌پردازیم، چند ماه گذشته نیز با وجود کسالت پسرم به این مراسم رفتم، در مراسم نقالی کردم و آن شب گذشت، صبح پنج‌شنبه ساعت هشت و 10 دقیقه صبح پسرم پرپر شد." وی پس از گفتن این جمله اشک از چشمانش جاری شد. همایش که قرار بود از ساعت 16 تا 18 باشد تا ساعت‌های هشت و نیم شب طول کشیده بود و این عشق مردم به هنر نقالی را نشان می‌داد. مراسم لحظات پایانی خود را سپری می‌کرد، در پایان مراسم از نقالان برتر کشوری تجلیل به عمل آمد و عکاسان یادگاری این لحظات را ثبت کردند. انتهای پیام










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن