واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
حادثه ای خونین در پی آخرین بازیگوشی پسرک
مادر آرش هنوز باور ندارد دیگر صدای تنها بچهاش را نخواهد شنید. مادر کیف مدرسه پسرش را در آغوش گرفته و اشک میریزد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، مادر هنوز باور ندارد دیگر صدای تنها بچهاش را در خانه نخواهد شنید، مادر کیف مدرسه پسرش را در آغوش گرفته و اشک میریزد. آخرین خندههای آرش وقتی کفشهای کتانیاش را پوشید، کیفش را برداشت و راهی مدرسه شد در قاب خاطرات مادر برای همیشه باقی میماند.
این حادثه دلخراش ساعت 9 و 30 دقیقه صبح 14 دیماه سال جاری زمانی رخ داد که دانش آموز 13 سالهای به نام آرش در حال بازی کودکانه روی ریل قطار شهرک کهک تاکستان بود. هنوز دقایقی از بیرون آمدن آرش از جلسه امتحان نگذشته بود که وی مثل همیشه با چهرهای خندان در حیاط مدرسه آیت نزد همکلاسیهایش رفت و با آنها مدرسه را ترک کرد تا به خانه برود.
وی غافل از اینکه قرار است کلاغ شوم روی شانههای کوچکش بنشیند و برای همیشه از جمع دوستانش جدا شود، پس از بازیگوشی با چهرهای خندان همراه دوستش حمید راه خانه را در پیش گرفت. پل زیرگذر بهخاطر آبگرفتگی بسته بود و آرش و حمید بهناچار از روی ریل قطار عبور کردند.
صدای سوت قطار از چند کیلومتری بهگوش میرسید اما پسرک بیپروا به سمت ریل دوید، چندین مرتبه از روی ریل قطار پرید، حمید که ترسیده بود کنار ایستاد و به آرش نگاه کرد، قطار نزدیک شده بود، حمید فریاد زنان، آرش را از خطر مطلع کرد اما دیگر خیلی دیر شده بود و پسر نوجوان راه فرار نداشت، آرش زیر چرخهای آهنین قطار به ایستگاه مرگ رسید. هیچ کس توان تماشای این صحنه دلخراش را نداشت و حمید وحشتزده به دوستش نگریست که برای همیشه خاموش شده بود. حمید که باور نمیکرد چنین حادثهای رخ داده وحشتزده و فریاد زنان به سمت مدرسه دوید و معلمان مدرسه راهنمایی شهید آیت را باخبر کرد.
دقایقی بعد تیم اورژانس به محل حادثه اعزام شد اما کار از کار گذشته بود و پسر دانشآموز دیگر نفس نمیکشید.معلمان مدرسه آیت باور نمیکردند که شاگرد ممتاز اسیر سرنوشت مرگبار شده است. مادر آرش هنوز باور ندارد دیگر صدای تنها بچهاش را نخواهد شنید. مادر کیف مدرسه پسرش را در آغوش گرفته و اشک میریزد.
حمید که کلاس هفتم مدرسه شهید آیت و همکلاسی آرش است، درباره این حادثه دلخراش به خبرنگار شوک گفت: وقتی با آرش از مدرسه بیرون آمدیم، وی از همه همکلاسیها خداحافظی کرد، من و او به سمت خانه راه افتادیم. ریل قطاری از وسط شهرک کهک میگذرد، همین که به ریل نزدیک شدیم آرش چندین بار از روی ریل پرید، من که از این حرکت خیلی ترسیده بودم با فاصله از ریل کنار ایستادم.
در این هنگام بود که صدای سوت قطار آمد، آرش همچنان به بازی ادامه داد. به من میگفت تو خیلی ترسو هستی! فریاد زدم قطار نزدیک شد. وقتی میخواست کنار بیاید، دیگر دیر شده بود و در چشم برهم زدنی با قطار برخورد کرد و در دم جان سپرد.پدر یکی از همکلاسیهای آرش نیز در این باره به خبرنگار شوک گفت: شنیدهام که مسئولان آموزش و پرورش منطقه بارها به دهیار و شورای شهرک در خصوص آبگرفتگی پل زیرگذر که دانشآموزان و حتی مردم شهرک برای عبور از آن استفاده میکنند، تذکر دادهاند که پل مناسبسازی شود و حتی درخواست پل هوایی نیز کرده بودند چرا که مدرسه با ریل قطار 100 متر بیشتر فاصله ندارد و این خطر جدی است که هر روز دانش آموزان را تهدید میکند.
این مرد ادامه داد آرش دومین دانشآموزی استکه در این منطقه بر اثر برخورد با قطار جان خود را از دست داده است./ ایران
2013
۱۳۹۲/۱۱/۶ - ۰۹:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]