محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841972558
بررسی راهبردهای رؤسایجمهور آمریکا وحدت در استراتژی اختلاف در تاکتیک
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی راهبردهای رؤسایجمهور آمریکا
وحدت در استراتژی اختلاف در تاکتیک
بنیادهای سیاست خارجی آمریکا تقریباً ثابت هستند و مهم این نیست که چه فردی مسئولیت سیاست خارجی را در اختیار داشته باشد؛ چراکه چارچوبها و بنیادها عملاً تغییرناپذیرند.
بنیادهای سیاست خارجی آمریکا تقریباً ثابت هستند و مهم این نیست که چه فردی مسئولیت سیاست خارجی را در اختیار داشته باشد؛ چراکه چارچوبها و بنیادها عملاً تغییرناپذیرند. به واقع آمریکا در صحنهی جهانی اهدافی را دنبال میکند که تغییر فرد حاکم در کاخ سفید در حیات یافتن و پیادهسازی آنها بیتأثیر است. مذاکرات ایران و شش قدرت بینالمللی جهت رفع ابهامات ناشی از فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان، این روزها به صدر اخبار تحولات دنیا تبدیل شده است. در این فرآیند، بسیاری از تحلیلگران و رسانههای داخلی و بینالمللی، ضمن بررسی این مقوله، به احتمال زمینههای نزدیکی هر چه بیشتر جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در خلال این گفتوگوها پرداخته و تحلیلهایی مبتنی بر آیندهی روابط دو کشور و رفع یا تداوم خصومتهای فیمابین ارائه دادهاند. رهبری معظم انقلاب در بیانات اخیر خویش، ضمن تأکید بر اعتماد به مسئولین ارشد مذاکرهکنندهی کشورمان، نسبت به سیاستهای سردمداران کاخ سفید به دیدهی تردید نگریسته و بیان داشتهاند که علیرغم برخی تفاوتها در سیاستهای رؤسای جمهور آمریکا، مواضع کلیدی و بنیانی آنها در برابر خواستهها و اهداف جمهوری اسلامی یکسان بوده و تفاوتی میان آنها وجود ندارد.(1) در نوشتار حاضر برآنیم ضمن بررسی «ریشهها» و «ارکان بنیادین» سیاستهای کلان نظام حاکم بر آمریکا در عرصهی سیاست خارجی، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا تغییر رؤسای جمهور در کاخ سفید زمینهی دگرگونی اساسی در شیوهی برخورد با سایرین (در اینجا جمهوری اسلامی ایران) را مهیا خواهد نمود یا این تحولات صرفاً به شکلی کوتاهمدت و تاکتیکی خواهد بود؟ ارکان کلیدی سیاست خارجی در نظام حاکم بر آمریکا سیاست خارجی هر کشور برگرفته از اهداف و سیاستهای داخلی آن است. در دهههای اخیر، تبدیل آمریکا به یک قدرت اقتصادی و تعبیر «الگوهای قدرت در سیستم بینالملل»، این فرصت را برای آمریکا فراهم کرد که حضور در صحنهی جهانی را در راستای بهبود توانمندیهای داخلی و ایفای نقش تعیینکننده در حیات دادن به کیفیت مطلوب و مورد نظر تعاملات بینالمللی، مناسب و پرمنفعت بیابد. بدینگونه استراتژیهای قبلی آمریکا عوض شد و استراتژی بینالمللگرایی مبنای تعیین اهداف در صحنهی سیاست خارجی آن قرار گرفت. در متن حاضر، به بیان سیاستهای کلان ایالات متحده در عرصهی بینالملل خواهیم پرداخت. الف) نظامی متکی بر سرمایهداری برآورد فضای حاکم بر جامعهی آمریکا در طی دو قرن اخیر نشان میدهد که نخبگان آمریکایی در خصوص نوع ارکان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در این کشور، از اجماع نظر برخوردار هستند. این نخبگان سیستم اقتصادی سرمایهداری را الگوی مناسب اقتصادی برای حیات بخشیدن به توسعه، ترقی و رفاه محسوب میکنند. از این رو، مردم آمریکا به طور کلی فارغ از اینکه در چه سطح یا موقعیتی باشند، در حیطهی ذکرشده اتفاق نظر دارند. بنابراین هر فردی که به کاخ سفید راه یابد، در صحنهی جهانی خواهان اشاعهی نظام سرمایهداری خواهد بود. از نظر تئوریپردازان آمریکایی، انزواگرایی در هر شکل آن مذموم و نکوهیده است و آمریکا تنها از طریق به عهده گرفتن مسئولیت جهانی میتواند تسهیلگر اشاعهی آزادیها و ارزشهای آمریکایی از قبیل سرمایهداری گردد. آنها با اعتقاد به یک سیاست خارجی پویا، مداخلهگر و یکجانبهگرا، با هدف بسط قدرت و تضعیف رقبای احتمالی در سراسر جهان و تقویت متحدان منطقهای و برخورد نظامی با دشمنان، در صدد تشکیل امپراتوری آمریکایی هستند. امروزه اینکه ایالات متحده چگونه باید مبانی اقتصاد لیبرال را خارج از جهان غرب و در کشورهای جهان سوم پیاده کند، بسان یک دستور سیاسی محسوب میشود که از طریق کمکهای اقتصادی محقق شده و بستر لازم را جهت رشد دموکراسی مد نظر آمریکاییها در این کشورها مهیا میسازد. کمکهای اقتصادی ابزارهای مهمی هستند که از طریق آنها، حکومت آمریکا تلاش میکند یک حضور بیرونی قدرتمند را به تصویر بکشد. واضح است که نهادهای مالی بینالمللی مستقر در واشنگتن، از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، نقشی کلیدی در بسط و تداوم مشروعیت حضور نافذ آمریکا در کشورهای غیرغربی دارند؛ چرا که این نهادها از طریق شروطی که برای اعطای وام برای این کشورها میگذارند، در شکلبندی سیاستهای اقتصادی که دارای پیامدهای سیاسی نیز هستند، تأثیر میگذارند. به باور تئوریپردازان آمریکایی، مسلمانان «بنیادگرا» ارکان نظم موجود، یعنی مشروعیت لیبرالیسم، دموکراسی و سرمایهداری غربی را تهدید میکنند و به همین روی، جایگاه آمریکا، گریزی جز این برای رئیسجمهور به عنوان مسئول سیاست خارجی باقی نمیگذارد که به نبرد با مسلمانانی که بنیادگرا میخواند بپردازد. ب ) دموکراسی و حقوق بشر در زمینهی سیاسی، این اعتقاد همهگیر در جامعهی ایالات متحده (میان نخبگان و مردم) وجود دارد که مطلوبترین چارچوب سیاسی برای ادارهی جامعه، همانا دموکراسی است. از این رو، دولت ایالات متحدهی آمریکا، طی دهههای اخیر، همواره خود را به عنوان حامی و داعیهدار این بحث در صحنهی بینالمللی معرفی نموده و به اشکال گوناگونی موضوعات حقوق بشر و دموکراسی را جزء ارکان سیاست خارجی خود قرار داده است. از جمله اینکه وزارت امور خارجهی ایالات متحدهی آمریکا، براساس قانونی که در سال 1961 به تصویب کنگره رسیده است، همهساله گزارشی از وضعیت حقوق بشر در سراسر دنیا تنظیم و تقدیم کنگره مینماید. این در حالی است که نگاهی ولو گذرا به وضع حقوق بشر در ایالات متحدهی آمریکا، به خوبی نشاندهندهی آن است که مقولهی حقوق بشر و دموکراسی، اگرچه در داخل از اهمیت بسزایی برخوردار بوده، اما برای این کشور در عرصهی بینالمللی جنبهی کاربرد ابزاری دارد و در راستای پیشبرد برخی اهداف سیاست خارجی این کشور در جهت اعمال فشار بر دولتهایی که با آنها در صحنهی بینالمللی همراهی نمیکنند، استفاده میشود. به اعتقاد تئوریپردازان آمریکایی، جهانگرایی و تلاش برای نهادینه کردن ارزشهای دموکراتیک، یک فضیلت است. آنها این مسئله را وظیفهی اخلاقی و تعهد اجتماعی آمریکا میدانند که بایستی در سرتاسر جهان حضور گسترده و همهگیر داشته باشد. از این رو، تمامی رؤسای جمهور آمریکا، اعم از جمهوریخواه یا دموکرات، میبایست موظف به این وظیفهی اخلاقی و تعهد اجتماعی باشند. ج) ترویج لیبرالیسم در ارتباط با مقولهی حیات فرهنگی و اجتماعی در جامعهی آمریکا، این اجماع نظر وجود دارد که تنها در بستر لیبرالیسم است که حقوق و آزادیهای انسانی فرصت بروز مییابند. نخبگان این اجماع نظر را به شهروندان انتقال داده و عملاً در سطح جامعهی نخبگان و شهروندان، به یکپارچگی ارزشی و نگرشی دست یافتهاند. از منظر این نخبگان، جهان در هزارهی جدید، در آستانهی تحول عظیمی قرار گرفته و توان و استعداد این تحول در جهان کنونی، آیندهای متفاوت و بهتر را رقم خواهد زد. بر این اساس، نظریهپردازانی همچون فرانسیس فوکویاما، با طرح پایان تاریخ، پیروزی لیبرالدموکراسی، صلح فراگیر دموکراتیک و نقش سازمانهای فراملی و جهانی را بستر تحول نظام بینالملل میدانند.(2) جدا از برخی الزامات درونی که رئیسجمهور ایالات متحده را به سوی ترویج ارزشها و ساختارها در صحنهی جهانی سوق میدهد، الزامات بینالمللی مهم نیز نقش حیاتی در شکل دادن به سیاست خارجی آمریکا دارند. نقش ایالات متحده در جهان بازتاب خواست و نظر رئیسجمهور نیست، بلکه این نقش بازتاب جایگاه طراحیشده برای این کشور در سیستم بینالملل است. آمریکا نقش حیاتبخش و مدافع نظم لیبرال را در صحنهی بینالمللی برعهده دارد. نقشی که براساس این جایگاه تعریف شده است، این کشور را ملزم میسازد که اهداف خاص و مشخصی را در پهنهی گیتی دنبال کند. جایگاه ساختهوپرداختهشده برای آمریکا، رئیسجمهور را موظف میسازد که هر گروه، کشور یا ساختاری را که هدفش مبارزه با نظم حاکم و ارزشهای منسوب به این نظم است، هدف حملهی خود قرار دهد. از نظر تدوینگران استراتژی کلان ایالات متحده، چانهزنی با تروریسم بینالملل و کشورهای شرور ناکارآمد بوده و بازدارندگی بیمعنی است. پس بهترین شیوه، اقدام غافلگیرانه و پیشگیرانه است. در این راستا، آنها معتقدند بایستی اسلام را جایگزین خطر شوروی کنند و بر جهان اسلام و مرکز آن (خاورمیانه) تسلط داشته باشند و با کشورهای این منطقه (از جمله ایران) مقابلهی جدی نمایند. بعد از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بود که «نظم حاکم» را به چالش گرفت. آمریکا نیز طی حاکمیت نُه رئیسجمهور از دو حزب متفاوت، سیاست یکسان «سد نفوذ شوروی» را پی گرفت. با پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یکی از دو بنیان نظام دوقطبی، انگارههای سیاسی و دیدگاههای نظری متعددی در تلاش برای تبیین شرایط متحول و نظم نوین بینالمللی و ناظر بر فرآیند تغییرات جهانی سر برآوردند. ایالات متحدهی آمریکا پس از پایان جنگ سرد، به دلیل برتری قابل توجه اقتصادی و نظامی، از موقعیت جهانی ویژهای برخوردار گردید و برای معماری نظم جدید و رهبری بر جهان، تلاشهای زیادی انجام داده و هزینههای زیادی در سالهای اخیر متحمل شده است. به دنبال حادثهی 11 سپتامبر 2001، نه تنها سیاستمداران آمریکایی، بلکه نظریهپردازان «نظام تکقطبی» (که پیشتر در آرای فوکویاما و هانتینگتون طرح شده بود) نیز این واقعه را شاهدی بر مدعای خود مبنی بر اجتنابناپذیری برخورد میان تمدنها دانستند و در جهت تثبیت نظم نوین لیبرالیستی بر پایهی ارزشهای آمریکایی کوشیدند و به واقع مبارزه با تروریسم، جایگزین سیاست مقابله با نفوذ شوروی گردید؛ سیاستی که همچنان ادامه دارد. به باور تئوریپردازان آمریکایی، مسلمانان «بنیادگرا»، ارکان نظم موجود، یعنی مشروعیت لیبرالیسم، دموکراسی و سرمایهداری غربی را تهدید میکنند و به همین روی، جایگاه آمریکا، گریزی جز این برای رئیسجمهور به عنوان مسئول سیاست خارجی باقی نمیگذارد که به نبرد با مسلمانانی که بنیادگرا میخواند بپردازد. پس باراک اوباما هم به مانند رئیسجمهور پیشین این کشور، به لحاظ جایگاه آمریکا و نقش این کشور در صحنهی جهانی، در یک چارچوب مشخص و معین میبایستی عمل کند و این تأکید بر اولویت ساختار بر کارگزار دارد. د) هژمونی در جهان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، زمینه را برای تحقق خواستهی قلبی آمریکاییها جهت تحکم بر جهان و احیای نظام تکقطبی به رهبری ایالات متحدهی آمریکا مهیا ساخت؛ امری که با وقوع حملات 11 سپتامبر دست تئوریپردازان آمریکایی را برای اتخاذ راهبرد یکجانبهگرایی برای تثبیت جهانی به رهبری آمریکا محقق ساخت. سیاست خارجی ایالات متحده در دوران پس از جنگ سرد با تغییرات الگویی و رفتاری همراه بوده است. تغییرات الگویی ناشی از دگرگونی در ساختار نظام بینالملل است. در هر ساختار بینالمللی، شکل خاصی از تعامل بین بازیگران وجود دارد. در ساختار دوقطبی، آمریکا و اتحاد شوروی یکدیگر را در چارچوب موازنهی واقعگرایانه کنترل میکردند. این الگو، رفتارهای خاص خود را به وجود میآورد. از جمله رفتارهای الگویی این دوران میتوان به سیاستهایی از جمله سد نفوذ، بازدارندگی و موازنهی قدرت استراتژیک اشاره داشت. در دورهی پس از جنگ سرد، عاملی که میتواند به آمریکا کمک کند تا به عنوان تنها قطب جهان تلقی شود، این امتیاز انحصاری است که آمریکا اهداف و سیاستهای خود را به طور یکجانبه پیگیری میکند. اقدامات و تلاشهای آمریکا در نقش ابرقدرت برای پیشبرد منافع خود، باعث میشود تا نظم موجود جهانی براساس منافع آمریکا شکل بگیرد. اگرچه همزمان با تلاش آمریکا برای تثبیت موقعیت خود، روندهای ضدهژمونیک نیز در حال تشدید و تقویت هستند. از نظر تدوینگران استراتژی کلان ایالات متحده، این کشور سمبل خیر مطلق است و بایستی آن خیر در کل جهان سیطره یابد. بیشترین میزان صلح و ترویج خیر از طریق سیطره و رژیمهای ایجادشده توسط قدرت برتر حاصل میگردد. هرچند که ممکن است این سیطره کوتاه باشد (نظر افولگرایان)، باید بر این اساس، اخلاقی باشد که سیطره شکل بگیرد. وظیفهی اصلی رهبران، ایجاد شرایط مناسب برای شکل دادن به هژمونی آمریکاست.(3) از نظر این تئوریپردازان، چانهزنی با تروریسم بینالملل و کشورهای شرور ناکارآمد بوده و بازدارندگی بیمعنی است. پس بهترین شیوه، اقدام غافلگیرانه و پیشگیرانه است. در این راستا، آنها معتقدند بایستی اسلام را جایگزین خطر شوروی کنند و بر جهان اسلام و مرکز آن (خاورمیانه) تسلط داشته باشند و با کشورهای این منطقه (از جمله ایران) مقابلهی جدی نمایند.(4) نتیجهگیری امروزه سیاست خارجى دولتها، استمرار سیاست داخلى آنهاست و واحدهاى سیاسى مستقل، بسیارى از اهداف ملى خود را در خارج از مرزهاى داخلىشان پىجویى میکنند. در فرآیند تعقیب، پیگیرى و دستیابى به این اهداف، عوامل مختلفى دخالت دارند. یکى از مهمترین این عوامل، ابزارها و تکنیکهایى است که در اجراى سیاست خارجى از سوى کشورها مورد استفاده قرار مىگیرد. دولت ایالات متحدهی آمریکا بعد از جنگ جهانى دوم، به طور فعال در صحنهی روابط بینالمللى ظاهر گردید و با ابزارهاى چهارگانهی دیپلماسى، تبلیغاتى، اقتصادى، نظامى و نیز تکنیکها و شیوههاى استفاده از این ابزارها، به اجراى سیاست خارجى خود پرداخت. اما آنچه در این رابطه حائز اهمیت است اینکه علیرغم بهرهمندی سردمداران کاخ سفید از ابزارهای متعدد جهت نیل به خواستههای خویش، آنچه همواره ثابت و لایتغیر مانده استراتژی کلان این کشور است که در موارد بالا بدانها اشاره شد. متأسفانه شماری از نخبگان و تحلیلگران داخلی و بینالمللی در رابطه با سیاست خارجی ایالات متحده، طی دهههای اخیر و به ویژه پس از وقوع انقلاب اسلامی، به گمانهزنی و قضاوت نشسته و بدون احاطه به برخی بنیانهای کلیدی سیاستهای نظام حاکم بر آمریکا، غالباً به ارزیابیهای غیرواقعی و استدلالهای بدون پایه متوسل شدهاند. این ضعف ادراکی در رابطه با بنیانهای سیاست خارجی و چرایی شکلگیری آن و چگونگی پیادهسازی آن، سبب گشت که بسیاری در رابطه با صعود باراک اوباما به کاخ سفید و تغییر افراد و احزاب در ساختار قدرت، به نادرستی صحبت از «تغییر» در سیاست خارجی آمریکا بنمایند. آنچه توجه نشد این واقعیت بود که وقتی صحبت از تغییر شد، منظور تغییر در توجیهات، استدلالها، روشها و اولویتها بود. باید به این نکته توجه شود که بنیادهای سیاست خارجی تقریباً ثابت هستند و مهم این نیست که چه فردی مسئولیت سیاست خارجی را در اختیار داشته باشد؛ چراکه چارچوبها و بنیادها عملاً تغییرناپذیرند. به واقع آمریکا در صحنهی جهانی اهدافی را دنبال میکند که تغییر فرد حاکم در کاخ سفید در حیات یافتن و پیادهسازی آنها بیتأثیر است. باراک اوباما تصویر کلانی را که جرج دبلیو بوش در برابر داشت، در فراسوی خود مییابد، ولی میبایستی در چارچوب آن به سیاستگذاری بپردازد. تفاوت باراک اوباما با تصمیمگیرندهی قبل از او، تنها در زمینهی میزانها و شکلها خواهد بود و ماهیتها همچنان تغییرناپذیر خواهند ماند. با توجه به موارد ذکرشده، آنچه در پایان گفتنی است آنکه جهت پاسخ به پرسش ابتدایی این نوشتار، بایستی بیان داشت که با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی و استواری آن بر ارکانی چون استکبارستیزی، حمایت از مظلومین و نهضتهای آزادیبخش، تلاش برای دگرگونی ساختار موجود در روابط بینالملل، مبارزه با اندیشههای مادی و غربی و میل به ترویج اندیشههای اسلامی و ماورایی و همچنین عدم تغییر بنیادین در مواضع آمریکاییها و صرفاً دگرگونی در شیوههای اعمال سیاستهایشان، امکان بهبود و ترمیم روابط میان نظام حاکم بر جمهوری اسلامی و ایالات متحده وجود نخواهد داشت؛ چرا که دو طرف ماهیتاً در تضاد با یکدیگر قرار دارند و هر یک در پی حذف دیگری گام برمیدارند. از این رو، میتوان نتیجه گرفت که با روی کار آمدن اوباما در آمریکا، اگرچه شاهد برخی تغییرات تاکتیکی هستیم، اما به دلیل قرار گرفتن وی در مسیر ویژهی از پیش تعیینشده، فرقی بنیادینی میان وی و سایر رؤسای جمهور آمریکا وجود ندارد. منابع: 1 . بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان، 29 آبان 92. 2. بیلیس، جان و استیو اسمیت (1381)، جهانی شدن سیاست: روابط بینالملل در عصر نوین، ترجمهی ابوالقاسم راهچمنی و دیگران، تهران، مؤسسهی فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر. 3. کىجى هالستى، مبانى تحلیل سیاست بینالملل، ترجمهی بهرام مستقیمى و مسعود طارم سرى، تهران، دفتر مطالعات سیاسى و بینالملل وزارت امور خارجه، 1373، ص 283. 4. رضا جلالی، تئوری عملیاتی ایالات متحده در جهان تکقطبی، پایگاه تخصصی سیاست بینالملل. ابوالفضل ولایتی؛ کارشناس مسائل بینالملل منبع: برهان
92/11/06 - 06:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
صفحات پیشنهادی
هفته وحدت؛ حریفی قدر در مقابل استراتژی اختلاف بیانداز، حکومت کن غرب
یادداشت محمدحسن قدیری ابیانه هفته وحدت حریفی قدر در مقابل استراتژی اختلاف بیانداز حکومت کن غرب ترویج جوکهای توهینآمیز نسبت به قومیتها نبخشی از سیاست اختلاف بیانداز حکومت کن است امام خمینی ره رهبر کبیر انقلاب اسلامی که بر این توطئه اشراف داشتند بحث وحدت بین شیعه ووحدت برای نظام اسلامی یک استراتژی است نه تاکتیک/ جریان های تکفیری نسبتی با اسلام ندارند
معاون اول قوه قضاییه وحدت برای نظام اسلامی یک استراتژی است نه تاکتیک جریان های تکفیری نسبتی با اسلام ندارند خبرگزاری رسا ـ معاون اول دستگاه قضا با تاکید بر این که امروز بیش از هر زمان دیگری امت اسلام نیازمند یکدلی و وحدت است گفت وحدت شیعه و سنی نه به عنوان یک تاکتیک بلکه به عپنتاگون نقض قانون تحريم ايران توسط يك شركت آمريكايي را بررسي ميكند
پنتاگون نقض قانون تحريم ايران توسط يك شركت آمريكايي را بررسي ميكند پنتاگون در حال بررسي اتهام يك شركت آمريكايي در نقض قانون تحريم آمريكا از طريق انتقال محمولههاي خود از خاك ايران به افغانستان است به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روزنامه والاستريتژورنال وزارت دفاع آمريكاآمریکا سیاست گذار و برنامه ریز اختلافات در بین مسلمانان و حمایت کننده گروه های تکفیری است
استانها شرق سیستان و بلوچستان امام جمعه زاهدان آمریکا سیاست گذار و برنامه ریز اختلافات در بین مسلمانان و حمایت کننده گروه های تکفیری است زاهدان-خبرگزاری مهر امام جمعه زاهدان گفت استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا سیاست گذاری و برنامه ریزی به منظور ایجاد اختلاف در بین مسلماناناختلاف آمريكا-اسراييل با تدبیر ظریف جنگ ندیده!
اختلاف آمريكا-اسراييل با تدبیر ظریف جنگ ندیده از منظر اين دوستان استقلال و شفافيت اقتصادي و پروندههايي چون بزرگترين اختلاس در تاريخ ايران حيف و ميلهاي بيمه ميلياردهاي 40-30 ساله ماجراي تامين اجتماعي و بهتر است به بايگاني سپرده شوند تا به گزارش جام نیوز رئادامه اختلاف میان سناتورهای آمریکا بر سر تحریم های جدید ایران
ادامه اختلاف میان سناتورهای آمریکا بر سر تحریم های جدید ایران یک روزنامه صهیونیستی ضمن ادعای افزایش شمار سناتورهایی که از اعمال تحریم های جدید علیه ایران حمایت می کنند از ادامه اختلاف اعضای کنگره در این رابطه گزارش داد آفتاب جروزالیم پست از دو برابر شدن تعداد سناتورهایی که ازاختلافات تركيه و آمريكا عميق شده است
اختلافات تركيه و آمريكا عميق شده است به گزارش خبرآنلاين تيم آرانگو خبرنگار نيويورك تايمز كه پيشتر نيز در گزارشي ادعاي تركيه را توهم توطئه قلمداد كرده بود به تشريح اختلافات پديد آمده ميان آنكارا و واشنگتن پرداخته و مدعي شده است موضوع هالك بانك اخرين نوع از اين اختلافات بوده است ببررسی و تحلیل اختلافات تفسیری فریقین پیرامون وراثت انبیا در قرآن
بررسی و تحلیل اختلافات تفسیری فریقین پیرامون وراثت انبیا در قرآنگروهی میراث را اعم از امور مادی و معنوی میدانند این دیدگاه از آن اکثریت شیعه و برخی اهلسنت میباشد اما دیدگاهی که معتقد باشد که این میراث فقط بر امور مادی مال تعلق میگیرد وجود ندارد چکیده آیات مختلفی از جملهبررسی عوامل و موانع وحدت در سیرالئون
بررسی عوامل و موانع وحدت در سیرالئون خبرگزاری رسا ـ عوامل و موانع وحدت اسلامی به مناسبت میلاد حضرت محمد ص و ولادت امام جعفر صادق ع در سیرالئون مورد بررسی قرار گرفت به گزارش خبرگزاری رسا به مناسبت میلاد حضرت محمد ص و ولادت امام جعفر صادق ع در اولین روز هفته وحدت در نشسهيئت پارلماني انگليس، ايران را شريكي قابل اعتماد در نظام استراتژيك ميداند/ آمريكا مسبب عدم حضور ايران در ژنو
هيئت پارلماني انگليس ايران را شريكي قابل اعتماد در نظام استراتژيك ميداند آمريكا مسبب عدم حضور ايران در ژنو 2 يك كارشناس سياست خارجي با تاكيد بر اينكه هيئت پارلماني انگليس ايران را شريك قابل اعتماد در نظام استراتژيك ميداند گفت ممكن است در پارهاي از مواقع به صورت تاكتيكي وفرقهسازی استراتژی آمریکا برای جهان اسلام است
امام جمعه موقت بجنورد فرقهسازی استراتژی آمریکا برای جهان اسلام است خبرگزاری رسا ـ امام جمعه موقت بجنورد با بیان این که آمریکا بزرگترین عامل ایجاد اختلاف و تفرقه در دنیای اسلام است گفت استراتژی آمریکا در کشورهای اسلامی ایجاد تفرقه و فرقه سازی است به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسامناظره بررسي رابطه ايران و آمريكا پنجشنبه برگزار ميشود
مناظره بررسي رابطه ايران و آمريكا پنجشنبه برگزار ميشود مناظره بررسي رابطه ايران و آمريكا با حضور غلامي و صادق زيباكلام در روز پنجشنبه 5 ديماه در سازمان بسيج دانشجويي برگزار ميشود به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاري فارس به نقل از سايت سازمان بسيج دانشجويي سيدرحيم حسنپور مسئول بشیعهستیزی و سنیستیزی، لبههای قیچی اسلام آمریکایی/ چگونه ایدۀ وحدت جهانی، میتواند مسلمانان کشورهای دنیا را
گزارش ویژه وحدت از منظر بینالملل شیعهستیزی و سنیستیزی لبههای قیچی اسلام آمریکایی چگونه ایدۀ وحدت جهانی میتواند مسلمانان کشورهای دنیا را زیر یک چتر جمع کند هر ساله در کنفرانسهای وحدتمحور میان مسلمانان ابداعات و ابتکارات جدیدی برای برونرفت از مشکلات منطقه و بح-
گوناگون
پربازدیدترینها