واضح آرشیو وب فارسی:الف: چرا، آقاي روحاني به ادبيات احمدي نژادي روي مي آورد؟
بخش تعاملی الف - سيد ابراهيم كراماتي
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۵۰
پس از شروع اولين دقايق نخستين سفر استاني آقاي روحاني به استان خوزستان خرده گيري ها و اعتراض و انتقادات آغاز گرديد. عمده ايرادات بر دو محور بود؛ نخست برنتابيدن پيشواز از رييس دولت به دليل شباهت آن به استقبال هايي كه از آقاي احمدي نژاد مي شد و آنها مورد اعتراض گردانندگان فعلي چرخ هاي اجرايي كشور بود و دوم اينكه آقاي روحاني در سخنراني خود به گونه اي سخن گفتند كه اگر شنونده بي خبر از نام و نشان سخنران بود =؛ نام آقاي احمدي نژاد در ذهنش تداعي مي شد.در مورد ايراد نخست بايد در اين دقت شود كه اگر دولت و كارگزاران استاني آن دستوري براي استقبال نداده باشند و مدرسه و اداره اي تعطيل نكرده باشند و ترتيب توزيع كيك و شكلاتي در مسير نداده باشند و مردم را بصورت پنهان و آشكار به ميدان استقبال و شركت در مسابقه ماراتن دويدن پشت مركب رهوار رييس دولت دعوت نكرده باشند و كوتاه اينكه خواست شركت كنندگان بوده باشد و خود برگزيده باشند؛ از اين حيث بر دولت ايرادي وارد نيست و بايد كه فرهنگ عمومي خود را بازبيني نماييم و از خود بپرسيم كه مردم ما چرا سر از پاي نشناخته دنبال ماشين سران دولتي و حكومتي مي دوند؟ آيا براي درمان دردي آمده اند؟ اگر چنين است چرا بايد آن دردها باشد كه چنين واكنش هاي دردناكي در پي داشته باشد؟ اگر جمعي از شهروندان با رضا و رغبت و از روي احترام به برزگان خويش چنين اقدامي مي كنند؛ بايد كه به باور ايشان احترام گذاشت و احدي حق توهين به ايشان ندارد و هركس مي تواند هر عمل مباحي كه اضراري براي غير ندارد انجام دهد. اما در مورد اعتراض و ايراد دوم كه اعتراض به ادبيات آقاي روحاني است؛ بايد به چرايي اين اشتراك گفتاري توجه شود؛ بر همگان آشكار است كه آقاي روحاني هرچه كه از حضورش در گردونه رقابت گذشت و تبليغات گرمتر و گرمتر شد؛ به نحو آشكاري سعي بر اين داشت كه ميان خود و آقاي احمدي نژاد فاصله قابل توجهي ايجاد كند و چنين وانمود كند كه نه تنها با او تعاملي نداشته بلكه با وي و جريان حاميش تقابل و تضاد و تعارض داشته است و به اين نيز بسنده نكردند كه مرز خود را با رييس سابق دولت و حاميانش روشن كنند؛ كه به نحو روشني چراغ سبز خود را به گروه حاشيه نشين بي رغبت به انتخابات هم نشان دادند و با چند حركت محسوس براي دلبري از جمعيت قابل توجه و خاموش و نگران و ناراحت و دلگير از وضعيت موجود، به ايشان اين پيام آشكار دادند؛ كه در پي تغيير است و كليدي با خود داشت و بر دست بلند مي كرد و با آن وعده هايي به دوستداران خود مي داد و سطح توقع ايشان را به گونه اي افزايش داد كه از فرداي برگزيده شدن كه تا رسيدن به پاستور حدود ۲ ماه فاصله بود؛ حاميان روحاني انتظار معجزه از وي داشتند و با استقرار وي و دولتش در پاستور چك مطالبات گوناگون هواداران متكثر آقاي روحاني حال شد و ايشان ماندند و يك عالمه توقعات همه جانبه كه با قرار گرفتن در كنار وضعيت بغرنج ايران در صحنه بين المللي و ضعف هاي ديپلماسي كه به سرعت بايد بر طرف مي شد؛ فشار طاقت فرسايي بر رييس دولت وارد كردند.تا اينجا به اين نتيجه مي رسيم كه براي آقاي روحاني هرگز خوشايند نيست كه گام به راهي بگذارند كه آقاي احمدي نژاد از آن گذشته باشند و هم زمان اين واقعيت هم انكار ناپذير است كه آقاي روحاني در سخنراني سفر خوزستان در جاهايي به اشتراك گفتاري با آقاي احمدي نژاد رسيدند و حال پرسش اين است كه چرا روحاني ناچار به پناه بردن به ادبيات احمدي نژاد است؟بنظر مي رسد كه ريشه اين اجبار و الزام در عدم توازن ميان وعده هاي انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري و اختيارات قانوني اين مقام است.اصول ۱۱۳ تا ۱۵۵ قانون اساسي از اصول مرتبط با وظايف و اختيارات رييس جمهور است؛ با مرور اين اصول مي بينيم كه رييس جمهور داراي اختيارات معدود و محدود و بعضا كاملا تشريفاتي مي باشد و براي طولاني نشدن كلام از بيان اصول خودداري مي گردد و صرفا به بيان چند وعده ناسازگار با اختيار كه از سوي آقاي روحاني بيان شده است؛ بسنده مي گردد.رييس جمهور اختيار تام و تمام در خصوص تعيين حدود ديپلماسي و روابط بين الملل ندارد؛ پس نمي تواند در خصوص روابط ديپلماتيك ايران با ديگر كشورها مستقلا وعده اي بدهد كه مستقلا توان ايفاي تعهد داشته باشد.دولت موظف به تقديم لايحه بودجه به مجلس است و موظف به اجراي بودجه مصوب مجلس مي باشد؛ پس رييس جمهور و دولت در عرصه تصميمات اقتصادي اعم از حوزه اقتصاد خرد و كلان نمي توانند مستقلا وعده اي به مردم بدهند كه در عمل هم توانايي اجراي آن داشته باشند.با توجه به استقلال قوا، رييس جمهور حق ورود به مسائل قضايي ندارد؛ پس نمي تواند در خصوص آزادي زندانيان سياسي و غير سياسي و رفع حصر محصورين وعده اي بدهد كه قادر به انجامش باشد.رييس جمهور نمي تواند وعده اي مبني بر تصويب قانوني بدهد؛ زيرا دخالت در قوه مقننه تلقي مي گردد؛ پس نمي تواند وعده تصويب قانون حقوق شهروندي و نيز تعيين تكليف و تعريف جرم سياسي و تشكيل هيات منصفه بدهد.از اين دست نمونه ها بسيار است و در كل به اين دستاورد مي رسيم كه نامزدهاي رياست جمهوري از روي احساس و متاثر از جو شورانگيز انتخابات حرف هايي مي زنند و وعده هايي مي دهند كه در فرداي كاميابي، چاره اي ندارند؛ مگر اينكه شاهد ناكامي هواداران خود باشند و بر همين پايه است كه بعضا با سراسيمه گي زير توپ مي زنند و تقصير را به زمين اين و آن شوت مي كنند!به اميد روزي كه هركس كه در اين كشور به مردم خوب و نجيب ايران وعده اي مي دهد؛ چه «حقوقدان» باشد و چه «سرهنگ» به اين نكته ظريف بينديشد كه آيا قانونا اختيار انجام چنين تعهدي دارند و ساز و كار قانوني براي عمل به وعده اش در اختيارش مي باشد؟«والسلام خير الختام»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]