واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (44)
اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
روزنامه هفت صبح: هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
1- خداییش خیلی حرص درآره وقتی سرِ غذا، یکی دقیقا اون چیزیو برمی داره که تو کلی توی ذهنت واسش نقشه کشیده بودی.
2- به نظر من درستش این بود که دماغ بالای چشم باشه که آدم بتونه چشمشو زیر پتو نگه داره ولی دماغشو بیرون پتو!
3- خوبه آدم دوستایی داشته باشه که توی بهار که زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی میاین بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟ در جوابت فقط بگن نیم ساعت دیگه کجا باشیم
توی تابستون که زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی میاین بریم خیابون قدم بزنیم؟ در جوابت فقط بگن ناهار همون جای همیشگی
توی پاییز زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی میاین صدای ناله برگارو دربیاریم خش خش صدا بدن؟ در جوابت فقط بگن دوربینتم بیار
توی زمستون زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی چنارا منتظرن با یه عالمه برف، بعد با تردید بپرسی میاین که؟ در جوابت بدون مکث بگن یه جفت دستکش بیاریم فقط. سرش مسابقه بدیم سر اینکه کی کمتر گوله برف خورده توی کله اش.
4- از فردای بازی با آرژانتین که همه کادر فنی و بازیکنا می گن: ما خیلی بهتر از آرژانتین بودیم حتی می تونستیم با اختلاف ببریم، روی بی تجربگی 8- صفر باختیم!
5- مورد داشتیم که دختره داشته رانندگی می کرده یادش رفته دنده چنده، وایساده دوباره از یک شروع کرده
6- یکی از بزرگترین افتخاراتم توی دوران دبیرستان این بود که هر دبیری به محض ورودش به کلاس، به من اشاره می کرد و می گفت: تو گمشو برو بیرون!
7- یارو پدرش تو بستر مرگ بوده می گه بیا بشین کنارم کارت دارم، بعد یه چوب می ده دست پسرش.
پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه و درجا می میره.
مامانش می گه: خاک تو سرت این نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!
8- ببین رفیق ...
وقتی تو چیبت پول نباشه قصابی سر کوچه تونم بهت دل نمیده، دیگه چه برسه به عشقت!
9- پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد می گه می خوای دفاع کنی؟
پَـــَ نه پَـــَ می خوام حمله کنم!
10- خاص بودن یکی از مواردی هست که هر هموطن فکر می کنه شاملش می شه!
11- همسایمون اسمش طلاست، توی نفره فروشی کار می کنه، برنزه هم کرده، فکر کنم آخر با مِسی ازدواج کنه، بچه شم شکل استیلی می شه!
12- کودک درونم پورشه می خواد، خدا هیچ مردی رو شرمنده کودک درونش نکنه ایشالا!
13- یه رفیق داشتم اسم باباش سام بود! نه خدایی سام اسم باباست آخه؟
14- یکی اشتباهی زنگ زد خونمون گفت علی اونجاست؟ گفتم نه نیست! گفت پس اگه اومد بگو زود بیاد خونه! علی اگه این پست رو می بینی برو خونه دیگه! نگرانتن
15- این نسلی که من می بینم بعدا به همسراشونم می گن: بیا ز نو شوهر معمولی باشیم.
16- سه تا دروغ هست که تو زندگی زیاد می شنوی: عاشقتم، تا آخر عمر باهات می مونم، دیفرانسیل و انتگرال یه روزی به دردتون می خوره!
17- از این آقایونی که قدشون کوتاهه خواهش می کنم باشگاه بدنسازی نرن. شبیه توپ چهل تیکه می شن به خدا!
18- پلیس اومده بود تو خیابون و به ماشین هایی که خلاف پارک کرده بودند توی بلندگو با لحن تند تذکر می داد:
پیکان ... پیکان ... پیکان ... حیف گواهینامه که به تو دادن
پراید ... پراید ... راننده پراید ... زودتر حرکت کن
کدوم آموزشگاه گواهینامه گرفتی؟
راننده مینی بوس اینجا جای پارک کردنه؟
و ... تا اینکه رسید به یه مرسدس
تن صدا را پایین آورد و با لحن خیلی مهربون گفت: مرسدس، تو دیگه چرا عزیزم؟!
19- پیژامه پوشِ چاقِ درونم هوسِ قلیون و کباب کرده! الانم قهر کرده پایینِ تخت، بالشِ قلقلی گذاشته زیرِ سرش و رو به دیوار خوابیده
20- از الان متنفرم از اون گزارشگری که بخواد بعد از بازی ایران – آرژانتین بگه... درسته که باختیم ولی هیچی از ارزش های تیم ما کم نشده!
21- یه دونه بوگیر پرتقالی گرفتم، وقتی میرم دستشویی حس می کنم وسط باغات مرکبات شمالم!
22- غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت!
23- مورد داشتیم زنه واسه بچه پنج ماهش اکانت فیس بوک باز کرده، از زبون بچه از خودش تشکر کرده، بعد با اکانت خودش جواب بچش رو داده و قربون صدقش رفته.
24- دقت کردین همه آدما صبح زود با اخم می رن دستشویی؟ خب اخم نداره، دوست نداری نرو!
25- طرف عکس گوجه فرنگی گذاشته واسه پروفایلش، بعد پی ام داده: سلام شناختی؟!
26- رفتم تو آشپزخونه یه بسته بیسکویت دیدم اومدم باز کنم بخورم دیدم قیمتب رای مصرف کننده زده: 75000 ریال! بیسکویت رو بوسیدم گذاشتم رو کابینت اومدم بیرون. اتفاقه دیگه دیدی بابام واسه هفت هزار و پونصد تومن زد منو کشت! آخه سابقه این ضرب و شتم ها تو خونه ما زیاده ...
بچه بودم به جرم خوردن یه لیوان آبمیوه بیشتر جوری پس گردنی خوردم که الان وقتی می رم آرایشگاه یارو می گه داداش سرت چقدر بدفرمه!
27- سالاد الویه از افتادگی و خاکی بودنشه که خودشو جزو سالادا حساب می کنه وگرنه حتی می تونه با قورمه سبزی هم رقابت مسالمت آمیز داشته باشه.
28- دیووونه کننده تر از مهمونی که شب خونه آدم می مونه، مهمونیه که شب می مونه و صبح زود پا میشه و جاشو جمع می کنه می ذاره یه گوشه عین خِنگا زل می زنه به در و دیوار تا بقیه بیدار شن!
29- یه مقاله خوندم توش نوشته بود:
بعد از هر 20 دقیقه کار با کامپیوتر، 20 ثانیه به یه جای دور نگاه کن! از همین جا خدمت صاب مقاله سلام عرض می کنم و میگم: آخه عزیز من!
من اگه می دونستم 20 دقیقه دیگه کِی می شه، که چهار بار چاییم سرد نمی شد!
30- اونی که دمپایی دستشویی رو خیس می کنه رو می تونم ببخشم ولی ... اونی که می ره حموم و موقع بیرون اومدن شیرو روی حالت دوش می ذاره رو عمرا!
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]