واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:
جلد اول کتاب چشمانداز دانش سیاسی در ایران به چاپ رسید خبرگزاری رسا ـ جلد اول کتاب چشمانداز دانش سیاسی در ایران به همت رضا عیسینیا از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دانش سیاسی کنونی ایران با وجود تلاشهای وافر جهت بهبود زندگی سیاسی فاصله بسیاری با وضعیت آرمانی خویش دارد. جلد اول کتاب چشمانداز دانش سیاسی در ایران شامل این مقالات است: «مطالعات فقهی امنیت/ نجف لکزایی»«تقارن و احتکاک سنتهای سیاسی سهگانه: مبنای نگاه بومی در تاریخنگاری دانش سیاسی ایران زمین/ سید محسن آل سیدغفور»«مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی در غرب/ محسن رضوانی» «سنتگرایی معاصر اسلامی و نقش آن در بازتولید دانش سیاسی/ علیرضا صدرا»«مقدمهای بر نظریهپردازی بومی و اسلامی در دانش سیاسی/ محمدعلی سوادی»«بررسی شیوههای کنونی پژوهش در اندیشه سیاسی در ایران معاصر و راهکارهایی برای مطالعات آینده/ امین پرتو»«مقایسه فلسفه سیاسی و فقه سیاسی/ مرتضی یوسفیراد»«سرشت و ماهیت اندیشه سیاسی: اشتباهها و سوءبرداشتها/ امین پرتو»«بررسی موانع پژوهش سیاسی کاربردی و مؤثر در نظام جمهوری اسلامی ایران/ محمد عابدی اردکانی»«دانش سیاسی در ایران: ابهام و ناکارآمدی/ مجتبی عطارزاده ـ محسن میرزازاده»«ماهیت غربگرایانه دیسپلین روابط بینالملل؛ به سوی روابط بینالملل ایرانی/ حسین کریمیفرد»«دانش سیاسی حوزوی سرشت و مختصات آن/ عبدالوهاب فراتی» «بازنگری درسهای تاریخ پایه در دوره کارشناسی علوم سیاسی/ محسن خلیلی» پرسشهای مهمی چون: «وضعیت متوقع دانش سیاسی در ایران چیست و چگونه میتوان از وضعیت کنونی آن راهی به سوی آینده ترسیم کرد» توسط برخی از سیاستپژوهان این رشته در این کتاب جواب داده شده است. مؤلف در مقاله اول، ضمن برشمردن سنتهای پژوهشی و مطالعات اندیشمندان مسلمان میکوشد سنت مطالعات فقهی در علوم اسلامی را بیشتر بکاود. مراد او از سنتهای مطالعاتی، همان پژوهشهای فلسفی، اخلاقی، تفسیری، تاریخی، سیاستنامهای، عرفانی، ادبی، حدیثی و فقهی درباره امنیت است که در دانشهای اسلامی بدان توجه شده است. سنت فقهی نیز شاخهای از مطالعات امنیتی است که فقیهان آن را پایهریزی و شکوفا کردهاند. مهمترین پرسش نویسنده در مقاله دوم آن است که آیا میتوان تاریخ ایران و به دنبال آن تاریخ اندیشه سیاسی را بازنویسی کرد؟ در پاسخ به این پرسش، برخی به امتناع و برخی دیگر به امکان این مسئله اعتقاد دارند. در مقاله سوم رضوانی میکوشد ضمن بررسی تاریخ مطالعه فلسفه سیاسی اسلام در غرب، آنها را نیز صورتبندی کند. گاهی میتوان این مطالعات را بر اساس مباحث و مسائل اساسی مورد بحث صورتبندی کرد. در این صورت، مباحثی مانند آثار فلسفه سیاسی اسلامی، مطالعه مفاهیم فلسفه سیاسی اسلامی، مطالعه مسائل فلسفه سیاسی اسلامی، تاریخ فلسفه سیاسی اسلامی و مطالعه تطبیقی فلسفه سیاسی اسلامی میتواند بررسی شود. گاهی می توان مطالعه مذکور را براساس انگیزه دانشمندان غربی صورتبندی کرد. در مقاله چهارم از نظر علیرضا صدرا، سنتگرایی اسلامی نزدیکترین تفکر در غرب است که میکوشد از منظری متعالی به همه دانشها از جمله معرفت سیاسی بنگرد. این نحله فکری ماهیتی غیرسیاسی دارد اما واجد ظرفیتهای بسیاری است که میتوان از آنها جهت بازتولید دانش سیاسی اسلامی استفاده کرد. محمدعلی سوادی در مقاله پنجم تلاش میکند مؤلفهها و ویژگیهای اساسی نظریه سیاسی جامع در اندیشه سیاسی اسلام را بررسی کند. از نظر مؤلف هر نظریهای که در پارادایم اندیشه دینی تولید میشود، مبتنی بر فرانظریهها و پیشفرضهای برآمده از مبانی اندیشه توحیدی است. نویسنده در مقاله ششم تلاش کرده است از منظری روششناسانه به نقد و بررسی آثاری بپردازد که اندیشه سیاسی ایران معاصر را مطالعه کردهاند و معمولا محققان این حوزه از دانش سیاسی، روشهای متفاوتی بر اساس مقاصد خود از پژوهش، به کار میبرند و متن مربوط به اندیشه سیاسی را به شیوههای مختلفی مورد خوانش قرار میدهند، البته به شرط اینکه به موضوع مورد توجه خود محدود بمانند و از آن تعدی نکنند. در مقاله هفتم مؤلف با اذعان بر این نکته که تمدن اسلامی نیازمند دو دانش فلسفه سیاسی و فقه سیاسی در ترسیم بنیانهای معقول خود و نیز تعیین جزئیات زندگی است میکوشد تمایزات این دو نوع دانش را از هم بازشناسی کند. از نظر او گرچه هر دو در منشأ تولید و مبانی اشتراکاتی دارند، در موضوع، هدف، روش و مسائل از هم متمایز میشوند. نگارنده در مقاله هشتم میکوشد مرزبندی دقیقی میان اندیشه سیاسی و شبه اندیشه سیاسی برقرار کند. مراد او از اندیشه سیاسی واقعی همان معنی مصطلح است که در ادبیات دانش سیاسی به کار می رود و آن را از سهگونه سیاستپردازی، یعنی ایدئولوژی سیاسی و خیالپردازی و چهرههایی که در عرصه رسانهای به سیاست میپردازند، متمایز میسازد. امین پرتو در مقاله دهم ضمن تأکید بر وضعیت نامطلوب علوم سیاسی در ایران میکوشد علل آن را بازکاوی کند. علوم سیاسی از نظر وی شامل معرفتهای متعددی است که وظیفهاش نقد تحلیلی زندگی سیاسی است و عالم سیاسی باید به مثابه ناظری بیرونی، تمام حرکات در حوزه عمومی را بیغرضانه تحلیل کند. در مقاله یازدهم، از نظر مؤلف، نظریههای روابط بینالملل، غربگرا و غربمحورند و در مورد کشورهای غیرغربی، مثل کشورهای جهان اسلام صادق نیستند. بسیاری از گزارههای علمی این رشته در مورد دولتهای اسلامی، به ویژه ایران جوابگوی حل مسائل و معضلات نیستند. همین امر سبب میشود درباره تکثرگرایی در روابط بینالملل اندیشید و از وحدت نظریههای پیشین فاصله گرفت. نویسنده مقاله دوازدهم، ضمن تمایز نهادن میان دو سنخ دانش سیاسی در فضای علمی حوزههای علمیه میکوشد سرشت دانش سیاسی حوزوی را تحلیل کند. از نظر او دانش سیاسی در حوزههای علمیه به دو دسته تقسیم میشوند: دانش سیاسی حوزوی و دانش سیاسی حوزهای. حسن خلیلی با تأکید بر این مفروضه که تاریخ ایران زمین پیوسته است و نمیتوان با گسستگی به آن نگریست قصد دارد درسهای همپیوند با مسائل ایران و تاریخ روزگاران گذشته ایران را در دوره کارشناسی را در مقاله سیزدهم بازبینی کند. گفتنی است، جلد اول کتاب چشمانداز دانش سیاسی در ایران به همت رضا عیسینیا از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در 448 صفحه، شمارگان 1400 نسخه و با قیمت 23000 تومان به چاپ رسیده است./992/پ202/ق
۱۳۹۲/۱۰/۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]