واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
دو مرتبه قصاص تاوان قتل زن و شوهر همسايه مردي كه با انگيزه سرقت جواهرات وارد خانه همسايهشان شده و زن و شوهر همسايه را كشته بود با قطعي شدن حكم دو مرتبه قصاصش در يك قدمي چوبهدار قرار گرفت. به گزارش اعتماد، روز 24 مهرماه سال 90...
مردي كه با انگيزه سرقت جواهرات وارد خانه همسايهشان شده و زن و شوهر همسايه را كشته بود با قطعي شدن حكم دو مرتبه قصاصش در يك قدمي چوبهدار قرار گرفت. به گزارش اعتماد، روز 24 مهرماه سال 90 به پليس آگاهي رباطكريم خبر رسيد زن و شوهري جوان در خانهشان به قتل رسيدهاند. زماني كه افسران آگاهي به محل وقوع جنايت رسيدند ساعتي از اين حادثه ميگذشت. ماموران در اتاق پذيرايي با جنازه ناصر- 38 ساله- روبهرو شدند. خون زيادي اطراف جنازه را گرفته بود و شواهد نشان ميداد او با ضربات چاقو به قتل رسيده است. اين تمام جزييات اين جنايت نبود چرا كه در اتاق خواب اين خانه جسد همسر ناصر، به نام مريم- 26 ساله- افتاده بود. كارآگاهان با بررسي صحنه جنايت دريافتند مقدار زيادي زيورآلات طلا از آنجا سرقت شده و به احتمال زياد اين جنايت با انگيزه سرقت اتفاق افتاده است. با آغاز تجسسها كارآگاهان چند مظنون را شناسايي كردند اما همه آنها با ارائه مدارك محكمهپسند بيگناهيشان را ثابت كردند. با اين وجود تحقيقات ادامه پيدا كرد تا اينكه كارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد يكي از همسايههاي مقتولان به نام مرتضي -26ساله- در اين جنايت دست دارد. زماني كه مرتضي دستگير شد وانمود كرد بيگناه است و از اين جنايت چيزي نميداند اما با آغاز بازجوييهاي فني- پليسي او به كشتن ناصر و مريم اعتراف كرد. متهم به قتل گفت: چون ميدانستم آنها در خانهشان طلا دارند براي سرقت به خانهشان رفتم اما درست زماني كه مشغول برداشتن جواهرات بودم آنها سر رسيدند و من هم براي فرار از دستشان مجبور شدم آنها را با چاقو بزنم و فرار كنم. مرتضي در ادامه تحقيقات صحنه جنايت را بازسازي كرد و نحوه ارتكاب جرم را شرح داد. در چنين شرايطي پرونده با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه بعد از آنكه اولياي دم خواستهشان را درباره قصاص متهم مطرح كردند مرتضي در جايگاه ايستاد و ضمن اعتراف به جرمش جزييات بيشتري از آن را شرح داد. او گفت: سه ماه بود كه ازدواج كرده بودم. اوايل زندگي خوبي داشتم اما ناگهان بيكار شدم و مشكلات زندگيام شروع شد. بايد ماهانه اقساط زيادي پرداخت ميكردم اما چون درآمدي نداشتم اقساطم عقب افتاد. از بانك چند مرتبه با من تماس گرفتند و اخطار دادند. نميدانستم بايد چكار كنم. در همان شروع زندگي مشترك دچار مشكل شده بودم و زندگيام در حال خراب شدن بود. به همين دليل تصميم گرفتم دزدي كنم. شنيده بودم زن و شوهري كه در همسايگيمان زندگي ميكنند وضعيت مالي خوبي دارند. ظاهرا زن همسايه چند سرويس طلا داشت. با خودم گفتم اگر طلاهاي او را بدزدم تا حدودي مشكلاتم برطرف ميشود. به همين دليل يك روز وقتي آنها از خانهشان بيرون رفتند وارد آنجا شدم. كمدها را جستوجو كردم تا اينكه بالاخره طلاها را پيدا كردم. آنها را برداشتم و ميخواستم فرار كنم اما ناگهان در خانه باز و زن همسايه وارد شد. از ديدن او ترسيدم. به طرفش حمله كردم و با چاقويي كه داشتم چند ضربه به او زدم. چند لحظه بعد شوهرش كه صداي او را شنيده بود وحشتزده وارد شد. چارهيي نداشتم جز اينكه او را هم بكشم. ناصر نتوانست در برابرم مقاومت كند و چند ضربه چاقو به او زدم. در حالي كه دست و پايم را گم كرده بودم از آنجا فرار كردم كه ماموران دستگيرم كردند. اين نخستين مرتبهيي بود كه ميخواستم سرقت كنم و از ترسم اين دو نفر را كشتم. در پي اعترافات اين مرد قضات دادگاه وارد شور شدند و به اتفاق آراء او را مجرم تشخيص دادند و به دو مرتبه قصاص محكوم كردند. اين راي با اعتراض مرتضي به ديوان عالي كشور فرستاده شد و قصات شعبه 13 ديوان نيز اين راي را تاييد كردند. بنابر اين گزارش در صورتي كه مرتضي نتواند رضايت اولياي دم را جلب كند به زودي قصاص خواهد شد.
سه شنبه 24 دی 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]