واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تولد دوباره يك نقاشي
اگر در مدتي كوتاه چند خبر مهم درباره اين هنرمندِ دانشمند منتشر شود، چندان عجيب نيستبا وجود اين كه 490 سال از مرگش ميگذرد، هنوز هر جا نام او ميآيد، ويژگيهاي شگفتانگيزش را هم به همراه ميآورد. «لئوناردو داوينچي»، نقاش، مجسمهساز، معمار، موسيقيدان، گياهشناس، آناتوميست، رياضيدان، مهندس، مخترع و ... نابغه ايتاليايي قرن پانزدهم ميلادي، كه گوناگوني تواناييها و ميزان تسلطش بر اين همه رشته، هر كسي را به شگفتي واميدارد.تولد دوباره يك نقاشيبه گزارش همشهري ، بيشتر از 500 سال پيش، مسئولان كليساي «سانتا ماريا دلّه گراتزي» در ميلان ايتاليا به يك نقاش سفارش دادند بر ديوار تالار غذاخوري اين كليسا يك نقاشي بكشد؛ تابلويي كه راهبان را زماني كه وارد اين تالار ميشوند بهفكر وادارد. اين نقاشي كه سال 1498 ميلادي كامل شد، صحنه «شام آخر» را نشان ميداد؛ شبي كه حضرت عيسي حواريونش را جمع كرد و به آنها گفت كه روز بعد از آن به صليب كشيده خواهد شد. پيش از آن، نقاشهاي زيادي اين صحنه را نقاشي كرده بودند، اما اين يكي با بقيه فرق داشت؛ تركيببندي فرمها و رنگها آنقدر استادانه انتخاب شده بود كه توجه هر بينندهاي را بهخود جلب ميكرد و روي آن تأثير ميگذاشت، بهخصوص كه شخصيتهاي اين نقاشي طوري دور يك ميز قرار گرفته بودند كه چهره همهشان و حالتها و احساسهايشان بهخوبي ديده ميشد. حالا اين نقاشي را همه مردم دنيا ميشناسند، چون يكي از مهمترين و زيباترين آثار لئوناردو داوينچي و از بزرگترين آثار هنري جهان به حساب ميآيد.سال 1652 ميلادي يك در، در ديواري كه اين نقاشي روي آن كشيدهشده بود درست كردند كه باعث شد قسمتي از نقاشي از بين برود. سال 1796 ارتش ناپلئون ميلان را اشغال كرد و سربازان كه از اين نقاشي براي تمرين نشانهگيري استفاده ميكردند، به آن صدمههاي زيادي زدند.اما آن چيزي كه حالا ما از اين نقاشي ميبينيم با چيزي كه لئوناردو روي ديوار تالار غذاخوري كليسا كشيده بود خيلي فرق دارد. بعد از اين همه سال رنگهاي آن پريده و پُر از ترك شده، بعضي از قسمتهاي تابلو محو و بعضي قسمتهايش هم كنده شده و كاملاً از بين رفته. اين نقاشي در حقيقت از همان موقعي كه كامل شد، شروع كرد به خراب شدن. دليلش هم بيش از هر چيز به شيوهاي مربوط ميشد كه لئوناردو براي كشيدن اين تابلو بهكار برده بود.در آن زمان مرسوم بود براي كشيدن نقاشي ديواري، اول لايهاي از گچ روي ديوار ميكشيدند و در حالي كه هنوز خيس بود، نقاشي را شروع ميكردند. آنها براي اين كار از رنگهايي استفاده ميكردند كه حلالشان آب بود و وقتي آنها را روي گچ خيس ميكشيدند، كاملاً بهخورد آن ميرفت و زماني هم كه گچ خشك ميشد، اين رنگها ديگر پاك نميشد. اما داوينچي براي كشيدن نقاشي «شام آخر» شيوه خاص خودش را بهكار برد. او اين نقاشي را چند لايه و با استفاده از گچ و رنگ روغن كشيد؛ شيوهاي كه به او اجازه ميداد جزئيات را با دقت بيشتري نقاشي كند. اما اين شيوه حساسيت نقاشي را نسبت بهرطوبت بيشتر كرد و همين موضوع باعث شد بعد از مدت كوتاهي رنگهايش پوستهپوسته و لايههاي آن از ديوار جدا شود.با وجود اين، شيوه كار لئوناردو تنها دليل خرابي نقاشي نبوده است. سال 1652 ميلادي يك در، در ديواري كه اين نقاشي روي آن كشيدهشده بود درست كردند كه باعث شد قسمتي از نقاشي از بين برود. سال 1796 ارتش ناپلئون ميلان را اشغال كرد و سربازان كه از اين نقاشي براي تمرين نشانهگيري استفاده ميكردند، به آن صدمههاي زيادي زدند. البته اين تابلو هميشه هم اينقدر بدشانس نبوده. در جنگجهاني دوم يك بمب درست روي سقف كليساي سانتا ماريا افتاد، اما كيسههاي شن از نقاشي لئوناردو محافظت كردند و نگذاشتند كاملاً از بين برود.
همه اين اتفاقها، به علاوه فرسايشطبيعي باعثشدهاند تنها 20 درصد از اين اثر تا بهامروز سالم باقي بماند. تازه اين نقاشي سال 1979 مرمت شده؛ مرمتي كه 20 سال طول كشيده و تا حد زيادي رنگها و جزئيات كار را زنده و نمايان كرده. اما مطمئناً اين تابلو با گذشت زمان فرسودهتر خواهد شد، براي همين چند وقت پيش متخصصها تصميم گرفتند از روي آن يك نمونه جديد بسازند؛ يك نمونه دقيق الكترونيكي كه از هر نظر شبيه به اصل اثر لئوناردو داوينچي باشد. آنها كارشان را با مطالعه و تجزيه و تحليل صدها عكس الكترونيكي شروع كردند كه با كيفيت عالي از اصل اثر گرفته شده بود. بعد، در مرحله بازسازي، رنگ تكتك پيكسلها را با مقايسه با اصل اثر مشخص و با استفاده از مجموعه رنگهاي رايانهاي، رنگآميزي كردند. پيكسلها ريزترين ذرههاي تصويري در رايانه هستند كه در حالت معمولي با چشم ديده نميشوند و بايد به تعداد چندين ميليون در كنار هم قرار بگيرند تا يك تصوير خوب را بهوجود بياورند. آنها براي اين كه قسمتهايي از نقاشي را كه كاملاً از بين رفته بازسازي كنند، به نسخههاي كپي شده از آن مراجعه كردند؛ نسخههايي كه نقاشاني مثل «جيامپييترينو» كه تا حد زيادي هم تحت تأثير داوينچي بودند، پيش از اين كه« شام آخر» از بين برود، از روي آن كشيده بودند. به اين ترتيب متخصصها توانستند كل نقاشي را بازسازي كنند.اين بازسازي باعث شده جزئيات ناشناخته اين نقاشي هم كشف شود، مثلاً نمكداني كه يهودا دارد از آن استفاده ميكند يا بعضي جزئيات ديگر.رنگهاي تابلوي جديد خيلي درخشان هستند، آنقدر كه خيليها باور نميكنند اصل اثر لئوناردو به اين درخشندگي بوده باشد، اما واقعيت اين است كه اين بازسازي خيلي دقيق انجام شده، آنقدر كه متخصصها آن را با بازسازي آثار باستاني قابل مقايسه ميدانند.متخصصان تصميم گرفتهاند بعضي از آثار ديگر لئوناردو را هم به همين روش بازسازي كنند.چند وقت پيش متخصصان يك نقاشي جديد از لئوناردو كشف كردند. تا پيش از اين، آنها فكر ميكردند اين نقاشي را كه «بلّا پرينْچيپِسّا» نام دارد، يك نقاش آلماني در قرن نوزدهم كشيده است، اما بررسي اثر انگشتي كه روي آن باقي مانده آنها را متقاعد كرد كه اين تابلو از آثار لئوناردو داوينچي است.بيشتر از 500 سال پيش، مسئولان كليساي «سانتا ماريا دلّه گراتزي» در ميلان ايتاليا به يك نقاش سفارش دادند بر ديوار تالار غذاخوري اين كليسا يك نقاشي بكشد؛ تابلويي كه راهبان را زماني كه وارد اين تالار ميشوند بهفكر وادارد. اين نقاشي كه سال 1498 ميلادي كامل شد، صحنه «شام آخر» را نشان ميداددو سال پيش، يك مجموعهدار كانادايي به نام «سيلورمن» اين تابلو را در يك نمايشگاه ديده و حدس زده بود كه آن را لئوناردو كشيده است. موضوع را با دوستش در ميان گذاشته و او هم گفته بود كه اين نقاشي نميتواند مربوط به قرن نوزدهم باشد. سيلورمن بلافاصله تابلو را به قيمت 19 هزار دلار خريده و بعد از آن تحقيقاتش را درباره اين موضوع شروع كرده بود.در جريان اين تحقيقات، متخصصها يك اثر انگشت روي اين نقاشي پيدا كردند كه با اثر انگشت داوينچي روي يكي ديگر از كارهايش مطابقت ميكرد. آنها با استفاده از دستگاههاي پيشرفته از لايههاي مختلف نقاشي عكسبرداري كردند و متوجه شدند كه لئوناردو در حالي كه اين نقاشي را ميكشيده ، مدام دستهايش را روي كارش حركت ميداده. او اين كار را موقع كشيدن نقاشيهاي ديگرش هم انجام ميداده، براي همين روي خيلي از نقاشيهاي او، اثر انگشتهايش وجود دارند.
شيوه كار در تابلوي «بلّا پرينْچيپِسّا» و نوع تركيببندي آن، ويژگيهاي ديگري هستند كه باعث شده متخصصها مطمئن شوند اين تابلو را لئوناردو كشيده است. حالا كه معلوم شده اين تابلو متعلق به لئوناردو است، حدود 150 ميليون دلار روي آن قيمت گذاشتهاند.طرحهايي كه جان گرفتند لئوناردو داوينچي دفتر يادداشتي باقيمانده كه پر از طرحهايي است از دستگاهها و ماشينهايي مثل هواپيما، اتومبيل و چيزهاي ديگري كه حالا براي ما كاملاً معمولي شدهاند، اما در آن زمان اصلاً وجود نداشتهاند.با وجود اين اگر حالا هم اين وسايل را از روي طرحهاي لئوناردو بسازيم، خيلي از آنها دستگاههاي جالبي از آب در ميآيند كه برايمان تازگي دارند. لئوناردو در كنار اين طرحها، يادداشتهايي هم به زباني رمزي نوشته كه خودش آن را اختراع كرده بوده.چند وقت پيش، از نمونههاي سه بعدياي كه از روي طرحهاي لئوناردو ساخته شده اند نمايشگاهي برپا شد. ارابهاي با ساختار پرهاي، هواپيما، ربات شواليه و شير مكانيكي از جمله اين نمونهها هستند. در اين نمايشگاه يك صفحه نمايشگر هم وجود داشت كه بازديدكنندهها مي توانستند با لمس آن بيشتر از 500 طرح لئوناردو را به صورت سه بعدي ببينند. مهمترين نقاشيهاي اين هنرمند بزرگ هم كه با استفاده از نرمافزارهايي بهشكل تصويرهايي سه بعدي و انيميشن در آمدهاند، بخشي ديگر از اين نمايشگاه را تشكيل ميدادند. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]