تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به پاداش بهشت نمى رسد مگر آن كس كه باطنش نيكو و نيّتش خالص باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803691512




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زنی که مردان هوسباز را طعمه قرار می داد


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



زنی که مردان هوسباز را طعمه قرار می داد
مهتاب زن 32 ساله‌ای است که به عنوان طعمه، مردان هوسران را تا خانه خود کشانده و ...




  به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگارن، مهتاب زن 32 ساله‌ای است که به عنوان طعمه، مردان هوسران را تا خانه خود کشانده و شوهرش جیب‌های این مردان را خالی می‌کرده است. اعتیاد رنگی تار بر صورتش زده تا نشان دهد او به جای فکرکردن در مورد آینده تاریک دخترش، در فکر خود بوده است.   مهتاب در مورد زندگیش می گوید: در خانواده متوسطی به دنیا آمدم. سه خواهر و دو برادر دارم. تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم و بعد از آن پدرم دیگر اجازه نداد به مدرسه بروم. 18 ساله بودم که به اصرار خانواده ازدواج کردم. شوهرم در یک شرکت خصوصی کار می کرد.


وقتی دخترم فریبا به دنیا آمد، فهمیدم شوهرم معتاد است و هروئین تزریق می کند. به دلیل اعتیاد شوهرم زندگی ما کم کم از هم پاشید. شوهرم برای آن که مرا وابسته به زندگی کند، مرا نیز معتاد کرد تا نتوانم طلاق بگیرم ولی من طلاق گرفتم.

بعد از طلاق به دلیل این که نمی‌توانستم خرج و مخارج دخترم را بدهم فریبا را به پدرش سپردم. فریبا شناسنامه نداشت، هر بار شوهرم شناسنامه گرفتن برای دخترم را به هفته دیگر موکول می کرد. تا این که مدتی بعد شوهر سابقم به خاطر مصرف بیش از حد هروئین مرد و با آواره شدن دخترم، مجبور شدم او را پیش خودم بیاورم. شوهرم اینقدر شناسنامه گرفتن دخترم را به تاخیر انداخت که بالاخره مرد و دخترم بدون شناسنامه ماند.


هنوز هم فریبا شناسنامه ندارد؟

تازه مادرم توانسته با کلی دوندگی برایش شناسنامه بگیرد اما به این دلیل 12 ساله است نتوانسته او را در مدارس عادی ثبت نام کند و مسئولان مدرسه گفته‌اند سنش برای نشستن سر کلاس اول زیاد است به همین دلیل مادرم مجبور شد او را در مدرسه بزرگسالان ثبت نام کند تا حداقل بتواند چند سالی خواندن و نوشتن یاد بگیرد.

چرا طی مدتی که دخترت را به خانه خودت آورده بودی، برایش شناسنامه نگرفتی تا در 12 سالگی به کلاس اول ابتدایی نرود؟

فوت نامه شوهرم را ندارم. در ثبت احوال هم گفتند باید پدرش برای گرفتن شناسنامه اقدام کند. پدرش هم که هیچ کاری در این باره انجام نداد این شد که سرنوشت دخترم به اینجا رسید.


شغل پدرت چیست؟

پدرم کشاورز بود اما حالا از کار افتاده و پیر است.

بعد از ازدواج اولت ازدواج کردی؟

بله، به صورت صیغه‌ای ازدواج کردم تا حداقل سایه‌ یک مرد بالای سرم باشد.

همسر دومت هم معتاد بود؟

نه، فقط من اعتیاد داشتم.

همسرت از اعتیادت اطلاع داشت؟

می‌دانست من معتادم. هر بار هم اعتراض می‌کرد که دست از اعتیاد بردارم اما اینقدر درگیر شده بودم که حتی تصور ترک هم آزارم می‌داد و حاضر نبودم به هیچ عنوان اعتیادم را ترک کنم. انگار زندگیم به مواد وابسته بود.

زن دوم همسرت بودی؟

نه، شوهرم مجرد بود که با من ازدواج کرد.


در مورد ارتکاب سرقت توضیح بده؟

شوهرم راننده مسافرکش بود. به خاطر اعتیادم و درآمد کم شوهرم، پولی نداشتیم که زندگیمان را با آن بچرخانیم. با شوهرم تصمیم گرفتیم به عنوان طعمه، مردی را به خانه آورده و از او سرقت کنیم. اولین طعمه وقتی وارد خانه شد، شوهرم به طرفش حمله کرد و تمام پولهایش را گرفت تا به پلیس زنگ نزد. آن مرد که فکر می‌کرد با پول دادن آبرویش نخواهد رفت، یک میلیون تومان پول و دستبند طلایش را به شوهرم داد تا او در را باز کند و اجازه رفتن بدهد. امابه پلیس شکایت کرد و گفت آن دستبند سه میلیون تومان ارزش داشته، در حالی که ما آن را ششصدهزار تومان فروختیم.

چند بار دست به چنین سرقت‌هایی زدید؟

فقط همین یک بار.

چگونه دستگیر شدید؟

یک هفته بعد، مأموران با شکایت مرد مالباخته به خانه ما آمدند و من و شوهرم را دستگیر کردند. وقتی ما اعتراف کردیم که خودش به خانه ما آمده، حرفی نداشت که کارش را توجیه کند.


اولین بار است که به زندان آمده ای؟

نه، سابقه دوم است. در سابقه قبلی یکی از دوستان برادرم ماشینی دزدیده بود که مرا سوار کرد و پلیس با دیدن پلاک دستکاری شده، مشکوک شد و دستگیرمان کرد. هر چه گفتم من بی گناه هستم باور نکردند.

چه مدت در زندان ماندی؟

چهار ماه.

این بار به چه مدت حبس محکوم شده‌ای؟

هنوز بلاتکلیف هستم. دو ماه است که بازداشت شده و منتظر حکم مانده ام. البته شنیده‌ام برایم جریمه و 30 ضربه شلاق غیر از ردمال صادر می‌شود ولی هنوز حکمم ابلاغ نشده است.
 
2013
 





۱۳۹۲/۱۰/۱۵ - ۱۰:۳۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن