واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اعتقادات ديني در آيينهاي نمايشي
ايرانيان كه دل در گرو عشق پيامبر ، امامان و اولياءالله دارند با آيينها، مراسم و مناسك گوناگون ارادت خود را به اين بزرگان نشان ميدهند. آيينهاي مذهبي اين سرزمين با فرارسيدن محرم اوج ميگيرد و بر كوي و برزن سايهاي از غم ميافكند.راه افتادن دستههاي سينهزني و زنجيرزني، برگزاري مراسم عزاداري در هياتهاي مذهبي ، اجرا شدن مجالس تعزيه ، برپايي نمايشوارههاي شمايلخواني، پردهخواني و ... همه و همه از يكسو ريشه در اعتقادات ديني مردم دارد و از طرف ديگر نشاندهنده حس زيباييشناسي و هنري آنان است. به گزارش جام جم ، مطلب زير به قلم دكتر اردشير صالحپور، مدرس تئاتر در دانشكدههاي هنري در پي آن است تا با هستيشناسي آيينها و مناسك، راه را بر معرفت بهتر و عميقتر آنها بگشايد و رمز و رازشان را آشكار كند. آيينها، جلوههايي از معرفتشناسي يك قوم و جامعه به شمار ميروند. شكلي از هستيشناسي يك دنياي ذهني و دروني كه تجلي بيروني و هنري پيدا كرده و با زيباشناسي خاصي همراه است. ريشه اين آيينها در اساس به اسطورهها بازميگردد كه قديميترين و ازليترين تجليات حيات فرهنگي بشر به شمار ميروند. اگرچه آيينها زاده اسطورهها هستند، اما از طرف ديگر، اسطورهها را در طول تاريخ زنده نگاه داشتهاند. آيينورزي انسان در جامعهشناسي فرهنگي، ديدگاههاي متفاوتي درباره منزلت و ساحتهاي وجودي انسان وجود دارد. يكي از اين نظريهها، انسان را موجودي آيينورز معرفي و بر نقش انكارناپذير مناسك در طول تاريخ در جوامع بشري تاكيد ميكند. اين نظريهپردازان، انسان را موجودي آيينباز، آيينساز و آيينپرور ميدانند كه از تولد تا مرگ با مراسم و مناسك ويژه، زندگي خود را سپري ميكنند. براساس اين نظريه، آيينها در جامعههاي گوناگون و رنگارنگ ساكن بر كره خاك، شاخصههاي شناخت و بازشناخت فرهنگ بشري به شمار ميآيند.آيينها طيف گستردهاي از رفتارهاي اجتماعي، فرهنگي و ديني جوامع مختلف را تحت پوشش قرار داده و اين جلوهها و مظاهر را در ابعاد گوناگون به ظهور ميرسانند. اين مفاهيم كه در قالب سنتها تداوم مييابند، وسيلهاي براي تجسمبخشي به سطوح مختلف و متنوع فرهنگ يعني باورها، اعتقادات با برخورداري از مظاهر زيباييشناسي و جهانبيني انساني است كه بهمثابه ماندگارترين رفتارهاي بشري و به عبارتي ميراث معنوي فرهنگ بشري تلقي ميشوند. ايرانيان كه دل در گرو عشق پيامبر ، امامان و اولياءالله دارند با آيينها، مراسم و مناسك گوناگون ارادت خود را به اين بزرگان نشان ميدهند. آيينهاي مذهبي اين سرزمين با فرارسيدن محرم اوج ميگيرد و بر كوي و برزن سايهاي از غم ميافكند.آيينها، انسانها را به انديشيدن و تفكر درباره ارزشها، منزلتها و قداستها و در نتيجه حركات اجتماعي سمت و سو ميدهند و چيستي و كيستي اين جهان و آن جهان، رمز و رازها و آرمانهاي بشري و فلسفه حيات او را گوشزد ميكنند. پس به همين دليل محملي براي تحليل و بررسي دوباره زندگي به شمار ميآيند. در اين نگره آييني، همبستگي، همدلي، وفاق ملي، پيوند و الفت اجتماعي مدنظر است و مردم هر جامعه، گروهي همبسته و پيوسته محسوب ميشوند كه زيرسايه مجموعهاي از مراسم، آيينها و مناسك دور هم گرد ميآيند تا يك باور و اصل و نهاد مشترك را پاس دارند. رمز و نماد در مناسكآيينها و مناسك، سرشار از نمادها و نشانهها هستند و در اساس هنري رمزي و نمادين تلقي ميشوند. در اينخصوص، هر حركت و عملي به مثابه جلوهاي از مفاهيم و انديشههاي بنيادين است كه به قالب رمز نشسته و آشكاركننده جوهرههاي پنهان آن است. موسيقي، ضرباهنگ و ريتم، حركات موزون، آداب، اصول و قواعد، لباس، پوشش و خوراكيهاي ويژه و البته ادعيه و ذكرهاي متنوع از اركان و اجزاي اجتنابناپذير آيينها و مناسكاند. چنين مراسمي موسمياند و درگاهشماري و تقويمهاي ويژه برگزار ميشوند تا مناسبتها، ارزشها و باورها را پاس بدارند و بزرگ بشمارند.عشق و علاقه ايرانيان به بزرگان دين اسلام جلوههاي پرشوري ازآيينهاي نمايشي پديد آورده استآيينها، بهترين انگيزه براي برپايي تجمعات انساني هستند و از اينرو همگرايي و مشاركت مردمي را در پي دارند. آداب و مناسك، تقويت حس معنوي را جزو بنيانهاي خود قرار دادهاند، نشانههاي قديم و جديد را با هم در د ل خود دارند، عرصهاي عمومي براي ايجاد وحدت و همدلي هستند، كهنگيناپذيرند و تجلي دوباره زندگي به شمار ميآيند. آيينها به طور معمول داراي مكاني خاص براي برگزاري هستند و جايگاهي را با توجه به شكل و محتوايشان براي تجلي خود طلب ميكنند.پيوند آيين و سنتفرهنگ و هنر همواره با 2 مقوله سنت و مدرنيته درگير بوده و اين تعامل و تعارض همچنان ادامه خواهد داشت.پرداختن به مقوله سنت به منزله غفلت ورزيدن از هنر معاصر نيست، بلكه اين مقولات ويژگيها و مختصات خود را دارند، هر كدام در قلمرو ويژهاي عمل و گاه در تركيب و حضور متفاوتي عرض اندام ميكنند. چنانچه در هر كدام از اين دو مقوله، جوهره حقيقت كه اصل و ذات هنر است يافت شود، منزلت و ماندگاري يافته و تداوم خواهد داشت.البته جوامع مدرن امروزي همواره نگاهي تحقيرآميز به سنت داشته و به دليل كشف نشدن رمز و رازهايي مستمر و مكتوم آن يكباره آن را به چوب خرافه ميرانند و ارزشهاي آن را ناديده ميانگارند. آنها اين تصور را دارند كه پديده سنت، عقل گريز و ايستا و كهنه است، چرا كه تقيد و محدوديتها انسان را از هرگونه نوآوري باز ميدارد.بر خلاف نگاه غالب جوامع امروزي به سنتها، وجه قدسي و معنوي آنها را نبايد ناديده انگاشت. در واقع سنتها، مسيري پيچيده براي رسيدن آدمها به معنويت هستند و پيوند ميان آسمان و زمين و مفاهيم مادي و معنوي را شكل ميدهند.در هر سنتي خير، فضيلت و زيبايي اصل بوده و الهامبخش حيات اين دنيايي در پيوند با جهان ديگر است.آيينها اگر دوام يابند و ارزش و قابليت سازگاري پيدا كنند، به سنت تبديل ميشوند. در چنين شرايطي، آنها استحكام پيدا ميكنند و ديگر براساس روال و قاعده ادامه خواهند يافت.ابعاد قدسي و هاله معنوي كمتر اجازه ميدهد اين سنتها دستخوش تحولات و تغييرات زياد شوند و براي همين دوامشان طولاني و مستمر است.سنتها در جوامع شرقي، اصل و اساس بقاي فرهنگي به شمار ميآيند و از اين رو در برابر آنها بايد با احتياط رفتار كرد. نه تسليم و نه انكار، مناسبترين روش برخورد با سنتهاست و در جامعهاي چون ايران كه داراي سنتهايي عميق و ريشهدار است، نبايد براحتي روي به نفي و اثبات آورد.جايگاه آيينها در ايرانقدمت و سابقه ديرينه فرهنگ كهن ايراني اسلامي و جلوههاي ذوقي و زيباييشناسي مردمان اين ديار همواره منشأ خلق و پيدايي آيينها، سنتها و مناسك بسيار بوده است. هر كدام از اين مراسم، نمادي از هويت و شاخصههاي اعتقادي مردم اين مرز و بوم است و به جنبههاي گوناگون زندگي آن از جمله معنوي و مادي ميپردازد.مناسبتهاي سور و سوگ مذهبي و ديگر مراسم خاص، آيينها را به يك فرهنگ زنده تبديل كرده و آيينه تمام نماي روح ايراني شده است.سرزمين ايران با اقوام گوناگوني كه در خود جاي داده است، نمايشگاهي بزرگ از آيينها به شمار ميآيد كه هريك رنگ و حال و هواي خاص خود را دارند. اين آيينها با بنمايههاي معنوي نهفته در آنها، رنگ، موسيقي، حركت، شكل و ظاهرشان، جلوههاي گوناگون حيات فرهنگي مردم اين سرزمين را به ظهور ميرسانند.عشق و علاقه ايرانيان به پيامبر(ص)، امامان(ع) و آل عترت(ع)، جلوههاي متفاوت و پرشوري از هنر و زيبايي را در شكلهاي گوناگون آييني پديد آورده است. پردهخواني، شمايلخواني، مقتلخواني، مناجات خواني، حملهخواني، منقبتخواني و حماسه خوانيهاي مذهبي و شبيهخواني از جمله آيينهاي مذهبي اين مرز و بوم هستند.اين آثار، فرآوردههاي هنري، مذهبي و نمايشياند كه به مدد عناصر و اجزايي برآمده از دل فرهنگ اين سرزمين، موسم و ايام ويژه را رنگ و لطافتي قدسي ميبخشند. اين تجليها برخاسته از دل عاشقاني است كه در كوي و برزن بيهيچ تكلف به ابراز ارادت به خاندان پيامبر ميپردازند.راز ماندگاري اين آيينها و مراسم ديني، آن است كه از سرچشمه تمدن كهن ايراني بهرههاي بسياري گرفته و با فرهنگ اسلامي غني شده است. اينك پس از قرنها، آيينهاي شيعي و ايراني به نمايشهايي عميق و زيبا تبديل شدهاند كه علاوه بر فرهنگ خودي، بر هنر ديگر كشورها نيز اثر گذاشتهاند.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]