تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):كسى كه خداى سبحان را مى شناسد، شايسته است دلش از بيم و اميد به او خالى نباشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804123140




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اعتدال امام رضا (ع) و شكست خليفه عباسي


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: اعتدال امام رضا (ع) و شكست خليفه عباسي
آفتاب: حجت‌الاسلام  علي عسكري - امام رئوف حضرت رضا عليه‌السلام ولي نعمت ما ايراني‌ها است، سالها است با او زندگي مي‌كنيم. در نهايت خضوع و ادب در برابر بارگاه نوراني‌اش ايستاده و از روي معرفت بر او سلام كرده و در مواردي هم كه كمتر به گناه آلوده هستيم، پاسخ سلام خود را از حضرتش دريافت مي‌كنيم. امامي كه در زيارتش مي‌خوانيم « اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقاميَ وَ تَسْمَعُ كَلامِي وَ تَرُّدُ سَلامي» شهادت مي‌دهم كه تو جايگاه مرا مي‌داني، كلام مرا مي‌شنوي و جواب سلام مرا مي‌دهي با اين حال هميشه صحبت از غربت آن حضرت است به اينكه چه شد آن حضرت با اراده و خواست ظالمانه و شيطاني خليفه از مدينه دور شد و در غربت به شهادت رسيد؟

در پاسخ بايد گفت:
1-    دوران حضور امام رضا (ع) در مدينه دوران طلائي بود. او با استفاده از فرصت پيش آمده بويژه در پنج سال جنگ قدرت فرزندان هارون خليفه عباسي يعني امين و مأمون به نشر معارف اهل بيت عصمت و طهارت همت گمارد و از راه تربيت كادر، نفوذ خودش را گسترش دهد و به قدرت بلامنازعي در مدينه تبديل شود. پس از پيروزي مأمون بر امين، خليفه عباسي احساس خطر كرد. روي همين جهت بود كه با زيركي و نيرنگ خاصي، انتقال وجود مبارك حضرت را از مدينه به مرو و خراسان كه پايتخت خودش در آن قرار داشت طراحي كرد.

2-    مأمون در نامه‌اي خطاب به حضرت نوشت: اي پسر رسول خدا من آگاهم به فضل تو و علم تو و زهد تو و پارسايي تو و مي‌بينم تو را محق‌تر به خلافت از خودم و پيشنهاد مي‌كند حضرت خلافت را بپذيرد ولي حضرت نمي‌پذيرد و چون سياست نرمش شيطاني او در حضرت اثر گذار نشد با تهديد به قتل و از راه زور و اجبار او را به خراسان آورد و گفت: اگر بطور عادي ولايتعهدي مرا نپذيري مجبورت خواهم كرد كه بپذيري و اگر نپذيري گردنت را خواهم زد.

3-    امام رضا عليه‌السلام بنا به وضع پيش آمده از روي اضطرار با شرايطي كه خودش تعيين كرد و مأمون آن شرايط را پذيرفت حسب ظاهر ولايتعهدي را پذيرفت. آن حضرت در پاسخ به سوال يكي از عوامل افراط كه از روي اعتراض گفت: چرا ولايتهعهدي را پذيرفتي؟ فرمود: همچنانكه جدم علي (ع) بيعت را پذيرفت و همچنانكه يوسف پيامبر (ع) كارگزاري پادشاه كافر مصر را پذيرفت و ...

4-    اصرار مأمون به پذيرش خلافت و يا ولايتعهدي امام رضا (ع) بازي سياسي خطرناكي بود كه حضرت از پيامدهاي آن به خوبي خبر داشت. عنوان ولايتعهدي جنگ نرم و حركت شيطاني بود كه مأمون پديد آورده بود او مي‌خواست براي تحكيم خواسته‌هاي نفساني و كسب زعامت و رهبري مطلق خودش بر امت اسلامي، كه لايقش نبود و شرايط آن را نداشت از اعتبار معنوي حضرت خرج كند و بدين خاطر بود كه در روز اول ولايتعهدي حضرت امام رضا (ع) را در كنار خود در كاخ نشانيد و به (عباس) خطيب دربار گفت سخن بگويد و او اعلام كرد: مردم بناچار خورشيد و ماه را در كنار هم لازم دارند تو خورشيدي و اين آقا (امام رضا (ع)) ماه است كه در پرتو و در كنار خورشيد است.

5-    مأمون در بيان فلسفه و دليل انتخاب امام رضا (ع) به مقام ولايتعهدي خودش در نامه‌اي به سران خاندان بني‌العباس مي نويسد: فَاَرَدْنا اَنْ نَجْعَلَهُ وَلّي عَهْدِنا لِيكُون دُعائهُ لَنا – او را ولي عهد قرار داديم تا مبلغ دستگاه خلافت باشد و به عنوان تأييدگر كارهاي ما شناخته شود او در ادامه مي‌گويد: او را از مدينه دور ساختيم و در كنار خود نشانيديم براي اينكه از انقلابيگري رهروان وي بر عليه دستگاه خلافت در امان باشيم و او با اين عنوان مشروعيت خودش را از دست بدهد.

6-    در تقابل با سياست مزدورانه و خطرناك مأمون، حضرت رضا (ع) پس از گذشت چند صباحي از اتفاق ولايتعهدي بطور آشكار در خطابه و سخني فرمود: پروردگارا تو مرا نهي كردي از اينكه خود را به دست خودم به هلاكت بيندازم. وليعهد شدنم همچون يوسف و دانيال از روي اضطرار بود. هيچ عهدي نيست مگر عهد و پيمان تو، ولايتي نيست مگر از پيش تو، پس مرا موفق بدار به اقامه دين خودت و زنده كردن سنت رسولت. زيرا تو مولي و ياري‌رساني. وَ نِعْمَ الْمَوْلي وَ نِعْمَ النصير

7-    حضرت رضا (ع) با استفاده از جايگاه حكومت و ابزار حاكميت بدون اينكه كسي را عزل و نصب كند و يا امتيازي به مأمون بدهد راه ميانه و اعتدال را براي مبارزه سياسي با مأمون پيشه كرد و با سياست‌هاي الهي در برابر تزوير و شيطنت مأمون مكر سياسي او را خنثي كرد و در يك فرايند مثبتي با انجام مناظره هاي علمي و بيان فلسفه احكام به احقاق حق ولايت به معني واقعي كلمه همت گمارد. روشهاي معنوي و روشنگرانه حضرت باعث شد آوازه او شكل جهاني به خود بگيرد و زيرك‌ترين خليفه عباسي را به شكست وا دارد.

8-    پس از خوانده شدن يك نماز باران توسط حضرت و آمدن باران كه نشانگر پيوند عميق آن امام همام با خدا بود، قاطبه مردم دور حضرت حلقه زده و شعار مي‌دادند: (هَنيأ لِوَلِدِ رَسوُل الله) كرامت الهي و بارش باران، مبارك باد بر فرزند رسول خدا (ص). در چنين وضعي يكي از سمپادهاي مأمون خطاب به او گفت: تو با آوردن او به خراسان و وليعهد قرار دادنش قبر خودت را كندي. بر عكس آنچه كه فكر كرده بودي علي بن موسي‌الرضا نه تنها عامل تأييد براي تو نبوده و نيست بلكه مهمترين تهديد براي خلافت و قدرتت محسوب مي‌شود. مي‌بيني كه مردم به جاي تو او را دوست مي‌دارند و به او عشق مي‌ورزند تا آنجا كه عشق به او تا عمق جان مردم ريشه دوانيده است.

9-    اينجا بود كه مأمون تصميم به قتل و شهادت امام رضا (ع) گرفت و سرانجام او را مسموم و شهيد كرد.
اعتدال، ميانه‌روي و تدبير ارزشمند امام رئوف و عالمانه عمل كردن او باعث شكست خليفه عباسي بود. خليفه اي كه دوروئي و نيرنگ را به اوج خودش رسانده بود.
در دغل كاري او همين بس كه خودش بطور مستقيم قاتل حضرت رضا (ع) بود با اين حال شال عزا به گردن آويخته بود و در پشت تابوت جنازه حضرت گريه مي‌كرد و اعلام عزاي عمومي نمود و به زنان محله نوغان اجازه داد تا جنازه حضرت را گل باران نمايند.



تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن