محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845609049
شباهت هاي عليرضا قزوه و محمود احمدي‌نژاد!
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شباهت هاي عليرضا قزوه و محمود احمدي‌نژاد!
وي سپس به برخي رفتارهاي قزوه و نوع نگاهش به ديگر شاعران انتقاداتي وارد كرد كه يكي از آن‌ها به اين شرح بود: قزوه به‌خاطر اين‌كه شاعري كتاب بيدل او را نقد كرده، در پاسخ به او گفته كه يادت رفته زماني پول نداشتي و من پول خريد پوشك بچه‌ات را مي‌دادم!
در نشستي با حضور اعضاي هيئت مديره انجمن شاعران ايران از تنظيم شكايت‌نامه‌اي از سوي اعضاي اين هيئت عليه «عليرضا قزوه» خبر داده شد.
سهيل محمودي نيز تريبون گرفتن قزوه را مانند محمود احمدي‌نژاد براي فرهنگ و هنر مملكت خطرناك دانست.
به گزارش ايسنا، نشستي خبري با حضور ساعد باقري، سهيل محمودي و فاطمه راكعي با موضوع سخنان چند روز پيش عليرضا قزوه عليه خانه شاعران ايران و اعضاي هيئت مديره آن عصر روز گذشته (چهارم دي‌ماه) برگزار شد كه در ابتداي آن، فاطمه راكعي - مديرعامل انجمن خانه شاعران ايران - به توضيح پيش‌زمينه تأسيس انجمن شاعران و اهداف تأسيس آن پرداخت.
او اظهار كرد: تشكيل‌دهندگان انجمن كساني مانند سيدحسن حسيني، قيصر امين‌پور، استاد مشفق كاشاني، ساعد باقري و من بوديم و بعدها هم افرداي مانند سهيل محمودي و افشين علاء نيز به هيئت مديره پيوستند. در حال حاضر در انجمن، تعداد زيادي از شاعران شناخته‌شده و برجسته‌ي كشور حضور دارند و عضو مجمع عمومي آن هستند.
راكعي هدف انجمن را ادامه دادن راه شعر متعهد انقلاب با زباني نو و تأثيرگذار دانست و افزود: اين انجمن يك NGO است و تأسيسات و ساختمان آن از همان زمان تأسيس توسط شهرداري در اختيار ما قرار گرفت. اين انجمن مخارج و هزينه‌هاي روتين دارد و همچنين به‌صورت مشترك پروژه‌هاي فرهنگي با نهادهايي مانند شوراي شهر و شهرداري تهران و قبل‌ترها با وزارت ارشاد برگزار مي‌كرد.
به گزارش ايسنا، در ادامه‌ي اين نشست سهيل محمودي از اعضاي هيئت مديره‌ي انجمن شاعران ايران نيز گفت: گمان مي‌كنم مركزي كه حرفش اين است كه مي‌خواهد انجمن شاعران ايران باشد بايد همه‌ي نحله‌هاي گوناگون را دربرگيرد، به شرط ادبيات و شعر. بنابراين اين‌كه اين مجموعه پذيراي سليقه‌هاي گوناگون و تفكرات مختلف باشد براي ما خيلي اساسي است و اين‌كه ما به‌جز شعر، مرزي براي آموزش، تربيت، برنامه‌ها و نشست‌ها نداشته باشيم از اهداف ماست.
اين شاعر در ادامه اظهار كرد: فكر مي‌كنم عكس‌هايي كه روي در و ديوار انجمن وجود دارد نيز نمادي از تلقي ما از نحله‌هاي گوناگون است و عكس نحله‌ها و فكر‌هاي گوناگون را تقريبا مي‌توان در انجمن شاعران ايران ديد.
او با اشاره به اين‌كه در گذشته، شاعراني مانند منوچهر آتشي، احمدرضا احمدي، بيژن ترقي، نوذر پرنگ، علي موسوي گرمارودي و محمدعلي سپانلو به اين انجمن رفت‌وآمد داشتند ادامه داد: حضور همه‌ي نحله‌هاي فكري در انجمن دغدغه‌ي هميشگي ما بوده است و من فكر مي‌كنم خيلي‌ها اين دغدغه‌ها را برنمي‌تابند.
محمودي با اشاره به سخنان عليرضا قزوه مبني بر اين‌كه بايد خانه‌ي شاعران ايران بسته شود بيان كرد: فكر مي‌كنم نگاهي كه درپي تخريب انجمن شاعران ايران است قبلا هم در سياست و فرهنگ و موضوع خانه‌ي سينما امتحان خود را پس داده است. همان كساني از بسته شدن خانه‌ي شاعران خوشحال خواهند شد كه از بسته شدن خانه‌ي سينما خوشحال شدند؛ اما ديديم خانه‌ي سينما با سرافرازي باز شد و خانه‌ي شاعران نيز با سرافرازي بسته نخواهد شد.
در ادامه اين نشست، ساعد باقري سخنان خود را اين تك بيت از صائب تبريزي آغاز كرد: به فكر نيستي هرگز نمي‌افتند مغروران / اگرچه صورت مقراض «لا» دارد گريبان‌ها.
او سپس اظهار كرد: همه آدم‌ها قيچي «لا» كه به معني «مرگ» است زير گلوي‌شان است، اما به ياد مرگ نيستند.
اين شاعر گفت: در مراسم بزرگداشت مرحوم «خليل عمراني» مدير يك بخش از يك نهاد فرهنگي از موضع مديريت به پرخاشگري و بي‌پروايي و اتهام‌افكني با بارهاي بسيار سنگين و فتنه‌انگيزي به همان معني دقيق فتنه در فرهنگ الهي و قرآني سخن گفته است و اتفاقا اين حرف‌ها از دهن كسي بيرون آمده كه مدعاي پيش‌گامي در قلمرو ادبيات انقلاب اسلامي را دارد با رويكرد هر دو وجه انقلاب و اسلام.
باقري با اشاره به برخي سخنان مدير مركز آفرينش‌هاي ادبي حوزه‌ي هنري در مراسم سالگرد درگذشت خليل عمراني، ادامه داد: اين شخص در طوفان به پا كردن و غبارآلود كردن فضا به نوعي سخن گفته كه هر كسي از ظن خود يار او شود و حرف‌هايش را به‌گونه‌اي زده كه مخاطب گمان كند اتهاماتش قبلا اثبات شده است. او گفته كه آن‌ها به مرحوم خليل عمراني، تهمت «شاعر دولتي» بودن مي‌زدند، خودشان به‌طور متوسط سالي 100 ميليون تومان بودجه مي‌گيرند، آن هم در مجلس بزرگداشت يك شاعر درگذشته كه متصف به مسلماني است و به تعبير خود قزوه، خانه‌اش را حسينيه كرده است آن‌وقت در مجلسي كه بايد مجلس تذكر و ياد مرگ باشد، دروغي به اين بزرگي مي‌گويد كه سرآغاز فتنه‌انگيزي است و حالا او بايد يك سند بياورد كه ما در كجا مرحوم خليل عمراني را به تهمت «شاعر دولتي» نواخته‌ايم.
باقري همچنين بيان كرد: باز از آن غبارانگيزي‌هاي عجيب و غريب كرده‌اند و رذيلت‌هاي اخلاقي را پشت فضائل اخلاقي ديگران مخفي كرده‌اند. او ذكر مي‌كند كه شخصيت مرحوم عمراني بايد در كتاب‌هاي درسي حضور پيدا كند، اما ديگران افراد ديگري را به جاي او مطرح مي‌كنند و خودشان را در سياست مطرح مي‌كنند. آيا مخاطب با شنيدن اين صحبت‌ها به‌جز اين دريافت مي‌كند كه ما در تنظيم كتاب‌هاي درسي دست داشته‌ايم؟ اين حرف‌ها در حالي گفته مي‌شود كه شعري را براي شهيد مهدي فريدطالبي‌نيا، يكي از فاتحان خرمشهر، سروده شده بود از كتاب‌هاي درسي حذف كردند و حالا ما بايد جوابگوي اين باشيم كه چرا شعر خليل عمراني در كتاب‌هاي درسي نيست؟!
اين عضو هيئت مديره‌ي انجمن شاعران ايران اظهار كرد: اين جنس غبارانگيزي‌ها مي‌تواند با بزرگ‌منشي‌ها ناديده گرفته شود، چون كم و بيش اين لحن ادبيات و اين‌گونه غوغا به پا كردن و به‌هم ريختن توازن، براي ما بي‌سابقه نيست و شايد بتوانيم بگوييم كه به آن عادت كرده‌ايم؛ اما آنچه در پيشگاه حضرت حق و وجدان عمومي غيرقابل بخشايش است، اين است كه ايشان در سخنان خود گفته‌اند پيش از ايام انتخابات زميني در منطقه‌ي 22 تهران به تشكلي كه افراد در آن بودند داده شد و ديديم كه چگونه آن را به نام خودشان زدند و بعد از آن، به ديگران تهمت مي‌زنند و خودشان را شاعر و آزاده مي‌دادند و بعد آورده است كه ما شاعر دولتي نيستيم، شاعر دولتي آن‌هايي هستند كه با پول بيت‌المال خانه‌ها و زن‌هاي‌شان را عوض كردند.
باقري توضيح داد: اولا ما در رابطه با موضوع زمين ناچار شديم توضيح دهيم. خانه‌ي هنرمندان از انجمن‌هاي هنري و ادبي تشكيل شده كه نمايندگان ما هم در آنجا هستند. خانه‌ي هنرمندان سال‌ها درپي تشكيل تعاوني مسكن هنرمندان بود و ما مجبور شديم روز گذشته سندي را برخلاف ميل خودمان منتشر كنيم. در اين نامه هيچ اسمي از هيچ‌يك از اعضاي هيئت مديره‌ي انجمن وجود ندارد و اتفاقا شاعراني هم كه در آنجا مطرح‌اند متعلق به نحله‌هاي متنوع شعري و فكري هستند.
او در ادامه به صحبت‌هاي دو سه روز اخير خود با عليرضا قزوه اشاره كرد و گفت: پس از صحبت‌هاي مكرر با آقاي قزوه، برخلاف ميل باطني‌ام با لحاظ اين موضوع كه هيچ‌گاه فكر نمي‌كردم به جايي برسم كه بخواهم از يك شاعر شكايت كنم، تصميم گرفتم شكايت‌نامه‌اي را عليه ايشان تنظيم كنم.
او با اشاره به تماس‌هاي دو سه روزه‌ي خود با عليرضا قزوه و با اشاره به اين‌كه او مكررا تأكيد مي‌كرد كه اسنادي در دست دارد اظهار كرد: نمي‌دانم چگونه مي‌شود كه كسي مثل آقاي قزوه به همه‌ي اسناد دسترسي پيدا مي‌كند. در يكي از اين تماس‌ها وقتي به قزوه گفتم معناي اين حرفت چيست كه گفته‌اي با پول بيت‌المال خانه‌ها و زن‌هاي‌شان را عوض مي‌كنند و منظورت چه كسي است؟ مي‌گويد منظورم تو نبوده‌اي!
باقري ادامه داد: اين‌گونه حرف زدن به‌خاطر اين است كه در هشت سال گذشته به دروغ‌گويي، بي‌اخلاقي و بي‌پرده تهمت زدن عادت كرده‌ايم؛ اما ديگر كسي را كه در اين سطح اين‌گونه بي‌پرده تهمت مي‌زند و به اين طريق فتنه‌ها در خانه‌ها و اذهان ايجاد مي‌كند نمي‌پذيريم. من حيرت مي‌كنم كه چگونه او تبعات كلام خود را نمي‌داند.
اين عضو انجمن خانه‌ي شاعران ايران به بخش ديگري از سخنان عليرضا قزوه درباره‌ي بستن خانه‌ي شاعران اشاره كرد و گفت: او بايد بيايد و پاسخگو باشد كه كدام‌يك از ما وابسته به حزب منحله هستيم. ما ناچاريم به شكايت از او، هم به احترام كساني كه در اين سال‌ها با ما مربوط بودند و به اينجا رفت‌وآمد داشتند و هم اين‌كه كساني را كه اين توهم را دارند كه خداوند جهان را به حال خود رها كرده و آن‌ها مي‌توانند هر تهمتي را به ديگران بزنند، بيرون بياوريم. البته اين، تهمت به شهرداري، خانه‌ي هنرمندان ايران و آقاي سرسنگي هم هست.
او به اهداف خانه‌ي شاعران ايران از جمله پرداختن به سير تحول زبان فارسي اشاره و اظهار كرد: اگر بنا بود درباره‌ي بودجه توضيح بدهيم بايد تمام برنامه‌هايي را كه در رابطه با شعرخواني آثار منوچهري، صائب، نيما و ... است گزارش كنيم. البته در انجمن شاعران هيچ كسي مدعي شاعر‌پروري نبوده اين در حالي است كه قزوه به من مي‌گويد به‌خاطر پاك‌دستي‌ات مي‌خواستم به تو لقب «بابا» بدهم. من متأسفم كه تو مي‌خواستي به من لقب «بابا» بدهي، من فقط پدر علي و الهام باقري هستم و اگرچه بچه‌هاي ديگر را دوست دارم، اما نمي‌خواهم در حكم پدر بچه‌هاي ديگر باشم و به آن‌ها امر و نهي كنم.
وي سپس به برخي رفتارهاي قزوه و نوع نگاهش به ديگر شاعران انتقاداتي وارد كرد كه يكي از آن‌ها به اين شرح بود: قزوه به‌خاطر اين‌كه شاعري كتاب بيدل او را نقد كرده، در پاسخ به او گفته كه يادت رفته زماني پول نداشتي و من پول خريد پوشك بچه‌ات را مي‌دادم!
اين شاعر ادامه داد: آقاي قزوه در تماس‌هايي كه اين دو سه روز با من داشت گفت كه ساعد مي‌خواهم فردا همه‌ي روزنامه‌ها در تيتر اول‌شان بنويسند ساعد باقري و عليرضا قزوه با يك دسته گل به ديدار هم رفتند و من در جواب به او گفتم مگر من و تو چقدر مهم هستيم؟ اصلا چرا بايد روزنامه‌ها من و تورا تيتر يك كنند؟ مگر من بچه هستم كه به من تهمت بزني و بعد به‌صورت خصوصي بگويي كه من با تو نبودم!؟ تو تربيت‌شده‌ي كجا هستي كه به من مي‌گويي سرت را بدزد مي‌خواهم رفيقت را بزنم؟ فكر مي‌كني مي‌تواني با تهمت زدن خبرسازي كني و بعد با بزرگواري دستي بر سر آن‌ها بكشي؟ نخير بايد در همان تيراژ ميليوني كه چيزي را منتشر كرده‌اي تكذيب كني. «سر همان جا نه كه باده خورده‌اي» يا شايد هم چيز ديگر.
او دليل اصلي اتهامات مدير مركز آفرينش‌هاي ادبي حوزه‌ي هنري (عليرضا قزوه) به انجمن شاعران و اعضاي هيئت مديره‌ي آن را انتشار گفت‌وگويي از «افشين علاء» در نشريه‌ي «مهرنامه» دانست و در اين‌باره توضيح داد: در آن گفت‌وگو خبرنگار بارها از افشين سوال مي‌كند كه آرمان‌هاي شما چيست و چه اهدافي را دنبال مي‌كنيد؟ افشين علاء پاسخ مي‌دهد ما عوض نشده‌ايم، آن‌ها عوض شده‌اند و همين موضوع است كه آقاي قزوه را آشفته كرده است. در حالي كه اگر ايشان واقعا به آرمان‌هاي انقلاب پايبندي دارند بايد از اين موضوع خوشحال باشند نه ناراحت.
باقري ادامه داد: قزوه در همين مكالمات دو سه روز اخير به من گفت، شما در مراسم رونمايي از كتاب «سكانس كلمات» سيدحسن حسيني گفته‌ايد اين كتاب به مصادره‌ي سيدحسن حسيني پايان داد. حدس ديگر من اين است كه اصل اعصاب قزوه به‌خاطر چاپ همين كتاب به‌هم ريخته است، ولي روي آشكار گفتنش را ندارد.
اين عضو هيئت مديره‌ي خانه‌ي شاعران ايران افزود: قزوه در ادامه، با لحن گزنده‌اي كه از انسان مسلمان برنمي‌آيد به من مي‌گويد، خبر داري همسر سيدحسن قرار بود اين كتاب را كجا منتشر كند؟ اصلا به من چه كه در اين امور دخالت كنم؟ من و تو چه كاره‌ايم؟ اگر تو مسلماني كه حسن براي خودش وصي انتخاب كرده وهمسرش وصي اوست.
او در ادامه، با بيان توضيحاتي درباره‌ي آمار پول‌هايي كه عليرضا قزوه مدعي شده به انجمن شاعران ايران داده شده است گفت: اصلا ادبيات اين آقا معامله‌گري است و قبح اين كار براي ايشان ريخته است. وگرنه ايشان هنوز فرق اعتبار و هزينه را نمي‌داند. نمي‌داند كه وقتي مي‌گويد اعتبار، يعني اين‌كه بايد كاري انجام شود تا اين اعتبار به آن تعلق گيرد و ظاهرا ايشان در فضاي مديريتي كه كار مي‌كند از هزينه‌ي پرسنل و هزينه‌ي آب و برق خبر ندارد و نمي‌داند روشن ماند يك لامپ هزينه دارد.
در بخش ديگري از اين نشست، سهيل محمودي اظهار كرد: من از آقاي خاموشي مي‌پرسم، از آقاي محسن مومني‌شريف سوال مي‌كنم كه چگونه ايشان آمده و در جايگاه مديريتي شما و جايگاه مدير بخشي از يك نهاد فرهنگي كشور به خود حق داده است كه به عده‌اي بگويد با پول بيت‌المال زن‌شان را عوض كرده‌اند؟ آيا كسي نيست به او بگويد شما چكاره‌اي؟ مي‌خواهم بدانم كه چگونه مي‌شود و چه اتفاقي افتاده است كه آين آقا تهمت خلاف شرع مي‌زند؟
او به موضوعي كه قزوه درباره‌ي فرزندان سلمان هراتي و فتنه‌گر خواندن آن‌ها گفته اشاره كرد و در اين‌باره توضيح داد: سلمان هراتي در كنار سيدحسن حسيني و قيصر امين‌پور شاعراني هستند كه هنوز حيات دارند. ما اعتقاد داريم آن‌ها در جهان به بسط يد رسيده‌اند، اما از نظر افرادي مثل قزوه، شعرهاي دفاع مقدسي آن‌ها زمينه‌اي شده تا آن‌ها را به نفع خود مصادره كنند، وگرنه چگونه مي‌شود كه در سالگرد سلمان هراتي عده‌اي را به تنكابن ببري و به‌خاطر اين‌كه فرزندان سلمان (رابعه و رسول) با مصادره كردن پدرشان از سوي شما مخالف‌اند بگويي فتنه‌گر؟ آيا عقلانيت حكم مي‌كند كه براي اين دو بچه پرونده‌سازي كني؟ آن هم در شهري كوچك. از قزوه سوال مي‌كنم اگر فردا دو نفر لات براي اين دو بچه مشكل درست كنند و به آن‌ها تعرض كنند، چه كار مي‌كني؟ در جواب مي‌گويد كه اگر اتفاقي رخ دهد خودم جواب مي‌دهم! آخر اين چه جوابي است ناشريف؟
اين شاعر افزود: فكر مي‌كنم اين آدم كاملا به‌هم ريخته است. بنابراين از آقاي مومني و خاموشي مي‌خواهم به او تريبون ندهند.
محمودي سپس گفت: در طول اين سال‌ها دو نفر بودند كه گفته‌ام وقتي پشت تريبون مي‌روند، يكي بايد برود و تريبون را از آن‌ها بگيرد؛ يكي همان مردي كه مي‌گفت «بگم بگم» چون خودش نمي‌دانست چه مي‌گويد و به تبعات چيزهايي كه مي‌گفت آگاه نبود و در سطح كلان براي همه‌ي مردم و جامعه‌ي ايران مشكلات فراوان درست كرد. نفر دوم هم همين فردي كه مي‌گفت «شكر خدا كه برقرار است دولت احمدي‌نژادي» يعني همين آقاي قزوه كه وقتي پشت تريبون مي‌رود بايد تريبون را از او گرفت، وگرنه به كل فرهنگ و هنر مملكت آسيب مي‌زند. او هم مثل همان كسي است كه نسنجيده حرف مي‌زد و تبعات حرف‌هاي خودش را نمي‌دانست.
به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست فاطمه راكعي درباره اين‌كه عليرضا قزوه خانه شاعران را با حزب «مشاركت» مرتبط دانست اظهار كرد: اگر عضو بودن من در حزب مشاركت جرم بوده است پس چرا من را محكوم و قصاص نمي‌كنند؟
مديرعامل انجمن شاعران ايران همچنين گفت: تا زماني كه من عضو حزب مشاركت بودم، اين حزب به قول ايشان منحله نبود و از زماني كه به‌صورت غيررسمي اعلام كرده‌اند منحل است، دليلي براي مطرح كردن آن در فعاليت‌هاي ديگرم نديده‌ام. بنابراين فكر مي‌كنم بايد بين مسائل تفكيك قائل شد، وگرنه در زماني كه من نماينده‌ي مجلس بودم هيچ‌گاه حرف بي‌منطق و خلاف قانوني نزده‌ام، اما در انجمن شاعران تلاش مي‌كنيم دموكرات باشيم.
او اضافه كرد: من هيچ‌وقت فعاليت‌هاي ادبي، سياسي و اجتماعي خود را در ديگري دخالت نداده‌ام.
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]
-
گوناگون
پربازدیدترینها