واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگاه شما: انتقال پايتخت هنر نيست
بخش «نگاه شما» براي ارائه و معرفي «نگاه» مخاطبان «تابناك» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناك» ميتواند با مد نظر قرار دادن شرايط همكاري با اين بخش، «نگاه» خود را بفرستد تا در معرض ديد و داوري ديگر مخاطبان قرار گيرد.
محمــود صباغـي در مطلب ارسالي براي «نگاه شما» نوشت:
در يكي دو روز گذشته مجلس كليات طرح ساماندهي و انتقال پايتخت سياسي و اداري را به تصويب رساند. به اين ترتيب عملآ موضوع انتقال تهران بعنوان پايتخت 228 ساله ايران ، وارد فاز اجرايي و عملياتي خواهد شد. طرح انتقال تهران سالهاست مورد نظر بوده است اما گاهي واقعيتها و نگاه كارشناسانه به مسئله واينكه چرا بايد چنين كرد و اصولآ چنين كاري شدني است يا نه ، تا امروز مسكوت مانده است. نگرشي واقع گرايانه ياداور ميشود كه انتقال پايتخت از جمله اموري است كه به ماهها و شايد سالها كار كارشناسي نياز دارد.
بايد از مدافعان و طراحان انتقال تهران سؤال شود كه مبناي اين كار چيست؟ آيا شلوغي بيش از اندازه ؟ ترافيك سنگين؟ دوري مراكز اداري و سازمانهاي مختلف از يكديگر؟ اصلآ شايد براي گريز از زلزله و بلاياي طبيعي باشد ؟ زيرا كه مدتهاست ميشنويم كه شهر تهران بر روز بيش از بيست گسل زلزله قرارگرفته است . و اصولآ هر كدام از هزار ويك ناهنجاري و مشكلاتي كه امروز گريبانگير تهران شده ميتواند انگيزه اي براي دفاع از اين طرح بلند پروازانه باشد. انگيزه ها و ادّله هر چه كه باشد بجرات ميتوان گفت اين اقدام ميتواند به نوعي فرار از چاره جويي مشكلات لاينحل امروزمان باشد. براساس تاريخچه 228 ساله تهران، اين شهردر دوره حاكميت كريم خان زند بنا و سپس در دوره آغا محمد خان قاجار بعنوان پايتخت ايران انتخاب شد و بعدها ثابت شد كه اين انتخاب ، اقدامي سنجيده و كارشناسي شده وبر اساس اصول درست بوده است. تا پايان سده گذشته و حتي تا پايان جنگ جهاني دوم ، طهران ومجموعه روستاهاي شمالي آن "شميرانات" واقع در دامنه جنوبي سلسله جبال البرز، شهري زيبا و خوش آب و هوا با درختان فراوان اغلب چنار و نارون با چشمه هاي فراوان و پراب و قنوات متعدد با جمعيتي متناسب با وسعت آنروز با مردمي يكدست و دلسوزو خونگرم نسبت به آب و خاك خويش و با فرهنگي ارزشمند و گرانقدر بوده است. جان كلام انكه آگر طهران آن روزبه تهران امروزبدل شده آيا جز اين است كه ما ساكنان آن و مديران شهري نا كارآمد با سياستگذاريهاي خطا به اين روز نشانده ايم ؟ غير از اين است كه مشكلات حاّد شهري وترافيك سنگين و طاقت فرسا را ما با اصرار بيهوده بر " ماشينيسم" ــ به معناي جامع و عاّم ــ پايه گذار شديم وبصورتي فزاينده بزرگتر و لاينحل تر كرديم ؟ سكان هدايت اين شهر بزرگ را به دستان نميگويم نالايقان اما قطعآ به ناتوانان سپرديم تا با تصميم گيريهاي نادرست و تك بعدي به بيراهه امروز برسيم ؟
حال فرض كنيد همين فردا شهري خوش آب و هوا و متناسب با تمام معيارهاي لازم براي يك پايتخت معتبر و مبتني بر تمام اصول و مباني شهر سازي و مناسب يك پايتخت مدرن را تحويلمان دادند، آنگاه چه خواهد شد ؟ ساكنانش را چه كساني تشكيل خواهند داد ؟ ساختمانهايش چطور ؟ با پديده غير قابل كنترل "مهاجرت" چه خواهيد كرد ؟ اتوموبيلهاي فرسوده را چطور ؟ سوخت ماشين آلات و خودروها از كجا تآمين خواهد شد تا به همراه مسئله وارونگي، وضعيت آلودگي هواي پاييز و زمستان در وضعيت "هشدار" و" ناسالم" قرار نگيرد تا مجبور نباشيد هر از گاهي شهر جديد را يكسره تعطيل كنيد ؟ چگونه به ساكنان شهر جديد پايتخت خواهيد فهماند كه گوشه و كنار خيابانها و جوي آب زباله،دان نيست ؟ با فرهنگها و خرده فرهنگها چه بايد كرد ؟ساكنان شهر جديد پايتخت قطعآ از كره مريّخ نبوده و جمعيتي از همين حدود 80 ميليون نفر حاضر درايران خواهند بود.چنين است كه به ضرص قاطع مدعي هستم كه 228 سال بعد دوباره در همين جايي خواهيم بود كه امروز هستيم .ديري نخواهد گذشت كه آن شهر نيز مانند تهران امروزشده و بايد در انديشه پايتخت ديگري بود.
يقينآ اين اقدام سيكل بسته اي است كه به هيچ نتيجه مثبتي منتهي نخواهد شد. چشم بر واقعيات مسلم بستن و در پي شهر ديگربودن، شرط عقل نبوده و راه حل خوبي براي يك "پايتخت" نيست. بحراني كه در نتيجه جابجايي پايتخت بوجود خواهد امد قابل پيش بيني نيست امّا چشم انداز اينده شهر جديد قابل تصور است .در ابتدا يافتن منطقه اي چون "طهران 228 سال پيش" با وسعتي قابل گسترش ، بسادگي مقدور نيست. اين ابتدائي ترين چالشي است كه فراروي ما قرار دارد. انتخاب شهرهاي امروز كشور را براي پرهيز از سوء تفاهمات احتمالي نميتوان مورد مطالعه قرار داد.بعد از تعيين محدوده اي با تمام معيارهاي لازم براي يك پايتخت و سپس شامل شهر سازي بر مبناي تمام ملاحظات سياسي و بعد از آن تجهيز و انتقال نيرو و انرژي و ابزار تكنولوژيكي، انتخاب نيروهاي دولتي ، تجهيز و اسكان ، جمعيت و خلاصه هزار و يك مشكل پيدا و پنهان ،هر كدام در پروسه اي محدود ميشود كه گذر از آن بسادگي مقدور نخواهد بود. انتقال سكنه تهران فعلي و نيروهاي لازم از سراسر كشوربه شهر ايده آل فرضي چه پيامدهايي خواهد داشت؟ ترديد نكنيد همين مشكلات و همين ترافيك و همين شلوغي و همين انفجار جمعيتي در انتطار است و خلاصه در بر همان پاشنه خواهد چرخيد. و تنها گره اي بر گره هاي امروز كشور افزوده خواهد شد.اجازه بدهيد بدون تعارف بگويم ما كه يد طولائي در پروژه هاي نيمه كاره و طرحهاي نا تمام در مقياسي بسيار كوچكتر از ساخت يك پايتخت ، فراوان داريم چگونه از پس چنين طرح عمراني غول آسا بر خواهيم آمد ؟ كنترل ، بهسازي و اداره بهينه همين شهر تهران ،كه داراي معياروسطح توانائيهاي بسيار پائين تري است، سالهاست كسي و تشكيلاتي از پس آن بر نيامده چطور در راهي گام نهيم كه انتهايش را هر نگاه منطقي ميتواند متصوّر شود؟.... در اين زمينه گفتني بسيار است امّا براي پرهيز از اطاله كلام سخن كوتاه ، اما لازم است اشاره شود كه يادداشت حاضر سخني از سر سوز دل و تمايلات " ناسيوناليستي" است و بي انصافي است اگر نگارنده متهم به اشكال تراشي و صفات ديگري شود.
سخن كوتاه كنم و در پايان بگويم كه ميگويند " تجربه چراغ راه آينده است ". اصولآ در طرحها و پروژه هاي عظيم و غول آسا از تجارب ديگراني كه در زمينه هاي مشابه موفق عمل كرده اند، هم در بخش كارشناسي و هم در حوزه عملياتي بهره گيري ميشود. در كداميك از بيش از 220 كشوري كه در جهان وجود دارد راه حل مشكلات پايتخت را در انتقال ديده اند ؟ شايد كه در تاريخ جهان معدود شهرهايي باشند كه چنين تجربه اي را از سر گذارانده اند اما قطعآ داراي دلايل و انگيزه هاي قابل قبول بوده و هيچكدام در شرايط مشابه امروز ما نبوده اند. و باز براي اينكه محكوم به انتقاد كوركورانه نشويم اين را هم بگوييم كه مشكل تهران ريشه در ضعف شديد فرهنگي دارد كه تمام بحرانهاي كشور از آن سرچشمه ميگيرد. ارتشاء و كلاهبرداريهاي رايج كه سيستم اداري ما از آن بشدت رنج ميبرد، رسوخ فساد ورانت خواري در سيستم اقتصادي، ترافيك خود ساخته ، آلودگي هوا وآلودگي صوتي،شلوغيهاي سرسام آور(كه در مقياسي كوچكتراز ويژه گيهاي تمام شهرهاي بزرگ دنيا ست) ، روابط اجتماعي ناسالم ، ناهنجاريها و بزهكاريها و سوق جرم و جنايت بسوي نا امني و خشونت بيشتر، بحران فرهنگ اجتماعي ، مهاجرت هاي بحران زا و .... را چگونه ميتوان كنترل كرد؟ پاسخ به اين سؤال و اجراي آن در تهران امروز، بي ترديد شهرمان را به بهترين و شايسته ترين و مناسب ترين و آرامترين بدل خواهد كرد و در جهان نيز نمونه خواهد بود و ترديد ندارم كه ديگران براي استفاده از تجارب ما صف خواهند كشيد.اين حقيقت مسلّم تنها راهي است كه عاقلانه ، ممكن ، منطقي بنظر ميرسد و در اينصورت چشم انداز آينده يك " پايتخت معتبر و زيبا و قابل سكونت" بخوبي ديده ميشود.و در غير آن جز تيري در تاريكي نيست.....
* براي آشنايي با شرايط و نحوه همكاري با «نگاه شما» اينجا را كليك كنيد.
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]