محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829516745
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
10 سال از زماني كه زمين زير پاي خرماچينان بم لرزيد، گذشت؛ 10 سال پيش بود كه در ساعت 5 و 26دقيقه صبح، انتظار هر مهمان ناخوانده‌اي وجود داشت الا زمين‌لرزه‌اي كه 30 هزار نفر را به كام مرگ بكشاند؛ 10 سال از زماني كه پيرزن بمي، زنده پس از چندين روز از پناه كمد چوبي كهنه جهيزيه‌اش از زير خروارها خاك بيرون آورده شد گذشت و حالا كودكان اين روزهاي بم، تنها گرد حسرت و داغ بزرگترهايشان را مي‌بينند كه در خاطره‌هايشان مي‌گويند، در صبح يك روز زمستاني زلزله‌اي به بزرگي 6.6 ريشتر شهر اسطوره‌اي‌شان را به تلي از خاك بدل كرد.
هنگامي كه نامي از زلزله بم به ميان آورده مي‌شود، همگان به ياد كشته‌ها، مجروحان، شهر خشتي از هم پاشيده و دست آخر ياد چادرهاي سفيد و قرمز هلال‌احمري مي‌افتند كه وظيفه‌اش امدادرساني در زمان حادثه است. اما كمتر كسي پاي صحبت و درد و دل امدادگراني مي‌نشيند كه روزها و هفته‌هاي متمادي، عمر خود را در مناطق زلزله‌زده گذرانده‌اند. امدادگراني كه حالا با گذشت 10 سال با اينكه عنوان مي‌كنند كه سيستم مغزي‌شان به گونه‌اي طراحي شده كه خاطرات بد از يادشان برود، اما با گذشت دقايقي، چنان 10 سال پيش را يادآوري مي‌كنند كه گويي چند هفته پيش حادثه بم رخ داده است.
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
به گزارش ايسنا، امدادگران آن روزهاي جمعيت هلال‌احمر در بم كه اين روزها براي خود استادي تمام عيار شده‌اند را به راحتي و تنها با چند پيامك پيدا كرديم. پاي صحبتشان كه مي‌نشيني دنيايي از حرف‌هاي ناگفته‌اي دارند كه با گذشت ده سال همچنان مي‌خواهند كه ناگفته بماند؛ امدادگراني كه تقريبا در همه حوادث بزرگ كشور از جمله زلزله رودبار، قائن، طبس و... شركت داشته‌اند و با آزمون و خطا و پا گذاشتن روي خرابه‌هاي خانه‌ها، ياد گرفتند كه چگونه به مردم كمك كرده و مجروحان را زنده از زيرآوار بيرون بكشند.
حسين اشرفي كه از 10 سال پيش تاكنون معاونت امداد و نجات جمعيت هلال‌احمر همدان را بر عهده دارد، در مورد حضورش در زلزله بم مي‌گويد: پنجم دي ماه سال 82 در جلسه‌اي كه با حضور تمامي روساي شعب همدان تشكيل شده بود، حاضر بودم كه پسرم در تماس تلفني عنوان كرد كه زلزله‌اي در بم رخ داده و با توجه به نوع ريشتر اعلامي، به تمامي روساي حاضر پايگاه‌ها اعلام كردم كه احتمالا امدادگران همداني نيز براي كمك اعزام خواهند شد.
ماجراي چند روز اول بم و امدادگراني كه در راه ماندند
وي با بيان اينكه پس از اتمام جلسه، اعلام كردند كه تعداد زيادي از امدادگران و دانشجويان همداني براي اعزام به مناطق زلزله‌زده، پشت در جمعيت ازدحام كرده‌اند، گفت: ما به حضور افراد آموزش نديده نيازي نداشتيم و بارها اين مطلب را به دانشجويان عنوان كرديم. اما پس از چند لحظه متوجه شديم كه دانشجويان در حركتي اعتراضي مبني بر عدم اعزامشان ضمن كوبيدن پاي بر زمين، سرود "يار دبستاني من" را مي‌خواندند كه با تمامي اصرارها مبني بر اعزامشان؛ به صورت شبانه با جمعي از امدادگران به مناطق زلزله‌زده اعزام شدند.
اشرفي با اشاره به ترافيك 15 كيلومتري جاده‌هاي اصلي منتهي به بم، گفت: كليه محورها به علت هجوم مردم به بم بسته شده بود و گره ترافيكي ايجاد شد كه به هيچ عنوان باز نمي‌شد و به همين دليل از بيراهه وارد شهر بم شديم.
او در حالي كه چند دقيقه‌اي مكث مي‌كند، در مورد جنازه‌هاي مانده در كنار آوار و آتش‌هاي مردم مانده از لرزش زمين سخن مي‌گويد و با بيان اينكه در پنج روز اول، سازماندهي و فرماندهي منسجمي در تمامي زمينه‌ها در بم وجود نداشت، گفت: در روزهاي اول، فرماندهي و مديريت در بم قفل كرده بود و به صورت سليقه‌اي و تشخيص فردي، كار پيش مي‌رفت.
راه‌اندازي اردوگاه «سينا»
وي با بيان اينكه ساعتي پس از وقوع زمين لرزه، دكتر نوربالا (رييس وقت جمعيت هلال‌احمر) و مرحوم دفتري (رييس وقت سازمان امداد و نجات جمعيت هلال‌احمر) با بالگرد، خود را براي مديريت امداد به منطقه رسانده بودند، گفت: پس از چند روز تصميم گرفته شد كه بم، تقسيم شده و امدادرساني آن بين استان‌هاي مختلف پخش شود كه بر همين اساس شهرستان بم به 14 قسمت تقسيم و تكه چهاردهم نيز به هلال‌احمر همدان رسيد.
وي با بيان اينكه دبيركل وقت از هلال‌احمر همدان خواست كه اردوگاهي در منطقه 14 برپا كنند تا نسبت به انتقال مجروحان كه در بيمارستان‌ها بستري شده بودند، اقدام شود، گفت: با كمك امدادگران، اردوگاه 3000 نفري به نام «سينا» برپا شد كه مورد بازديد رييس وقت صليب سرخ جهان قرار گرفت.
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
بحراني كه دامن مديريت بم را گرفت
اشرفي با بيان اينكه اردوگاه سينا در سطح كشور نمونه شد، گفت: علاوه بر تجهيز اين اردوگاه به كلينيك، داروخانه، شهربازي و ... آب شرب لوله‌كشي، نانوايي، دستشويي بهداشتي و حمام‌هاي صحرايي نيز در اين اردوگاه نصب شد و با كمك NGOها نيز كتابخانه‌اي براي مردم زلزله‌زده ايجاد شد و حتي پا را فراتر گذشته و اجازه داده‌ايم تا مردمي كه هنري دارند، براي عرضه آن، به اردوگاه وارد شوند؛ به گونه‌اي كه دوره‌گردهايي در روزهاي خاص به اردوگاه وارد شده و «بازار اردوگاه» را در مركز آن داير كرده و اجناس خود را به مردم مي‌فروختند.
وي كه چندان دل خوشي از مديريت بحران زلزله بم ندارد، مي‌گويد: مديريت در بم به خصوص در روزهاي اول دچار بحران شده بود و خيل عظيم مردم و تجمع بيش از حد نيروي آموزش نديده، خود سبب ايجاد بحران شده بود.
اشرفي كه معتقد است بحران مديريتي بم بر اساس تجمع بيش از حد منابع انساني رخ داده بود، گفت: در بم افرادي وجود داشتند كه تعداد زيادي از اعضاي خانواده و فاميل خود را از دست داده و به عنوان تنها عضو يك خانواده بزرگ زنده مانده بودند و در حالت شوك و بي‌ميلي قرار داشتند؛ اين افراد ميلي به دريافت امكانات نداشتند، اما ما شاهد بوديم تعداد زيادي از افراد درخواست غذا و پوشاك مي‌كردند كه در زلزله حضور نداشتند و اين حضور بيش از حد مردم، مانع اصلي كمك‌رساني به زلزله‌زدگان بود.
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
وي نبود اطلاعات مالكيتي و جمعيتي را يكي ديگر از چالش‌هاي بم عنوان كرد و گفت: عدم وجود اطلاعات سبب شد كه هلال‌احمر بيش از اينكه بخواهد به زلزله‌زدگان سرويس دهد، بايد شكم افراد غير را سير مي‌كرد و اين در حالي بود كه اگر اطلاعات كافي در مورد جمعيت و هر خانواري وجود داشت، مي‌توانستيم بسيار بهتر بم را پوشش دهيم.
بم؛ با امكانات چند استان پوشش داده مي‌شد
معاون امداد و نجات جمعيت هلال‌احمر همدان كه در زلزله بم حضور داشت، با اشاره به آشفتگي بم، گفت: قبل از زلزله بم طرح جامع امداد و نجات به تصويب رسيده بود كه در اين طرح تعيين تكليف شده بود كه چه سازماني در چه حادثه‌اي و در چه زماني بايد وارد شود. اما آنچنان بم مردم و مسئولان را آشفته كرد كه هيچ‌كس يادي از پروتكل و طرح جامع امداد و نجات نكرد.
وي با بيان اينكه اتفاق بم خاص بود، گفت:مسئولان ما نتوانستند از حادثه بم درس عبرت بگيرند، چرا كه جاي سئوال است حالا پس از گذشت 10 سال از بم، چند كتاب تخصصي در مورد نقاط ضعف و قوت مديريت بحران بم نوشته شد.
اشرفي با طرح اين سئوالها كه در بم چه اتفاقي افتاد كه كل ايران درگير آن شد؟ و زلزله‌اي كه مي‌توانست با امكانات چند استان پوشش داده شود، نه تنها حادثه ملي اعلام شد، بلكه آسمان بم روي تمام كشورهاي دنيا منهاي رژيم غاصب اسرائيل باز شد و از حالت ملي به بين‌المللي بدل شد؟ گفت: جاي سئوال است كه چه اتفاقي افتاد كه يك حادثه ملي با حضور امدادگران بيش از 18 كشور پوشش داده شد و بايد بازنگري عميقي در مورد حادثه‌هاي ديگر داشته باشيم و زواياي پنهان بم را بشكافيم تا چراغ راه مديران آينده شود.
دستاوردهاي بم چه بود؟
وي با بيان اينكه از زمان زلزله بم تاكنون كارهاي بسيار بزرگي در كل كشور در حوزه تجهيزات نوين، طراحي عمليات‌هاي واقعي و ... صورت گرفته است، گفت: ورود ابزار و تجهيزات مدرن همچون GPS، GIS، بيو رادار، افزايش تعداد سگ‌هاي جستجو و نجات، همه محصول بم است و مسئولان پس از اين زلزله فهميدند كه چشم بسته نمي‌شود حوادث را كنترل كرد.
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
به گزارش ايسنا، پاي درد و دل امدادگران حاضر در بم كه مي‌نشيني، بيشتر صحبت از مديريت بحراني مي‌شود كه خود بحران آفرين بود. با اين حال عبد خداوندي كه آن زمان رياست ستاد تخليه زلزله بم را بر عهده داشت و 10 روز اول در فرودگاه بم وظيفه انتقال مصدومان به شهرهاي ديگر را بر عهده داشت، مي‌گويد: زمان اعزام من در شهرستان قم در حال برگزاري كلاس‌هاي «آواربرداري» بودم تا اينكه اعلام شد كه براي اعزام به بم، به تهران بازگشته و نهايتا با دو چراغ برق سيار با هواپيماي نظامي C130 نيروي هوايي به بم اعزام شدم. اما پس از پياده شدن از هواپيما، با صحنه عجيبي روبرو شدم. تعداد زيادي از مجروحان كه از چهره‌شان مشخص بود كه برخي از آنان تازه از زيرآوار بيرون كشيده شده‌اند، در محوطه باند فرود نشسته بودند و منتظر هواپيمايي بودند تا آنها را به بيمارستان‌هاي شهرهاي ديگر منتقل كنند.
وي با اشاره به قطعي برق بم، گفت: با كمك امدادگران ديگر، چراغ پرژكتوري كه براي پرواز، گازوئيل آن را تخليه كرده بوديم را با هزار بدبختي و كشيدن گازوئيل از يك اتوبوس روشن كرديم و تازه بعد از روشن شدن چراغ متوجه عمق فاجعه شديم. چرا كه تعداد زيادي از مردم مجروح در باند فرود، تجمع كرده و حتي تعداد زيادي از مجروحان در سالن فرودگاه جان خود را از دست داده بودند.
چرا هلال احمر 2سال در بم ماند
عبد خداوندي كه سابقه حضور در ستاد تخليه جنگ، زلزله رودبار و طبس را دارد ، در پاسخ به چگونگي امدادرساني به مردم زلزله‌زده، گفت: اگر منظور از امدادرساني، اشباع كردن منطقه از امكانات است، ما توانستيم بم را سامان‌دهي كنيم و اين در حالي است كه امكانات آن زمان ما چيزي از حالا كم نداشت. اما نكته قابل توجه در بم، نبود اطلاعات بود.
وي كه در زمان زلزله بم رياست ستاد تخليه را بر عهده داشت نيز با اشاره به سخنان هم‌سنگري ديگرش (اشرفي) مي‌گويد كه بر اساس آخرين سرشماري در بم، 90 هزار نفر زندگي مي‌كردند كه اگر در زلزله 30 هزار نفر آنها كشته شده و 15 هزار نفر نيز مجروح شده باشند، ما بايد به 45 هزار نفر امدادرساني مي‌كرديم. اما هلال‌احمر در بم 225 هزار نفر را پوشش داديم!بر اساس تمامي استانداردهاي جهان، هلال‌احمر تنها 45 روز بايد براي كمك‌رساني اقدام كند. اما هيچ‌كس در اين چند سال از خود نپرسيد كه چرا عمليات هلال‌احمر در بم، دو سال طول كشيد!
وي با بيان اينكه هر كسي هوس مي‌كرد بم را ببيند، مي‌توانست وارد اين شهر شود، گفت: تا به كي مي‌خواهيم در يك حادثه به صورت هيجاني كار كنيم؟ و جاي تعجب است كه اعزام نيرو در بم مرا به شدت اذيت مي‌كرد، چرا كه انگار سازمان‌ها و حتي خود هلال‌احمر در يك مسابقه اعزام نيرو شركت كرده بودند و از آنجايي كه من در فرودگاه بودم، از روز چهارم بلا استثناء، امدادگران را برمي‌گرداندم، چرا كه سير كردن شكم 40 هزار نفر نيرو كار آساني نبود و حتي داستان بدين‌جا ختم نشد و همه كساني كه در فرودگاه بودند، از هلال‌احمر درخواست غذا مي‌كردند.
چرا بم بين المللي شد؟
عبد خداوندي كه اين روزها تدريس آواربرداري را پيشه كرده و بازنشسته سازمان امداد و نجات است، با اشاره به بين‌المللي شدن زلزله بم، مي‌گويد: نمي‌دانم كدام نوع ديالوگ مطرح شده و شرايط اطلاعرساني چگونه بود كه يك حادثه‌اي كه با توان خود جمعيت هلال‌احمر كرمان و ساير استان‌هاي مقيم‌اش حل مي‌شد، بين‌المللي شد و راه بم براي تيم‌هاي آموزش نديده گشوده شد. به گونه‌اي كه اتريش 150 امدادگر آموزش نديده براي كسب تجربه آورده بود و اين در حالي بود كه آن زمان جمعيت هلال‌احمر 80 سالگي خود را جشن مي‌گرفت و ما سابقه طولاني در بحث امداد و نجات داشتيم.
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
وي با اشاره به تجمع امدادگران آموزش نديده در بم، گفت: با اينكه بم شهر بود، اما تخريب، تخريب شهري نبود و ما بم را باغ شهر بزرگ مي‌دانيم و با آن حجم آوار، شاهد بوديم كه افرادي بدون حتي كفش و لباس مناسب براي امدادرساني مي‌آمدند و هنگامي كه اعتراض مي‌كرديم، مي‌گفتند به ما لباس بدهيد تا كار كنيم.
گزارشي متفاوت از 10 سالگي زلزله بم
وي با تاكيد بر اينكه هنوز نمي‌دانيم كه در حادثه چه كسي بايد چه كاري را انجام دهد، گفت: نقض قانون، عدم تمكين و مشكلات فرهنگي سبب شده است كه ما هنوز ندانيم كه در حادثه بايد كار تيمي انجام شود، اما متاسفانه در حادثه هر سازماني سعي مي‌كند كارت ويزيت خود را پخش كند و بگويد كه فلان كار را ما كرده‌ايم و همه دوست دارند كه نوك حمله باشند و گل بزنند.
اين مدرس امداد و نجات با بيان اينكه در بم امكانات خوبي داشتيم اما مشكل از جاي ديگري بود، گفت: متاسفانه اگر 30 هزار نفر در يك حادثه كشته شوند، هيچ‌كس نمي‌پرسد كه چرا اين اتفاق افتاد، اما اگر مسئولي به يك كمپ وارد شود و يك حادثه ديده درد و دلي كند، آن موقع بايد جوابگوي آقايان باشيم. اما مشكل از جاي ديگري است كه هيچ كس به آن توجه نمي‌كند.
وي كه رياست ستاد تخليه بم را بر عهده داشت و در 10 روز اول در فرودگاه مستقر بود، گفت: در گزارش مرحوم دفتري كه رياست وقت سازمان امداد و نجات را بر عهده داشت، اعلام شد كه از شهرستان بم و تابعه، 14 هزار نفر به خارج از بم اعزام شدند كه اين مسئله تبعات بسياري دارد. چرا كه شما تصور كنيد پدر خانواده در يك شهرستان، فرزند در يك استان ديگر و مادر در بيمارستان محلي باشد و اين قطعا نه تنها مشكلات بسياري را در مورد باز پيوند خانواده به وجود آورد، بلكه تاثيرات عميق رواني بر فرد حادثه ديده گذاشت، چرا كه علاوه بر داغ نزديكان، بايد حسرت گم شدن يكي ديگر از اعضاي خانواده‌اش را نيز مي‌كشيد. اما جالب است كه بدانيد من دست نوشته‌هاي زلزله رودبار، قائن و بم را كه كنار يكديگر گذاشتم، متوجه شدم كه تمام اقدامات ما تكرار شده است.
لوكزامبورگ، شاهكار امدادرساني در زلزله بم
وي با اشاره به نبود كارت ترياژ در فرودگاه بم، گفت: نوك پيكان بم، فرودگاه بود چرا كه هر مجروحي را به فرودگاه مي‌آوردند تا از بم برود و اين گونه شد كه پس از مدت‌ها متوجه شديم 14 هزار مجروح را از آسمان بم خارج كرده‌ايم و اين در حالي بود كه حتي كارت ترياژ نداشتيم كه شرح حال مصدومان را بنويسيم و گاها از كارتن سرم و ... استفاده مي‌كرديم.
وي با بيان اينكه صليب سرخ لوكزامبورگ، شاهكار امدادرساني در زلزله بم را رقم زد، گفت: صليب سرخ لوكزامبورگ دو هواپيماي بيمارستاني با كادر پزشكي به بم فرستاد؛ به گونه‌اي كه مصدومان بد حال كه اگر مي‌خواستيم آنها را با هواپيماي معمولي منتقل كنيم، از دست مي‌رفتند؛ با اين هواپيما به نزديك‌ترين استان همجوار منتقل مي‌كرديم.
عبد خداوندي با بيان اينكه يكي از اتفاقات خاص زلزله بم، حضور تيم جراحي فرانسوي بود كه جايي براي داير كردن درمانگاه خود نداشتند، گفت: در زلزله بم آسمان گشوده شد. اما هيچ‌كس فكري به حال مكان استقرار و خوراك افراد خارجي نكرد؛ به گونه‌اي كه تيم جراحي فرانسه جايي براي استقرار نداشت و ما مجبور شديم در انتهاي باند فرودگاه، با چادرهاي هلال‌احمر، درمانگاهي براي اين افراد داير كرده و با هماهنگي با يكي از شركت‌هاي هواپيمايي، بسته غذايي صبحانه اين شركت را براي خارجي‌ها مي‌فرستاديم كه اين مسئله سبب شده بود كه امدادگران خارجي تصور كنند كه جمعيت هلال‌احمر ايران چه تشكيلات كترينگي دارد!
وي با بيان اينكه بم صحنه آزمون و خطا بود، گفت: ناگفته‌ها در بم زياد است اما گاهي بايد اجازه دهيم كه اين سخنان ناگفته بماند. اما مسئله‌اي بسيار حائز اهميت ديگر در بم نقض قانون و تفاوت‌هاي فرهنگي ميان سازمان‌ها بود كه بسيار آزاردهنده مي‌شد؛ به گونه‌اي كه هر سازماني تلاش مي‌كرد در مسابقه اعزام نيرو و ... برنده شود، اما واقعا چه كسي به درستي عملش فكر كرد؟
بم بر روي هواي كلانشهرها
شهريار مزيدآبادي كه حالا كارشناس امدادونجات، است اما از بعد ديگري در مورد بم سخن گفت.
او مي‌گويد كه ما هنوز تجربه يك اتفاق بزرگ در كشورمان را نداريم و علي‌رغم تكنولوژي، هنوز آماده نيستيم. او مي‌گويد تجربه اتفاقاتي همچون سيچوآن چين، حادثه ژاپن و آمريكا را نداريم و به همين علت اسم حادثه كه به ميان مي‌آيد همه شانه خالي مي‌كنند چرا كه همه معتقدند تجربه بم بس است. اما بم يك حادثه شهري نبود و حالا با توجه به آپارتمان‌هاي كلانشهرها، چند بم بر روي هوا داريم و قطعا برخي از مناطق شهري ما از بم بدتر و شلوغ‌تر خواهد بود و از آنجايي كه هيچ كدام‌مان تجربه حادثه در شهر را نداريم، نمي‌توانيم نظر درستي بدهيم. اما ما تنها هشدار و آگاهي مي‌دهيم، ولي هنوز ساختمان بلندي تخريب نشده كه ببينيم امدادرساني در آن چقدر سخت است.
وي با انتقاد به اينكه در آستانه سالگرد بم، كنفرانس و سمينارها، برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني زيادي در حوزه پيشگيري از زلزله به بهانه 5 دي برگزار مي‌شود، اما پس از آن زلزله در جريان رسانه گم مي‌شود، گفت: بم بايد تبلور علم امداد و نجات و زلزله باشد، نه اينكه بهانه‌اي براي اطلاعرساني شود.
مزيدآبادي با بيان اينكه توقع بر اين بود كه پس از زلزله بم، شاهد اتفاقات زيادي در حوزه ايمن‌سازي باشيم، گفت: اما اين تجربه در سازماني به نام «مديريت بحران» تبلور كرد كه آزمايشي فعاليت مي‌كند.
وي معتقد است كه عبارت «ببينيم چه مي‌شود» بزرگترين سم امدادرساني كشور است، چرا كه هميشه اميدواريم كه زلزله‌اي در پايتخت و يا ساير كلانشهرهايمان رخ ندهد و اين آرزو تنها به آن دليل است كه درك درستي از خطر نداريم.
وي در مورد زلزله بم، به ترافيك جاده بم – كرمان و ترابري هوايي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: چه كسي فكر مي‌كرد كه ارگي كه نشان صلابت شهر بود و 2500 سال به آن خطي نيفتاده بود، در مركز شهر با خاك يكسان شود و بسياري از اقدامات پنهان و آشكار گردن هلال‌احمر بيفتد و هلال‌احمر ماه‌ها پس از پايان ماموريتش، مجبور شود كه در بم بماند.
مزيدآبادي با بيان اينكه در شهر بم همه درخواست كننده بودند، گفت: ما در بم با پديده عجيب امدادرساني مواجه بوديم؛ به گونه‌اي كه در شب دماي هوا 10 درجه زير صفر بود و حتي داخل سرپناه مي‌لرزيديم و در روز با 40 درجه فلورانس هوا، شاهد آن بوديم كه دماي هوا 30 درجه بالاي صفر است اما بالاخره توانستيم با تمامي مشكلات، بم را پوشش دهيم. اما بايد متذكر شوم كه ما در كلانشهرها، چند بم بر روي هوا داريم كه بايد فكري به حال آنها انديشيده شود.
به گزارش خبرنگار ايسنا، بر يك چشم به هم زدن، 10 سال از زلزله بم گذشت؛ زلزله‌اي كه نه تنها بم، بلكه مي‌توان گفت كل دنيا را لرزاند؛ زلزله‌اي كه سبب شد درهاي آسمان بم بر روي تمامي كشورها منهاي اسرائيل گشوده شود. اما حالا پس از 10 سال كه به آن روزها مي‌نگريم، مي‌بينيم بم صحنه كارزار امدادگراني بوده است كه نه تنها به جدال با خشم زمين پرداختند، بلكه غصه عدم مديريت بحران را نيز خورده‌اند. مديريتي كه پس از زلزله بم قرار شد سازمان شود اما آزمايشي! و حالا با آنكه دير شده اما شايد بتوان از زلزله‌اي كه حدود 30 هزار نفر را به كام مرگ كشاند نيز درس عبرت گرفت و يا حتي مي‌توان خدا خدا كرد كه زلزله‌اي به مانند آن رخ ندهد چرا كه اگر رخ دهد، قطعا بسياري از افراد و سازمان‌ها در امتحان پوشش آن مردود مي‌شوند.
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]
-
گوناگون
پربازدیدترینها