واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: بازيكنان زنگ ميزنند و ميپرسند تو ميماني يا نه! منصوريان: كروش چنين رفتاري را تحمل ميكند؟
اگر امروز در هر پيشه و حرفهاي كه هستي و هر سمت و مقامي داري، هر روز يك نفر را به عنوان جانشينت علم كنند چه حسي پيدا ميكني؟ با چه شوق و ذوقي، با چه انرژي مشخصي و براي رسيدن به چه هدفي در محل كارت حاضر ميشوي؟ همين چند سوال را در ذهن تان داشته باشيد و با همين آمادگي فكري سراغ علي رضا منصوريان برويد. مردي كه از يك ماه قبل دارد سايه سنگين يك تازه وارد را روي سرش حس ميكند. يكي كه قرار است از آن سوي آبها وارد شود!
منصوريان را به سختي ميتوان پيدا كرد. ميخواهد كمتر حرف بزند و كمتر تحريف شود. پس فقط به سوالات بخش خبر شبكه سه سيما جواب ميدهد. او مشكلاتش را اينگونه تشريح ميكند: «يكي از بزرگترين مشكلاتم اين است كه بازيكنان تيم ما در گذشته در تيمهاي باشگاهيشان كم بازي ميكردند و 15 تا 20 دقيقه بيشتر به آنها بازي نميرسيد اما من با مربيان آنها صحبت كردم و از آنها خواهش كردم به اين بازيكنان بيشتر ميدان دهند و خوشبختانه الان اين بازيكنان در تيمهاي باشگاهيشان مثمرثمر، تاثيرگذار و مهم هستند ولي ما در مخمصهاي بزرگ گير افتاديم و تمركز كادر فني از بين رفته است. ما به جاي تمركز روي مسائل فني در فضايي قرار گرفتهايم كه بيشتر دغدغه حضور بازيكنانمان را داريم. اين وحشتناك است...»
الان بايد منصوريان را چه كاره بدانيم؟ مربي تيم اميد؟ مربي تيم زير 21 سال؟ يك مربي كه فعلا هست تا باشد؟ يكي كه هست تا يكي بيايد بعد او نباشد؟ يكي كه هست تا رييس از كربلا برگردد؟ يكي از اين القاب را انتخاب كنيد و حرفهايش را در ادامه بخوانيد: «من به كفاشيان نامه زدم البته ايشان ايران نيستند و امروز قرار است به ايران بيايند. در نامهاي از رييس فدراسيون خواهش كردم كه راسا به اين مورد ورود كنند. اين ماجرا سه ضلع دارد. ضلع اول كروش است كه ميخواهد تيم ملي را 20 فروردين براي آمادهسازي در اختيار داشته باشد. ضلع دوم همكاران، دوستان و برخي اساتيد من در باشگاهها هستند. چند دقيقه پيش با علي دايي حرف زدم. هم به دايي حق ميدهم هم به خودم. بازيكنان ما هم در تيم ملي و هم در تيمهاي باشگاهي تاثيرگذار هستند. مثلا محسن مسلمان كاپيتان و محور ماست. من به گلمحمدي هم حق ميدهم. ضلع سوم هم خودمان هستيم كه 20 ماه است روي اين تيم كار فني انجام دادهايم و لحظه به لحظه اين بازيكنان را رصد كردهايم.»
منصوريان با اشاره به وضعيت باشگاهها به آنها حق هم داد: «من به عنوان سرمربي تيم ملي زير 22 سال چه تصميمي بايد بگيرم؟ امروز با رييس باشگاه ذوبآهن تماس گرفتم و ايشان به داد ما رسيد و بازيكنانش را به تمرين تيم زير 22 سال فرستاد اما اگر تيم ايشان هم ضرر كند او بايد در استان پاسخگو باشد. ديروز با تاج جلسه گذاشتم بهروان و تاج و كاظمي هر چقدر برنامه را روز به روز بررسي ميكنند باز متوجه ميشوند كه دو سه روز كم ميآيد و ليگ 20 فروردين به پايان نميرسد. بايد ليگ را 15 روز عقب بيندازيم تا باشگاهها ضرر نكنند. پرسپوليس و راهآهن با 11 بازيكن بيشترين مليپوش را در تيم ما دارند و بعد از آن داماش و گسترش فولاد هستند.»
منصوريان علاقه چنداني نداشت با اين سوال روبرو شود اما از او ميخواهند در مورد حضور وينگادا نظرش را بگويد: «چند وقت پيش از كفاشيان به طور رسمي خواهش كردم كه اگر ميخواهند يك مربي براي تيم اميد بياورند اين مساله كاملا سكرت و محرمانه باشد تا آسيبي به تيم ما نرسد. حالا وينگادا يا هر مربي ديگري به ايشان گفتم اگر آنقدر حرفهاي هستيد كه ميخواهيد براي سال 2016 مربي انتخاب كنيد اين مساله محرمانه باشد. من كه نميگويم تا سال 2025 من را حفظ كنيد. در تيم ملي بزرگتر و بهتر از من زياد بوده است اما خواسته من اين بود كه اين مذاكرات به گونهاي باشد تيم آسيبي نبيند و بازيكنان هر روز به من زنگ نزنند بگويند شما هستي يا نه. الان همين تيم زير 22 سال را ميتوان تيم اميد ناميد. من يك سوال دارم اگر به كروش كه تا سال 2014 با ما قرارداد دارد بگوييم ميخواهيم براي سال 2018 يك مربي بياوريم بدون آنكه به كار شما آسيب برسد، آيا كروش اين مساله را قبول ميكند؟ او همان روز تمرينها را تعطيل ميكند و ميرود. من هم در بخش كوچكتري نسبت به كروش هستم. اين مساله به كار ما آسيب ميرساند. من خوشحالم كه از فدارسيون فوتبال فردي مثل من بيرون آمده است اما معتقدم بايد شان كادر فني حفظ شود.»
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]