تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که خوش نیت باشد روزیش زیاد می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860363537




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگو با زندانی زنی که قربانی دوستی خیابانی شد


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
گفت‌وگو با زندانی زنی که قربانی دوستی خیابانی شد
آن روز وقتی به مدرسه می‌رفتم، سوار ماشینش شدم. سنگینی نگاهش را از آینه احساس می‌کردم اما به روی خود نمی‌آوردم. روز بعد، دوباره این اتفاق تکرار شد و بالاخره روز سوم به حرف آمد و گفت: چه اتفاق جالبی! سال آخر هستی؟ من ساده‌تر از آن بودم که بفهمم این سه روز بر حسب اتفاق نبوده، بلکه او مخصوصا سر راهم ایستاده بود. آشنایی ما با همین سوال آغاز شد و بعد از آن هر روز مرا به مدرسه می‌رساند.
مینو این حرف‌ها را می‌زند و بعد آهی می‌کشد و زیر لب زمزمه می‌کند: چه قدر ساده بودم که باور کردم دوستم دارد. او زنی 29 ساله است. می‌توان سادگی را از حرف‌ها و رفتار و گفتارش دید.وی به خاطر نگهداری 5 گرم کراک محکوم شده است. می‌گوید:‌ کلاس چهارم دبیرستان را می‌خواندم. پدرم دو سال قبل از آن فوت کرده بود و مادرم با خیاطی چرخ زندگی را می‌چرخاند تا من و خواهر کوچکترم که پنج سال اختلاف سنی داشتیم، زندگی کنیم و محتاج عموهای خودخواهم نباشیم. آنان فقط ارث پدربزرگ را می‌خواستند.

 با فوت پدرم بلافاصله انحصار ورثه کرده و همه مال و اموال پدرم را تصاحب کردند و ما را تنها گذاشتند. مادرم می‌خواست من و خواهرم به دانشگاه برویم و جلوی دخترعموهایمان کم نیاوریم. خواهرم حالا پزشک عمومی است و می‌خواهد تخصص اطفال بگیرد اما من اینجا هستم، با رویی که سیاه است و نمی‌تواند به خانه برگردد و مادری که فقط گریه‌هایش را پشت تلفن می‌شنوم و مدام تکرار می‌کند که طلاق بگیرم.

ادامه این دوستی چه بود؟

ارتباطم با مجید که در روزها یمدرسه آغاز شده بود، حدود سه ماه ادامه داشت. نمی‌خواستم مادرم از موضوع مطلع شود. مطمئن بودم مخالفت می‌کند. یک روز او مرا به بهانه آشنایی با خواهرش به خانه پدرش برد. خانواده‌اش به شهرستان رفته بودند. گفت خواهرم برای خرید بیرون رفته، یک لیوان شربت آلبالو برایم آورد و بعد از آن چیزی نفهمیدم. وقتی به خودم آمدم، گوهر شرافتم از دست رفته بود.

مجید کم کم رفتارش عوض شد. حالا دیگر مرا به مدرسه نمی‌رساند و می‌گفت کارهایش زیاد است. نمی‌توانستم با کسی درددل کنم. همان روزها هم سروکله خواستگاران پیدا شد.یک روز رگ دستم را زدم ولی مادرم فهمید و مرا به بیمارستان رساند و چند روز بعد در اوج ناامیدی مجبور شدم به مشاور مدرسه بگویم که چه اتفاقی برایم افتاده است.مینو آهی می‌کشد و  باز به گذشته برمی‌گردد: اعتماد مادرم را از دست دادم. مادرم هر روز گریه می‌کرد و بر سرش می زد که با این رسوایی چه کند. شکایتمان هم به جایی نرسید. مجید را دیگر ندیدم و در آلبوم مجرمان در اداره آگاهی هم پیدا نکردم. یک روز مادرم گفت یکی از مشتریان آرایشگاه تو را برای پسر برادرش خواستگاری کرده. این حرف را نشنیده گرفتم ولی آن زن با برادرزاده‌اش آمد. مادرم ماجرا را برایشان به صورت سربسته گفت و آنان هیچ عکس‌العملی نشان ندادند.

با او ازدواج کردی؟

بله، با کمال تعجب، هوشنگ و عمه‌اش از این خواستگاری منصرف نشدند و دو هفته بعد طی مراسمی ساده عقد کردیم. مادرم می‌خواست زودتر به خانه بخت بروم. سه ماه نامزد ماندیم و با مقداری جهیزیه زندگیمان شروع شد.هوشنگ می گفت از دوبی جنس می‌آورد و در بازار می‌فروشد ولی بعد از عروسی فهمیدم فروشنده موادمخدر است.هر بار که اعتراض می‌کردم، چوب رسوایی مرا بر سرم می‌زد و می‌گفت آبرویت را خریده‌ام. راست هم می‌گفت ولی هیچ دختر نجیبی هم با او ازدواج نمی‌کرد. او آدم سابقه‌داری بود اما من این موضوع را نمی‌دانستم.

معتاد بود؟

بله، اوایل شیشه و بعد کراک من هم معتاد شدم. بیچاره مادرم همیشه گریه می‌کرد و از من می خواست اعتیاد را ترک کنم. حتی دو بار هم مرا در بیمارستان بستری کرد. یک سال بعد از ازدواج، مجید دستگیر شد. از او خواستم تا طلاقم دهد اما قبول نمی‌کرد. متأسفانه فهمیدم که باردار هستم و تلاشم برای سقط فایده‌ای نداشت. هشت ماه بعد مجید آزاد شد و من هم دخترمان را به دنیا آوردم. اسمش را م‍ژده گذاشتم شاید این اسم مژده‌ای باشد برای یک زندگی خوب و دور از اعتیاد.

خودت نمی خواستی اعتیاد را ترک کنی؟

چرا... خیلی دوست داشتم ولی اراده‌اش را نداشتم. مادرم خیلی تلاش کرد و بعد وقتی دید عرضه ندارم، مرا به حال خود رها کرد و گفت آن قدر کراک بکش تا بمیری، تو باعث سرشکستگی من در فامیل شده‌ای! زن عموهایت برایم پشت چشم نازک می کنند. حقت است که بمیری و من راحت شوم!حالا مادرم مرگم را می‌خواست ولی من دیگر نمی‌توانستم خودم را بکشم! دو بار به خاطر داشتن مواد کم دستگیر شدم ولی خیلی زود آزاد و به خانه رفتم.

چه طور دستگیر شدی؟

مجید باز هم مواد می‌فروخت و یکی دو بار دیگر دستگیر شد و در مدتی که زندانی می‌شد، من کار خرید و فروش را انجام می داد.آخرین بار که زندانی شد، من با 5 گرم کراک در خانه خودمان دستگیر شدم. انگار یکی من را لو داده بود. حالا منتظرم تا روزهای محکومیتم تمام شود، شاید بتوانم به دور از اعتیاد مژده را بزرگ کنم.




1392/10/3





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن