واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ناگفتههاي اكبر خوشكوشك درباره نوريزاده
نوريزاده جزو نيروهاي جذبشده بود. او 2 نامه نوشته بود. يكي به مسئولان امنيتي و يكي ... . بعد ما آمديم و سوار كار شديم تا كارهايي را كه ميخواهيم انجام دهد. ما همه چيز ميخواستيم و او همه كاري براي ما كرد.
اكبر خوشكوشك براي نسل دوم روزنامهنگاران ايراني بعد از انقلاب نامي آشناست؛ اسمي كه با دهه هفتاد شمسي كشور و آغاز به كار دولت اصلاحات و قتلهاي زنجيرهاي و تمامي حواشي آن همراه است؛ نامي كه در آن سالها در بين چند اسم ديگر خيلي بر سر زبانها افتاد. ديدار نزديك به دو دهه بعد با وي تداعيكننده بخشي از تاريخ اين كشور بود كه ميتوانست خيلي از چراها را كه در ذهن داشتي جواب بدهد، هر چند كه خودش از قبل و با هماهنگي نه ميخواست كه عكسي از وي چاپ شود و نه در مورد بعضي مسائل كه به قول خودش هنوز وقت صحبت در موردشان نيست گفتوگو شود.
روزنامه قانون با اين مقدمه، گفتوگوي خود با اكبر خوشكوشك را منتشر كرده كه گزيده آن در پي ميآيد:
* در مقطعي اكبر گنجي آمد تا به اصطلاح، من را از قتلهاي زنجيرهاي تبرئه كند. گفت اين كشتيگير بوده و فرنگي كار ميكرده. من به او گفتم كه اشتباه كردي و بيان اين موضوع ايجاد شائبه ميكند و در واقع اين يك جور طعنه زدن بود.
* كساني كه از خارج كشور به هر نوعي نامهاي به ما ميدادند و درخواست بازگشت داشتند را مورد بررسي قرار ميداديم. ببينيد در اين موارد اگر كسي درخواست برگشت به كشور را داشت بايد به مسئولان امنيتي كشور نامه مينوشت. اين مراجع كه دريافتكننده بودند اول دفتر نخستوزيري و بعد وزارت خارجه بود كه در همه اين موارد اين درخواستها را آنها به وزارت اطلاعات ميدادند. خيلي از ايرانيهاي خارج از كشور به اين نهادها رجوع ميكردند و ميكنند كه آقا ما ميخواهيم برگرديم. اين قصه از آدمهاي سطح پايين شروع ميشود و تا سطوح بالا ادامه پيدا ميكند. مثلا خيلي از اين آقايون بودند و الان هم هستند كه درخواست برگشت دارند، مثل اكثر شاغلان اين ماهوارهها و سياسيون كه درخواست دادند و اين درخواست ميآيد در اطلاعات خارجه قرار ميگيرد و آنجا بررسي ميشود.
* اين برنامه از زمان نخستوزيري مهندس موسوي شروع شد و در دوره آقايان هاشمي و خاتمي هم يعني تا دورهاي كه من در وزارت بودم ادامه داشت. اگر كسي در عملياتهاي بمبگذاري و ترور و معاندت با نظام نبود، درخواست او مورد بررسي قرار ميگرفت. در دوره آقاي احمدينژاد اين پروسه زير نظر شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور قرار گرفت؛ من هم ديگر در وزارت نبودم و اطلاعي ندارم.
* من در همه زمينههاي بخش جمعآوري اطلاعات خارجي كار ميكردم و در جذب ايرانيان خارج از كشور حداقل 80 درصد موفق بودم.
* كارهاي فريدون فرخزاد هم تمام شده بود كه برگردد. فرخزاد وقتي كه در خارج از ايران بود، مشاور فرهنگي رضا پهلوي شد و در آنجا خيلي اذيت شد چون روحيه حساسي داشت. او ميخواست به ايران بيايد و درخواست هم داده بود، بيماري مادرش هم مزيد اين علت بود. ما نظريهاي در اين زمينه داريم و آن هم اين است كه كساني كه در بعد اجتماعي و فرهنگي كار ميكنند بايد جوري وارد كشور شوند كه مورد قبول نظام است. در مورد فرخزاد، ما كنسرتي در برلين ترتيب داديم كه مهستي خواننده هم در آن بود. اين را براي آن ميگويم كه يك نشانه، آن كنسرت است. ما حتي نت موسيقياي كه فريدون خواند را هم به او داديم و او در روي سن پاسپورتش را هم نشان داد به نشانه اينكه ميخواهد به ايران برگردد. او حتي آمد در شبكهاي كه ما خواستيم و كاري را كه گفتيم انجام داد و عزم خودش را براي برگشت ثابت كرد. فرخزاد داشت برميگشت و تمام كارهاي خودش را هم از طريق نوريزاده انجام داده بود.
* نوريزاده جزو نيروهاي جذبشده بود. او 2 نامه نوشته بود. يكي به مسئولان امنيتي و يكي ... . بعد ما آمديم و سوار كار شديم تا كارهايي را كه ميخواهيم انجام دهد. ما همه چيز ميخواستيم و او همه كاري براي ما كرد. نوريزاده با فرخزاد صحبت كرد و پل ارتباطي وي بود كه به ايران برگردد؛ البته فريدون خودش قصد اين كار را داشت. نوريزاده كارهايش را تسهيل كرد. همين.
* سازمان اطلاعاتي آلمان بسيار خوب از اين ماجرا خبر دارد و ميداند كه چه كسي فرخزاد را كشته است.
* موقعي كه من به زندان رفتم گروه ديگري آمد و آقاي نوريزاده را در اختيار گرفت. مثل اين ميماند كه شما از روزنامه خودتان برويد و كس ديگري بيايد و قرار باشد كارهاي شما را دنبال كند و به فايلهاي شما دسترسي داشته و بخواهد به نتيجه برساند. همين. آن زمان موضوع مصادف شد با قتلهاي زنجيرهاي و عدهاي به نوريزاده گفتند كه اكبر خوشكوشك را خراب كند. قبل از دستگيري من كه اكبر خوشكوشكي وجود نداشت. اين موضوع به 10 روز بعد از دستگيري من برميگردد كه او هم آمد و ماموريت خودش را انجام داد.
* بعضي از شبكههاي ماهوارهاي آنور آب زير نظر ما هستند، كاركنانشان هم همچنين و خيلي از آنها هم مخصوصا سياسيون نامه داده و ميخواهند برگردند.
* من ظرف اين يك سال اخير دارم با روزنامهنگارها ارتباط ميگيرم و راه را براي مصاحبههاي آنها باز گذاشتم و خيلي مطلب و حرف براي گفتن دارم و خيلي سندها از جمله همين نامه نوريزاده كه به زودي آن را منتشر ميكنم اما همين جا هم ميگويم كه حاضرم در خصوص هر مسئله و سوالي كه بخواهيد بحث و گفتوگو كنم.
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]