واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: مسكو،دمشق - واشنگتن ،تهران. شمال از شمالغرب
معلوم نيست علي رغم انتظاري كه وجود داشت ،آيا تهران از اينكه به كنفرانس ژنو 2 دعوت نشد، ناراحت است يا نه؟ اما قطعا متعجب و حيرت زده شده است!.
طي چند ماه گذشته رايزني هاي ايران با آقاي ابراهيمي هر دو طرف را به اين نتيجه رسانده بود كنفرانس ژنو 2 با حضور ايران شايد بتواند نشستي موفق باشد.البته تا برگزاري كنفرانس حدود يك ماه فرصت باقي مانده و تا آن زمان ممكن است تحت شرايطي كه هنوز نميدانيم چيست؟اما ميتواند مربوط به تغيير نگاه ايران باشد، چنين دعوتي صورت گيرد. كما اينكه آقاي بان كي مون بر ضرورت حضور ايران تاكيد كرده است .لكن شرايط فعلي نشان ميدهد ، به دليل فضايي كه بيشتر بر ترديد استوار است تا اميدواري، مناسباتش در پشت پرده شكل ميگيرد تا در صحن علني،معلوم نيست اين دعوت و حضور براي تهران اگر چه يك پز سياسي اما الزاما پروژه اي موفق باشد . چراكه مشكل بتوان قبول كرد تهران قادر است به گونه اي مستقل سياستي جداي از آنچه روسها يا آمريكا ئي ها به دنبال آن هستند دنبال و پيگيري كند.اولا آنچه ديپلماسي از نوع ايراني دنبال ميكند(حال ماندن اسد باشد يا ارائه هر طرحي متضمن بقاي حكومت فعلي) از طرف ساير عوامل شركت كننده مطلقا قابل قبول نبوده و پذيرفته نيست. ثانيا عنصري كليدي و تعيين كننده مانند روسيه دلايل حمايت تمام عيارش از آقاي اسد، دقيقا منطبق و يكسان با همان دلايل ايران نيست . چراكه اساسا براي مسكو كل فرآيند بحران سوريه نه يك كاركرد ايدئولوژيك، كه يك پروژه ديپلماتيك تعاملي تمام عيار با همه الزاماتش منجمله تفاهم خاص در سطح بالا تلقي ميشود كه در بطن آن هر اتفاقي ممكن است روي دهد.درست به همين دليل مقامات كرملين زماني كه با مخالفت جدي اي از سوي اعراب و غرب براي حضور ايران در مذاكرات آتي روبرو ميشوند،ريسك موفقيت احتمالي پروژه كاري خودرا به چانه زني براي حضورحتمي تهران گره نمي زنند -كه تاكنون نزده اند!. البته آنها بيان ديپلماتيك خود را مبني بر اهميت نقش ايران كماكان به كار برده ونفعش را ميبرند، اما مسلما اين بياني راهبردي نيست.
البته اين همه ماجرا نيست.بخشي ديگر به جريان آبهاي گرم وسرد اقيانوس روابط ايران با ايالات متحده مربوط ميشود.با دو مولفه رويكردي:
اول،روسها به دليل تاثير موضوع سوريه بر آينده مذاكرات ايران با آمريكا و اينكه جهت بادبانهاي كشتي سياست خارجي ايران بالقوه ميتواند سريع تغيير جهت داده ودر مسير بادهاي شمال از شمال غرب قرار گيرد، در تحليل نهايي نسبت به حضورموثر و معامله گر ايران در ژنو روي خوشي ندارند(لطفا تعارف هاي سياسي را نديد بگيريد).
دوم،سياست آقاي اوباما در سوريه 3 مخالف عمده قسم خورده دارد. اول و دوم كنگره و سنا وسوم جهان عرب به ويژه سعودي ها .آقايان اوباما و كري كه طي 2 ماه گذشته پرريسك ترين سرمايه گذاري سياسي خود را در قبال ايران انجام داده وبه همين دليل مورد سخت ترين انتقادات به يك رئيس جمهور و وزير خارجه اش در تاريخ ايالات متحده قرار گرفته اند ،شايد(به اعتقاد من قطعا) به اين جمع بندي و رصد اطلاعاتي رسيده اند دعوت ازايران به خودي خود يك امتياز ويژه مضاعف در زماني نا مناسب به اين كشورخواهد بود كه الزاما نتيجه اي مثبت و راهگشا به دنبال نخواهد داشت ، جز آنكه، آنگونه كه خانم رايس مدعي ست به دردسر ها بيافزايد..حال چرا بايد كاخ سفيد چنين ريسكي را انجام دهند؟ به هر حال بايد اين واقعيت را قبول كرد هيچيك از طرف هاي درگير، بنا به دلايل خودشان فعلا چندان تمايلي به پذيرش نقشي از ايران در تحولات سوريه ندارند. اشتباه ميكنند يا نه؟فعلا كه اينگونه است!.با ترديد ميگويم، ولي عدم حضور ايران آنهم در اين مقطع حساس شايد اتفاق نا خوشايندي نباشد . كسي قسم نخورده مذاكرات آتي حتما موفقيت آميز باشد، گرچه عكس آن محتمل تر است.اما به هر حال در آنچه به آينده مربوط ميشود و تا آنجا كه به تهران ارتباط دارد، دير يازود ايران بايد تكليف وجهت سياست خارجي خود نسبت به آينده سوريه روشن كند.ممكن است خيلي زود، دير شود[email protected]
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]