تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 18 اسفند 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1864059144




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دردا که این معما شرح و بیان ندارد/ به بهانه سالگرد ارتحال آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
دردا که این معما شرح و بیان ندارد/ به بهانه سالگرد ارتحال آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی

دردا که این معما شرح و بیان ندارد/ به بهانه سالگرد ارتحال آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی
اربعین سال گذشته برای ما حال و هوای دیگری داشت؛ روز وداع با کسی بود که سال های سال چراغ هدایت ما بود و طبیب حاذق و مشفق درد هایمان؛ « حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی» را می گویم که اکنون یک سال است به غم دوری او مبتلاییم ، اما به قول حافظ: «حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست ... که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید».
به گزارش نامه نیوز، محسن اسماعیلی در خبرآنلاین نوشت:


آن شب، نزدیک غروب بود که بالاخره دل به دریا زدم، خودم را راضی کردم و باز به بیمارستان رفتم. دیگر طاقت دیدن او را در آن حال نداشتم. چهره استاد زرد شده و رنگ صورت تغییر کرده بود. درد می‌کشید و صدای «یاالله» او تا پشت در هم به گوش می‌رسید .

دلم از بد چیزی خبر می‌داد. با عشقی تمام و حرصی بی‌ انتها دستی را می بوسیدم که دیگر توان حرکت نداشت، بسیار لاغر شده بود، و دیگر حتی توان جذب سرم و قبول سوزن را هم نداشت. به سختی نفس می‌کشید و مدام ذکر می گفت. دلم می‌سوخت و آشوب‌زده بود، امّا نمی‌دانستم چه باید کرد. فقط می‌دانستم که آخرین دیدارها است.

عرض کردم:آقا چطورید؟ چه حالی دارید؟ من هستم!

به رغم انتظار چشمان بی رمقش را باز کرد و برخلاف چند هفته گذشته، با صدایی که جوهری آمیخته با یک دنیا محبت داشت ، فرمودند: حال شما چطور است؟

با خوشحالی خدا را شکر کردم و اظهار اخلاص و ارادتی که از عمق جان بر می خاست.

بلافاصله با انکار و اندکی تغییر لحن گفت: استغفرالله، استغفرالله.

نمی‌دانم این ملاقات آخر چقدر طول کشید. ولی هرچه از حالشان پرسیدم چیزی نمی‌گفت و گلایه‌ای نمی‌کرد؛ هیچ‌ وقت هم نکرده بود. نه دل داشتم بمانم و نه پایی داشتم که بروم... ولی او بالاخره از ما دل برید و رفت.

... و حالا سحر اربعین است و من درمسجد جامع بازار تهران. آمده ام برای غسل و کفن استاد. باورکردنی است؟!

جمعیتی نالان پشت در مسجد جمع بودند. نمی‌دانم از کجا فهمیده بودند. به هرحال وارد شدم و در حضورجمعیتی چند نفره مراسم تغسیل و تکفین انجام شد. با حسرت تمام تا توانستم به آن چهره نورانی خیره شدم. باید از آخرین فرصت‌ها تا می‌شود استفاده کرد. لحظه‌ای چشم از او برنمی‌داشتم و تا توانستم سید و سالار شهیدان را صدا زدم و به کمک طلبیدم. هر لحظه زیباتر و دیدنی‌تر می‌شد. قرآن می‌خواندند؛ چه ‌قدر دل‌نشین. بعد هم میثم مطیعی و احمد چینی مداحی کردند؛ ولی همه حواس من به خود استاد بود. فقط محمد را صدا زدم تا بتواند برای آخرین بار مرجع و مراد خودش را ببیند...

هر طور بود ثانیه‌ها گذشت  و نزدیک 30/5 صبح پیکر مطهر را به داخل مسجد بردند و در محرابی گذاشتند که سال‌های سال نمازهای عاشقانه و عارفانه او را دیده بود. فشار جمعیت به گونه‌ای بود که هر لحظه احتمال شکستن درب و نرده‌ها بالاتر می‌رفت. به ناچار درب باز شد و جمعیت مشتاق به سوی محراب و پیکر بی‌جان هجوم برد. گریه و روضه و ضجّه ...و حالا ندای اذان...

نماز صبح را خواندیم و به سوی مدرسه عالی شهید مطهری حرکت کردیم؛ جایی که برای وداع عاشقان با او در نظر گرفته شده بود.  آقا هم که در این ایام سنگ تمام گذاشته بودند، تشریف آوردند و پس از تسلیت و احوالپرسی مختصر از خانواده استاد، برای اقامه نماز آماده شدند... الله اکبر ... حقاً که مردم هم حق این پیرمرد روشن ضمیر را ادا کردند؛ هم در مراسم تشییع تهران و هم در مراسم تدفین درحرم حضرت عبدالعظیم. شرح جزییات این انتخاب و آن لحظات باشد برای وقتی دیگر. اما هر طور بود، او در باغی از باغ های بهشت جا گرفت. خم شدم  و آخرین بوسه را بر پیشانی اش زدم و تقاضا کردم مرا فراموش نکند.

سنگ‌ ها یکی پس از دیگری چیده می ‌شد و بالاخره «دل برد و نهان شد». چقدر برای همه ما سخت بود ، اما او اینک به آرزوی خویش رسیده بود. این اواخر چند بار از وی شنیدم که می فرمود: « خیلی دوست دارم بروم و ببینم آن‌ طرف چه خبر است»، و تکرار می کرد که: «من برای خدا کاری نکرده‌ام. برای دین هم کاری نکرده‌ام. امّا این قدر هست که همیشه مراقب بوده‌ام به آن ضربه‌ای هم نزنم. من هیچگاه در طول زندگی‌ام از التذاذات دنیوی بهره نبرده‌ام؛ چه از غذا و چه از خواب و چه از چیزهای دیگر. خیلی مواظب بوده‌ام که به دین آسیب نرسانم و لطمه‌ای نزنم.

راجع به ائمه هم همین‌طور. کاری نکرده‌ام. امّا آنچه قابل انکار نیست این است که مردم را به در خانه آن‌ها برده‌ام. این‌که دیگر قابل انکار نیست! و من به همین مقدار دل بسته‌ام. آن‌ها به عیادت بیمار دستور داده‌اند. خودشان به عیادت بیمار یهودی هم می رفتند. و من انتظار دارم به من سر بزنند... اینکه انتظار زیادی نیست...»

... وحالا صدای خیل مریدانش به آسمان می رسید که با اشک چشم و سوز دلی وصف ناپذیر زمزمه  می کردند: السلام علیک یا اباعبد الله ...




1392/10/1





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن