واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: وقتي ميهمان ادعاي برتري دارد؟
اصول حقوقي بينالملل چه موضعي در مقابل رفتار خلاف شان هيات پارلمان اروپا دارد؟
در هفتهاي كه گذشت هياتي از پارلمان اروپا وارد ايران شد و فارغ از مقام يا مقامات دعوت كننده آنان، حاشيه بزرگ و خرد كنندهاي را بر سياست خارجي و حرمت مقامات و غرور ملي كشور عزيزمان وارد ساخت.
هيات بعد از ورود به كشور عزيزمان رسم مهمان نوازي و نجيبانه ملت عزيزمان را به باطل، امتيازي بر خود شمردند و با احساس غرور و به سان اينكه در كشوري عقب مانده و مستعمره گام بر ميدارند گامهاي پر كبرشان را بر خاك پاك ميهنمان گذاشتند و علاوه بر رعايت نكردن رسوم ديپلماتيك و حتي ادب، به يكي از مقامات عالي ايران كه سابقه رياست جمهوري و رياست مجلس خبرگان را داشته توهين كردند و در زمان وارد شدن ايشان به اتاق ملاقات حتي از يك بلند شدن خشك و خالي و احترام نيز خودداري كردند!!
اين صحنه پخش شده از تلويزيون بهت و حيرتم را به عنوان يك شهروند عادي در كشوري كه داعيه تمدن و ادب و علم و فرهنگ را در جهان دارا ميباشد افزود و بارها از خود پرسيدم چگونه و چطور اين فرد با كمال بيادبي ميتواند در كشور ما حضور پيدا كند و از ميهمان نوازي كشور ما برخوردار گردد اما اينچنين بي ادبانه و طلبكارانه و مثل اينكه در هندوستان استعماري صد سال پيش و نزد يكي از مقامات مادون خود نشسته و با كمال وقاحت و چشم در چشم ميزبان اينگونه بنگرد؟؟!! چگونه است كه اين فرد به عنوان نماينده پارلمان اروپايي در ايران گام ميگذارد كه شايد در كشورش نماينده يك شهر كوچك اروپايي باشد و اينگونه به مقام عالي ايران اينچنين وقاحت ميورزد؟
اصلا چرا و چگونه و تحت چه عنواني، اين فرد و افرادي مثل او كه خود را نماينده سياسي مينامند و از حمايت ديپلماتيك برخوردارند وارد كشور ميشوند و درصدد چه چيزي هستند؟ اصلا اروپا كوچك و ورشكسته كه به اشارتي از آمريكا غالب تهي ميكنند، چه وزني در مقابل ايران دارد كه ما ميخواهيم در مقابل آنها پاسخگو باشيم؟ اصلا پاسخگويي در مقابل چه؟ آيا آنها مقام مسئولي هستند كه ميتواندد گره از مشكلات مردم بگشايند كه خارج از سازوكارهاي قانون اجازه ورود و وقاحت به آنها داده ميشود؟ آيا ايران كشوري است كه نياز به قيم داشته باشد؟
اصول حقوقي بين الملل چه موضعي در مقابل رفتار خلاف شان دارد؟ آيا جز اينست كه اصل تقابل به عنوان يكي از اصول شناخته شده در سياست ايران و جهان شناخته شده است؟ آيا جز اينست كه اصل يكصد و پنجاه و دو قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران سياست خارجي را براساس نفي هرگونه سلطه جويي و سلطه پذيري دانسته است؟ آيا بيادبي نماينده پارلمان اروپا راه را براي بيادبي بقيه آنان باز نميكند و اين سلطه پذيري ابتدايي نيست؟ آيا اروپا و غرب در مقابل ايران پاسخگو بودهاند كه ما اينگونه ميخواهيم در مقابلشان پاسخگو باشيم؟
آيا اين افراد در حق اتباع ايران و منافعمان كليه حقوق و مقررات را رعايت كردهاند؟ آيا اتحاديه اروپا نبود كه جزئيترين وسايل را با هدف فشار بر مردم از ايران دريغ كرد و در قضيه تحريم شركتهايشان از ايران به راحتي از تعهداتشان سرباز زدند و بدون چشم زخمي و دوبار نداي بازگشت و علاقهمندي شان به فعاليت شنيده ميشود؟ آيا بايد با اين مردم و مقامات جز با زبان خودشان صحبت داشت؟ اين را از خاطر نبريم كه چند سال پيش و در قضيه آلودگي نفتي سواحل آمريكا، مدير عامل شركت نفتي معروف انگليسي، - با اينكه كشورشان از متحدان آمريكا محسوب ميگردند - به واشنگتن دعوت شد و در آنجا با تحقير كننده ترين وضع با وي برخورد شد و از او پاسخ خواستند كه چرا و چرا؟
در پايان علاوه برگرفتن ميلياردها دلار غرامت از شركتش و گرفتن تعهد براي تميزي سواحل آلوده مدير عامل شركت انگليسي در كشورش به دليل اين مساله و بار حقارتي كه بر او وارد شد و براي كاهش اثرات منفي بر شركتش و اعتبار چندين سالهاش از كار بركنار شد! جالب است بدانيد اين شركت همان شركت معروف انگليسي بود كه در زمان صنعت ملي شدن نفت ايران، ثروت نفتي ايران را به راحتي چپاول و حقوق ملت ايران را پايمال ميكرد. بايد براي يك بار هم شده به اين فكر كنيم كه چرا اين رفتارها در عرصه بين الملل با ما ميشود؟
آيا غير از اين است كه به قوانين وضع شده از سوي خودمان نيز باور نداريم. بيائيم قانون را درست اجرا كنيم و به يكديگر احترام بگذاريم تا ديگران نيز اينگونه با ما باشند.
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]