واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: «شبچله» و قدمتي بيش از 3000 سال در تاريخ سبزوار
كارشناس ادبيات عامهي شهرستان سبزوار گفت: نخستين شب روبهرو شدن با زمستان را «چله» گويند و اين شب قدمتي بيش از 3000 سال در تاريخ و فرهنگ سبزوار دارد.
«عبدالحسين كارگري» در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقهي خراسان، افزود: در شهرستان سبزوار مرسوم است كه درازترين شب سال را «چله» گويند.
وي با تأكيد بر اينكه اين شب به اشتباه به «يلدا» مشهور شده است، تصريح كرد: اين اسم اشتباه است چراكه با ميلاد مسيح تطبيق كردهاند و يلدا بهمعني ميلاد و به زبان سرياني است.
كارگري با بيان اين مطلب كه شب «چله» نخستين شب پس از پايان پاييز است، در خصوص علت ناميدن اين شب بهنام «چله» اظهار كرد: چهل روز اول زمستان را بهعنوان سختترين دوران آن، «چله» گويند.
«چله» بزرگ و كوچك زمستان
وي با بيان اينكه دو «چله» بزرگ و كوچك داريم، افزود: منظور از شب «چله»، شب اول «چله» بزرگ همزمان با شب اول برج «جُدي» و «شب اول ديماه» است.
اين كارشناس آگاه به فرهنگ، آداب و رسوم شهرستان سبزوار ادامه داد: «چله» بزرگ از اول ديماه تا دهم بهمنماه ادامه داشته است و سپس «چله» كوچك كه دوران بازي كردن سرما با گاهي گرم، سرد و نيمه گرم شدن هواست، آغاز ميشود.
وي با بيان اينكه سبزواريها روز دهم بهمنماه را بهاصطلاح روز «خُرَّه» ميگويند، اين روز را چنين تشريح كرد: زماني كه آتش «سَدَه» زده شده، زمين نفس ميكشد چراكه در چهل روز اول زمستان به علت سردي هوا كه گاهي در اين خطه يخ به قطر 40 سانتيمتر بوده، نميتواند نفس بكشد.
كارگري خاطرنشان كرد: سبزواريها معتقدند اگر بتوانند «چله» بزرگ را به سلامت پشت سر گذارند از بقيهي زمستان ترسي نداشته چراكه عقبهي سختي ندارد.
اين كارشناس ادبيات عامهي سبزوار ادامه داد: در شب چله زود خفتن جايز نيست و در گذشته شبنشيني در اين شب تا اذان صبح بهطول ميانجاميد.
وي با اشاره به اينكه از زمان قديم در اين منطقه رسم بر اين بوده كه كوچكترها در منزل بزرگترها جمع ميشدند، گفت: هر خانوادهاي خوراكي پخته يا خُشكه براي گذاشتن در سفره يا «مجمعه» روي كرسي ميآوردند.
كارگري «مجمعه» را سيني بزرگي كه اغلب دهانهي آن 80 90 سانتيمتر بوده، تعريف كرد.
وي هفت نوع ميوه شامل هندوانه، خربزه، انگور، سيب، گلابي، زَردك(هويج محلي) و شلغم، انواع حلواهاي آردي و با شيرهي انگور، انواع تنقلات شامل كشمش، مويز، جوزقند(برگهي هلو كه داخلش مغز گردو دارد)، انواع تخمه و... را از خوراكيهاي داخل سفره يا «مجمعه» شب «چله» عنوان كرد.
اين كارشناس آگاه به فرهنگ، آداب و رسوم سبزوار گفت: سبزواريها معتقدند در اين شب اگر همهي انواع خوراكي را با هم بخورند، بيمار نميشوند.
وي خاطر نشان كرد: سبزواريها معتقدند در اين شب هر يك از ميوهها و تنقلات علاوه بر خاصيت دارويي، خاصيتهاي اعتقادي نيز دارد.
كارگري ادامه داد: مشهور است كه در قديم بايد كسي كه هندوانه تهيه كرده پوست لاشهدار هندوانه را روي پشت بام خانه همسايه انداخته و اين تا هفت خانه تكرار شود تا اگر كسي نتوانست هندوانه تهيه كند، از خواص هندوانه بيبهره نباشد.
وي دربارهي اعتقاد سبزواريها در خصوص «زَردك» يا همان هويج محلي گفت: مردم اين ديار معتقد بودند كه اگر كسي «زَردك» در شب «چله» بخورد تا سال آينده از نيش عقرب در امان است.
وي يكي ديگر از اعتقاد سبزواريها در قديم را خوردن انگور و درامان ماندن از «حِيزِه» شدن يا همان گرمازدگي دانست.
اين كارشناس ادبيات عامهي سبزوار از چاييهاي معروف در اين شب را چاي «كِتلِه كِتي يا كاكوتي» و چاي اِوِشو(آويشن) عنوان كرد.
وي با اشاره به شيوهي نگهداشتن انگور تازه براي اين شب تصريح كرد: سبزواريها در گذشته قسمتي از خانه كه بهاصطلاح «نِسَر يعني جايي كه آفتاب نخورد» را ريسمانكشي كرده و انگور را به اين آونگ يا ريسمانها ميآويختند كه اين انگورها را انگور« آونگي» ميگفتند.
كارگري قرار دادن يك خوشهي انگور درشت و فرو كردن يك حبه انگور به خوشههاي هر انگور آويزان شده را شيوه نگه داشتن انگورها ذكر كرد.
شب «چله» و بردن خنچهي عروس
وي يكي از مشهورترين مرسومات اين شب را بردن خنچه عروس دانست و به بردن خنچه با طبقهايي مزين شده به پرهاي مرغ «عدن» به خانهي پدرعروس از سوي داماد اشاره كرد.
وي هفت نوع ميوه، دستبند طلا، گردنبند طلا «در زبان سبزواريها خِفتي»، كفش، يك قواره پيراهن و... را از موارد داخل طبقها برشمرد و گفت: اگر داماد استطاعت گردنبند طلا نداشته يك دستبند طلا يا نقره گذاشته و كسي هم اعتراض نداشت.
كارگري به استقبال مادرعروس از طبق كشانها با دستمال «فرَت باف» محصول دست خود يا عروس و پذيرايي از مهمانها با ميوهها و تنقلات شب «چله» اشاره كرد.
وي يكي از خصوصيات شب يلدا را اينگونه بيان كرد: اين شب بهانهاي بود تا پسران جوان، دختران خوب و خانهدار فاميل را براي ازدواج، انتخاب و به مادرشان پيشنهاد دهند.
وي با بيان اينكه در پايان اين شب كه اغلب قبل از اذان صبح بود، بزرگتري با صلوات اين شب را ختم ميكرد، افزود: سبزواريها در گذشته در اين هنگام دست به دعا برداشته و براي داشتن زمستاني پربركت دعا ميكردند.
اين كارشناس آگاه به فرهنگ وآداب و رسوم سبزوار ادامه داد: سبزواريها پس از در آغوش گرفتن يكديگر براي خداحافظي ظرف خالي خود را برداشته و صاحبخانه نيز با نمك و اسپند مهمانان را تا درب منزل بدرقه ميكرد.
وي خاطرنشان كرد: مردم به منازل خود رفته و پس از بهجا آوردن نماز صبح ميخوابيدند.
انتهاي پيام
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]