تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1862500307
باطل السحر فتنه بزرگ چگونه رقم خورد؟
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: باطل السحر فتنه بزرگ چگونه رقم خورد؟
شايد علت اصلى شكلگيرى حماسه 9 دى در ظاهر انتخابات 88 و اعلام تقلب در انتخابات توسط كسانى بود كه پيروز انتخابات نبودند، به واقع اين صورت مسأله بود و واقعيت چيز ديگرى بود.
بدون شك اگر درايت و بصيرت رهبر معظّم انقلاب و همراهى و هوشيارى مردم نبود و آنان با ولايت فقيه همراه نمىشدند، آتش فتنه به اين زودىها خاموش نمىشد و پيامد منفى بيشترى را براى كشورمان بهدنبال داشت.
به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران، ملّت ايران در نهم دىماه سال 1388 با حضور آگاهانه و مقتدرانه و بيعت دوباره با آرمانهاى امام خمينى(ره) و مقام معظّم رهبرى، حماسهاى جاودان و به ياد ماندنى را در تاريخ انقلاب آفريدند. نمايش بصيرت و هوشيارى مردم مؤمن، با بصيرت و غيرتمند ايران در اين حماسه باشكوه، چنان تجلى يافت كه به فرموده مقام معظّم رهبرى: «اگر صدها بار هم براى نعمت هوشيارى اين ملّت سجده شكر بهجاى آورده شود، باز هم كم است. حماسهاى كه محاسبات دشمن را به هم ريخت؛ محاسباتى كه با همكارى و برنامهريزى عدهاى اقليت در داخل از روى بغض و كينه شكل گرفته بود اما در اين روز حماسى يك بار ديگر امّت اسلامى با بصيرت عمل كرد و دشمنان نظام مأيوس شدند.»
بدون شك اگر درايت و بصيرت رهبر معظّم انقلاب و همراهى و هوشيارى مردم نبود و آنان با ولايت فقيه همراه نمىشدند، آتش فتنه به اين زودىها خاموش نمىشد و پيامد منفى بيشترى را براى كشورمان بهدنبال داشت. درايت، تدبر، مديريت و مهربانى معظّم له در آن مقطع حساس باعث شد جامعه بيشتر از آن اسير فتنهجويىهاى دشمنان نشود و بتواند راه خود را ادامه دهد. نهم دىماه بهعنوان حماسه عظيم حضور ميليونى مردم در دفاع از آرمانهاى انقلاب و تجديد ميثاق با ولى فقيه، بعد از فتنه انتخابات رياست جمهورى سال 88 در تاريخ انقلاب اسلامى ثبت شده و ماندگار خواهد بود.
شايد علت اصلى شكلگيرى حماسه 9 دى در ظاهر انتخابات 88 و اعلام تقلب در انتخابات توسط كسانى بود كه پيروز انتخابات نبودند، بهواقع اين صورت مسأله بود و واقعيت چيز ديگرى بود. كسانىكه در انتخابات شركت نكرده بودند و يا اگر هم رأى دادند، مقصود ديگرى داشتند، قصدشان انتخاب رئيس جمهور نبود. مخالفان جمهورى اسلامى ايران بر اين عقيدهاند كه فضاى سياسى ايران در همهى زمينهها براى بهرهبردارى و عملياتىكردن الگوهايى چون انقلاب رنگى آماده است.
بر اين اساس، جمهورى اسلامى چون نظامى است كه يكى از لايهها و رويههاى آنرا به هر ترتيب، انتخابات شكل مىدهد و «نظام انتخاباتى بالنّسبه فرصتخيزى دارد و از اينرو، مستعد الگوهاى مسالمتآميز تغيير همچون انقلاب رنگى است» اين جريان از آغاز پيروزى انقلاب با اين انقلاب الهى همراه شده بود.
در فتنة سال 88 تعدادى از خواص مردود كه در انتخابات رياست جمهورى شكست خورده بودند، طغيان كردند؛ همهچيز و همهكس را متهم نمودند و حتى حاضر شدند با دشمنان قسمخورده نظام همسو و همراه شوند و به طور مستقيم از بيگانگان خط بگيرند و به نسخههاى آن عمل كنند و تا حد براندازى نظام پيش روند و كشور را به اغتشاش بكشانند و به قتل و غارت دست بزنند، يا از فتنهانگيزان و غارتگران حمايت كنند و با سخنان دو پهلو و غيرشفاف، فتنهگران را حق و خواستههايشان را مشروع و قانونى جلوه دهند تا زمينه را براى فتنهگران مساعد سازند. اما رهبر معظّم انقلاب هوشيارانه و با صلابت و با اقتدار، درست يك هفته بعد از برگزارى انتخابات در خطبههاى نماز جمعه، آب پاكى را روى دست ناپاك آمريكا و صهيونيستها و بدخواهان داخلى ريختند و در بياناتى نقشه دشمن را نقش بر آب كردند.
همانطور كه گفتيم روز 9 دى با توجه به پيشزمينههايى كه حوادث پس از انتخابات بهوجود آورده بود، شكل گرفت؛ از جمله اين پيشزمينهها مىتوان به عواملى همچون زير سؤال بردن اصل دين، نظام مقدس اسلامى و همچنين اصل ولايت فقيه اشاره كرد كه باعث شد مردم ايران با خلق حماسه ماندگار خود، دشمنان قسمخورده نظام اسلامى را مأيوس كنند.
از ديگر زمينههاى اصلى شكلگيرى حماسه 9 دى مىتوان به هتك حرمت ماه محرم و روز عاشورا اشاره كرد كه باعث جريحهدارشدن احساسات مذهبى مردم ايران شد. اوج حركت اين افراد در روز عاشورا گوياى اين بود كه آنها معتقد به ارزشها و مظاهر اسلامى از جمله امام حسين(ع) و عاشورا نبودند و بههميندليل روز عزاى حسين(ع) را به جشن تبديل كردند و به صفوف نماز عزاداران و افرادى كه بر حسب ظاهر چهره حزب اللّهى داشتند، حمله كردند و شعارهايى دادند كه نشانگر مبارزه اساسى با نظام اسلامى و اصل ولايت بود و همين، مردم را به صحنه كشاند.اين هتك حرمت به عاشورا و عزاداران حسينى، ملّت ايران را نگران و چشمان آنان را گريان كرد و 9 دىماه واكنش به اين حركت و اعلام حمايت از ولايت و شخص مقام معظّم رهبرى بود.
نهم دى سال 1388 بهعنوان «روز بصيرت و ميثاق امت با ولايت» در تاريخ انقلاب اسلامى ماندگار شد. اين حماسه تاريخى و ماندگار به تعبير رهبر معظم انقلاب «يكى از قلّههاى فراموشنشدنى»، «حركت برخاسته از بصيرت»، «شناختن موقعيت و حضور در لحظههاى مورد نياز»، «حركتى در فضاى غبارآلود»، «حركتى متكى بر ايمان و اراده الهى»، «مردمى و خودجوش» در تاريخ انقلاب اسلامى بود. در حقيقت، ابعاد گسترده و حجم عظيم اين حماسه عظيم مردمى مافوق محاسبات بشرى بود. بهگونهاى كه رهبر انقلاب بر ناممكنبودن خلق حماسه ماندگار نهم دى با ارادههاى انسانى صحه گذاشتند و فرمودند: «دست خداى متعال، روح ولايت و روح حسينبنعلى(ع) در لحظه لحظه آن حماسه ماندگار، ديده مىشد.»
ريشهها، علل و عوامل و زمينههاى شكلگيرى حماسه 9 دى كه بيانگر اوج حمايت و پشتيبانى ملت از نظام و انقلاب و رهبرى عظيمالشأن است، بهخوبى شناخته شدهاند و در اين حوزه طى سالهاى اخير مطالب و مقالات متعددى به رشته تحرير درآمده و ارائه شده است. در واقع، زمينهها و علل شكلگيرى 9 دى را بهطور اخص مىتوان در چهار متغير عمده به شرح ذيل مورد شناسايى قرار داد: حاكميت گفتمان دينى در جامعه و باورهاى دينى و ارزشهاى اسلامى مردم، تبعيت و اطاعت از فرامين رهبرى و التزام عملى به اصل ولايت مطلقه فقيه، برخوردارى مردم از شعور، بصيرت، آگاهى و بينش سياسى- اجتماعى مثالزدنى و همچنين درك واقعى مفهوم عاشورا و پيامهاى نهضت عظيم حسينى.
افزون بر آن، بايد حماسه 9 دى را بهخاطر ويژگىهاى خاص و متمايز آن از جمله، واكنش سريع و بهموقع مردم نسبت به تهديد ضد انقلاب، خودجوش و كاملاً مردمىبودن حركت، فراگيرى و حضور گسترده همه اقشار، سليقهها و ذائقههاى سياسى، حضور بارز نسل سوم و جوان انقلاب اسلامى، سردادن شعارهاى كاملاً سياسى و معنادار و نيز بازتاب گسترده داخلى و خارجى، بايد يكى از رويدادهاى ويژه انقلاب اسلامى بهشمار آورد كه آنرا به نقطه عطفى در نظام مقدس اسلامى تبديل ساخت.
نكته ديگر اينكه، حماسه 9 دى 1388 آثار و پيامدهاى فراوانى نيز در داخل و خارج از كشور داشت كه نمايانشدن ظرفيت درونى و واقعى انقلاب اسلامى در مواجه با تهديدات، برجستهترين آنها مىباشد. به اين معنا كه حماسه 9 دى اين باور را ايجاد كرد كه تفكر انقلاب اسلامى و مديريت نظام جمهورى اسلامى ظرفيت لازم را براى رويارويى با چالشهاى پيچيده دارد و مىتواند آسيبهاى داخلى خود را ترميم كند و از گردنههاى سخت عبور كند كه فتنه 88 يكى از مهمترين گردنهها بود. مديريت نظام در مهار فتنه و آشكارسازى ابعاد آن در جامعه نقش اساسى در خلق حماسه نهم دى داشت. نظام بهويژه پس از حادثه روز عاشورا كه در روز 6 دى اتفاق افتاد، چالش را بهعنوان چالش با باورهاى مردم رسانهاى نمود. پيوند جريان فتنه با نظام سلطه و ضد انقلاب را بهخوبى نشان داد و ماهيت فتنه را كه چيزى غير از رقابتهاى انتخاباتى و تقلب در انتخابات بود، نمايان ساخت.
با وجود بحران ناشى از فتنه، در مديريت آن، رفتار كنترل بحران و وضعيت اضطرارى به جامعه تحميل نگرديد. هرچند در صحنه، بحران ناشى از فتنه مديريت و كنترل مىشد. اين اقدام نظام در وضعيتى بود كه سران فتنه و ضد انقلاب خارجى و دولتهاى غربى، فتنه 1388 را بهعنوان بحران پرهزينه كه نظام و جامعه در مديريت آن به بنبست رسيده است، القا مىكردند. برخى از تحليلگران خارجى كنشهاى اعتراضآميز پس از انتخابات را بزرگترين چالش داخلى نظام در سه دهه گذشته معرفى كردند. بنابراين، نظام مقدس اسلامى نشان داد كه برخلاف تصورات رايج غربىها و جريانات ضد انقلاب داخلى، هنوز از ظرفيت و توانمندىهاى بالايى براى مهار تهديدات و خطراتى كه در ابعاد گوناگون متوجه نظام مىشود، برخودار است كه بهرهمندى از اين ظرفيت در 9 دى بهخوبى نشان داده شد.
علاوه بر نمايانشدن ظرفيت واقعى انقلاب اسلامى در 9 دى، اين حماسه آثار و پيامدهاى ديگرى نيز در پى داشت كه مىتوان آنها را بهصورت اختصارى به شرح ذيل بيان داشت: آشكارشدن پيوند جريان فتنه با خارج از كشور؛ در هم فروريزى باورها و برآوردهاى جريان فتنه؛ تقويت باور به جنگ نرم در جامعه به اين مفهوم كه مشكل باور به وجود جنگ نرم و انكار آن توسط برخى از نخبگان و جامعه با بصيرتى كه در فتنه 1388 راه افتاد، به ميزان قابل توجهى برطرف شد و به قول رهبر انقلاب موجب واكسينهشدن نظام گرديد؛ آشكارشدن چهره واقعى نخبگان كشور؛ افشاشدن سناريوهاى گسترده غرب براى براندازى نظام و همچنين، شكست نظريههاى غربى و كپىبردارى از الگوهاى پديده انقلابهاى مخملى در ايران.
بصيرت؛ وجهه بارز حماسه 9 دى
اما حقيقت اين است كه بايد بصيرت، بصيرتافزايى و بصيرتآفرينى را وجهه بارز و شاخصه ممتاز حماسه 9 دى قلمداد نمود كه توجه به اين اصل در تبيين 9 دى بيش از پيش داراى اهميت مىباشد. حماسه 9 دى نشان داد كه از نظر امت، بصيرت به مفهوم دانايى صرف نيست، بلكه دانايى همراه با باور و ايمان قلبى به اصل امامت و مفهوم مترقى ولايت فقيه است. بصيرتى كه در 9 دى 1388 متجلى شد، به مفهوم واقعى كلمه بصيرتى بود كه حاصل آن مشاهده درست و دقيق حوادث، تفكر و تدبر در آنها و سنجيدن مسايل و حوادث جارى كشور و همچنين، ايستادگى و مقاومت نرمافزارى ملت در برابر تهديدات ناشى از اين حوادث بود كه دامنگير نظام مقدس اسلامى شده بود. كما اينكه اين مقاومت در بهترين نحو، موجب مهار و خنثىسازى اين تهديدات و واكسينهشدن نظام اسلامى گرديد.
از نظر رهبر فرزانه انقلاب، بصيرت داراى دو سطح است. يك سطح، سطح اصولى و لايه زيرين بصيرت است و ديگرى، لايه عميق بصيرت. ايشان در توضيح سطوح بصيرت مىفرمايند: «انسان در انتخاب جهانبينى و فهم اساسى مفاهيم توحيدى، با نگاه توحيدى به جهان طبيعت، يك بصيرتى پيدا مىكند كه در واقع، اين پايه اساسى معرفت است؛ پايه اساسى بصيرت است. اين بصيرت خيلى چيز لازمى است؛ اينرا بايد ما در خودمان تأمين كنيم. بصيرت در حقيقت زمينه همه تلاشها و مبارزات انسانى در جامعه است. اين يك سطح بصيرت است. دومى سطح وسيع بصيرت و لايه عميق بصيرت است. در حوادث گوناگون هم ممكن است بصيرت و بىبصيرتى عارض انسان شود. انسان بايد بصيرت پيدا كند. اين بصيرت به چه معناست؟ يعنى چه بصيرتى پيدا كند؟ چه جورى مىشود اين بصيرت را پيدا كرد؟ اين بصيرتى كه در حوادث لازم است و در روايات و در كلمات اميرالمؤمنين(ع) هم روى آن تكيه و تأكيد شده، بهمعناى اين است كه انسان در حوادثى كه پيرامون او مىگذرد و در حوادثى كه پيش روى اوست و به او ارتباط پيدا مىكند، تدبر كند؛ سعى كند از حوادث به شكل عاميانه و سطحى عبور نكند... حوادث را درست نگاه كردن، درست سنجيدن، در آنها تدبر كردن، در انسان بصيرت ايجاد مىكند؛ يعنى بينايى ايجاد مىكند و انسان چشمش به حقيقت باز مىشود.»
در واقع، بصيرتى كه بيش از پيش مورد تأكيد اسلام مىباشد، همان بصيرت از نوع سياسى آن است كه به وضوح در حماسه 9 دى به رخ جهانيان كشيده شد. فلذا، حماسه نهم دى را بايستى يكى از حركتهاى عمده، خودجوش، عاشورايى و برخوردار از ماهيت و درونمايه بصيرتافزاى مردم در دوران پس از انقلاب تلقى نمود كه با خنثىسازى توطئههاى خارجى و خيانتهاى عناصر داخلى، انقلاب و نظام مقدس اسلامى را بيمه كرد. در اين بين، بصيرت و شعور سياسى و اجتماعى مردم نقشى اساسى ايفا نمود و زمانشناسى و هوشمندى ملت در مقابل توطئههاى داخلى و خارجى كه با تبعيت از امامت امت و رهبرى عظيم الشأن حاصل گرديده بود، موجب شد تا بهصورت گسترده بساط فتنه و فتنهانگيزى كه پس از انتخابات رياست جمهورى نهم با حمايتهاى سياسى و غير سياسى غرب و در رأس آن محافل آمريكايى، در داخل ريشه دوانيده بود، خشكانده شود.
عظمت حماسه 9 دى در كلام امام خامنهاى (مدظله العالى)
از منظر ولايت، حماسه 9 دى داراى عظمت و اهميت فراوان است و بر همين اساس، در تاريخ اين حماسه ماندگار خواهد بود. با مرور اجمالى بر فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامى نسبت به اين حركت عظيم مردمى، بيش از 20 كليدواژه قابل استخراج است.
كليدواژههايى كه هر كدام نياز به بررسى و تحليل دارد و از طريق اين كليدواژهها مىتوان به جوهره اين حماسه جاويد براى فهم آن نزديك شد. برخى از اين كليدواژهها عبارتند از: «حركتى كه دست خداوند متعال آنرا هدايت كرد، حركت دينى و اسلامى، نقش عاشورا در اين حركت، شناخت موقعيت، بصيرت، دشمنشناسى، حركتى خودجوش، حركت در فضاى غبارآلود، قله فراموشنشدنى، كارى غيرمتعارف و معمول، روزى كه حجت را بر همه تمام كرد، نمايش آمادگى و سرزندگى مردم، حضورى مجاهدانه، عكسالعمل مردم به فتنهگران و حركتى كه بيمارى انقلاب را درمان كرد.»
تأمل در كليدواژههاى ذكرشده نشان از عظمت حماسه 9 دى سال 1388 دارد. مقام معظم رهبرى از فتنه 88 بهعنوان يك بيمارى ياد مىكنند كه با حماسه 9 دى، اين بيمارى از انقلاب و جامعه اسلامى دفع شد. شناخت اين بيمارى تركيبگونه از چندين بيمارى مزمن، در واقع شناخت زمينهها و علل شكلگيرى اين حماسه بزرگ است.
فتنه 88 بهمثابه يك بيمارى
رهبر معظم انقلاب اسلامى از فتنه 88 بهعنوان يك بيمارى ياد كرده و در نشست با اعضاى ستاد 9 دى، قريب به اين مضمون فرمودند كه فتنه 88 تنها آنچيزى نبود كه در خيابان ديده شد. اين فتنه مقدمات فراوانى داشت. اهداف خطرناكى داشت. يك بيمارى بود كه با اقدامات و حركات امنيتى هم نمىتوانستيم آنرا درمان كنيم. اين وضعيت يك حركت عظيم مردمى نياز داشت.
تشبيه فتنه 88 به يك بيمارى و آن هم بيمارى مزمن و خطرناك از سوى رهبر فرزانه انقلاب اسلامى، بيانگر عمق فتنه و پيچيدگى توطئهاى بود كه سالها براى طراحى و عملياتىكردن آن تلاش شده بود و در نهايت اين توطئه بزرگ و پيچيده در بستر انتخابات دهمين دوره رياست جمهورى اجرا شد.
اگر حركت عظيم مردمى در نهم دىماه سال 88 را حركتى موفق براى درمان اين بيمارى بدانيم، بخشى از شناخت زمينهها و علل شكلگيرى حماسه 9 دى در گرو شناخت اين بيمارى مىباشد، اما نكتهاى كه بايد در نظر داشت، توجه به نوع اين بيمارى است.
در واقع فتنه 88 نه يك بيمارى ساده، بلكه محصولى از تركيب چند بيمارى بود كه عوارض آن پس از انتخابات 22 خرداد سال 1388 آشكارا ملاحظه شد. بررسى و تحليل مجموعه حوادث تلخ و ناگوار پس از انتخابات در كشور كه چالشهاى امنيتى را براى نظام اسلامى به همراه داشت و امنيت ملى را نيز در معرض تهديد قرار داد، نشان مىدهد چالشگران نظام اسلامى با تركيبى عجيب و حيرتانگيز با انگيزهها، گرايشات و سوابق سياسى- فكرى غيرهمسو در گذشته، جبهه واحدى را عليه نظام اسلامى شكل داده و تحت عنوان مردم بهدنبال رسيدن به مقاصد شوم خود هستند.
در اين جبهه معارض با انقلاب و نظام اسلامى چند حلقه قابل ملاحظه و مطالعه است.
1- عناصر ميدانى و كف خيابانى شامل افراد بىبصيرت و فريبخورده تا تمامى جريانهاى ضدانقلابى شناسنامهدار و يا بدون شناسنامه از قبيل سلطنتطلبان، منافقين، گروههاى چپ ماركسيستى، ملىگراها و ليبرالهاى غربگرا، بهايىها و خانوادههاى معدومين، شيطانپرستها و...
2- بازيگران داخلى بهصورت دو لايه آشكار و پنهان در پشت صحنه، شامل احزاب و گروههاى دوم خردادى و برخى از شخصيتهاى با سوابق بارز انقلابى كه هر كدام به دليلى با فتنهگران همراه شدند.
3- بازيگران خارجى اعم از دشمنان شناختهشده مثل آمريكا، انگليس، رژيم صهيونيستى به همراه ضدانقلابيون خارجنشين، قرارگرفتن افرادى چون موسوى، خاتمى و كروبى در كنار دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامى و مقابله آنان با نظام اسلامى، حكايت از پيدايى يك بيمارى در جامعه اسلامى مىكند.
در واقع آشكارشدن اين جبهه با مختصات مذكور بهعنوان يك جبهه معارض و چالشساز با هدف براندازى نظامى كه از نظر حضرت امام خمينى(ره) حفظ آن از اوجب واجبات است، نشان مىدهد كه چگونه نظام اسلامى و جامعه اسلامى دچار بيمارى شده است.
چيستى و چرايى پيدايى فتنه
فتنه را تشبيه كردهاند به آن حالت، وضعيت و فضاى غبارآلودى كه بهدليل غبارآلودگى، ديد محدود مىشود و قدرت تشخيص كاهش مىيابد و بعضاً افراد بهدليل تشخيص نادرست، مرتكب اشتباه در رفتار مىشوند و اين اشتباه رفتارى در مواردى مىتواند خسارتهاى جبرانناپذيرى در پى داشته باشد.
در فضاى فتنهگون، حق و باطل در هم آميخته مىشود و باطل حقنما شده و بالعكس بر چهره حق غبارى باطلنما مىنشيند. در چنين شرايطى، تشخيص حق از باطل و شناخت پيروان واقعى هر يك از ديگرى دشوار مىشود.
كسانى بر روى صحنه فتنه 88 بازيگرى كردند كه داراى سابقه حضور در جبهه انقلاب و نظام اسلامى بودند. در اين فتنه موسوى با هشت سال سابقه نخستوزيرى، كروبى با هشت سال سابقه رياست مجلس شوراى اسلامى و چندين مسؤوليت ديگر، آقاى خاتمى با هشت سال سابقه رياست جمهورى و چند مسؤوليت ديگر و دهها نفر ديگر كه در طى سه دهه حيات جمهورى اسلامى در پستها و مسؤوليتهاى كليدى و مؤثر نظام اسلامى از مقام وزارت و وكالت گرفته تا استاندار و فرماندار بازيگرى كرده و براى رسيدن به مقاصد خود به مقابله با نظام اسلامى پرداختند، اما در كنار اين گروه، دو گروه بازيگر ديگر در عرصه فتنه فعال بوده و اين سه گروه در پيوند با يكديگر بهصورت يك مثلث، جبهه واحدى را تشكيل دادند. اين دو گروه عبارتند از:
1- قدرتهاى سلطهگر و استكبارى به همراه متحدين منطقهاى و عوامل داخلى آنها؛
2- اپوزيسيون داخلى به همراه جريان ضدانقلابى خارجنشين.
براى هر انسان كنجكاو و حساس نسبت به تحولات محيط سياسى در ايران اعم از انقلابى و غيرانقلابى، مذهبى و غيرمذهبى، شكلگيرى و پيدايى چنين جبههاى با سه گروه بازيگر ذكرشده، اين سؤال را در پى دارد كه دليل همراهشدن گروه اول با سابقه انقلابى و دو گروه ديگر با سابقه دشمنى و مقابله با انقلاب اسلامى چه مىباشد؟ آيا در گروه اول تحول و دگرديسى رخ داده و يا گروه دوم و سوم دست از دشمنى با اساس انقلاب و نظام اسلامى برداشتهاند.
واقعيت اين است كه در ماهيت قدرتهاى استكبارى و جريانهاى ضدانقلابى نه تنها هيچ تغييرى حاصل نشده بلكه تضاد و دشمنى آنان با اسلام، انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى بيشتر از قبل شده است. بنابراين بايد اين تغيير و تحول را در مواضع فكرى و رفتارى گروه اول جستوجو كرد.
گروه اول را مىتوان همان گروهى ناميد كه پس از دوم خرداد 1376 با عنوان جبهه دوم خرداد سامان يافت و با زيركى خاص بر خود نام جبهه اصلاحات نهاد. مواضع اين جريان در قبال انقلاب اسلامى، نظام اسلامى، ارزشها و دستاوردهاى انقلاب در طى دوره دوم خرداد بهگونهاى بود كه مىتوان براى آنها بهجاى جريان اصلاحطلب، عنوان جريان تجديدنظرطلب را بهكار برد؛ جريانى كه در مواضع اعتقادى، باورهاى دينى، آرا و انديشههاى سياسى و همچنين عملكرد انقلابى خود تجديدنظر كرده و ديگر حاضر نيست در مسير انقلاب اسلامى و براى تحقق اهداف جمهورى اسلامى گام بردارد. از طرف ديگر اين جريان تجديدنظرطلب كه مسير خود را از مسير ملت انقلابى جدا كرده، حاضر به ترك صحنه سياست و پيشهكردن انزوا هم نيست.
در دوره دوم خرداد اين جريان با نفوذ به ساختار قدرت و تسلط بر قواى مقننه و مجريه، تلاش بسيارى كرد تا تحت عنوان توسعه سياسى و اصلاحات، تغييرات اساسى و بنيادينى را در كشور انقلابى و اسلامى ايران رقم بزند.
در دوره موسوم به دوره اصلاحات، اين جريان نه تنها نتوانست به اهداف خود برسد، بلكه با فاششدن منوياتش و فروافتادن پرده از چهره واقعىاش، مردم به آنها بىاعتنايى كرده و از قدرت سياسى اخراج كردند. رويكرد اين جريان به انتخابات رياست جمهورى دوره دهم بهگونهاى بود كه فتنه 88 را بهوجود آورد.
بازگشت و تسلط به قدرت سياسى به هر قيمت
جريان تجديدنظرطلب با چند شكست پىدرپى در انتخابات، براى حفظ موقعيت خود و ارتقابخشيدن به اين موقعيت و تحقق اهدافش در ايران، به اين جمعبندى رسيده بود كه بايد در انتخابات رياست جمهورى سال 88 به هر شكل ممكن وارد قدرت شده و كار نيمهتمام خود در دوره موسوم به اصلاحات را تمام كرده و بر حركتهاى انقلابى با ماهيت اسلامى و دينى در ايران نقطه پايان نهد.
اين رويكرد انتخاباتى جريان دوم خرداد بود كه زمينههاى همراهشدن دو جريان ديگر شامل قدرتهاى استكبارى و ضدانقلابيون با آنان را فراهم ساخت. در واقع آمريكايىها، اروپايىها و صهيونيستها و تمامى جريانهاى ضدانقلابى، ملاحظه كردند همان هدفى كه آنان در ايران تعقيب مىكردند، اكنون از سوى جريانى با سابقه انقلابى دنبال مىشود.
اينگونه اين سه جريان با سوابق متضاد، جبهه واحدى را عليه جمهورى اسلامى تشكيل دادند و در بستر انتخابات دهم، توطئهاى مشترك را طراحى كرده و به اجرا درآوردند. با توجه به اينكه برخى از نيروهاى گروه اول در نظام بوده و بعضاً همچنان داراى مسؤوليت، پيوند بين اين گروه با دو گروه ديگر، امكان نفوذ و تأثيرگذارى دشمنان بر مسائل داخلى كشور را نسبت به گذشته بهصورت قابل ملاحظهاى افزايش داد.
اين وضعيت جديد كه در طول سالهاى بعد از انقلاب بىسابقه بود، همان حالت بيمارى بود كه حادث شد و حوادث بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهورى در واقع علائم، نشانهها و عوارض اين بيمارى بود. جريان دوم خرداد براى رسيدن به اهداف مورد نظر، رهبرى، نظام اسلامى و نهادهاى انقلابى بهويژه سپاه و بسيج را بهعنوان مهمترين مانع سر راه خود ارزيابى كرده و تنها راه عبور از اين موانع را همراهساختن مردم با خود و مبارزه با نظام از موضع ملت مىدانست.
براى تحقق اين امر، گامهاى سهگانهاى را در قالب سناريويى كه اساس آن از انقلابهاى مخملين الهام گرفته بود طراحى و اجرا كرد. اسناد و مدارك فراوانى وجود دارد كه در اين سناريونويسى، عناصرى از هر سه جريان شامل دوم خردادىها، قدرتهاى استكبارى و ضدانقلاب خارجنشين مشاركت داشتهاند.
گامهاى سهگانه براى كسب قدرت
گام اول: رسيدن به قدرت با رأى مردم؛ جريان تجديدنظرطلب براى رسيدن به قدرت، گام اول را با هدف جلب آراى مردم با تخريب رئيس جمهور و دولت نهم برداشت.
سياهنمايى از وضع موجود، بزرگنمايى تهديدات خارجى و بزرگنمايى برخى مشكلات داخلى از يكطرف و خود را ناجى كشور و ملت معرفىكردن از طرف ديگر، مجموعه اقداماتى بود كه انجام گرفت تا مردم از اصولگرايان و كانديداى آنان رويگردان شده و به نامزد دوم خردادىها رأى دهند.
اين جريان براى رسيدن به نتيجه قطعى در اين مرحله، سراغ ميرحسين موسوى كه داراى سابقه مثبتى در انقلاب بود و اقشارى از جامعه او را توانمند در اداره كشور مىپنداشتند، رفت. چهرهپردازى از ميرحسين موسوى بهگونهاى انجام گرفت كه براى برخى از هواداران اين توهم پيش آمد كه بهطور قطع او برنده انتخابات خواهد بود.
گام دوم: رسيدن به قدرت با ابطال انتخابات؛ بر اساس سناريوى طراحىشده براى دستيابى به قدرت به هر قيمت، گام دوم در صورتى برداشته مىشد كه جريان دوم خرداد طبق گام اول موفق به پيروزى در انتخابات با كسب آراى اكثريت نشود.
اين مرحله از سناريو با الگوگيرى از انقلابهاى مخملى طراحى شده بود و بر اساس آن نامزد شكستخورده در صحنه انتخابات مدعى تقلب در انتخابات شده و با هدف ابطال انتخابات؛ هواداران را به خيابانها فرامىخواند.
دوم خردادىها كه از قبل به رأىنياوردن نامزد مورد نظر خود اطمينان داشتند، از سال 1387 مقدمات لازم براى برداشتن گام دوم پس از برگزارى انتخابات را فراهم ساخته و براى اجراى اين گام زمينهسازى كردند.
بحثهاى مربوط به سلامت انتخابات، تشكيل كميته صيانت از آرا، شبكهسازىهاى اجتماعى و هويتبخشى به هواداران با نمادهايى از قبيل رنگ سبز، ميتينگهاى تبليغاتى و طرح شعارهايى از قبيل، اگر تقلب نشه، ميرحسين رئيس جمهور مىشه و... همگى با آمادهكردن زمينههاى لازم براى لشكركشىهاى خيابانى براى اعمال فشار به نظام براى ابطال انتخابات بود.
طراحان اين سناريو بر اين باور و اعتقاد بودند كه چنانچه با حضور هواداران در خيابانها و آنها را اكثريت ملت معرفىكردن، موفق به ابطال انتخابات شوند، پيروزى آنان در انتخابات مجدد با سازوكارهاى جديد كه از سوى خود آنان ايجاد مىشود، قطعى خواهد بود.
گام سوم: نافرمانى مدنى با نامشروع دانستن دولت؛ گام سوم در صورتى برداشته مىشد كه نظام در برابر خواسته تجديدنظرطلبان مبنى بر ابطال انتخابات مقاومت كرده و آنرا نپذيرد. بر اساس اين گام، در اين مرحله استمرار لشكركشىهاى خيابانى و كشاندن آن به تمامى شهرهاى كشور و فراگيركردن نافرمانى مدنى در نظر گرفته شده بود، با اين توجيه كه دولت با رأى كثيف و ناسالم بهدليل تقلب در انتخابات به قدرت رسيده، نامشروع است و بايد ساقط شود.
خطبههاى رهبر فرزانه انقلاب اسلامى در روز جمعه 29 خرداد 1388 نشان داد كه نظام اسلامى قصد باجدهى به هيچكس را ندارد و در برابر جريان توطئهگر با تمام توان خواهد ايستاد. در چنين شرايطى حوادث پس از انتخابات از قبيل درگيرىها و ناآرامىها رخ داد.
سه جريان به هم پيوندخورده با كمك رسانههاى استكبارى و صهيونيستى، تلاش كردند كه در اين صحنه ملت را يكطرف و حكومت را طرف ديگر معرفى كرده و اينگونه القا كنند كه اكنون اين مردم ايران هستند كه در برابر نظام ايستاده و به آن معترض هستند. سكوت برخى از خواص به جريانى كه باطل بود و عليه نظام اسلامى با كمك دشمنان خارجى و تمامى ضدانقلابيون چنين توطئه پيچيدهاى را به اجرا در آورده بود، بسيار كمك كرد.
جمعبندى
حماسه 9 دىماه سال 1388 كه بهدنبال هتك حرمت مقدسات اسلامى و اهانت به ارزشهاى دينى و انقلابى و جسارت به مقام شامخ ملت ايران توسط عناصر ضدانقلاب داخلى كه بهواسطه پشتيبانى و حمايت اربابان خارجى از جمله آمريكا، در روز عاشوراى همان سال يعنى در 6 دى صورت گرفت، حركتى بىبديل و در نوع خود حماسهاى بىنظير بود كه توسط ملت بزرگ و با بصيرت ايران بهوقوع پيوسته و برگ زرين ديگرى به كتاب تاريخ انقلاب اسلامى افزوده شد.
حضور عظيم و خودجوش مردم، معرفت دينى و بصيرت سياسى، پايبندى بيش از پيش به انقلاب و آرمانهاى انقلابى، پيوند تنگاتنگ عاشورا و مقدسات اسلامى با انقلاب، بيعت مجدد با ولى امر مسلمين و رهبرى انقلاب، ژرفنگرى و واقعبينى به مسايل و موضعات داخلى و جهانى و همچنين استقامت و پايدارى، از جمله مهمترين شاخصهايى است كه در حماسه نه دى تجلى يافته و به منصه ظهور نشست.
گراميداشت اين روز بزرگ كه در مقام اهميت و برجستگى، اگر بيشتر از يوم الله 22 بهمن نباشد، كمتر از آن نيست، در مقطع فعلى نظام بينالملل بهخصوص در آمريكا و اروپا و بعضى كشورهاى غربگراى خاورميانه و شمال آفريقا كه روابط بين ملتها و دولتها در آنها در حال از هم فروپاشيدن است، از اهميت فوقالعادهاى برخوردار است چراكه 9 دى بيش از هر چيز، در ذات خود نشانگر دلبستگى تام مردم ايران به نظام مقدس اسلامى و پايبندى ملت به آرمانهاى انقلاب و رهبرى است. در حالىكه نظامهاى سياسى- اقتصادى غرب از درون توسط شهروندان داخلى كه بعد از سالها از خواب غفلت بيدار شدهاند، بهصورت بسيار جدى و قاطع به چالش كشيده شده و بهدنبال اين چالش، جنبشهاى اعتراضى مردمى سرتاسر نظام سرمايهدارى را از آمريكا تا آلمان، فرانسه، ايتاليا، بريتانيا، بلژيك و... فراگرفته است، پاسداشت 9 دى كه سند زندهاى مبتنى بر اعلام وفادارى مجدد ملت با نظام و رهبرى است، اعتبار فوقالعادهاى به خود مىگيرد.
بنابراين، بزرگداشت اين روز به ياد ماندنى كه سبب يأس و نااميدى قدرتهاى بزرگ بيگانه و مداخلهگر نيز شد و عبرتهاى فراوان و پندهاى متعددى را هم براى آنها به ارمغان آورد، در نوع خود يك حماسه است و اين از امتيازات برجسته نظام مقدس جمهورى اسلامى است، كه بزرگداشت حماسههاى تاريخىاش نيز در قالب يك حماسه خود را متبلور نموده و مقام تجلى مىيابد و روز بزرگداشت نيز حماسهآفرين مىشود.
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]
-
گوناگون
پربازدیدترینها