تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819172899




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحليل محتواي پرونده «پايداري عليه روحاني» در هفته‌نامه آسمان؛نسخه ده لايه‌اي آسمان براي پايداري‌


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تحليل محتواي پرونده «پايداري عليه روحاني» در هفته‌نامه آسمان؛نسخه ده لايه‌اي آسمان براي پايداري‌
آسمان شماره 69 يك پرونده از مطالب خود را به جبهه پايداري اختصاص داده است، اين پرونده با عنوان «پايداري عليه روحاني» در ابتداي مجله و پس از فصل راهبرد قرار دارد كه تحليل محتواي اين پرونده به ظاهر ساده، دستيابي به لايه‌هاي پنهان استراتژيك آن را ميسر مي‌سازد.


آسمان شماره 69 يك پرونده از مطالب خود را به جبهه پايداري اختصاص داده است. اين پرونده با عنوان «پايداري عليه روحاني» در ابتداي مجله و پس از فصل راهبرد قرار دارد كه خود نشان دهنده ميزان اهميت آن است و ضرورت تحليل محتواي آن را ايجاب مي‌كند. اما تحليل محتواي اين پرونده به ظاهر ساده، دستيابي به لايه‌هاي پنهان استراتژيك آن را ميسر ساخته كه در ادامه ملاحظه خواهيد كرد:

لايه اول: دام استراتژيك اصلاح‌طلبان براي اصولگرايان

اولين چيزي كه در اين پرونده مخاطب را به خود جذب مي‌كند استفاده از عنوان‌هايي چون «تنش در راه است»، «مهم‌ترين تشكيلات سياسي مخالف دولت روحاني» است كه قرار دادن آن در كنار عنوان پرونده به وضوح نشان از هدفمند بودن اين نام‌گذاري دارد. اما هدف از اين نام‌گذاري مي‌تواند يك نوع رقيب‌سازي عليه جريان دولت و اصلاحات باشد.

وجود يك دشمني استراتژيك در رقابت سياسي اين امكان را براي طرفين ايجاد مي‌كند كه بتوانند تقصير كم‌كاري‌هاي خود را به پاي خرده‌گيري‌هاي حريف بنويسند و افكار عمومي را به نفع خود حفظ و بسيج كنند. يكي ديگر از كاركردهاي اين دشمني مي‌تواند ايجاد يك جنجال ساختگي براي جلب توجه افكار عمومي و انجام اقدامات حاشيه‌اي و هدفمند باشد.

با توجه به اينكه جريانات دولت و اصلاحات در حال حاضر رقيب و دشمن جدي در عرصه تئوري و عمل ندارند و رفتارهاي آن‌ها مستقيم و در فضاي تك صدايي توسط مردم رصد مي‌شوند مطلوب آن است كه دشمني در اين فضا داشته باشند و مطلوب‌تر آن است كه دشمن‌ را خودشان انتخاب كنند.

حال اگر اين مطلوب را در كنار اقدام نشريه آسمان، كه متعلق به يك جريان دوزيست اصلاح‌طلب – كارگزاراني است، در باز كردن يك پرونده با اين عنوان جنجالي براي يك طيف سياسي كه در حال حاضر در سكوت سياسي به سر مي‌برد بگذاريم متوجه ارتباط معني‌دار آن خواهيم شد كه در واقع دام استراتژيك اصلاح‌طلبان براي اصولگرايان است.

اما «چرا پايداري؟». پاسخ اين سؤال در دل پرونده نهفته است و از زبان عبدالرضا داوري نقل مي‌شود. در واقع علت اين انتخابات «حمله بد»، «حمله ضعيف»، «كنش‌هاي غير هوشمند»، «كنش‌هاي احساسي» منتسبان به جبهه پايداري است.

- قرارگيري آيت الله هاشمي رفسنجاني در موضع «مظلوميت» براي بازسازي وجهه يك خاندان، تنها بر اساس نوع كنش يا واكنش رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به نتيجه مطلوب نمي‌رسيد. اين استراتژي علاوه بر آنكه به تاكتيك «دفاع خوب» تكيه داشت به تاكتيك «حمله بد» نيز نيازمند بود. در واقع اگر افكار عمومي به اين باور مي‌رسيد كه هجمه كنندگان عليه آيت الله و خاندانش كساني هستند كه چارچوب‌ها و داربست‌هاي عرف و شرع و اخلاق را براي تخريب آيت الله هاشمي رفسنجاني شكسته‌اند، طبيعتاً مي‌توان زير سايه چنين باوري حتي انتقادات مستند و منطق محور هم مصون ماند! در اين دوره، جبهه پايداري با توسل به تاكتيك «حمله بد» عليه آيت الله و خاندان هاشمي رفسنجاني،‌ خواسته يا ناخواسته در مسير استراتژي بازسازي وجهه خاندان هاشمي رفسنجاني با رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به اتحادي استراتژيك رسيد.

لايه دوم: القاي خط تخريب پايداري عليه دولت

استفاده از عنوان «رگبارهايي كه خبر از توفان مي‌دهد» نه تنها القا مي‌كند كه امروز يك خط تخريبي فعال است، بلكه نويد تشديد آن‌را در آينده مي‌دهد. در حقيقت اين عنوان يك خط رواني است كه دولت نيز از آن به قوت استفاده مي‌كند و نقد‌ها را با برچسب در نطفه خفه مي‌كند. از طرفي ديگر آنچه كه امروز دولت از آن با عنوان تخريب ياد مي‌كند قابل قياس با تخريب‌هاي اصلاح‌طلبان عليه احمدي‌نژاد نيست.

در بخش‌هايي از اين پرونده القاي اين خط به راحتي قابل استخراج است، به طور مثال:

- اين تشكل (پايداري) به سرعت جايگاه خود را در مناسبات دولت آينده به عنوان مخالف تعريف كرد.

- مخالفت‌هاي اين جريان از مجلس و از سوي نمايندگان منتسب به جبهه پايداري آغاز شد.

- اين تشكل سياسي در بيانيه‌اي كه به مناسبت انتخابات صادر كرد؛ خط و نشان‌هاي خود براي چينش كابينه را نشان داد. پس از آن نيز اكثر مخالفت‌ها با وزراي پيشنهادي حسن‌ روحاني در پارلمان با حمايت اين جبهه صورت مي‌گرفت.

- اين جريان (پايداري) بيشترين مخالفت‌ را با محمد علي نجفي براي تصدي وزارت آموزش و پرورش و ميلي منفرد و جعفر توفيقي، گزينه‌هاي معرفي شده براي وزارت علوم نشان داد. پس از انتخاب فرجي دانا براي وزارت علوم نيز اين جريان دست از انتقاد از عملكرد اين وزارتخانه بر نداشت و بارها فرجي دانا را در همان ابتداي راه به استيضاح تهديد كرد.

- يكي از اعضاي جريان جبهه پايداري از تهيه طرحي با قيد دو فوريت سخن گفت كه تحويل هيئت رئيسه خواهد شد تا ضمن آن دولت از به كارگيري افراد فعال در فتنه 88 و اعضاي احزاب منحله مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي منع شود.

- منتسبان به اين جريان سياسي انتقادات زيادي را در خصوص نحوه عملكرد تيم مذاكره كننده هسته‌اي و سكان‌دار دستگاه ديپلماسي مطرح كرده‌اند. در تازه‌ترين اقدام، 20 تن از نمايندگان مجلس طي تذكري خطاب به حسن روحاني خواستار تجديد نظر وي درباره ادامه خدمت محمد جواد ظريف وزير امور خارجه شدند.

- مطمئناً بخشي از تنش‌هايي كه حسينيان به آن اشاره مي‌كند، با سازماندهي جريان جبهه پايداري در مجلس پيش خواهد رفت.

- اين طيف ... در صورتيكه اختلافات دولت با طيف اصول‌گرايان سنتي و معتدل‌تر بالا بگيرد، اين توانايي را دارند كه آن‌ها را با خود عليه دولت همراه كرده و بر طبل اختلافات بكوبند.

لايه سوم: تلاش براي پيش‌ فعال‌سازي

با اين فرض كه دولت مهم‌ترين تشكيلات سياسي مخالف خود را جبهه پايداري مي‌داند، تمايل دارد خطر اين جريان را پيش از انتخابات مجلس و رياست جمهوري آتي - در فضاي فعلي كه اين جبهه در نقطه ضعف قرار دارد - با پيش‌ فعال‌سازي و سوزاندن محورهاي عملياتي آن بسوزاند و اين جريان را به يك بن‌بست استراتژيك بكشاند.

لايه چهارم: قرار دادن احمدي‌نژاد در برابر پايداري براي خنثي كردن خطر آن

آخرين مقاله اين پرونده در واقع يك تريبون به حاميان احمدي‌نژاد براي تخريب پايداري است. عبدالرضا داوري - كه فردي منتسب به احمدي‌نژاد است - به بهترين شكل و همان‌طور كه آسمان مي‌خواهد در مطلبي جبهه پايداري را از منظر خود تخريب مي‌كند. داوري در اين مطلب قصد دارد با ايجاد يك پيوند ميان عملكرد جبهه پايداري و خواسته‌هاي نامعقول هاشمي به تخريب پايداري بپردازد و اثبات كند اين دو از يك اتحاد استراتژيك برخوردارند.

لايه پنجم: عبور از هاشمي/ طعمه قرار دادن هاشمي براي تخريب پايداري

همان‌طور كه پيش‌تر اشاره شد جريان هفته‌نامه آسمان در واقع يك دوزيست اصلاح‌طلب – كارگزاراني است، اقدام اين شماره آسمان (طعمه قرار دادن هاشمي براي تخريب پايداري) نشان داد كه اين جريان براي رسيدن به خواسته‌هاي استراتژيك خود حاضر است از هاشمي نيز عبور كند، البته در آينده بايد منتظر پر رنگ‌تر شدن اين خط و اختلافات مبنايي‌تر باشيم.

لايه ششم: تشتت اصولگرايي

يكي ديگر از مسائلي كه آسمان با باز كردن پرونده پايداري سعي دارد بروي آن اقدام عملياتي داشته باشد، مسئله افتراق اصولگرايي است. استفاده از ميان تيتر «عليه جامعتين»، «اصول‌گرايان بي‌اصول – اصول‌گرايان بي‌ريشه» نشان از اقدام هوشمند اين مجله دارد.

- جبهه پايداري در ميان انتقادات جريان اصولگرا اعلام موجوديت كرد

- اين جريان منشعب از اصول‌گرايان در انتخابات مجلس نهم و رياست جمهوري يازدهم حول محور نظريات فقهي و سياسي مصباح يزدي از هر گونه ائتلاف با ساير جمع‌هاي اصول‌گرايان پرهيز كرد و بر اصل همراهي با بزرگان و شيخوخيت حركت نكرد تا زمينه‌ساز بروز انشعابات ديگري در اين جريان حداكثري شود.

- در مقام تحليل، به نظر مي‌رسد از جمله جرياناتي كه مي‌تواند در آينده روبروي رهبري قرار بگيرد، جبهه‌ پايداري است.

- اين شايد همان نقطه كليدي در سير فهم مصباح از تحولات درون جناحي اصول‌گرايان بود؛ گذار از «اصول‌گرايان بي‌اصول» و «سنت‌گرايان دور افتاده از ارزش‌ها»؛ جبهه پايداري فراتر از اختلاف با احمدي‌نژاد و مشايي، محصول چنين انشقاقي است؛ اگر چه خود اين جبهه از سوي طيف سنتي اصول‌گرايان به «اصول‌گرايان بي‌ريشه» تعبير مي‌شوند.

- مواجهه و سهم‌خواهي جدي اين جريان از محافظه‌كاران كه به تقابل جبهه‌ پايداري با آن‌ها در دو انتخابات اخير مجلس و رياست جمهوري انجاميد – فارغ از نتيجه كسب شده- نمادي بارز از تمايل به ابراز قدرت و هويت‌يابي طيف مصباح بود.

لايه هفتم: تخريب و تحريف پايداري

روح حاكم اين پرونده مخالفت و تخريب پايداري است، تا جايي كه مي‌توان ضعف ظاهري پرونده را هم تضعيف پايداري دانست. آسمان خود پاسخ اينكه چرا اين جريان بايد پايداري را تخريب كند مي‌دهد:

- گرچه تعداد اعضاي جبهه پايداري در مجلس اندك است، اما صدايشان بلند است و نشان داده‌اند مي‌توانند فضا سازي كنند

- اين طيف گرچه به لحاظ كمي اندك هستند، اما جنبه فضاسازي بالايي دارند

در گزارش اول اين پرونده نگارنده سعي كرده‌ است با يك نگاه منصفانه بازخواني سابقه جبهه پايداري را بكند اما به نظر مي‌رسد آنچه نگاشته شده است همه واقعيت پايداري نيست. بلكه بيشتر نگارنده سعي كرده است شكاف‌هاي جبهه پايداري را بر جسته كند. در ادامه پرونده نيز شاهد انتقاد شديد محمد كيانوش‌راد، نماينده مجلس ششم، به شوراي فقاهتي جبهه پايداري هستيم.

- در واقع، انتخاب يك شوراي فقهي گوياي آن است كه اين جبهه درك درستي از شرايط اجتماعي جامعه ايران ندارد. ايجاد شوراي فقهي به معناي ناديده گرفتن حق مردم و حقوق شهروندي و انحصار موضع‌گيري‌ها در ميان فقهاي منسوب به اين جبهه است.

- در واقع جبهه پايداري مي‌گويد تكليف مواضع ما را در مواقع حساس چند فقيه مشخص مي‌كنند و همگان نيز تابع فقهاي جبهه پايداري هستند و بدون ترديد، رئيس اين شوراي فقهي نيز فردي جز مصباح يزدي نيست.

لايه هشتم: نقش انصار حزب الله در دهه 70/ گرگ‌سازي براي توجيه شباني گله

پس از فتنه 88 جريان اصلاحات دچار تشتت شد، لذا اين جريان تمايل داشت فضايي را همچون دهه هفتاد بازسازي كند كه در آن نقش‌ انصار حزب‌الله منجر به همگرايي اصلاحات شود. پايداري تنها جرياني است كه مي‌تواند نقش انصار الله دهه هفتاد را براي اصلاحات ايفا كند چون تنها جرياني است كه اصلاح‌طلبان مي‌توانند برچسب‌هاي برساخته خود را به اين جبهه بچسباند، هر چند كه اين جريان به واقع به آن برچسب‌ها نه اعتقاد داشته باشد و نه عمل كند.

رفتارهاي راديكال و خامي چون تيتر كردن «جام زهر» پس از توافق ژنو در رسانه‌هاي منتسب به پايداري اين امكان را در اختيار طرف مقابل مي‌گذارد كه رفتار آن را با تندروي اسرائيل پيوند دهد؛‌ لذا رسانه‌ها و افراد منتسب به اين جريان مي‌بايست توجه بيشتر به رفتار سياسي خود داشته باشند و در گرگ‌وميش آتي با سياست‌ورزي گام بردارند.

لايه نهم: پايداري بازي به هم زن پيوند اصولگرايي ميانه – اعتدال – اصلاح‌طلبي ميانه

جبهه پايداري با توجه به منش ايدئولوژيك خود يك جريان سخت‌گير و غير قابل انعطاف در مباحث سياسي است. اين منش مانع عامل بازدارنده پيوند بخش‌هاي سهل گيرتر اصولگرايي با دولت و اصلاح‌طلبان ميانه است. پس از ميان برداشتن اين حائل قطعاً يك استراتژي مطلوب خواهد بود. در مجموع مي‌توان تخريب جبهه پايداري توسط آسمان را در ادامه اين استراتژي تحليل كرد.

در ادامه اين استراتژي مي‌توان پيش‌بيني كرد اين رسانه و رسانه‌هاي همسو با آن به سراغ دو طرف اين معادله رفته (جريان پايداري و جريان اصولگرايي ميانه) و سعي خواهند كرد ميان اين دو اختلاف افكني كنند. موازي اين خط احتمالاً بايد منتظر تخريب‌هاي بيشتري عليه پايداري با خط افراطي‌گري باشيم، اين كار اصول‌گرايان ميانه رو را مجبور خواهد كرد از اين جنس اصولگرايي اعلام براعت كنند.

لايه دهم: ضعف در تعريف برچسب جديد عليه پايداري

يكي ديگر از نكاتي كه در اين پرونده قابل توجه است، استفاده از برچسب‌هاي سوخته عليه جبهه پايداري و ضعف در توليد برچسب‌هاي جديد است. پيش از اين نيز از سوي اين جريان برچسب‌هايي چون «افراطي»، «خودسر»، «تندرو»، «روي ديگر جريان انحرافي» و ... مورد استفاده قرار گرفته بود كه در اين پرونده نيز تكرار شده‌اند.

يكي از نكات قابل توجه در اين پرونده مصاحبه با عباس سليمي نمين است. اين مصاحبه با سؤالي درباره نسبت دولت احمدي‌نژاد و احزاب شروع مي‌شود. مصاحبه گيرنده بقيه سؤال‌هاي خود را از دل حرف‌هاي سليمي مي‌پرسد و در انتهاي مصاحبه دو سؤال اصلي خود را مي‌پرسد و همان‌ حرف‌هايي را كه خود در دهان سليمي گذاشته تيتر مي‌كند!

- به نظر شما چرا همچنان، به رغم روش اعتدالي دولت يازدهم، گروه‌‌هاي خودسر و بعضي از گروه‌ها و نهادهاي تندرو همچنان در كار دولت اختلال ايجاد مي‌‌كنند؟

- اما امروز نماد تندروي‌ها بيشتر در طيف اصول‌گرايان قرار دارد. مثلاً خود جبهه پايداري يا گروه‌هاي خودسر

جمع‌بندي

شايد در نگاه اول «پايداري عليه روحاني»، پرونده‌اي ساده و صفحه پر كن به نظر مي‌رسيد اما تأمل بيشتر نشان داد اين پرونده نه تنها هيچ يك از منافع استراتژيك آسمان را تضعيف نمي‌كند بلكه يك پروژه هوشمند و دام استراتژيك از قبل طراحي شده براي اصولگرايان است كه در صورت غفلت به خطي پر خطر تبديل خواهد شد.

از طرف ديگر شروع يك خط رسانه‌اي اينچنيني در واقع يك نوع هم‌آوردطلبي محسوب مي‌شود و اين در حالي است كه جريان اصولگرايي در بي‌عملي سياسي و شوك پس از انتخابات به سر مي‌برد، لذا ادامه اين فضا به هيچ وجه مطلوب نخواهد بود.

نقد فعال و منصفانه دولت و به دور از تندروي و تخريب قطعاً بايد يكي از دستور كارهاي اصولگرايان باشد اما نبايد فراموش كرد كه اين همه‌ي كار اصوگرايي نيست بلكه اصولگرايان بايد ضمن وحدت بيشتر در راس و بدنه، شاخص‌هاي گفتمان مطلوب را در آينده تئوريزه و اجرايي كنند.

براي انجام اين مهم قطعاً اصولگرايان فرصت زيادي ندارند چرا كه تا انتخابات مجلس آتي فاصله زماني زيادي باقي نمانده است، لذا اصولگرايان در اين فاصله زماني بايد بروي تئوري گفتمان مطلوب متمركز شوند و بذر آن‌را بكارند – كه قطعاً رسانه‌ها و نخبگان نقش تعيين كننده‌اي در اين رابطه خواهند داشت – و بستر انتخابات مجلس مي‌تواند محمل خوبي براي جوانه زدن اين بذر و انتخابات رياست جمهوري آتي دوران رشد و نمو آن باشد.

منبع : پايگاه تحليلي تبييني برهان

انتهاي متن/

شنبه 30 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن