واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: رويارويي و پنهانكاري
فقط قدري زمان لازم بود كه اوباما و هو جينتائو بر سر نحوة رفتار با كشوري كه هر دو رهبر را پريشان خاطر ميكرد، به بنبست برسند: كره شمالي كيم جونگ ـ ايل كرهايهاي شمالي اگر انزوا و گرسنگي آنها را در نظر بگيريم، دهة خوبي داشتند.
آنها بهرغم پيشبيني مرگ قريبالوقوعشان جان به در ميبردند. كيمجونگ ـ ايل، پسر بنيانگذار آن كشور، به نظر نميآمد كه به علت تمسخرش در غرب به عنوان ديكتاتوري احمق با عينك دودي گنده و كفشهاي تخت كلفت، دغدغهاي داشته باشد. او زندانهاي كشور را از مخالفان انباشت و سپاهي كارآمد از نيروهاي ويژه ساخت كه ميتوانستند به آبهاي كرة جنوبي حملات زيردريايي كنند.
او با كارآيي قابل ملاحظه جاسوسان كره جنوبي را پيدا ميكرد: طبق گفتة مقامات آمريكايي 100 مأمور اطلاعاتي اعزامي سئول در طي سالها، فقط عدهاي معدود برگشتند. از همه شگفتانگيزتر، كيم مدام بر جرج دبليوبوش، كه در دورةاول رياستش كرة شمالي را جزيي از «محور شرارت» اعلام كرده بود، پيشي ميگرفت. بوش در دورة دوم رياست جمهوري خود اين كشور را از فهرست دولتهاي حامي تروريسم حذف كرد ـ استراتژي معكوس كه ديكچيني معاون رئيس جمهور را به ابراز علني خشم واداشت، آخر، چيني در دورة اول رياست بوش صراحتاً اعلام كرده بود كه خواهد كوشيد كرة شمالي را از بالاي صخره به زير پرت خواهد كرد. اما چنين نشد.
در واقع، در طول رياست جمهوري بوش كرة شمالي يك استراتژي بينقص بقا تكوين كرد. اين كشور حالت همسايةديوانهاي را پيدا كرد كه در خانهاي مخروبه در محلهاي بسيار بسيار گران قيمت زندگي ميكند. هرازگاه به صورتي خيلي علني خرت و پرتهايش را در مواد منفجره ميپيچد، تهديد ميكند كه محله را نابود خواهد كرد، و تقاضا ميكند كه بايد مقادير بياندازهاي آذوقه به او بدهند.
و اگر كسي در محله امتناع كند، در جاهاي مناسب انفجار به وجود ميآورد. مثل اين است كه اعلام كند، «خيلي خوب، شما املاك و مستغلات گران قيمتي اينجا داريد. حيف نيست اينجا به قدري آلوده به راديواكتيو شود كه هيچ كس نتواند آنجا زندگي كند؟»
خلاصة كلام، كرة شمالي معمولاً مانند يك تشكيلات جنايي سازمان يافته عمل ميكند كه در سازمان ملل صاحب يك كرسي باشد. اين تشكيلات دستاندركار قاچاق مواد مخدر، جعل ارز، پولشويي، بيمة تقلبي، و فروش گونههاي كمياب جانوري وگياهي بود. اما دولت بوش، همانند دولت كلينتون، چشم بر هم ميگذاشت و وانمود ميكرد كه اگر به اندازة كافي موافقتنامه امضا شود، بالاخره يكي از آنها برقرار خواهد ماند.
در سال 2005، ايالات متحده ـ به اتفاق ژاپن، چين، روسيه، و كرة جنوبي، قراردادي امضا كرد كه به موجب آن كرة شمالي موافقت ميكرد كه ذره ذره «تمامي سلاحهاي هستهاي و برنامههاي هستهاي موجود» خود را امحا كند و مجدداً به پيمان منع گسترش هستهاي ملحق شود. هيچ كس نميداند كه كيمجونگ ايل واقعاً در اين فكر بود يا براي خريدن زمان بازي ميكرد. اما چند ماه بعد، بوش حسابهاي كرة شمالي را در بانكي واقع در ماكائو كه گفته ميشد شخص كيم پولهايش را در آنجا نگهداشته است، مسدود كرد. اين اقدام رنجاننده بود، و در سال 2006 كرة شمالي با پرتاب موشك تامي پودونگ ـ 2، واكنش نشان داد، و سه ماه بعد، اولين وسيلة هستهاي ساخت خود را منفجر كرد.
اين آزمايش چيز بيمصرفي بود، اما كيم، پسر بنيانگذار كشور نهايت استفاده را از آن برد. اين عمل ايالات متحده را مجبور به اولين مذاكرات واقعي با كرة شمالي بعد از سالها كرد.
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]