پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850395874
خاطره يك دختر خانم چادري كلاس پنجم
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: خاطره يك دختر خانم چادري كلاس پنجم
مادرم فوايد چادر را برايم گفت مثلا گفت: زن موجود لطيفي است براي اين كه از اين لطيفي كسي سوء استفاده نكند بايد حجاب داشته باشد و چادر بهترين حجاب است...
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
حتما با سلسه مطالبي با عنوان "خانم‌ها حتما بخوانند" يا محوريت مسئله حجاب كه هر شب در مجله شبانه منتشر مي‌شود آشنا هستيد.
اگر شما دوستان گرامي نيز مطلب، خاطره،دلنوشته و ... در مورد مسئله حجاب داريد مي توانيد به ايميل [email protected] ارسال كنيد تا با نام خودتان منتشر شود شما حتي مي توانيد در اين بخش مطالب ديگر عزيزان را نقد كنيد.
---------------------------------------------------------------------
5يا 6 سالم بود كه يك چادر عربي داشتم و گاه گاهي اين چادر رو سرم مي كردم وقتي به سن تكليف رسيدم خيلي به چادر علاقه نداشتم اما موهام رو هم بيرون نمي گذاشتم و بدحجاب نبودم
بزرگ تر كه شدم مادرم فوايد چادر را برايم گفت مثلا گفت: زن موجود لطيفي است براي اين كه از اين لطيفي كسي سوء استفاده نكند بايد حجاب داشته باشد و چادر بهترين حجاب است...
من هم قبول كردم و فقط موقع مدرسه رفتن چادر سر نمي كردم
داشتم به چادر عادت مي كردم وقتي كلاس چهارم بودم بابام بهم گفت بايد چادر سر كني بزرگ شدي
منم با ذوق رفتم چادر مشكي را كه جشن تكليفم مادرجونم بهم داده بود سر كردم و به مدرسه رفتم چون از حرف بابام فهميدم اينطوري مي توانم نشون بدهم كه بزرگ شدم و ديگه بچه نيستم
از اون موقع تا الان چادر برايم عزيز بوده و خواهد بود
تو مدرسه مون فقط چهار نفر مثل من چادري اند، بعضي ها چادر ندارند اما حجاب بدي هم ندارند، بعضي ها چادر ندارند هيچ، موهاشونم مي زارن بيرون من از اينكه جاي اونا نيستم افتخار مي كنم.
دو تا خواهر كوچكتر از خودم دارم، خواهر شش ساله مو خيلي به چادر تشويق مي كنم، چادر عربي اون موقع من الان به او رسيده و تو حرم ها و عزاداري ها سر مي كنه اما باز كمي مثل اون وقتاي خودم گاهي غر مي زنه ، اون يكي خواهرم هم يك سالشه اما همش مي خواد چادر يا مقنعه من رو سرش كنه..
من همه جا چادر سرم مي كنم زيرا مي دانم چرا چادر سر مي كنم....
و ايشالله همه قدر چادر را بدانند
جمعه 29 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-