واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: الشرق الاوسط: سياست تغيير كه اوباما از آن حرف ميزد، دستاوردي نداشت
تهران / واحد مركزي خبر / سياسي 1392/09/29
الشرق الاوسط نوشت شعار «تغيير» كه رئيس جمهور آمريكا، در تبليغات خود از آن حرف ميزد دستاوردي نداشت و بايد گفت خسارت هاي جبران ناپذير براي آمريكا بر جا گذاشت.
روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در مقاله اي به قلم راجح الخوري نوشت: تفاوت زيادي بين سياست «پرسترويكا» (بازسازي) ميخائيل گورباچف، رئيس جمهور اتحاديه شوروي سابق، و«تغيير» باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا، وجود دارد.
سياست اقتصادي گورباچف، بر پايه «ويراني براي بازسازي» قرار داشت در صورتي كه سياست اوباما بر پايه نابودي آنچه ساخته شد، قرار گرفت. اوباما، با سردادن شعار تغيير وارد رقابت هاي انتخاباتي شد، تا بتواند به اين ترتيب راهبردهاي جرج بوش را پايان دهد، راهبردهايي كه بر اساس مبارزه با تروريسم قرار داشت. اما مسئله جنجال برانگيز اين است كه تغيير سياست هاي آمريكا، با اقدامات روسيه و ساير قدرت هاي متوسطي كه ميخواستند خود را در صحنه بين المللي و منطقه اي، به عنوان يك قدرت مطرح كنند ، همزمان نبود و اين مسئله تعادل هايي را از بين خواهد برد كه دستكم يك قرن بر تاريخ حاكم بود.
نويسنده ادامه داده است: قبل از ورود به جزئيات اين تحولات ، بايد گفت كه گورباچف ، مجبور به تغيير بود؛ زيرا ميخواست اتحاديه شوروي را از سقوط نجات دهد در صورتي كه اوباما، به «پرسترويكا» نياز ندارد.
درست است كه آمريكا از جنگهاي خارجي خسته شده اما قوي است و ميتواند به ايفاي نقش محوري خود در صحنه بين المللي ادامه دهد بدون اينكه بخواهد امتيازهايي بدهد كه ممكن است آن را به پرتگاه سوق دهد.
الخوري در ادامه نوشته است: نمونه هاي آشكاري از عقب نشيني سياست آمريكا وجود دارد كه ممكن است اين امپراطوري را به خروج از مناطقي سوق دهد كه تا ديروز براي امنيت ملي آن حياتي بود.
اولين نمونه فلسطين است. اوباما در سخنان خود در قاهره، اعلام كرد سياست تغيير كه از آن حرف ميزند، مشخصا با تاسيس دو كشور، اجرا خواهد شد. نيازي نيست كه يادآور شويم اين سياست چه پيامدهايي داشت.
كافي است به انتقادهاي اوباما از تلاش هاي محمود عباس براي دستيابي به كرسي سازمان ملل اشاره كنيم.
دومين نمونه، سوريه يا بهتر است بگوييم امتحان سوريه است. بحران سوريه فاش كرد كه آمريكا حامي آزادي و حقوق بشر نيست. آمريكا، همه اعتبار خود را در سوريه از دست داد و كام بسياري از همپيمانان خود را تلخ كرد؛ كساني كه آمريكا را حامي حقوق بشر ميدانستند.
سومين نمونه، موضع گيري آمريكا در برابر انقلاب سي ام ژوئن مصر و جانبداري آن از اخوان المسلمين بود. آمريكا از اخوان المسلمين، بعد از ربودن انقلاب توسط آنها، حمايت مالي كرد و هدف اين بود كه يك خاورميانه اسلامي تحت حكومت اخوان المسلمين تشكيل شود، به گونه اي كه اسراييل را آسوده و موازنه اي با ايران و دخالت هاي منطقه اي آن ايجاد ميكند.
چهارمين نمونه، توافق «غافلان» با ايران و ناديده گرفتن همپيمانان تاريخي آمريكا در اين توافق بود. آنهم در زماني كه ايران در كشتارهاي سوريه دخالت دارد و در بحرين، لبنان، عراق، يمن و عربستان، مشكلاتي ايجاد ميكند. عجيب اين است كه آمريكا علت خشم عميق كشورهاي خليج فارس را از توافقنامه هسته اي با ايران نفهميده است؛ توافقنامه اي كه به مثابه پاداش براي سياست هاي خرابكارانه در منطقه يا حداقل چشم پوشي از آنها بود.
نويسنده در پايان نوشته است: آنچه گفته شد نشان ميدهد پرسترويكاي گورباچف ويران كرد كه بسازد و سياست تغيير اوباما، ويران كرد بدون اينكه سازندگي داشته باشد.
جمعه 29 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]