واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: مشكل پژوهش در ايران چيست؟
در اين برنامه ها دانشگاهها، پژوهشگاهها و پارك هاي علم و فناوري و همچنين واحدهاي علم و فناوري وپژوهش-توسعه در وزارتخانه هاي مختلف مراسمي به اين مناسب برگزار مي كنند. تجليل از پژوهشگران برتر و برگزاري نمايشگاه از مراسم ديگر در اين هفته است. اينها همه برنامه هايي خوبند ولي براي موثر بودن آنها بايد ديد كه مشكل چيست؟ و اساسا مشكل پژوهش در ايران چيست؟
1- مساله اصلي پژوهش در ايران از نگاه نگارنده آن است كه همچنان و تا اطلاع ثانوي مساله پژوهش و كار پژوهشي به عنوان يك موضوع "خوب و مفيد" و البته فعاليت پژوهشگران در بهترين حالت به عنوان فعاليتي "افتخار آميز، مفيد و باعث فخر و غرور ملي" تلقي مي شود. البته همه اينها خوبند ولي هنوز پژوهش در ايران به عنوان موضوعي زير بنايي تلقي نمي شود. مساله پژوهش هرگاه به عنوان فعاليتي زير بنايي و مانند غذايي كه براي حيات يك فرد لازم است، به عنوان زيربنا وامري حياتي براي هرنوع فعاليت به منظور حيات سالم و سعادتمند يك جامعه تلقي شد، در آن صورت اهميت واقعي آن درك خواهد شد.
2- براي پژوهش نيروي پژوهشي و مدير پژوهشي حرفه اي و متخصص در سطح بالا نياز است. آيا در تمام عرصه هاي گشوده شده در كشور (در زمينه علم و فناوري) متخصص و پژوهشگر حرفه اي موجود است؟ بررسي هاي اوليه نشان مي دهد كه در بسياري از حوزه هاي تخصصي پژوهشگران با تجربه و تخصص كافي به تعداد كافي موجود نيست. واقعيت آن است كه صرف وجود فارغ التحصيل كارشناسي ارشد و دكتري و افزايش تعداد آنها در كشور نشان از بي نيازي كشور از پژوهشگر حرفه اي نيست. اينكه تعداد پژوهشگران به لحاظ آماري و سازماني به چه تعداد است، يك مساله است و اينكه چه تعداد از اين افراد (در واقع پرسنل) در حوزه تخصصي خود واقعا پژوهشگر متخصص و حرفه اي هستند مساله ديگر است. از سوي ديگر متناسب با وجود متخصصان و پژوهشگران قابل و متخصص، الزاما در تمامي عرصه ها مديران پژوهشي كارآزموده در دسترس نيستند.
3- انتظار معمول از بيشتر كارهاي پژوهشي در كشوري مانند كشور ما، نتايجي ملموس، و تجهيزات و ابرازي قابل مشاهده و به سرعت قابل استفاده است. در اين صورت كار پژوهشي بنيادي، پايه، و همچين پژوهش هاي علوم انساني و كاربردي ولي طولاني مدت معمولا به عنوان كارهايي نامطلوب (كه در اولويت تخصيص بودجه قرار نمي گيرند) تلقي مي شوند. اين نوع نگاه را همواره مي توان در نحوه توجه به مثلا نمايشگاههاي هفته پژوهش درك كرد. دوربين هاي تلويزيونها معمولا به دنبال ابزار و اختراعي ملموس هستند تا به عنوان دستاورد پژوهشي برتر معرفي كنند. البته اين مشكل از تهيه كننده هاي برنامه هاي تلويزيوني نيست. به طور كلي نزد بسياري از مسئولان نگاهي عمدتا ابزاري به پژوهش حاكم است (كه در ساده ترين تعريف ميتوان به تمركز بر توسعه فناوري آن را ترجمه كرد). ولي مساله آن است كه با اين نوع نگاه عملا زير ساختهاي پژوهش نيز همواره ناقص خواهد ماند و هيچگاه به درستي شكل نخواهد گرفت.
4- در سال 2011 (1390) متوسط جهاني درصد سهم بودجه پژوهش از توليد ناخالص داخلي حدود 1.5% بود، اين در حالي است كه در اين سال، درصد مذكور در رژيم اشغالگر قدس 4.2%، در ژاپن و كره جنوبي 3.7%، در سوئد 3.3% ، در ايالات متحده حدود 2.7% ، در تايوان 2.3 %، در فرانسه و چين حدود 2% بوده است. از كشور هاي در حال توسعه هم ميتوان به چنين درصدهايي در كشورهايي مانند اوكراين (0.85%)، تركيه (0.7%)، عربستان سعودي (0.25%)، پاكستان (0.7%) اشاره كرد. البته بايد به مبالغ اختصاص يافته بودجه پژوهشي در كشورهاي صنعتي (با توجه به حجم بالاي توليه ناخالص داخلي اين كشورها) توجه كرد. (در سال 2012، ميزان توليد ناخالص داخلي GDP به تريليون دلار، در آمريكا 15.7، در چين 8.2، در ژاپن 5.9، در فرانسه 2.6، در كره جنوبي 1.1 و در كشورهاي در حال توسعه به ميليارد دلار در تركيه 783، عربستان 657، در ايران 482 بوده است.). گزارشهاي ديگر نشان ميدهد كه اين ميزان در سال 1391 به حدود 0.4% رسيده (كاهش يافته)، اما اينكه اين درصد امسال (1392/2013) چقدر بوده و در حين نوشتن گزارش (آذر 92) دقيقا به چه ميزان رسيده است، نگارنده مطلع نيست ولي بر پايه رشد حداقلي در بودجه پژوهش در لايجه بودجه 92 و اصلاحيهاي كه به تازگي در آن به اجبار و به دلايل شرايط ركود تورمي وارد شده، ميتوان حدس زد كه درصد مذكور (پژوهش از كل توليد ناخالص داخلي) حداقل طي سال 92 رشدي نداشته باشد و چه بسا با عنايت به شرايط تورمي موجود و وضع مالي دانشگاهها و پژوهشگاهها، بيشتر بودجههاي موجود نيز در سال حاضر ابتدا (و به اجبار) به رفع مشكلات معيشتي (حداقلي) سوق داده شود و سپس و در صورت امكان در امور پژوهش هزينه شود!
پنجشنبه 28 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]