واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: منظور پـرويـن چه كساني هستند؟
علي پروين، اينروزها خيلي خوب در مورد مسائلي كه ميخواهد به طور علني دربارهاش صحبت نكند با كنايه حرف ميزند. البته اگر دوباره در اين باره با او صحبت كنيم باز هم به جواب مشخصي نميرسيم. پروين معمولاً در تقابل با هر انتقادي به خصوص از سوي شاگردانش، سياست سكوت را اختيار ميكند. سياستي كه بيشتر مواقع جواب ميدهد. چون وقتي پاسخ شاگرد سابقش را ندهد به خودي خود آن موضوع پس از 24 ساعت فراموش شده و ديگر تكرار نمي شود. اما خيلي وقتها هم از او همين شيوه برخورد را شاهد بوديم. منتها با كمي كنايه و در لفافه سخن گفتن. به عنوان مثال وقتي ضيا عربشاهي صراحتاً ميگويد كه: «پروين چشم ديدن علي دايي را ندارد» عملاً او را مقابل هواداران پرسپوليس قرار ميدهد. از آن طرف پروين هم كاملاً سياستمدارانه ميگويد: «هيچوقت، جواب شاگردانم را نميدهم. اميدوارم هميشه سالم و جيبهايشان پرپول باشد.» شايد اين دو سه كلمه آخر به نوعي كنايه به عربشاهي باشد كه سالها منتقد مديران پرسپوليس بوده است.
حالا علي پروين 24 ساعت پس از اين اظهار نظر در مورد خبر چراغ سبز باشگاه پرسپوليس به عابدزاده براي بازگشت به اين تيم ميگويد: «عابدزاده يكي از اسطورههاي فوتبال ايران است كه افتخارات زيادي را براي فوتبال اين مملكت به دست آورده اما افراد زيادي هستند كه نميخواهند او به پرسپوليس برگردد.» پروين كمي خنده تلخ را هم چاشني اين جمله آخرش ميكند اما واقعاً چنين موضوعي وجود دارد و اگر هست اين افراد چه كساني هستند؟ يك شايعه قديمي كه متأسفانه به خاطر تعدد تكرارش به يك اصل و قانون نانوشته تبديل شده، از اين موضوع سخن ميگويد كه تعدادي از مربيان و پيشكسوتان پرسپوليس نميتوانند يك پرسپوليسي محبوبتر از خود را كنارشان ببينند.
اين موضوع كه هيچوقت هم مورد تأييد طرفين قرار نگرفت در زمان پروين و عابدزاده شنيده شد. بعضيها بر اين باور بودند كه پروين به خاطر محبوبيت بيش از حد عابدزاده روي سكوها عذرش را از پرسپوليس خواست. حتي در مورد هاشمينسب هم اينطور ميگويند. اما هيچوقت به اين بحثها مهر تأييد نخورد و در حد همان فرضيه و احتمال باقي ماند. متأسفانه اين نوع رفتارها فقط در زماني كه براي يكي از طرفين اتفاق تلخي ميافتد به دست فراموشي سپرده ميشود. مثل زماني كه عابدزاده در بيمارستان كسري تهران بستري شد و پروين هر روز در بيمارستان حضور داشت. نمونهاش را در استقلال هم داشتيم. زماني كه مادر امير قلعهنويي به رحمت خدا رفت، فرهاد مجيدي براي همدردي و عرض تسليت به خانهاش رفت و همانجا خيلي از كدورتها برطرف شد. اما حالا منظور علي پروين چه كساني هستند؟ در باشگاه فعلي پرسپوليس و اصلاً در هر تيمي كه علي دايي سرمربياش بوده ديدهايم كه او به هيچ فردي اجازه دخالت در امور فنياش را نميدهد. ما به لحاظ فني از بازيهاي پرسپوليس ايرادهايي گرفتهايم اما در اين مورد خاص، علي دايي جزو معدود مربياني است كه توصيهپذير نيست. رويانيان هم كه با او كاملاً هماهنگ است. پس اگر ادعاي پروين صحيح باشد غير از اين دو نفر چه كسي مخالف بازگشت عابدزاده به پرسپوليس است؟ با توجه به چراغ سبزي كه مديرعامل پرسپوليس به عابدزاده نشان داده، پس او هم نميتواند مخالف باشد. فقط يك نفر ميماند، آن هم علي دايي، البته با توجه به صحبتهاي پروين.
در ميان اهالي فوتبال ما بودند و خواهند بود كسانيكه سالها با هم اختلاف داشته اما با وقوع يك اتفاق ناگوار همه چيز را فراموش كردهاند. يك داستان قديمي و تأييد نشده، به اختلاف دايي و عابدزاده از سال 2000 ميلادي و در جام ملتهاي آسيا ياد ميكند كه همه حرف و حديثها از آن روز شروع شد. البته زمانيكه در جريان بازيهاي آسيايي بوسان، علي دايي، پدرش را از دست داد عابدزاده براي شركت در مراسم به اردبيل رفت و بعد از تصادف دايي در آخرين روزهاي دو سال گذشته به عيادتش رفت تا نشان دهد ميان آنها كدورتي نيست. دايي هم دوشنبه گذشته با حضور در مراسم ختم پدر عابدزاده اداي دين كرد. وقتي اين اتفاقات را كنار هم ميگذاريم به اين نتيجه ميرسيم كه اگر اختلافي هم بوده مربوط به گذشتهها بوده و به امروز ارتباط پيدا نميكند.
پس منظور پروين چه كساني است؟ شايد اصلاً چنين كسي وجود خارجي نداشته و اين ادعاي پروين بر پايه و اساس همان شايعات و شنيدهها باشد. قطعاً موضع رسمي باشگاه درخصوص اين ادعا و يا شفافتر صحبت كردن پروين ميتواند گره كور اين قضيه را باز كند.
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]