واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از فوتبال دولتي و شبه خصوصي ايرانپرسپوليس و استقلال؛ ميلياردرهاي زاغهنشين!
پرسپوليس و استقلال دو باشگاهي هستند كه نه خصوصي هستند و نه دولت هزينههايشان را ميدهد و به اين ترتيب در برزخ و برهوت قرار گرفتهاند.
به گزارش خبرگزاري فارس، از زماني كه دولت محمود احمدينژاد وعده خصوصي سازي دو باشگاه پرسپوليس و استقلال در مدت يكي دو ماه را داد سالها ميگذرد! اين دو باشگاه پرطرفدار و مردمي هم همچنان در بلاتكليفي به سر ميبرند. نه دولتي هستند كه رديف بودجه مشخص و معيني داشته باشند نه توسط بخش خصوصي اداره ميشوند كه راههاي قانوني درآمدزايي را بلد باشند.
صحبتهاي معاون پشتيباني و منابع انساني وزارت ورزش دولت حسن روحاني هم آتش زير خاكستر را شلعهور كرد. او گفت پولي به دو باشگاه استقلال و پرسپوليس داده نميشود و همين مسئله باعث شد كه محمد رويانيان و علي فتحاللهزاده صحبت از جدايي از پرسپوليس و استقلال بكنند.
فتحاللهازده صراحتا گفت اگر وزارت ورزش 50 درصد از هزينههاي باشگاه را ندهد از استقلال ميرود.
محمد رويانيان هم در جملهاي شعر گونه گفت يا بكش يا دانه ده يا از قفس آزاد كن! مديرعامل سرخ پوشان تهراني هم از يك بام و دو هواي وضعيت پرسپوليس گلايه كرد؛ اينكه اين باشگاه دولتي است اما بودجهاي به آن تعلق نميگيرد؟!
اگرچه بسياري از كارشناسان علم اقتصاد و ورزش معتقدند كه فوتبال يك صنعت- ورزش است و قدرت درآمدزايي دارد اما اين صحبتها زماني درست است كه همه چيز مهيا باشد.
حق پخش تلويزيوني باشگاههاي پرطرفدار به ميزان واقعي پرداخت شود، قانون كپي رايت براي فروش پيراهن و البسه ورزشي وجود داشته باشد، بليت فروشي در اختيار باشگاهها باشد و... از همه مهمتر اينكه تمام باشگاههاي ما خصوصي باشند و دستشان در جيب دولت نباشد!
در فوتبال دولتي و شبه خصوصي ايران اما وضعيت به گونهاي ديگر است. از 16 باشگاه ليگ برتري شايد دو يا سه تيم باشند كه روي كاغذ خصوصي باشند و ساير تيمها به نوعي از دولت پول ميگيرند.
آن هم در حاليكه برخي از اين باشگاهها حتي يك صدم پرسپوليس و استقلال حامي و هوادار هم ندارند(حتي در همين روزهايي كه تماشاگران با فوتبال قهرند بازهم تعداد تماشاگران اين دو تيم چند برابر آنهاست)
مشخص نيست تيمي مثل نفت تهران كه شايد كل تماشاگران يك فصل آن در ديدارهاي خانگي به 10 هزار نفر هم نرسد چگونه باشگاه خصوصي است كه هيچ مشكل مالي ندارد؟ آيا بايد باور كنيم كه مديران اين باشگاهها واقعا از منابع خصوصي و جيب شخصي خود و نه دولت و بيتالمال درآمد دارند و هزينه ميكنند؟ اگر اينگونه است چرا پرسپوليس و استقلال چنين تواناييهايي ندارند؟
آيا بايد باور كنيم مس كرمان، ذوب آهن و سپاهان اصفهان و فولاد خوزستان خصوصياند و هيچ بودجهاي از دولت براي اداره باشگاههايشان دريافت نميكنند؟!
بعيد است چنين باشد و حتي آنهايي هم كه با ورزش و فوتبال بيگانهاند اين حرف را به سختي باور ميكنند. پس چگونه است كه استقلال و پرسپوليس با اين همه علاقمندي كه در كشور دارند براي تامين هزينههايشان با مشكل مواجه هستند؟!
دولت تدبير و اميد بايد در اين مسئله هم قاطعانه تصميم بگيرد اينكه بالاخره ميخواهد اين دو باشگاه را به بخش خصوصي واگذار كند يا اينكه هزينههايش را تقبل كند و بپردازد. يك بام و دو هوا نميشود؟!
اينكه اين دو باشگاه در اختيار دولت باشد تا هر زماني كه خواست بتواند بهرهبرداريهاي خاص از آنها انجام دهد وهر زماني كه نيازي به آنها نداشت توجهي به آنها نشود نشان از بيتدبيري در دولت تدبير است.
شرايط دو باشگاه استقلال و پرسپوليس بغرنج است. استقلال كه بايد در ليگ قهرمانان آسيا و با تيمهاي متمول كشورهاي حوزه خليج فارس هم رقابت كند شرايطش سختتر است و دولت بايد هرچه سريعتر فكري به حال اين ميلياردرهاي زاغه نشين بكند.
استقلال و پرسپوليس دو برند درآمدزا و ميلياردر هستند كه ميتوانند خودكفا باشند به شرطي كه شرايط درآمدزايي برايشان فراهم باشد. اين دو از سرمايههاي بيبديل فوتبال و ورزش كشورند اما راههاي درآمدزاييشان بسته است. حق و حقوق قانونيشان هم پرداخت نميشود تا آنها در برزخ بمانند.
حرفهاي معاون پشتيباني وزارت ورزش آنقدر تبعات داشت كه حتي او روز گذشته حاضر به پاسخگويي به رسانه هايي مثل راديو ورزش هم نشد.
اكنون دولتمردان بايد تدبيري بيانديشند با انتخاب هيئتمديره قرمز و آبي كه عابربانكي هم رئيس آن باشد چاره كار نيست. دولتهاي گذشته اين راه را رفتند و به نتيجه نرسيدند و دولت تدبير و اميد نبايد آزموده را بيازمايد. بهتر است فكري اساسي براي آنها كرد و در اين راه از نظر دلسوزان و پيشكسوتان و مديران دو باشگاه كمك بگيرد. شايد در اين مسير حتي توجه به نظرات هواداران دو باشگاه هم بتواند راهگشاي دولتمرداني باشد كه بيتدبير سخن ميگويند و ميليونها هوادار اين دو تيم را نگران ميكنند.
البته نبايد فراموش كنيم در سال هاي اخير مديران عامل اين باشگاه هاي مختلف با شعار اينكه مي توانند اين باشگاه را از هزينه بر بودن به درآمدزا شدن سوق دهند، اما روز به روز به رقم بدهي آنها افزوده شده و همه چيز در حد شعار باقي مانده است.
به نظر مي رسد در اين شرايط حساس و در روزهايي كه فوتبال داخلي نزد علاقمندانش كم كم رو به زوال مي رود بايد مسئولان وزارت ورزش از مديران عامل اين دو باشگاه برنامه هاي مالي كوتاه مدت و بلند مدت بگيرند و آنها را متعهد سازند كه با اجراي اين برنامه ها و با ترازهاي مالي شفاف سرخابي ها را به سوددهي برسانند.
انتهاي پيام/
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]