تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اندكى حقّ، بسيارى باطل را نابود مى كند، همچنان كه اندكى آتش، هيزم هاى فراوانى را م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834301302




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وحدت و تعامل سازنده حوزه و دانشگاه از نظريه تا عمـل


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وحدت و تعامل سازنده حوزه و دانشگاه از نظريه تا عمـل
در يك نظام الهي،حوزه و دانشگاه دو ركن اساسي نظام اجتماعي و سياسي به شمار مي‌آيند و در ساختار روابط اجتماعي تأثير فراوان دارند، به طوري كه ميزان نفوذ و تأثير اين دو قشر در كالبد اجتماع، به مراتب حسّاس‌تر از اركان‌هاي ديگر است.


اشاره

طرح موضوع وحدت حوزه و دانشگاه و تلفيق اين دو پايگاه در محافل علمي و تحقيقاتي تا چه ميزان ضروري است؟ اصرار به قرار گرفتن حوزه و دانشگاه در مسير واحد و هماهنگ چه لزومي دارد؟ اگر اين امر ضروري است و به عنوان يك آرمان بزرگ در جامعه اسلامي به شمار مي‌آيد، چگونه مي توان در جهت به ثمر رسيدن اين مقصد عالي گام‌هاي درست و مؤثر برداشت؟ راه‌كارهاي عملي ايجاد وحدت و همچنين نتايج و پيامدهاي اين هماهنگي و وحدت چيست؟ موانع رسيدن به اين وحدت كدام است؟ ... اين‌ها همه از جمله سؤالاتي است كه در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته است.

با شكل‌گيري نهضت رنسانس و پيدايش تمدّن جديد و همچنين شكسته شدن مرزهاي كهن فكري و فرهنگي، دگرگوني عظيمي در حوزه‌هاي معرفتي انسان پديد آمد. كاوشگران و انديشه‌وران دوره جديد، تحت تأثير اين جنبش و دگرگوني عظيم، پايه‌هاي علمي دانش خود را تماماً بر زواياي زندگي عقلاني و حسّي بنا نهادند.

اين جنبش به حدّي گسترده و شتابنده بود كه همه دستاوردهاي علمي و فكري انسان را تحت‌الشعاع خود قرار داد و با تجاوز به همه مرزهاي علوم و معرفت‌هاي انساني، به همه چيز رنگ و بوي حس، تجربه، آزمايش و آزمايشگاه داد.

حركت جديد از همان ابتدا تضادهاي بي‌شماري در عرصه‌هاي مختلف معرفتي پديد آورد. در اين فضاي بحراني از يك طرف حقايقي كه در قلمرو فراتر از حسّ و تجربه قرار مي‌گرفت، به طور نسنجيده مورد انكار واقع شد و از طرف ديگر آموزه‌هاي انكارناپذيري كه نمي‌توانست از نگاه حقيقت‌پژوهان و انديشه‌هاي جوّال انديشه‌وران بشري مخفي بماند، گرفتار تحريف و تفسير غلط گرديد.

از اين رهگذر دين كه به اشتباه به عنوان رقيب سرسخت تمدّن و علوم جديد تلقي گرديده بود، بيش از هر پديده ديگري مورد آماج تهاجم قرار گرفت. برخي از اساس دوران دين و ديانت را سپري شده اعلام نمودند و حذف كلي آن را از قلمرو زندگي عيني و فكري انسان خواستار شدند و برخي ديگر از سر دلسوزي به اصطلاح مصلحت‌انديشي قلمرو ويژه‌اي براي آن تعيين نموده، عدم مداخله آن را در مقدّرات و مسايل اساسي زندگي مادّي بشر طلب نمودند.

در اين آشفته بازار، نطفة نامشروع يك كشمكش بدبينانه و خصمانه بين علم و دين منعقد گرديد و در نتيجه سنگرهاي متعدّد معرفتي كه مي‌بايست در خدمت پيشرفت مادّي و معنوي و ارتقاي كمالات انساني بشر قرار بگيرند، از سوي متولّيان علم و دين، رودرروي يكديگر واقع شدند و به تخريب هم پرداختند.

گرچه اين پيامد در مرحله نخست در تمدّن تك‌بُعدي غرب و مسيحيت تحريف شده به وقوع پيوست، اما كم نبوده‌اند دل‌شيفتگاني از ميان جوامع اسلامي كه به ترويج اين فرهنگ در درون جوامع خود پرداختند، در حالي كه در تمدّن اصيل ما مسلمانان، آنچنان علم و دين و حوزه‌هاي معرفتي آن‌ها در هم تنيده و عجين شده‌اند كه هرگونه ستيز، تضاد و دوگانگي در ميان آن‌ها موضوعيت ندارد.

در اين پژوهش ضمن شناسايي عوامل گوناگون اين دوگانگي و ستيز ناخواسته، به برخي راه‌هاي علاج و راهبردهاي عملي براي رفع آن‌ها اشاره خواهيم داشت. امّا پيش از آن لازم است قدري در خصوص ضرورت و لزوم وحدت سخن بگوييم.

يكم؛ ضرورت وحدت و هماهنگي در نظام‌هاي اجتماعي

به رغم تفاوت نظام‌هاي اجتماعي كنوني با نظام‌هاي اجتماعي پيشين، ضرورت وجود دو ويژگي همواره ثابت مانده است:

1. هدفداري كل نظام

2. هماهنگي اركان نظام در جهت غايت مطلوب.

بديهي است هر چه روابط اجتماعي در يك نظام گسترده‌تر و پيچيده‌تر گردد، ميزان لزوم هماهنگي اركان آن نظام نيز افزايش مي‌يابد. روابط اجتماعي در نظام‌هاي كنوني به حدّي در هم پيچيده و تنيده كه هرگونه تصميم‌گيري و اعلام موضع از سوي يك نهاد اجتماعي بدون در نظر داشتن ديگر اركان نظام، ناممكن و نامعقول گرديده است.

بنابراين رسيدن به هر هدف مطلوبي، نيازمند هماهنگي مطلوب است. به تعبير ديگر، تحقق هر مطلوبي فقط در زير چتر هماهنگي ممكن خواهد بود، زيرا اگر تناسبي ميان اركان جامعه برقرار نباشد و هر دستگاهي بر اساس ايده و نظر خود عمل كند، مسلماً در چنين اجتماعي نه تنها هدف و ثمره مطلوب حاصل نخواهد شد، بلكه اصولاً جمع چنين اجزايي پراكنده نيز ممكن نخواهد بود.1

دوم؛ ضرورت وحدت و هماهنگي حوزه و دانشگاه

مطالب ياد شده شامل همه نظام‌ها اعم از مادّي يا الهي است؛ زيرا اين يك قاعده كلي است كه همه نظام‌ها براي نيل به اهداف خود ناگزير از به كارگيري آن مي‌باشند.در يك نظام الهي، حوزه و دانشگاه دو ركن اساسي نظام اجتماعي و سياسي به شمار مي‌آيند و در ساختار روابط اجتماعي تأثير فراوان دارند، به طوري كه شايد بتوان گفت ميزان نفوذ و تأثير اين دو قشر در كالبد اجتماع، به مراتب حسّاس‌تر از اركان‌هاي ديگر است. علاوه بر آن، تأثير بخش‌هاي ديگر نيز به طور مستقيم يا غير مستقيم به كيفيت عملكرد اين دو و نحوه ارتباط آن‌ها با يكديگر وابسته است.

بنابراين، چنانچه بخواهيم از يك جامعه اسلامي مطلوب و توسعه‌يافته برخوردار باشيم، ضروري است ميان حوزه و دانشگاه به عنوان دو ثِقل مؤثر در توسعة نظام اسلامي، وحدت نظري و عملي برقرار گشته و ارتباط صحيح و هماهنگي را با يكديگر داشته باشند.2

سوم؛ نتايج هماهنگي وحدت حوزه و دانشگاه

بر هماهنگي و وحدت حوزه و دانشگاه نتايجي مترتب است كه به اهم آن اشاره مي‌شود:

1.تحقق اهداف مبارزاتي و حفظ نظام اسلامي

زماني وحدت براي همسويي مبارزاتي و پيروزي بر نظام شاهنشاهي به كار مي‌آمد و سپس در جهت تثبيت پايه‌هاي نظام جمهوري اسلامي و اكنون اين وحدت و هماهنگي جهت حفظ و استمرار نظام اسلامي ضرورت دارد. اين دو مجموعه عظيم مي‌توانند با همدلي و هماهنگي انقلاب را در مسير شكوفايي و بالندگي و همچنين رويارويي با توطئه‌هاي دشمنان ياري رسانند.

2. پيشبرد اهداف انساني – اسلامي

حوزه و دانشگاه به عنوان دو مركز عظيم علمي، با وحدت و هماهنگي مي‌توانند در پيشبرد اهداف انساني – اسلامي مؤثر باشند و با تعامل در رفع نيازهاي فكري، به تحقق اين اهداف كمك كنند.

3. نتايج ديگر

از آن‌جا كه بناي اين نوشتار بر اختصار است، لذا به اجمال مي‌توان به برخي آثار ديگر در اين رابطه به صورت كلّي اشاره كرد. از جمله آن موارد «تأمين نتيجة‌ واحد و مشترك» در تحقق فرهنگ و تمدّن اسلامي است.

موارد ديگر «برآوردن نيازهاي اصلي اجتماع و رفع خلأهاي موجود» به معناي پاسخگويي به احكام اجتماعي اسلام و از سوي ديگر ارايه قوانين اجرايي در جهت برنامه‌ريزي‌هاي صحيح اجتماعي و همچنين تبيين جايگاه صحيح و اهداف هر يك از اين دو ارگان و در نهايت ايفاي نقش واقعي حوزه و دانشگاه و انتظار حقيقي از آن دو در نظام اجتماعي اسلام مي‌باشد.

چهارم؛ موانع وحدت

پس از اشاره به ضرورت وحدت و هماهنگي ميان حوزه و دانشگاه و برشمردن آثار ناشي از آن، جا دارد به عوامل ايجاد دوگانگي و يا موانع وحدت اشاره كنيم، زيرا بدون آگاهي و شناخت صحيح از اين موانع، تحقق وحدت عملي نخواهد بود:

1.عدم تعريف صحيح از وحدت

يكي از دلايل مهم به ثمر نرسيدن برنامه‌ها، عدم اطلاع از اهداف آن برنامه و يا تعريف نشدن صحيح واژگان و اصطلاحات به كار رفته در آن مي‌باشد. مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه شايد براي بسياري همچنان مبهم باشد؛ برخي آن را وحدت‌ در هدف دانسته‌اند و برخي در عمل3 و لذا تا زماني كه مشخص نگردد منظور از وحدت چيست، انتظار چنين وحدتي نيز بجا نخواهد بود.

2. عدم شناخت كافي دو نهاد از يكديگر

حوزه و دانشگاه به عنوان دو مركز فكري و علمي، هر كدام اصول، روش‌ها و ابزار تبليغي و كاري مخصوص به خود را دارا مي‌باشند. عدم شناخت صحيح هر كدام از ديگري، مانع جدي بر سر وحدت آن دو مي‌باشد.

3. نقش استكبار و قدرت‌هاي سلطه‌گر

يكي از اهداف اساسي استعمار در تحكيم پايه‌هاي سلطه خويش بر جوامع تحت نفوذشان، ايجاد اختلاف و تفرقه و ممانعت از شكل‌گيري يك مجموعه علمي همسو، مستقل و تحوّل‌آفرين بوده است. استكبار با ايجاد جريان‌هاي تخريبي و القاي ضديّت و ستيز دين با علم، به تجزيه توانمندي‌هاي جامعه پرداخته، وحدت ملي را بر هم زده و مانع از انسجام نيروهاي تصميم‌ساز در حوزه‌هاي معرفتي مسلمانان گرديده است.

4. سكوت يا بي‌تفاوتي مجامع دانشگاهي و حوزوي

عدم اهتمام كافي از سوي هر دو قشر دانشگاهي و حوزوي براي مبارزه با چنين فضاي مسمومي و بي‌توجهي به تأثير متقابل هر كدام به عنوان يك مجموعه علمي و فرهنگي در پي‌ريزي بناي يك جامعه پويا و مستقل؛ عامل ديگري در بروز اختلاف ميان اين دو پايگاه است.

بديهي است اين سخن بدان معني نيست كه تاكنون هيچ فرهيخته‌اي از ميان حوزه يا دانشگاه براي شكستن اين سدّ تلاش نكرده است، زيرا از ديرزمان فرزانگان بيداردل و دورانديش؛ همچون بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره)، همواره به عنوان مناديان وحدت گام‌هاي مؤثري در اين راه برداشته‌اند، لكن انتظار مي‌رفت فضاي غالب بر اين دو پايگاه، بيشتر در اين مسير قرار مي‌گرفت و مجموعه قابل توجه‌تري به اين مهم اهتمام مي‌ورزيدند.

5. روشنفكرنمايان يا متحجّران

عامل ديگر در ايجاد تفرقه ميان اين دو پايگاه، وجود روشنفكرنمايان لجام گسيخته و وابسته از يكسو و متحجّران خشك و نادان از سوي ديگر است.4 وجود اين افراد در لابه‌لاي صفوف اين دو پايگاه، عامل مهمي در ايجاد تنش و انحراف بوده است.

پنجم؛ عوامل و راه‌كارهاي ايجاد وحدت

بي‌گمان تاكنون راه‌كارهاي گوناگوني براي وحدت و ايجاد هماهنگي ميان حوزه و دانشگاه ارايه و به كار گرفته شده است، ولكن بسنده كردن به آن‌ها به ويژه لزوم نهادينه كردن راه‌‌كارهاي مؤثرتر، نياز به پيگيري بيشتري دارد. برخي از اين راه‌كارها بدين شرح است:

1.تبيين اهداف مشترك

اولين عامل ايجاد وحدت حوزه و دانشگاه، دستيابي به هدف و غرض مشترك است. بايد ضمن تبيين اهداف مشترك، نوع تأثيرگذاري هر يك از علوم در تحقق بخشيدن به اين اهداف را به گونه‌اي مشخص كرد كه دانش‌آموختگان حوزوي و دانشگاهي به يكديگر احساس نياز متقابل داشته باشند.

2. تبيين انتظارات

براي حل نيازهاي اجتماعي، ابتدا بايد انتظارات خود را از مسئولان برطرف‌كننده نيازها مشخص كنيم. بايد معلوم شود كه حوزه و دانشگاه در نظام اسلامي چه وظايفي بر عهده دارند و چه مشكلاتي را از جامعه مي‌توانند مرتفع سازند.

3. بررسي و بازبيني دقيق هر دو سيستم

لازم است هر دو سيستم در ابعاد گوناگون مديريت، آموزش، ارتباط و ... مورد بررسي و بازبيني قرار گيرند. اين مسئله به بهره‌برداري از نقاط قوّت هر يك و اصلاح نقاط ضعف با به كارگيري روش‌هاي جديد، كارساز و مؤثر خواهد انجاميد.

4. بررسي نوع نيازمندي‌هاي هر كدام به ديگري و تدوين برنامه مناسب براي انتقال دانش مورد نياز و رفع نيازمندي‌ها.

5. به كارگيري ابزارهاي جديد و مؤثر جهت شكستن حصار دوگانگي ارزشي و فرهنگي.

6. ايجاد كميته‌هاي كارشناسي مشترك در بخش‌هاي مختلف در دو سيستم حوزه و دانشگاه.

پي‌نوشت‌ها:

1. شهيد مطهري در كتاب حق و باطل، همبستگي را يكي از علايم حيات اجتماعي ذكر مي‌كند و مي‌فرمايد: «يكي از علايم حيات يك جامعه اين است كه همبستگي ميان افرادش بيشتر است. خاصّيت مردگي، متلاشي شدن و متفرق شدن و جدا شدن اعضا از يكديگر است. خاصّيت زندگي يك اجتماع، به همبستگي و پيوستگي بيشتر اعضا و جوارح آن اجتماع است...».

2. بديهي است اين سخن هرگز به معناي انكار هرگونه دوگانگي ميان حوزه و دانشگاه نيست، زيرا اگر دوگانگي به معناي دو شيوه عملكرد و انتظار دو محصول منطقي از اين دو پايگاه باشد، منافاتي با وحدت ندارد؛ چنانكه مقام معظم رهبري در دوران رياست جمهوري‌شان فرموده‌اند: «وقتي كه ما داريم در باب وحدت حوزه و دانشگاه حرف مي‌زنيم، بايستي قبل از اين‌كه به نقطه اشتراك برسيم، به موارد جداگانه و اختصاصي بيشتر برسيم...»(روزنامه جمهوري اسلامي، 4/11/62).

بنابراين مراد از وحدت حوزه و دانشگاه، ردّ ماهيت جداگانه هر يك از اين دو نيست، بلكه ملاك هماهنگي و اتحاد در نحوه عملكردها و تصميم‌گيري‌هاي اجتماعي است.

3. ماهنامه دانشگاه انقلاب، شماره 71، بهمن 67، ص 13.

4. ر.ك به روزنامه رسالت، شماره 882. مقام معظم رهبري در اين باره فرموده‌اند: «... دشمن انقلاب، جامعه روحانيت را در صورتي تحمل مي‌كند كه روحانيون از دخالت در امور سياست و حضور در صحنه‌هاي انقلاب كنار بكشند و مانند جمعي از روحانيون بي‌خبر و متحجّر گذشته و حال، به كنج مدارس اكتفا كنند و كشور و زندگي مردم را به آنان بسپارند...»(راه امام راه ما، ص 49).

محمّد ملك‌زاده

منبع: فصلنامه فرهنگ پويا شماره 14

دوشنبه 25 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن