واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: دردسرهايت را بنويس
براي رهايي از غم و استرس
اول
«ديروز به هنگامه گفتم كه ديگه دوست ندارم باهاش حرف بزنم. تمام زنگ تفريح دوم را با دوستان ديگرم گذراندم، اما زنگ تفريح سوم يكدفعه همهچيز عوض شد؛ ديدم كه با دوستان ديگرمان دارند درگوشي حرف ميزنند و ميخندند. يكهو دلم براي هنگامه تنگ شد. او كه هميشه بعد از دعوا با من آشتي ميكرد، اينبار ديگر منتكشي نكرد و من حالا پشيمانم كه دوست به اين خوبي را از دست دادهام...»
شيرين اين متن را در دفترش نوشت و آرام شد.
* * *
دوم
روانشناسان معتقدند كه نوشتن خاطرات و يادداشتهاي روزانه روشي است براي رسيدن به خودآگاهي. نوشتن يادداشتهاي روزانه ارتباطي ميان ذهن و روان فراهم ميآورد و اولين قدم براي از ميان برداشتن استرس است. خاطرهنويسي، روشي است كه به پاكسازي ذهن كمك ميكند.
با نوشتن خاطرات، آرامش بر ذهن حاكم ميشود و افكار و احساسات از ذهن خارج ميشوند تا بر كاغذ نقش ببندند.
* * *
سوم
خيليها كه اصلاً نوشتن را دوست ندارند اين را باور نميكنند؛ آنها تأثير نوشتن را باور نميكنند و اگر از اين لجبازي دست بردارند و فقط يكبار وقتي ذهنشان كاملاً درگير يك مسئلهاي شد آن را روي كاغذ بياورند و نوشته را درگوشهاي نگهدارند، نتيجه و تأثير مثبت اين كار را ميبينند و اين دنياي شگفتانگيز را باور ميكنند.
گرچه ممكن است بهطور مشخص در زمينهي فايده و تأثير نوشتن خيلي مطالعه و پژوهش نشده باشد، اما روانشناسان بر اين عقيدهاند كه اين روش ميتواند در زمينههاي مختلف به اشخاص كمك كند. بررسيهاي اخير نشان ميدهد كه نوشتن خاطرات نهتنها براي روح و روان مناسب است، بلكه به سلامت جسماني اشخاص هم كمك ميكند.
مثلاً يك مطالعهي جديد نشان داده افراد مسني كه دو هفته قبل از بافتبرداري پوستي در مورد تجربيات تلخ خود مينوشتند، زخمهاي فيزيكي آنها بسيار زودتر التيام يافته بود.
* * *
چهارم
نه! قرار نيست همهي ما نويسنده شويم. اصلاً نميتوانيم! نويسندگي علاوه بر ذوق و قريحه، يك فن آموختني است.
نه! قرار نيست حتماً زيبا بنويسيم. البته گاهي سعي كنيم كه شيواتر و بهتر بنويسيم، اما اينجا، دفتر خاطرات است، ملك شخصيِ شخصي ما؛ جايي كه هرچه بخواهيم ميگوييم، بيآنكه شنوندهاي داشته باشيم.
به گفتهي روانشناسان، به دلايل بسيار مختلف، اشخاص نميتوانند همهي احساسات خود را بيان كنند.
نوشتنِ خاطرات و يادداشتهاي روزانه، افكار مسموم ذهن را از آن خارج ميكند و آن را به روي كاغذ ميبرد. نوشتن در دفتر خاطرات، افكار، احساسات و ادراكات را آزاد و رها ميكند و در نتيجه، مغز به آزادي ميرسد.
دكتر برايان لوكسيوارد، در گفتاري كه بهدست مهدي قراچهداغي ترجمه شده ميگويد:«نوشتن خاطرات در واقع نوعي مراقبه است، يك مراقبهي نوشتاري و كتبي. چون وقتي انديشههاي قديمي از ذهن خارج ميشوند، فضايي كه قبلاً آن را اشغال كرده بودند، خالي ميشود و اين فضاي خالي، امكان فراهم آمدن آگاهيهاي بيشتري را مهيا ميكند.»
* * *
پنجم
خب، حالا در شرايط جديدي قرار گرفتهايم، انگار در حال تماشاي محيط از روي قلهي كوه هستيم، حالا نسبت به وقتي كه از پايين كوه به وضعيت خود نگاه ميكرديم خيلي متفاوت است؛ حالا آگاهتريم و آگاهي بيشتر درهايي را بهروي درك بيشتر باز ميكند.
بنا به گفتهي دكتر برايان لوكسيوارد، نوشتن انديشههاي شخصي، به ما اين امكان را ميدهد كه خود را از چنگال اين انديشهها رهايي بخشيم و انرژي محدودمان را بيهوده مصرف نكنيم.
آزاد كردن انديشه و احساس، نوعي اقرار شخصي به شمار ميآيد كه طي آن، با رفتارهاي خود، صادقانه برخورد ميكنيم. اين كار، اقدام مهمي براي التيام روابط دروني و روابط شخصي با ديگران است.
* * *
ششم
جايي هست كه خيلي دوستش دارم. جايي كه دفترچههاي قديمي، تقويمها و سررسيدها را آرشيو كردهام.
وقتي در اين كمد را باز ميكنم و اولين دفترچه را دستم مي گيرم، در زمان معلق ميشوم. اصلاً سفر در زمان امكانپذير است، وقتي جايي آن زمان را ثبت كرده باشي.
اما اين كار يك فايدهي ديگر هم دارد. به گفتهي روانشناسان ممكن است دشوار باشد كه به طور روزانه شاهد تغييرات ادراكات شخصي و نگرش خود در قبال حوادث و شرايطي باشيم كه استرسآميز ارزيابي ميشوند. اما اگر گهگاه به سراغ نوشتههاي سابق خود برويم، تغييرات خود را بهتر درمييابيم.
* * *
آخر
بنويسيم، حتي اگر نوشتن را دوست نداريم.
بايد نگران چگونه نوشتن نباشيم، چون كمكم شكل نوشتن را پيدا ميكنيم، نگرانيها، اضطرابها، شاديها و اتفاقهاي معمولي يا مهم و... همه قابل نوشتناند.
فقط بنويس؛ حسها و دردسرهايت را بنويس.
شنبه 23 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]