تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804760581
بي‌پولي باعث شد سينما را سالن عروسي كنيم/ جلوي همه طرح‌هايي كه به سينماداري رونق مي‌دهد گرفته‌اند
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: بي‌پولي باعث شد سينما را سالن عروسي كنيم/ جلوي همه طرح‌هايي كه به سينماداري رونق مي‌دهد گرفته‌اند
در بخش پاياني نشست بررسي چالش‌هاي سينماداري در ايران درباره مسايل زيادي چون توقف طرح نمايش بازي‌هاي ورزشي، مراسم فرش قرمز، اكران پررونق فيلم خارجي در سينماها و همچنين مهندسي ايراني كه نگذاشتند در كشورش سالن سينما بسازد و او پرديس‌هاي سينمايي در دوبي، قاهره و ... ساخت، به بحث پرداختيم.
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و هنر: برخي از كارشناسان سينمايي و به ويژه صاحبان سالنها و پرديس هاي سينمايي معتقدند كه با وجود ويترين خوبي كه سينماي ايران در جهان دارد اما توليدات سينماي ايراني از جهت كيفي سطح استانداردي ندارند و همين مساله اقتصاد سينماي ايران را تحت الشعاع قرار داده است. به زعم آنها فيلم‌ها ايراني اغلب فروش خوبي ندارند و همين مساله باعث شده است صنعت سينماداري در كشور رو به ورشكستگي باشد.
از سوي ديگر تمام حمايت‌هاي دولتي در بنياد سينمايي فارابي، وزارت ارشاد و ... در بحث توليد خلاصه مي شود و در بخش‌هاي سينماداري، پخش و توزيع حمايت هاي لازم صورت نگرفته در نتيجه چرخه اقتصاد سينماي ايران ناقص است.
از آنجا كه سينماي كشور بدون پشتوانه اقتصادي و فروش خوب فيلم‌ها در سينما را به جايي نمي‌برد و قهر مردم با سالنهاي سينما پديده‌اي است كه مدت‌هاست زنگ خطر آن در ايران به صدا درآمده است، نشستي براي تحليل اين شرايط در خبرگزاري مهر برگزار كرديم.
هادي منبتي مديرعامل موسسه تصوير شهر و مدير دو پرديس سينما ملت و رازي، داريوش باباييان مدير سينما صحرا و سيروس تسليمي تهيه‌كننده سينما از جمله مهماناني بودند كه در اين نشست حضور داشتند و درباره مسائل و مشكلات سينماداري سخن بسيار گفتند.
در بخش دوم و پاياني اين نشست صحبت هايي درباره كيفيت پايين فيلم هاي ايراني و عدم استقبال مخاطب از اين فيلم ها مطرح شد؛ فيلم هايي كه هيچ نتيجه‌اي جز خالي نگه داشتن سالنهاي سينما در بر نداشته‌اند. در واقع بحث اصلي ما در اين بخش حول محور دلايل توليد فيلم و آمار توليدات سينمايي در طول سال چرخيد و طبق آماري كه هادي منبتي ارائه كرد در طول سال 90 فيلم توليد مي شود كه از اين تعداد تنها 30 فيلم رنگ پرده را به خود مي بينند. اين درحالي است كه هزينه حامل هاي انرژي و همچنين هزينه نگهداري سالن ها بيش از آورده اي است كه در اكران سينماهاي ايران نصيب صاحبان سينما مي شود.
اما يكي از پيشنهادهاي اين سينماداران اكران فيلم هاي خارجي براي تقويت توليد داخلي از جهت نزديك شدن به استانداردهاي توليد بود. حاصل اين نشست را از نظر مي‌گذرانيد:
* در كنار بحث صنعتي شدن سينما لازم است به توليدات اين صنعت در ايران به خصوص در چهارسال اخير اشاره كنيم. سئوال اين است كه توليدات نازل در اين زمينه تا چه اندازه بر چرخه اقتصاد سينماي ايران به خصوص در بحث سينماداري تاثير گذاشته است؟
منبتي: من معتقدم كه توليدات سينماي ايران به لحاظ كيفي از سطح استاندارد مطلوب برخوردار نيستند البته اين بدين معنا نيست كه نيمه پر ليوان را نبينيم. سينماي ايران ويترين خوبي در حضور بين المللي دارد و آثار بسيار خوش آب و رنگي در اغلب جشنواره هاي معتبر بين المللي داريم كه جوايز خوبي هم مي برند كه جايزه اسكار اصغر فرهادي از جمله جوايز ارزشمند سينماي ايران در سطح بين الملل است.
بسياري از كشورهاي دنيا فاقد چنين ويترين سينمايي هستند. به همين دليل من معتقدم سينماي ايران حرف براي گفتن بسيار دارد.
*از جهت تكنيك چطور؟
منبتي: حرف من سينماي ايران از جهت تكنيك نيست چراكه در اين حوزه سينماي هاليوود از سينماي ايران جلوتر است. منظور من توليدات سينماي ايران از جهت محتوا است.
موضوع فيلم‌هاي ايراني اغلب براي دنيا غريب و جديد است و با ديدن فيلم هاي ايراني با يك دنيا عواطف و فرهنگ شرقي مواجه مي شوند. از همين رو اين موقعيت براي كشور ما كه در حال حاضر در آماج تبليغات سوء كشورهاي بيگانه قرار دارد، وجود دارد كه از طريق سينما بتواند اين فضاي سنگين را بشكند و واقعيت هاي جامعه ايران را منعكس كند. با اطمينان مي گويم كه سينماي ايران سينماي نجيبي است و سينماگران ما در دنيا به خوبي شناخته شده اند اما مسئله اين است با توجه به بضاعت اندكي كه سينماي ايران هم در بحث توليد و هم حوزه اكران و چرخه اقتصادي دارد زمينه هاي شناخت اين سينما آنگونه كه بايد براي مخاطب ايراني ايجاد نشده است.
* به فراهم شدن شرايط كار در سينما اشاره كرديد.، برخي از مسئولان فراهم شدن شرايط براي درخشش فيلم و فيلمساز را مرهون زحمات خود مي‌دانند و هر موفقيتي را به نفع خود مصادره مي كنند و همين مساله باعث دلخوري فيلمسازان است.
منبتي: متاسفانه چنين است و موفقيت فيلمساز اغلب به پاي مدير وقت نوشته مي شود اما به معناي واقعي چنين نيست. به كرات شنيدم كه اسكار گرفتن فيلم "جدايي نادر از سيمين" را برخي از مسئولان به نفع كارنامه كاري خود مصادره كردند و در بسياري از رسانه ها اعلام كردند كه به دليل فراهم كردن شرايط مناسب در دوران مديريت خود بر سينما اين فيلم موفق به دريافت اسكار شد.
به اعتقاد من اتفاقي كه براي اصغر فرهادي و تيم توليد "جدايي نادر از سيمين" افتاد منحصر به خود كارگردان و متعلق به عوامل توليد بود و به صراحت مي گويم كه شرايط سينماي ايران در دوران جواد شمقدري باعث نشد كه اين فيلم اسكار بگيرد. نكته قابل توجه اين است كه اتفاقا با همين فيلم هنگام فيلمبرداري در دولت شمقدري برخورد سياسي و فيلمبرداري تعطيل شد و فرهادي با دردسرهاي بسيار ادامه كار را انجام داد. بنابراين اسكار گرفتن و برنده شدن فيلم "جدايي نادر از سيمين" مرهون يك انتخاب درست از كميته انتخاب فيلم براي اسكار بود. آنها مي توانستند اين فيلم را انتخاب نكنند و فيلم ديگري را براي اسكار بفرستند كه خوشبختانه با درايت انتخاب درستي انجام دادند.
خوشبختانه از اين دست از فيلم ها و كارگردان هاي كاربلد در سينماي ايران كم نداريم و فقط بايد شرايط مناسب براي درخشش صنعت سينما در ايران و دنيا فراهم شود.
باباييان: اگر سينماي ايران تنش‌هايي را كه در اين چهار سال با آن درگير بوده است، پشت سر بگذارد و به يك همفكري برسد مطمئن هستيم كه ويترين سينماي ايران در ايران و جهان گسترش مي يابد و در اين صورت است كه چرخه سالم اقتصاد سينماي ايران به گردش درخواهد آمد و به تبع در اين چرخه، بحث سينماداري هم به سامان مي رسد.
منبتي: به اعتقاد من سينماي ايران بسيار قدرتمند است و مي تواند فرهنگ ايران و ايراني را در سطح جهان معرفي كند و از آنجا كه آمريكا و كشورهاي غربي به لحاظ سياسي با ايران دشمني دارند و خواهان انسداد فعاليت هاي علمي و فرهنگي ما هستند، با صنعت سينما مي توان پرقدرت تر از مباحث ديگر به مقابله با اين سياست‌هاي ضدايراني پرداخت.
انرژي هسته‌اي پديده اي است كه همه كشورها يا آن را دارند يا توان دستيابي به اين انرژي را دارند اما با قاطعيت مي گويم سينماي شريف و انساني مثل سينماي ايران را هيچ كشور ديگري ندارد. ضمن اينكه به اعتقاد من نفوذ ايالت متحده آمريكا در دنيا تنها به دليل توانمندي هاي هسته اي و نظامي‌اش نيست بلكه صنعت سينماي هاليوود سهم بسزايي در معرفي امريكا در جهان دارد.
سينماي ايران در ميان كشورهايي كه صاحب سينما هستند از نظر محتواي كم‌نظير و نگاه ارزشمندي كه به پديده هاي اطراف دارد در دنيا در جمع 10 كشور اول قرار مي‌گيرد ولي متاسفانه سينماي ايران به لحاظ نرم افزاري سامان ندارد. سينماي ايران در بحث توليد انديشه و مغز با يك سر بزرگ و فربه روبرو است اما اندام اين سينما اندام ناقصي است اين در حالي است كه سينما يك مجموعه است كه علاوه بر تفكر و محتوا نيازمند سالنهاي خوب، پخش و توليد قوي نيز هست كه متاسفانه از اين جهت سينماي ايران نه صنعتي شده و نه كار خاصي براي صنعتي شدن آن شده است. استانداردهاي سالن و سينماداري در ايران قابل مقايسه با بخش سخت افزاري سينما در دنيا نيست.
* براي اينكه به بحث اصلي يعني رونق سالنهاي سينما و سينماداري برگرديم بايد اين نكته را يادآور شد كه در يك دوره اي براي تقويت اقتصاد سينماداري و كشاندن مخاطب به سالنهاي سينما، فيلم‌هاي خارجي هم در ايران اكران مي‌شد اما اين روند ادامه پيدا نكرد. چرا؟
منبتي: يكي از دلايل اصلي اين اتفاق اين است كه اكران فيلم‌هاي خارجي در ايران متولي دولتي دارند. در واقع سينماي ايران و پخش فيلم هاي خارجي پس از انقلاب صرفا در دست بنياد سينمايي فارابي بوده و اين نهاد هم هيچ دغدغه اي براي تبليغ فيلم‌ها به لحاظ توليد مواد تبليغي، تبليغات محيطي و رسانه‌اي ندارد در نتيجه فيلم هاي خارجي توسط مردم شناسايي نمي‌شوند.
تا زماني كه فيلمي معرفي و شناسايي نشود اگر بهترين اثر سينمايي دنيا هم باشد كسي براي ديدن آن به سينما نمي‌آيد. من معتقدم سيستم دولتي ايران چنين دغدغه اي را ندارد و نگاه به مقوله سينما در بخش اكران هاي خارجي كاملا دولتي است و ارتباطي با نيازهاي مردم ندارد.
*اختصاص سالن به اين فيلم‌ها برچه اساسي است؟
منبتي: به طور مثال من در پرديس‌هايي كه مديريت مي‌كنم تنها به دليل احترامي كه براي دوستان پخش فيلم‌هاي خارجي در بنياد سينمايي فارابي قائل هستم سالن "VIP" با 30 صندلي را به اكران فيلم هاي خارجي اختصاص مي دهم چون مي دانم بيشتر از اين فروش نمي كند.
تسليمي: يكي از مشكلاتي كه باعث شد اكران فيلم هاي خارجي متوقف شود اين بود كه انگيزه لازم و كافي براي اكران اين فيلم‌ها نزد مسئولان و مديران سينمايي وجود نداشت. اكران فيلم‌هاي خارجي در ايران شروع خوبي بود كه به منظور تقويت توليدات داخلي و گردش چرخه سينما اتفاق افتاد اما ادامه اين راه به درستي شكل نگرفت.
*چرا؟
منبتي: به دليل نبود تبليغات درست اين طرح مورد استقبال مردم و سينماداران قرار نگرفت اما به نظر من نمايش فيلم خارجي براي داغ نگه داشتن گيشه سينما خيلي بود. دولت اگر مي خواست اين طرح موفق باشد و بازار نمايش فيلم در سينما را داغ كند بايد اين كار را به بخش خصوصي واگذار مي‌كرد و خود تنها نظاره‌گر مي‌بود.
* حمايت از فيلم‌هاي خارجي زماني مطرح بود كه دسترسي مخاطب به سينماي جهان از طريق ماهواره و خريد دي وي دي‌هاي روز امكان‌پذير نبود. در ضمن مخاطبان مي‌توانند نسخه سانسور نشده فيلم‌هاي خارجي را در خانه‌شان تماشا كنند بنابراين حتي با پخش درست فيلم هاي خارجي و واگذاري آن به بخش خصوصي، بعيد است كه مخاطب ايراني سراغ فيلم هاي خارجي در اكران عمومي برود.
منبتي: مطمئن باشيد اگر فيلم مناسب خارجي منطبق با سليقه ايراني توسط بخش خصوصي به دليل انگيزه‌هاي بالايي كه دارد، اكران شود قطعا ديده خواهد شد. ببينيد فيلم "گذشته" يك فيلم خارجي است و تنها كارگردان و بازيگر اين فيلم ايراني است. طبق آمار اين فيلم فروش خوبي داشته است.
مخاطب براي ديدن يك فيلم خارجي به زبان اصلي فرانسه بدون دوبله فارسي و بدون تبليغات به سينما رفته و تنها در يك سالن 310 ميليون تومان بليت خريده است. اين درحالي است كه فيلم خارجي "انسان هاي آزاد" با پخش بنياد سينمايي فارابي در همين سالن تنها شانزده هزار و نهصد تومان به فروش رفت. بنابراين معتقدم كه فيلم خوب خارجي با پخش توسط بخش خصوصي جاي خود را باز مي كند.
* واقعيت اين است كه فيلم"گذشته" فيلم خارجي نيست و فيلمي كاملا ايراني است و يا حداقل هسته اصلي اين فيلم يعني فيلمنامه و كارگرداني كاملا ايراني است. همچنين مردم تصميم داشتند با تماشاي اين فيلم در سينما حمايت خود را از فرهادي و فيلمش اعلام كنند. به هر حال فرهادي است ديگر!
منبتي: جدا از اينكه بحث ايراني و يا خارجي بودن اين فيلم مطرح باشد نكته مهم اين است كه اين فيلم خود سينما است. البته همچنان معتقدم كه فيلم "گذشته" يك فيلم خارجي است. آنچه در سينما با مخاطب ارتباط برقرار مي كند زبان است و فرهادي اين زبان را به درستي مي داند.
باباييان: با توجه به صحبت هاي منبتي من هم ايمان دارم كه اگر فيلم خارجي توسط بخش خصوصي پخش شود موفق خواهد بود و دولت فقط بايد شرايط مساعد براي نمايش فيلم هاي خارجي را فراهم كند. آمدن فيلم خارجي خوب به سالن هاي سينما، فروش گيشه را رونق مي بخشد.
وقتي يك سينما به دليل از رونق افتادن بسته مي شود در واقع يك مركز انديشه و فرهنگ بسته مي شود بنابراين بايد به حال مسئولي كه به دليل نابخردي موجبات بسته شدن درب سالن هاي سينما را فراهم مي كند گريه كرد و متاسفانه روند تعطيلي سالن هاي سينما در شهرستان ها آهنگ سريع تري دارد.
تسليمي: فيلم‌هاي خارجي مي تواند سالن هاي سينما را از وضعيت بحران و تعطيلي خارج كند و همچنين سطح سليقه مخاطب را بالا ببرد. از سوي ديگر تهيه كننده ايراني هم مي داند كه بايد فيلمي براساس استانداردهاي جهاني بسازد و رقابت بين فيلمسازان بيشتر مي شود و در نهايت به چرخه صنعت سينما و رونق سالن هاي سينما نيز كمك مي‌شود. يكي از راه هاي برون‌رفت از بحران سينما در حوزه سينماداري اكران فيلم هاي خارجي است.
* علاوه بر اكران فيلم هاي خارجي، وزارت ارشاد به عنوان متولي امور فرهنگي چه كمكي مي تواند به رونق سالن هاي سينما و كشاندن مخاطب به سالن هاي سينما بكند؟
منبتي: حمايت از اكران از ديگر فعاليت هاي مفيدي است كه مسئولان وزارت ارشاد مي توانند در حق سينماي ايران بكنند. اين مهم در طول چهار سال گذشته و به ويژه در دوران حضور جواد شمقدري در سازمان سينمايي تنها در حد حرف باقي ماند.
* البته در دوره‌اي ارشاد اعلام كرد كه 15 درصد از ضريب اشغال سالنهاي سينما را پيش‌خريد مي‌كند. آن طرح به كجا رسيد؟
منبتي: طرح خوبي بود. اين طرح مرا به عنوان سينمادار راغب مي كند كه به جاي اينكه دو سالن از پرديس سينمايي رازي را به تالار پذيرايي تبديل كنم به عنوان سالن سينما نگه دارم.
باور كنيد من مجبور شدم به دليل بالا بودن هزينه هاي نگهداري سالن هاي پرديس رازي، دو سالن اين پرديس را به تالارهاي پذيرايي عقد و عروسي تبديل كنم تا بتوانم خرج سالن اصلي اين پرديس را براي نمايش فيلم درآورم.
* در طرح ضريب اشغال، ارشاد چند درصد از ظرفيت صندلي‌ها را مي‌خريد؟
منبتي: ضريب اشغال سالن هاي پرديس سينماهاي شهرداري با بيست سالني كه در اختيار دارد 14 درصد است يعني از 100 صندلي كه 14 صندلي توسط ارشاد خريداري مي شود. وقتي 15 درصد از هر سانس را ارشاد خريداري مي كند و 15 درصد هم خود فيلم ها مي فروشند يعني يك سوم سالن ها در هر سانس پر مي شود و همين اتفاق باعث مي شد خرج سالنها درآيد. اما در حال حاضر 14 درصد فروش بسيار تاسف‌بار است. براي 100 صندلي بايد سيستم گرمايش و سرمايش داشته باشيم و در عين حال پول پرسنل را هم بدهيم.
* به عنوان نمونه، آماري از فروش پرديس سينما ملت ارائه مي دهيد؟
منبتي: اين پرديس سينمايي ماهانه 120 ميليون تومان هزينه دارد و بايد اين مبلغ را پرداخت كنم حال اينكه اگر بخواهم اين مبلغ را از سينما درآورم بايد هر فيلم تا پايان اكران خود رقمي معادل 310 ميليون تومان فروش داشته باشد تا هم سهم صاحب فيلم، هم سهم ارزش افزوده و هم عوارض شهرداري و ماليات را بدهيم. اين رقم و پرداخت بدهي ها تنها در راستاي برابر كردن هزينه ها است تا بتوانيم سالن ها را نگهداري كنيم. حال اينكه فروش 300 ميليوني براي پرديس سينما ملت يك رويا است.
* پرديس هايي كه زير نظر شما است در حال حاضر چقدر درآمد دارد؟
منبتي: فروش سالانه تمام سالنهاي ما در سال 1391 اگر آن را با مخاطب يك ميليون و پنجاه هزار نفري حساب كنيم، مي‌شود دو ميليارد فروش.
تسليمي: به اعتقاد من تمام حمايت هاي دولتي در بحث توليد خلاصه شده و در بخش توزيع هيچ حمايتي صورت نگرفته، بنابراين چرخه اقتصاد سينما و سينماداري ناقص است.
منبتي: به دنبال صحبت‌هاي تسليمي اين سوال مطرح است كه وقتي در طول يك سال، 90 فيلم سينمايي توليد مي شود آيا اين تعداد از توليدات سينمايي سالن مناسب براي اكران دارد؟ اين در حالي است كه در سينماي ايران در بهترين حالت تنها 30 فيلم اكران مي شود و به طور ميانگين 45 فيلم رنگ پرده را به خود نمي‌بينند. از سوي ديگر تهيه‌كننده هايي داريم كه در حال ساختن سومين فيلم خود هستند بدون اينكه دو فيلم قبليشان رنگ پرده را ديده باشد. باز سئوال اين است چنين تهيه كننده اي كه دغدغه اي جز سود از راه سينما ندارد از كدام منبع مالي تغذيه مي شود كه بدون نگراني و بي اعتنا به اكران فيلم هاي قبلي، باز هم فيلم مي سازد.
از سوي ديگر برخي از فيلم‌ها هستند كه با بودجه فيلم سينمايي و براي اكران در سينما ساخته مي شوند اما دست آخر سر از شبكه نمايش خانگي در مي آورند و باز سئوال اين است كه چرا از فيلمي كه براي سينما ساخته مي شود و رنگ پرده را نمي بيند بايد حمايت كرد؟
متاسفانه توليد روز افزون يكي از مسائلي بود كه جواد شمقدري رئيس سازمان سينمايي در دولت دهم بر آن تاكيد داشت. در دو سال اولي كه پست رياست را تحويل گرفته بود عنوان كرد كه توليد سينما را به عدد 300 فيلم در سال مي رساند و هيچ كس هم سئوال نكرد كه برچه اساسي مي خواهد توليد در سينما را به اين عدد برساند؟
* صحبت از پايين بودن ظرفيت‌هاي نمايش و ريزش مخاطب بسيار است و طرح هايي هم براي برون رفت از اين بحران اجرا شده است كه يكي از اين طرح ها، طرح "اذان تا اذان" بود. اما اين طرح امسال در ماه رمضان موفق نشد. چرا؟
منبتي: طرح "اذان تا اذان"شناسايي زمان مرده سينما بود. سينماي ايران سالهاي سال است كه در ماه محرم و رمضان با افت مخاطب مواجه و به نوعي تعطيل است. براي جذب مخاطب در اين ايام طرح "اذان تا اذان" مطرح شد كه در سال اول از اجراي اين طرح شاهد موفقيت و رونق سينما بوديم و من به عنوان سينمادار زماني كه استقبال مخاطب از اين طرح را مي ديدم سر شوق مي‌آمدم و با رويي گشاده پذيراي مخاطب بودم و در نهايت ماه رمضان به ماهي سرشار از نشاط اجتماعي براي مردم تبديل شد.
* پس چرا به اينجا رسيد؟
منبتي: چون زيرساخت هاي اين طرح به درستي پايه‌گذاري نشده بود.
* اما شوراي صنفي اشكالي در زيرساخت هاي اين طرح وارد نكرد و به نوعي حكم به اجرايي شدن اين طرح داد.
منبتي: كدام حكم؟ حكمي در كار نبود و تنها يك پيشنهاد داد تا طرح "اذان تا اذان" ادامه پيدا كند و ارائه اين پيشنهاد بدون در نظر گرفتن زيرساخت هاي اجرايي بود.
* دقيقا منظور از زيرساخت ها چيست؟
منبتي: شرايط مناسب براي گردش مالي سالن هاي سينما و فروش مناسب فيلم‌ها فراهم نمي شود زيرا تبليغات مناسب براي اجرايي شدن اين طرح صورت نگرفت. به عنوان مثال بايد با تلويزيون صحبت مي شد و تبليغات تلويزيوني براي طرح "اذان تا اذان" ارائه مي شد ولي اين اتفاق نيفتاد.
تمام مجوزهاي فيلم‌ها را نيز خود سينماداران از ارشاد گرفتند و شوراي صنفي نمايش هيچ كاري در اين زمينه انجام نداد. از سوي ديگر دريافت مجوز از نيروي انتظامي را هم به خودمان محول كردند و با وجود اينكه وظيفه ما نبود براي رونق سينماهاي خود با نيروي انتظامي هماهنگ كرديم تا به جاي ارائه خدمات به مخاطبان سينما تا ساعت 1 اين زمان را افرايش دهيم و به ساعت 3 بامداد برسانيم.
*چرا بستر مناسب براي بهتر ديده شدن فيلم‌ها در ماه رمضان فراهم نشد؟
باباييان: يكي از مشكلاتي كه در طرح اكران "اذان تا اذان" وجود داشت عدم برنامه ريزي درست در اكران بود. شوراي صنفي نمايش براي اكران فيلم‌ها به ماه رمضان و ماه محرم و صفر اولويت نمي‌دهد يعني فيلم‌هاي خوب و مردم‌پسند براي اين زمان در نظر گرفته نمي‌شوند از سوي ديگر تهيه كنندگان هم با اكران فيلم‌هايشان در اين ايام مخالفت مي‌كنند. تلاش مي شود كه همه فيلم‌هاي خوب در عيد نوروز و عيد فطر اكران شود.
ضمن اينكه رقابت در توليد، توزيع و حتي پخش در بخش خصوصي با بخش دولت بسيار متفاوت است و بخش خصوص توان رقابت با بخش دولتي را ندارد.
*چطور؟
باباييان: يك فيلم در بخش خصوصي نهايت با 500 ميليون تومان ساخته مي شود. بخش خصوصي توان ساخت فيلم هاي ميلياردي را ندارد و متاسفانه در كمال ناباوري شاهد هستيم كه در برخي از فيلم هاي ميلياردي كه با حمايت بخش دولتي ساخته مي شود بازيگر نقش اول رقمي معادل 660 ميليون تومان دريافت مي كند و همين باعث مي‌شود من به عنوان تهيه كننده بخش خصوصي ديگر در كارهاي بعدي هم نتوانم از اين بازيگر براي ساخت فيلم دعوت كنم. دولت با ورود به بخش توليد فيلم و ذيل عنوان فيلم‌هاي فاخر هزينه‌هاي هنگفتي مي‌كند و روند سالم توليد فيلم را به هم مي‌ريزد.
منبتي: به اعتقادمن مشكل سينماي ما بي‌پولي نيست بلكه مشكل نبود مديريت صحيح است.
باباييان: لابي هايي كه در پخش و اكران فيلم ها جود دارد سينماداري را با مشكل مواحه مي كند حال اينكه اگر مديريت درست وجود داشت مشكلات در اكران به درستي حل مي شد.
* در حال حاضر كشورهاي حاشيه خليج فارس از جمله دوبي داراي بزرگترين سالن هاي سينما در منطقه هستند. چنين كشورهايي حتي صنعت سينما و توليد فيلم ندارند و تنها مزيت آنها داشتن سالنهاي مجهز است كه با فيلم هاي باليوودي و هاليوودي پر مي‌شوند. چرا ما با داشتن صنعت سينما از آنها جا مانده‌ايم؟
منبتي: تعداد زيادي از سالن هاي بزرگ و چندمنظوره دوبي رايك مهندس ايراني به نام گلچين ساخت. يادم هست در سفري كه مهندس گلچين به ايران داشت پيشنهاد داد تا يك مجتمع با 28 سالن سينما بسازد و ايران را در اين زمينه در خاورميانه ركورددار كند. او مي‌خواست كاري براي وطن اش كرده باشد. تا نيمه هاي راه هم آمد و حتي قرار شد از شهرداري زمين هم بگيرد اما آنقدر پيچيدگي هاي عجيب و غريبي پيش آمد كه از انجام اين كار پشيمان شد و رفت. اين درحالي است كه گلچين قصد داشت تمام سرمايه گذاري اين كار را خودش انجام دهد و نه نيازي به وام داشت و نه بنياد سينمايي فارابي ولي متاسفانه هرچه تلاش كرد به در بسته خورد.
* بعد چه شد؟
منبتي: هيچ. مهندس گلچين از ايران رفت و در دوبي، امارات، لبنان، قاهره و ...سالن هاي چند منظوره ساخت. اين در حالي است كه سينما در دوبي تنها يك ويترين است و مخاطب به دليل جذابيت هايي كه سالن هاي سينما دارد در كنار انواع و اقسام تفريحات بيشتر از سالن هاي سينما ديدن مي كند تا فيلم هاي روي پرده را ببينند.
باباييان: در برج الخليج سينماهايي با 14 سالن وجود دارد كه هر يك از اين سالن ها 16 صندلي دارد كه اين صندلي ها تختخواب مي شود، سرويس پذيرايي و خدمات ويژه دارد و با 200 درهم مي توان از امكانات اين سالن ها استفاده كرد.
* بحث لزوم تجهيز سينماها و نبود سالن هاي استاندارد مساله مهمي است اما به نظر مي رسد كه خود سينماداران و يا سياستگذاران كلان سينما برنامه ريزي مناسب در جهت پركردن سالنها با برنامه هاي ويژه نيستند. در همين سالن ها مي‌شد با ادامه طرح نمايش بازي هاي فوتبال يا ليگ واليبال و بسكتبال به رونق رسيد.
منبتي: اتفاقا اين طرح در مدت زمان محدودي اجرايي شد اما آنقدر فشار از سوي نيروي انتظامي، اماكن و ساير نهادهاي ديگر زياد بود كه ترجيح داديم از نمايش بازي هاي ليگ فوتبال، بسكتبال و واليبال منصرف شويم. اگر نمايش بازي هاي ورزشي در سالن هاي سينما ادامه پيدا مي كرد علاوه بر رونق سينماها، نشاط اجتماعي نيز ايجاد مي شد.
تسليمي: اگر امنيت خاطر و نشاط اجتماعي براي مخاطب فراهم شود خانواده حاضر است به سالن هاي سينما بيايد و بازي ها را تماشا كند. در سايه اين نشاط و امنيت خاطر فرهنگسازي در اين زمينه نيز انجام مي شد.
* يكي ديگر از طرح هايي كه متوقف شد فرش قرمز در افتتاحيه فيلم ها با حضور عوامل بود.
منبتي: مشكل اين است كه ما هميشه درحال اختراع چرخ هستيم و از ظرفيت هاي وطني استفاده نمي شود. حالا اگر با نفس فرش قرمز كه كپي از برنامه هاي سينمايي هاليوود است مشكل داريم، مي توانستيم همين طرح را ايراني كنيم و مراسم رونمايي بگذاريم.
به عنوان مثال مي توان مراسم رونمايي و افتتاحيه فيلم ها را با هدف كمك به يكي از مراكز خيريه برگزار كرد و درآمد سانس نمايش ويژه در افتتاحيه را به صورت همت عالي به يكي از مراكز خيريه اختصاص داد. البته خوشبختانه اين روند برگزاري افتتاحيه فيلم ها در حال نهادينه شدن است، درست مانند پديده جشن تولد. اين جشن در فرهنگ ايراني نبود و وارداتي از خارج از مرزهاي ايران است ولي زماني كه به درون خانواده‌هاي ايراني آمد هر يك از خانواده ها براساس موقعيت هاي فرهنگي خود از اين جشن بهره بردند.
صنعت سينما به دليل جذابيت ذاتي كه در درون خود دارد در نتيجه نوع تبليغات آن نيز متفاوت است و صاحبان اين صنعت هركاري مي كنند تا مخاطب را به سوي خود جذب كنند. مردم ما لياقت داشتن بهترين ها را دارند بنابراين بايد شرايطي فراهم كرد تا از امكانات تفريحي كه سينما جزئي از آن است به بهترين شكل استفاده كنند.
*صحبت از تجهيز سالن هاي سينما شد اما نبايد فراموش كنيم كه تجهيز سينماها تنها معطوف به تهران نيست بلكه تمام ايران را دربرمي گيرد. وضعيت سالن هاي سينما در شهرستان ها را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بابايي: اگر مديريت درست داشته باشيم سينماها در شهرستان ها نيز تجهيز مي شوند اما متاسفانه سالن هاي سينما به دليل ضعف در مديريت رو به تعطيلي هستند.
منبتي: يكي ديگر از مشكلات اين است كه سينماهاي قديمي تهران و شهرستان ها براساس نياز مخاطب در موقعيت هاي ويژه شهري ساخته مي شد؛ موقعيت هايي كه در حال حاضر كارايي ندارد. مثلا سينماهاي لاله زار از جهت رفت و آمد مخاطب ديگر محل مناسبي براي نمايش فيلم نيستند و اصولا تعريف فيلم ديدن و سينما رفتن در آن موقعيت شهري تغيير كرده است. بايد امكاني فراهم شود تا استقلال و هويت فيلم ديدن و سينما رفتن حفظ شود و به ازاي تغيير كاربري سالن هاي قديمي در مكان هاي نامناسب، در موقعيت جغرافيايي بهتر فرصت سالن سازي براي صاحبان سينماها را فراهم كنند.
يكي ديگر از مشكلات سينماداري وجود هزينه هاي برق و حامل هاي انرژي است كه هزينه هاي اين بخش بسيار سنگين است. به عنوان مثال در سال 1391 با تعرفه فرهنگي رقمي معادل 630 ميليون تومان هزينه حامل هاي انرژي پرداخت كرديم.
* پرديس هاي سينما ملت، تماشا و رازي كه با مديريت شما اداره مي شود به نوعي دولتي هستند و از يارانه هاي دولتي استفاده مي كنند.
منبتي: دولتي به آن معنا هستيم كه فقط اين سالنها با بودجه شخصي ساخته نشده است. در واقع سالن هاي ساخته شده را به ما دادند تا اداره كنيم و درحال حاضر به شكل خصوصي اداره مي شود. روز اول قاليباف شهردار تهران به ما گفت اگر توانستيد با پول خود سالن ها را اداره كنيد مشكلي نيست اما در غير اين صورت واگذار كنيد. شهرداري حتي يك ريال از عوارضي كه از مردم مي گيرد را به سينماهاي خود نمي دهد.
* به عنوان آخرين سئوال آقاي باباييان تغيير كاربري سينما صحرا صحت دارد؟
بابايي: به هيچ وجه چنين نيست. من عاشق سينماداري و سينما صحرا هستم مگر مي توانم سينما صحرا را با بار نوستالژي كه براي من و سينمادوستان دارد تعطيل كنم؟ مشكل من با شوراي صنفي نمايش است. شوراي صنفي اكران قول يك فيلم خوب را به سينما صحرا مي دهد اما متاسفانه قدرت يك كارمند در دفتر پخش از تشكيلات شوراي صنفي نمايش بيشتر است و به راحتي بر تصميمات شورا تاثير مي گذارد و باعث مي شود شورا به وعده خود عمل نكند.
گفتگو از پريسا ساساني و عطيه موذن
كد خبر: 2128131
تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۶/۳۰ - ۰۸:۵۹
شنبه 30 شهريور 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]
-
گوناگون
پربازدیدترینها