تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1870459148
گزارشي باورنكردني از يك ماجراي جنجالي؛ پدر عابدزاده زنده شد!
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
گزارشي باورنكردني از يك ماجراي جنجالي؛ پدر عابدزاده زنده شد!
زين‌العابدين عابدزاده كوهانستاني كه متولد 1300 در اصفهان است، در خصوص اينكه آيا احمدرضا عابدزاده را مي‌‌شناسد گفت: «من پدر او هستم.»
به گزارش سرويس ورزشي جام نيوز، روايت، روايت عجيبي بود. حتي براي ما كه آن را به تحرير در مي‌آوريم و البته شمايي كه قرار است بخوانيد و به نتيجه برسيد. همه چيز از يك تماس شروع شد. تماسي كه روزمرگي ما را در تحريريه تا حد زيادي تغيير داد. سوژه، از آن سوژه‌هايي بود كه مثل ستاره سهيل مي‌‌ماند و رو تيمش موهبتي ميخواهد! همان اندازه كه خوراك گزارش خوبي بود، به همان اندازه نيز سخت و حساس بود. پشت خط صداي يك زن بود يا بهتر صداي لرزان يك زن. صدايي پرعجله كه مشخص بود ميخواهد كلمات مهمي را كنار هم بچيند تا براي ما روايتي عجيب را به زبان براند. باورش سخت بود. اول همه چيز جنبه يك شوخي براي ما داشت. مگر مي‌‌شود مو لاي درز چنين اخباري برود؟ اما زن آن سوي خط مدام روي حرفش اصرار داشت و مي‌‌خواست ما را به هر طريق كه شده با مدرك و برهان توجيه كند كه پدر احمدرضا عابدزاده فوت نشده و در قيد حيات است! * دروغ تا واقعيت ديالوگ‌هاي اول زياد طول نكشيد. دو به شك بوديم كه ماجرا را باور كنيم يا نه؟ منطق مي‌‌گفت به حاضران در مراسم روز گذشته رجوع كنيم. از رويانيان گرفته تا اهالي فوتبالي كه براي تشيعي پيكر پدر مرحوم احمدرضا عابدزاده به باغ رضوان رفته بودند. همه چيز طبيعي بود مثل همه مراسم تشيعي كه هر روز در اين آب و خاك مي‌‌‌بينيم و درباره‌اش مي‌‌شنويم. به‌رغم تمام شواهد و قرائن موجود مي‌‌دانستيم كه يك جاي ماجرا مي‌‌لنگد. دوباره تماس برقرار شد، باز همان زن و باز همان صداي گرفته و لرزان. از او اسم و شهرتش را پرسيديم و درخواست مدرك كرديم. در اين بين بود كه همسر او كه البته خود را داريوش عابدزاده معرفي كرد روي خط آمد. داريوش كه خود را برادر احمدرضا خواند كپي شناسنامه و كارت ملي‌اش را در اختيار ما قرار داد كه نشان مي‌‌داد او و احمدرضا برادر هستند، اما در اين ميان يك نكته وجود داشت و آن درج نام زين‌العابدين عابدزاده كوهانستاني به عنوان پدر داريوش و احمدرضا بود. در اين مدرك شناسايي تاريخ تولد احمدرضا سال 45 قيد شده بود كه پس از رويت شناسنامه وي صحت اين موضوع تاييد شد. اينجا بود كه از داريوش در خصوص شبهه به وجود آمده پرسيديم كه چرا در حالي كه از جابر عابدزاده به عنوان پدر شما در اخبار ياد شده، حالا نام زين‌العابدين در مدارك شناسايي درج شده است كه داريوش اينگونه جواب مي‌‌دهد: «پدر ما طبق اسناد زين‌العابدين است اما جابر عابدزاده را مي‌‌شناسم و يكي از بستگان دور ما است. در مورد فاميلي هم بايد بگويم براي خروج از كشور به دليل پسوند فاميلي كه داشتم دچار مشكل شدم چرا كه آن پسوند متعلق به گروه سياسي بود كه از قضا مورد سوءاستفاده نيز قرار گرفته بود به همين دليل ما بچه‌ها مجبور شديم تا اين پسوند را عوض كنيم. حتي خود احمدرضا نيز سال 67 وقتي براي سومين با به قطر مي‌‌رفت مجبور شد تا پسوند فاميلي‌اش را نيز عوض كند كه اتفاقا براي او دردسرهايي نيز به همراه داشت.» * حس پررنگ اعتماد هر چه بيشتر با داريوش عابدزاده به گفتگو پرداختيم حس اعتماد بيشتري نسبت به ادعاي او و همسرش پيدا كرديم. به طوري‌كه وقتي در مورد احمدرضا و اينكه آيا رابطه‌اي با هم دارند پرسيديم، حس اتحادمان پررنگ‌تر نيز شد. حدود دو هفته قبل آمد اصفهان به ما سر زد. اتفاقا در مورد بازي با ميلان خيلي‌ها به من زنگ زدند تا از تصميم احمدرضا مطلع شوند، اما او مي‌‌خواست برود. داريوش اتفاقا از پروين خيلي ناراحت بود. او گفت: «سال‌ها قبل كه در بيمارستان كسري بستري بودم، پروين كنار من عكس انداخت اما فرداي آنروز وقتي قرار بود آن عكس در روزنامه چاپ شود عكس مرا بريد!» فكت‌هايي كه داريوش مي‌‌داد باعث شد تا اعتماد ما به او و حرف‌هايش كامل شود. از او پرسيديم كه چرا اينگونه واكنش نشان مي‌‌‌دهيد و اگر فردي كه روز گذشته تشييع شده پدر احمدرضا نيست پس چه رابطه با ستاره سابق تيم‌ملي داشته است؟ داريوش كه سعي مي‌‌كرد زياد وارد جزئيات نشود، سربسته گفت: «پس از مطرح شدن خبر وفات پدر احمدرضا عابدزاده در برنامه 90، يكي از برادرانمان كه در خارج از كشور زندگي ميكند با ما تماس گرفت و به گلايه از انتشار اين خبر پرداخت. او كه حسابي از اين موضوع كلافه بود تصور مي‌‌كرد كه ما اين موج خبري را به راه انداخته‌ايم، اما تا آنجا كه مي‌‌دانم اين خبر از سوي كس ديگري منتقل شده است.» * شبهات خانوادگي در حالي داريوش عابدزاده و همسرش از در قيد حيات بودن پدر احمدرضا عابدزاده سخن مي‌گفتند كه حضور امير عابدزاده در مراسم خاكسپاري پدربزرگش يكي از رموز اين اتفاق بود. داريوش در خصوص اينكه چرا امير نسبت به اين موضوع واكنش نشان نداده و حتي در مراسم نيز حضور يافته گفت: «احمدرضا با فرد متوفي رابطه بسيار صميمانه‌اي داشته است و در اين سال‌ها از او حمايت‌هاي زيادي كرده است. حتي هزينه مراسم را نيز تقبل كرده و خواستار برگزاري مراسمي بي‌‌كم و كاست بوده است. حتي مي‌‌دانم كه امير نيز به دستور احمدرضا در مراسم شركت كرده است. اما از اين بيشتر نخواهيد كه در اين مورد صحبت كنم چرا كه يكسري مسائل خانوادگي است كه نمي‌‌توانم به زبان بياورم. اما همين جا اعلام مي‌‌كنم كه از نام پدر احمدرضا عابدزاده سوءاستفاده شده و قصد داريم از طريق قضايي اين موضوع را پيگيري كنيم.» در پايان نيز داريوش شماره اي را در اختيار ما قرار داد و عنوان كرد كه احمدرضا در مدت حضورش در ايران از اين شماره استفاده ميكند. * من باباي احمدرضا هستم در حالي برخي اهالي سرشناس فوتبال از جمله محمد رويانيان براي خاكسپاري پدر احمدرضا عابدزاده راهي اصفهان شده بودند ساعاتي پس از اتمام مراسم به صورت تلفني با پدر احمدرضا به گفتگو پرداختيم. زين‌العابدين عابدزاده كوهانستاني كه متولد 1300 در اصفهان است، به سختي پاسخ سئوالات ما را داد. او كه به گفته داريوش از خبر فوت خودش بي‌‌اطلاع بود، در خصوص اينكه آيا احمدرضا عابدزاده را مي‌‌شناسد گفت: «من پدر او هستم.» وقتي از او پرسيديم كه مي‌‌داند احمدرضا الان كجا اقامت دارد؟ به سختي پاسخ داد: «او الان در آمريكا است» *** حساسيت موضوع آنقدر بالا بود كه براي رسيدن به اصل ماجرا بارها با داريوش عابدزاده و همسرش به گفتگو بپردازيم. در واقع براي آنكه اين ماجرا را به سرانجام برسانيم سئوالي از همسر داريوش عابدزاده با اين مضمون پرسيديم كه آيا فرد متوفي با نام جابر عابدزاده ناپدري احمدرضا عابدزاده است؟ سئوالي كه با كمي مكث اينگونه پاسخ داده شد: «نمي‌‌دانم كه احمدرضا و همسرش چه فكري كرده‌اند كه اين خبر نادرست را اينگونه بازتاب داده‌اند. پدر احمدرضا كه فردي مومن و متدين است در قيد حيات است اما برخي به دنبال اهدافي هستند كه حتي براي ما نيز غيرقابل توجيه است. در هر صورت خودمان هم مي‌‌خواهيم بدانيم كه چرا و به چه علت اين اتفاق ناصواب روايت شده است.» روزنامه نود 109
۱۳۹۲/۹/۲۲ - ۰۷:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
-
ورزش
پربازدیدترینها