تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805579991
فيلم‌هاي سياه بهانهاي براي جنايت اخاذي شاهين با استفاده از فيلم رابطه قبل از ازدواج مرگ او را رقم زد
واضح آرشیو وب فارسی:فردا نیوز: فيلم‌هاي سياه بهانهاي براي جنايت اخاذي شاهين با استفاده از فيلم رابطه قبل از ازدواج مرگ او را رقم زد
عشقي كه مدت‌ها قبل در دل سيمين مرده و آن را فراموش كرده بود، با آمدن دوباره شاهين آتشي به زندگي او انداخت كه سيمين و شوهرش سعيد را به قاتل تبديل كرد و اكنون آنها را در آستانه مجازاتي سنگين قرار داده است.
اين زوج كه تازه با هم ازدواج كرده بودند، متهم هستند شاهين را به خانه كشانده و او را به قتل رسانده اند. اين دو نفر كه دو هفته قبل در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شدند، مي گويند مقصر اصلي شاهين بود و اگر او وارد زندگي آنها نمي شد، اين اتفاق نمي افتاد.
نماينده دادستان تهران درباره كيفرخواستي كه عليه زن و شوهر متهم به قتل صادر شده و دلايلي كه در پرونده وجود دارد، مي گويد: اين كه شاهين به دست اين زوج به قتل رسيده، از نظر دادسرا محرز است، چرا كه متهمان به قتل اعتراف كرده و درباره از بين بردن جسد نيز توضيح داده اند. وقتي سعيد اعتراف كرد بعد از قتل شاهين،جسد را مثله كرده و در بيابان به آتش كشيده است، ماموران به محلي كه او گفته بود، رفتند و بقاياي جنازه را كشف كردند.از جسد مقداري استخوان به جا مانده بود كه آزمايش هاي انجام شده روي آن نشان مي دهد متعلق به مقتول است.
ضمن اين كه پليس در محل كشف جسد با دستگاه هاي مخصوص، قطرات خوني را كشف كرده كه با گروه خوني مقتول همخواني دارد. البته تنها مدرك ما كشف قطرات خون يا استخوان هاي مقتول نبود. تحقيقات از طريق تلفن همراه مقتول نيز معلوم كرد آخرين تماس با او از طرف سيمين بوده است.
همين موضوع باعث شد تماس هاي گذشته را نيز بررسي كنيم. بعد از آن متوجه شديم بيشترين تماس هايي كه مقتول داشته، با سيمين بوده است. با همين سرنخ، ما به سيمين و شوهرش مشكوك شديم و آنها را بازداشت كرديم. در تحقيقات بعدي كه بعد از بازداشت نيز انجام شد، متهمان به جرم شان اعتراف كردند و وقتي ما گوشي تلفن همراه مقتول را بررسي كرديم، متوجه شديم تعدادي فيلم از آن پاك شده است. با بازيابي دوباره توسط ماموران، توانستيم فيلم ها را پيدا كنيم و اين فيلم ها هم يكي از مدارك مهم پرونده بود. آن طور كه سيمين اعتراف كرده، اين دو قبل از ازدواج سيمين با هم رابطه داشتند و بعد از ازدواج نيز اين رابطه ادامه داشته و از آنجا كه مقتول فيلم هايي از رابطه شان داشت، سيمين را تهديد مي كرد و در نهايت بعد از اين كه شوهر سيمين متوجه موضوع شد، نقشه قتل را طراحي و آن را با كمك همسرش اجرا كرد.
نماينده دادستان درباره اين كه آيا مي توان مقتول را مهدورالدم دانست، مي گويد: از نظر دادسرا اين طور نيست. موضوعاتي مطرح است كه در پرونده منعكس شده وقضات نيز آن را بررسي مي كنند اما شرايط مهدور الدمي از نظر دادسرا وجود ندارد و در اين باره دادگاه بايد تصميم بگيرد.
آرزوهاي برباد رفته
مادر مقتول درخواست قصاص متهم را به دادگاه ارائه و با توجه به حال نامساعدش دادگاه را ترك كرد تا اظهارات متهمان را نشنود. به همين دليل وقتي سعيد براي دفاع از خود پشت تريبون قرارگرفت، اين زن نبود كه تسليت گفتن متهم را بشنود. سعيد مي گويد: مدت زيادي نبود كه من و سيمين با هم ازدواج كرده بوديم. ما هردو جوان بوديم و آرزوهاي زيادي داشتيم و قرار بود با هم براي رسيدن به آن تلاش كنيم.
از رابطه قبلي سيمين با مقتول اصلا خبر نداشتم تا اين كه يك روز تلفن همراهم زنگ خورد. پشت خط مردي بود كه ادعا مي كرد با همسرم رابطه داشته و به من گفت بايد او را طلاق بدهي تا با من زندگي كند. حرف هايش را باور نكردم و گفتم به من دروغ نگو زن من خائن نيست اما نشاني هايي از همسرم داد كه فهميدم راست مي گويد. خيلي ناراحت شدم و خودم را بسرعت به خانه رساندم و سيمين را بازخواست كردم كه چرا اين كار را كرده است و چه رابطه اي با شاهين دارد.
سيمين گفت قبل از ازدواج، با شاهين دوست بود و آنها با هم رابطه نيز داشته اند و حالا شاهين با فيلم هايي كه تهيه كرده، از او اخاذي مي كند و چند بار هم طلاهايش را فروخته و پولش را به او داده است. من از اين موضوع خيلي ناراحت شدم. به سيمين گفتم او را به خانه بياور و بگو فيلم ها را پس بدهد و همه چيز تمام شود. سيمين هم طبق خواسته من عمل كرد. قرار بود شاهين فيلم ها را جلوي در بدهد و برود اما وارد خانه شد. من در اتاق خواب مخفي شده بودم. وقتي به خانه آمد با چاقو به او حمله كردم. فكر مي كنم دو ضربه به او زدم. بلافاصله زمين افتاد و مرد. البته سيمين گفت او هنوز نمرده اما من فكر مي كنم مرده بود. به هر حال براي اطمينان، بالشي روي دهانش گذاشتم و فشار دادم.
متهم درباره اين كه با جسد چه كرد، توضيح داد: همان موقع زنم را پيش خانواده اش فرستادم و گفتم شب را همانجا بماند. مي خواستم جسد را از خانه بيرون ببرم اما چون خيلي سنگين بود، نتوانستم. مجبور شدم آن را به سه قسمت تقسيم كنم و بعد در كيسه بگذارم و بيرون ببرم. با ماشين يكي از دوستانم جسد را به بيابان هاي اطراف تهران بردم و آتش زدم. البته بايد بگويم واقعا به خاطر اتفاقي كه افتاد ناراحت هستم و به اولياي دم تسليت مي گويم اما چاره اي نداشتم. او مي خواست به زنم تعرض كند و اگر كسي خواست اين كار را بكند، خونش حلال است.
دوستي قبل از ازدواج
راز بزرگ سيمين با اين اتفاق برملا شده است. حالا ديگر دليلي براي پنهانكاري وجود ندارد. او درباره رابطه اش با شاهين مي گويد: من و شاهين قبل از ازدواج با هم رابطه داشتيم و منكر آن نمي شوم بعد از مدتي فهميدم شاهين مرد خشني است. او مرا كتك مي زد و در خيابان فحاشي مي كرد. بعد از مدتي رابطه ما قطع شد و من و سعيد با هم ازدواج كرديم. چند ماهي از ازدواج مان گذشته بود كه شاهين دوباره با من تماس گرفت و خواست با هم در ارتباط باشيم من قبول نكردم و گفتم شوهر دارم اما گفت اگر به خواسته ام عمل نكني، همه چيز را به خانواده ات مي گويم و حتي فيلم ها را منتشر مي كنم. نمي خواستم سعيد را از دست بدهم. به همين دليل مجبور شدم به خواسته شاهين عمل كنم. سعي كردم از طريق برادرم اين مشكل را حل كنم؛ چون مقتول دوست برادرم بود. به برادرم گفتم شاهين برايم مزاحمت ايجاد مي كند اما حرفم را باور نكرد. گفت حتما اشتباه مي كني شاهين چنين آدمي نيست. چند بار به برادرم گفتم و از او كمك خواستم اما حرفم را قبول نكرد و آن قدر كه به دوستش اطمينان داشت، مرا جدي نمي گرفت.
اين زن ادامه مي دهد: در اين مدت من خيلي اذيت شدم. شاهين هركاري دوست داشت مي كرد. در خيابان فحاشي مي كرد تا آبروي من برود، از من اخاذي هم كرد و مجبور شدم يك بار پول زيادي از حساب شوهرم بردارم و يك بار هم طلاهايم را بفروشم و پولش را به شاهين بدهم. وقتي ديد من از سعيد دست نمي كشم و مي خواهم همچنان با او باشم، به من گفت اگر تا دو هفته ديگر طلاق نگيري همه چيز را به سعيد مي گويم. با اين حال من طلاق نگرفتم و در نهايت شاهين موضوع را به سعيد گفت. وقتي همه چيز برملا شد، من هم به سعيد گفتم شاهين چه رفتاري با من كرده است. گفتم او هميشه چاقو همراه دارد و مرا تهديد مي كند. سعيد به من گفت فيلم ها را از او بگير و همه چيز را تمام كن. با اين حال ما روز حادثه براي هر اتفاقي آماده بوديم چون احتمال مي داديم درگيري ايجاد شود. روز حادثه شاهين به زور وارد خانه شد و مي خواست با من رابطه داشته باشد كه ابتدا من دو ضربه به او زدم و بعد هم شوهرم آمد و ضربات بعدي را وارد كرد. بعد از قتل، سعيد از من خواست پيش مادرم بروم. خيلي آشفته بودم. مادرم پرسيد چه شده گفتم شاهين دوباره مزاحمت ايجاد كرده است. من نمي خواستم به كسي آسيبي برسانم. شاهين بود كه همه چيز را خراب كرد./ ضميمه تپش
مرجان لقايي
چهارشنبه 20 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فردا نیوز]
[مشاهده در: www.fardanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
-
گوناگون
پربازدیدترینها