واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: افراطيون و «تصميم سازي» براي خبرگان! * «ع- وارسته» پس از اعلان اين خبر که اجلاسية هفتم خبرگان رهبري در روزهاي چهارم و پنجم اسفند ماه برگزار خواهد شد، افراد و جريانهايي از افراطيون؛ از جمله آقاي قاسم روانبخش، دبیر سیاسی هفته نامة «پرتوسخن» ارگان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در قم، براي پياده کردن منويات ناصواب خود، براي اعضاي خبرگان تصميم سازي کرده و رهنمودهايي دادند!آقاي روانبخش، بي آنکه توجه به عواقب و نتايج حرفهايش داشته باشد، در گفتگو با یک سايت حامي دولت گفت: «هاشمي رفسنجاني شايستگي رياست بر مجلس خبرگان رهبري را ندارد!»وي که چندي پيش از سوي آيت الله استادي «طلبة خودسر» خوانده شد، دلايلي را براي عدم شايستگي آيت الله هاشمي رفسنجاني بر رياست مجلس خبرگان برشمرده و مي گويد:ـ رهبري دستور دادند که همه بايد از اين دولت خدمتگزار حمايت کنند، اما هاشمي رفسنجاني بر خلاف نظر رهبري عزيز همواره راه مقابله و دشمني با دولت خدمتگذار احمدي نژاد را پيشه کرد. ـ نامة سرگشادة هاشمي رفسنجاني به مقام عظماي ولايت هيچ زماني از اذهان پاک نمي شود، و هاشمي با نگارش آن نامه ـ که بدون سلام و احترام به رهبر انقلاب بود ـ در حقيقت فرمان حمله به رهبري عزيز را صادر کرد.ـ پشت فتنه بعد از انتخابات، هاشمي رفسنجاني قرار داشته است و حتي با نگاهي به دستور جلسة مجمع تشخيص مصلحت که تمايل دارد قانون اساسي را اصلاح و شوراي نگهبان را حذف کند، مي توان دريافت که هاشمي رفسنجاني به جاي تبعيت از منويات حضرت آقا، از منويات و خواسته هاي سران فتنه تبعيت مي کند و ... .پس از مرور سخنان جناب روانبخش، دبير سياسي «پرتو سخن»، پرسشهايي در ذهن نگارنده و هر خوانندة ديگر ايجاد مي شود که تنها چند مورد را طرح مي کنيم:1. رهبر معظم انقلاب در چه تاريخي و در کجا دستور دادنده اند که «همه بايد از اين دولت حمايت کنند!» آيا مفهوم اين سخن آن نيست که رهبري از نقد برنامه هاي دولت نيز نهي فرموده اند؟! در حالي که همه مي دانيم معظم له فقط از «تخريب» دولت نهي کرده و بر «نقد» آن توصيه و ترغيب نموده اند.2. مي توانيد موردي را ارائه کنيد که اظهارات آقاي هاشمي در باره عملکرد دولت، نقد و انتقاد نبوده و به قول شما «بر خلاف نظر رهبري عزيز همواره راه مقابله و دشمني با دولت خدمتگزار احمدي نژاد را پيشه کرده است؟!»جناب آقاي روانبخش! توجه داشته باشيد که شما حاميان و مسئولان دولت، از 5 سال پيش تا کنون نسبت به آقاي هاشمي بي مهري هاي زياد کرده ايد، نيش و کنايه هاي فراوان زده ايد، اتهام ها وارد ساخته ايد و از هتاکي و دشمني به ايشان چيزي کم نگذاشته ايد، اما هاشمي با نجابت و بزرگواري سکوت کرده و پاسخ شما را نداده است. و شما خوب مي دانيد که اگر او در جايگاه دفاع و پاسخگويي بايستد و عملکرد گذشته برخي را به نقد بکشد، آنان در برابر او حرفي براي گفتن نخواهند داشت.3. آقاي روانبخش! شما فرموده ايد: «هاشمي رفسنجاني شايستگي رياست بر مجلس خبرگان رهبري را ندارد!» آيا در مورد مجمع تشخيص مصلحت نظام هم همين نظريه را داريد؟ اگر جواب شما مثبت است، پس بايد به تصميم رهبري هم معترض باشيد، و اين با ولايتمداري شما ! نمي سازد و اگر پاسخ تان منفي است، پرسش اين است که چگونه است که براي مجمع تشخيص مصلحت شايستگي دارد اما براي خبرگان نه؟4 . در عدم شايستگي آقاي هاشمي، به نامة ايشان استدلال کرده ايد، لابد به ياد داريد که نامة ايشان در تاريخ 19 خرداد 1388 نوشته شد و حدود 10 روز پس از انتشار نامه بود که رهبر معظم انقلاب در خطبه هاي معروف پس از انتخابات، در نماز جمعه فرمودند:«آقای هاشمی را من از سال 1336 یعنی از 52 سال قبل، از نزدیک می شناسم . ایشان از اصلی ترین افراد نهضت بود در دوران مبارزات. بعد از پیروزی انقلاب هم از مؤثّرترین شخصیت ها بود در کنار امام، و بعد هم در کنار رهبری تا امروز.» اکنون از شما مي پرسم: آيا هاشمي فرمان حمله به رهبري را صادرکرده بود و رهبري از ايشان اينگونه تأييد نمودند؟!6 . همانگونه که مي دانيد، شما در جايگاهي نيستيد که در شايستگي آقاي هاشمي براي رياست خبرگان و عدم آن اظهار نظرکنيد، بلکه اين نمايندگان خبرگان هستند که بايد تشخيص دهند و اقدام کنند، نه اينکه ديگران از بيرونِ مجلس براي آنان زمينه چيني کنند و تصميم سازي نمايند!پرسشهاي فراوان ديگري نيز هست که به دليل طولاني شدن سخن، از آنها صرفنظر نموده، نظر مدعيان ولايتمداري را به بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در مورد جايگاه مجلس خبرگان رهبري و رييس آن جلب مي کنم:* «امروز بحمداللَّه در رأس دستگاههاي اجرايي كشور، كسي است كه امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بيشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظه ي وفاتشان، نهايت اعتماد و اطمينان را به او داشتند؛ رئيس جمهور ما(هاشمی). ايشان كسي است كه اينقدر مورد اعتماد امام بود، اينقدر به امام نزديك بود، حرفهاي امام را بيشتر از آنها شنيده، درد دلهاي امام را بيشتر از ديگران شنيده و خبر دارد. حالا عده اي همينطور حرف مي زنند و اصلاً نمي دانند كه حرف دل امام چه بود.» (15 / 3 / 69(* «اين مجلس جاى مسائل خطى و جناحى و دستهبازى و گروهبازى نيست؛ هدف اين مجلس و آن مقصود و غرضى كه براى آن به وجود آمده، يك مسئلهى كاملاً عمومى و ملى است. مسئلهاى نيست كه انگيزههاى جناحى و خطى و مخالفتهاى سليقهاى و اينها حق داشته باشند كه در كار اين مجلس دخالت كنند. اين مجلس بالاتر از اين حرفهاست. بنابراين صاحبان عقايد و سلايق سياسى ميتوانند در همه جا، از جمله در اين مجلس حضور داشته باشند؛ ليكن جاى اعمال اين اغراض و اين جناح و خطگراييها اينجا نيست. بايد از اين انگيزههاى جناحى جداً پرهيز كرد.» (9/6/1385)*«امتياز بىبديل مجلس خبرگان رهبرى اين است كه در اين مجلس دغدغههاى عمومى و ملى مطرح است؛ معطوفاً به اسلام و انقلاب. در اين مجلس - كه شايد اين خصوصيت در اين مجلس بىنظير باشد - جناحبندىهاى سياسى، خطبازىها و خطسازىها راهى ندارد؛ تاكنون بحمداللَّه اين جور بوده، بعد از اين هم به حول و قوهى الهى همين جور خواهد بود؛ و همين مايهى وزانت و متانت و اهميت اين مجلس در چشم مردم است.» (2/7/1388)*«اين مايهى اعتماد مردم است كه احساس بكنند اين جمع منتخب آنها - كه همه عناصر روحانى و شناخته شدهى به علم دين هستند - در اين مجلس به فكر مسائل اساسى اسلام و مسلمين و جامعهى ايرانى و مسائل عمدهى كشور هستند؛ مسائل شخصى و خطى و جناحى در تصميمگيرىها و در اظهارات اينها راهى ندارد. اين خيلى چيز مهمى است. صحنهى كار براى اين مجلس، صحنهى دفاع از اصول است، صحنهى دفاع از ارزشهاست؛ ممكن است سلائق و بيانهاى مختلفى باشد، لكن حقيقت قضيه همين است.» (2/7/1388)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]