واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: يادداشت مشترك موسويان و دو ديپلمات آمريكايي درباره توافق ژنو
دنيل كارتزر، حسين موسويان و توماس پيكرينگ ديپلماتهاي پيشين ايران و آمريكا يادداشت مشتركي نوشتند كه در آن تاكيد كردند: شكافها بين ايران و طرف مقابل (1+5) همچنان گسترده و عميق است. در واقع در صورتي كه معاملهاي دايمي به دست نيايد، احتمال تشديد بحران پس از اين شش ماه و سرسختتر شدن موضع مخالفان توافق مقدماتي وجود دارد. كارتزر، سفير پيشين آمريكا در مصر و اسراييل و استاد دانشگاه پرينستون، موسويان مذاكره كننده پيشين هستهاي ايران و پيكرينگ دستيار پيشين وزارت خارجه آمريكا و سفير پيشين آمريكا در اسراييل، سازمان ملل، روسيه، هند و اردن بود. متن اين يادداشت مشترك بدين شرح است:
"سند اقدام مشتركي كه در ژنو امضاء شد، حاكي از گامي جدي براي كاهش تنشها بر سر مجادله هستهاي ايران با غرب به شمار ميرود. دو طرف با جديت و حسن نيت مذاكره كردند و با غلبه بر مشكلات به توافقنامهاي مهم دست يافتند. براي اجرايي شدن اين توافقنامه مقدماتي، دو طرف بايد به اجراي به موقع تعهدات خود پايبند باشند. جاي براي تاخير، ابهام و بهانهتراشي وجود ندارد.موضوع تنها اعتمادسازي يا حسن نيت نيست. بله، توافق مقدماتي به دست آمده اما بيش از 30 سال بياعتمادي عميق و دشمني بين ايران و غرب وجود داشته است. هنوز هم نگراني از فريب كاري طرف مقابل و پايبند نبودن به تعهدات در دو طرف مشهود است.شكست توافق مقدماتي، هم براي ايران و هم براي جامعه بينالمللي پيامدهاي جدي به همراه دارد. در صورتي كه ايران به آن چه متعهد شده عمل نكند، مخالفان خواهند گفت كه ايران از توافق مقدماتي براي خريد زمان و دستيابي به سلاح هستهاي استفاده ميكند. اگر ايران به شفافسازي در تاسيسات هستهاي و درخواستهاي آژانس اهميت ندهد، سندي دال بر ساختگي بودن اين مذاكرات خواهد بود.در همين حال، اگر غرب تحريمهاي خاص را لغو نكند يا اين كه كنگره تحريمهاي بيشتري را در بازه زماني شش ماهه به تصويب برساند، نشانه روشني مبني بر تمايل نداشتن غرب به توافق مذاكرهاي با ايران خواهد بود. نشانهاي كه ثابت ميكند غرب از سياست تغيير رژيم در ايران فاصله نگرفته است.مهمترين موضوع براي دو طرف اين است كه جهان را مجاب كنند، اين يك معامله معتبر است. هرچند كه هنوز براي هيچ يك از طرفها يك معامله دلخواه و تمام و كمال نيست اما آن قدر خوب است كه ميتواند نيازهاي اوليه دو طرف را برآورده كند. در غير اين صورت صداي مخالفان اين توافق بلندتر از صداي آنهايي ميشود كه خواستار اجراي آن هستند. مخالفان اين توافقنامه هم در تهران حضور دارند، هم در واشنگتن و هم در ديگر پايتختها.
در ايالات متحده، مخالفان داخلي اين توافقنامه با نگراني دو متحد نزديك يعني اسراييل و عربستان سعودي، تحريك ميشوند. نگراني در بيت المقدس و رياض جدي و فوري است، چرا كه هر دو ايران را دشمن خود ميدانند. در ايران نيز نگراني مخالفان داخلي به سياستهاي آمريكا مربوط ميشود. نگرانيهايي كه با سياست اوباما در دور نخست رياست جمهوري و با به چالش كشيدن حق غنيسازي براي ايران تشديد ميشود.
بنابراين در صورتي كه هر يك از طرفها به آن چه كه بر مبناي شرايط توافقنامه متعهد شدهاند، عمل نكنند، اين معامله به شكست ميرسد و پيامد چنين شكستي بايد درك شود. نخستين باري كه ايران بازرسيها را به تاخير بياندازد، به طور كامل به تعهدات خود عمل نكند، به دنبال خريد زمان باشد يا يك فعاليت هستهاي اعلام نشده داشته باشد، EU3+3 (فرانسه، آلمان، انگليس و چين، روسيه و آمريكا)، نه تنها فورا تحريمهاي لغو شده را دوباره برقرار و تحريمهاي جديدي اعمال ميكنند، بلكه مستقيما به شوراي امنيت سازمان ملل ميروند تا قطعنامهاي را به تصويب برسانند كه در آن مجوز اقدام نظامي عليه ايران صادر ميشود. در مقابل اگر اين گروه نيز به تعهدات خود عمل نكند، ايران تصميمگيري يكجانبه در مورد آينده برنامههاي هستهاي خود را حق خود ميداند. هرچند حمايت شوراي امنيت از تصميم يكجانبه ايران بعيد به نظر ميرسد، اما تهران به دنبال حمايت مجمع عمومي سازمان ملل خواهد بود و به احتمال زياد سياست خارجي مقابله جويانهاي را در مقابل آمريكا و غرب پيش ميگيرد.حتي با اجراي كامل اين توافقنامه مقدماتي نيز تضميني در مورد به دست آمدن توافقنامهاي دايمي در شش ماه پيش رو وجود ندارد. شكافها بين ايران و طرف مقابل همچنان گسترده و عميق است. در واقع در صورتي كه معاملهاي دايمي به دست نيايد، احتمال تشديد بحران پس از اين شش ماه و سرسختتر شدن موضع مخالفان توافق مقدماتي وجود دارد.به منظور اميد بخشي به توافق نهايي، اين توافق مقدماتي بايد به عنوان يك قانون در نظر گرفته شود. هر دو طرف بايد سياست قاطعي را دنبال كنند كه در آن احتمال تاخير و شكست در توافق مقدماتي صفر است. اجراي به موقع و كامل توافق مقدماتي نه تنها به اعتمادسازي كمك ميكند و اعتبار ميخرد، بلكه فضا را رونق داده و چشمانداز توافق نهايي پس از شش ماه را روشنتر ميكند. چنين روندي، راه را براي همكاريهاي سازنده بين ايران و قدرتهاي جهاني بر سر ديگر بحرانهاي خاورميانه شامل سوريه، افغانستان و عراق هموار ميكند. توافقنامه مقدماتي و اجراي با حسن نيت آن فرصتي مغتنم است كه نبايد آن را از دست داد.”
ارسال نظر
سه شنبه 19 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]