واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هنر برای همه، همه علیه هنر
حتی اشكهای درشت و دانه دانه استاد هم نتوانسته بود آنهایی را كه برای بردن تابلوها به خانه شخصیاش آمده بودند، منصرف كند.صنعتی تا زنده بود، زجر كشید. حالا هم كه دستش از این دنیا كوتاه است، با دیدن خرد و خراب شدن مجسمهها و نقاشیها، با دیدن ناراحتی و بیماری همسرش زجر میكشد. «خانم، من از همه این مجسمهها كه بالای این خانه جاخوش كردهاند، بیزارم...» به گزارش همشهری ، خانواده صنعتی، بعد از مرگ پدر، همچنان دور هم جمع میشوند و مراقب مادرشان هستند ولی تمایلی به حرف و شرح حال آنچه بر مادر، موزه و آثار پدر رفته و میرود، ندارند؛ شاید هم دیگر خستهاند از تكرار مكرراتی كه كسی نمیشنود یا نمیخواهد بشنودشان!موزه 13 آبان، آنقدر به بهانه احتمال تخریب بسته ماند و كسی سراغش را نگرفت كه هنرمندان پیشكسوت دست به كار شدند و نامهنگاری را شروع كردند تا شاید به این وسیله، در بسته موزه علی اكبر صنعتی باز شود؛ موزهای كه آثار آن به گواهی بسیاری از مجسمهسازان بزرگ و زنده این سرزمین، بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران را تشكیل میدهد.حمیدشانس، پیش از اینكه نامهای به ریاست هلال احمر نوشته شود، از وضعیت نابسامان و نامطلوب نگهداری آثار در موزه صنعتی ابراز نگرانی كرده بود اما هیچكس به گفتههای او توجه نكرد: «ساختمان موزه، شرایط مناسبی ندارد و مسلماً مجسمهها در شرایط مناسبی نیستند، بهخصوص كه بسیاری از این مجسمهها، گچی است.»البته او و باقی هنرمندان میدانستند كه ایراد كار كجاست و كدام اندیشه، موزه استاد صنعتی، آثار او و خیلی چیزهای دیگر را به مرز نابودی كشانده است: «مشكل این نیست كه نقش یك هنرمند ویژه متفاوت در یك مقطع تاریخی درك نمیشود. مسئله این است كه در مملكت ما از نقش هنری همچون مجسمهسازی و جریانی وسیعتر از آن مثل هنرهای تجسمی، درك كافی وجود ندارد. صنعتی تا زنده بود، زجر كشید. حالا هم كه دستش از این دنیا كوتاه است، با دیدن خرد و خراب شدن مجسمهها و نقاشیها، با دیدن ناراحتی و بیماری همسرش زجر میكشد. «خانم، من از همه این مجسمهها كه بالای این خانه جاخوش كردهاند، بیزارم...»هنر هیچوقت بهعنوان یك جریان عظیم، متفاوت و توانمند كه سیل وسیع عواطف تودههای ملی را رشد داده و به بلوغ رسانده، دریافت نمیشود بلكه بزكی به حساب میآید كه اگر باشد، چهره جامعه فقط كمی خوش آب و رنگتر میشود!» البته این حرفها و اظهار نظرها اصلاً مهم نیست. مهم این است كه به قول سعید شهلاپور، ما ملتی متمدن و بافرهنگیم اما میلیونها تومان برای سفر یك تیم ورزشی دسته چندم هزینه میكنیم و اجازه میدهیم آثار دیروز و امروز به راحتی تخریب شود. خیلی اگر بخواهیم هنر را جدی بگیریم، از چهرههای فرهنگی و هنری، سریال، كتاب یا فیلمی میسازیم و مینویسیم كه دست كم ژست فرهنگی را حفظ كرده باشیم!
به هرحال، بعد از اینكه نامه هنرمندان برای بازگشایی موزه استاد صنعتی رسانهای شد، یعنی اوایل مردادماه سالجاری، حامد جبلی، رئیس موزه جمعیت هلال احمر ایران قول داد این موزه بعد از مرمت و بازسازی، بازگشایی شود: «موزه استاد صنعتی در دوره مدیریت قبلی بهمدت یك سال تعطیل شد و البته همان زمان با شهرداری و مجموعه میراث فرهنگی برای بازسازی این مجموعه هماهنگیهای لازم انجام شده بود ولی بهدلیل موقعیت جغرافیایی و فیزیكی خاص آن برای یك سال تعطیل شد.اردیبهشت ماه سالجاری و همزمان با روز جهانی موزهها این مجموعه بهمدت 10 روز بازگشایی شد، حالا هم بهدنبال درخواست هنرمندان، موزه را بعد از تعمیرات جزئی برای بازدید عموم بازگشایی میكنیم.»نكته جالب اینجاست كه این سازمان در این مدت، مقرری همسر استاد صنعتی را قطع كرده بود! و شاید اگر گزارش روزنامه تهران امروز از وضعیت همسر صنعتی نبود، این وضعیت ادامه پیدا میكرد. اما رسانهای شدن وضعیت موزه استاد صنعتی و همسر او، مركز هنرهای تجسمی را وادار كرد تا وظیفه جمعیت هلال احمر را برعهده بگیرد.هرچند كه سازمان هلال احمر اساساً پرداخت ماهانه250 هزار تومان به همسر استاد صنعتی را وظیفه سازمانیاش نمیداند! فرهاد گاوزن، معاون موزه جمعیت هلال احمر در اینباره میگوید: «استاد صنعتی، كارمند هلال احمر نبوده كه حالا این سازمان بخواهد ماهانه 250هزار تومان به خانواده ایشان بدهد اما چون این سازمان، رویكرد فرهنگی- هنری دارد، یك هفته قبل، مقرری 7ماه گذشته را كه به خانواده ایشان پرداخت نشده بود، به حساب بانكی همسر استاد واریز كرد.»همه اینها درحالی است كه فرزندان خانواده صنعتی تمایلی به صحبت با خبرنگار همشهری در این باره ندارند و درباره همه چیز، حتی تابلوهایی كه به امانت به اداره فرهنگ و ارشاد كرمان رفته و هرگز بازنگشته سكوت كردهاند.مشكل این نیست كه نقش یك هنرمند ویژه متفاوت در یك مقطع تاریخی درك نمیشود. مسئله این است كه در مملكت ما از نقش هنری همچون مجسمهسازی و جریانی وسیعتر از آن مثل هنرهای تجسمی، درك كافی وجود ندارد. اما مهمتر از همه اینها، موزه 13آبان است كه استاد علی اكبر صنعتی آن را با دست خودش ساخت و برای خلق آثاری كه در آن است، خون دل خورد. این موزه بیش از یك سال تعطیل بوده اما گاوزن میگوید كه از 4-3 ماه قبل مجدداً باز شده و فعال است. البته او از تاریخ دقیق این بازگشایی مطلع نیست و افراد خانواده صنعتی هم از بازگشایی موزه خبر ندارند. غیر از اینها، وضعیت آثار موزه و ساختمان میدان امام خمینی است. این ساختمان، 130 سال قدمت دارد و جزو نخستین ساختمانهای جمعیت هلال احمر در زمان تاسیس آن محسوب میشود و به همین دلیل هم سازمان عقیده دارد بازسازی و تعمیر آن تابع شرایط خاصی است كه البته این شرایط خاص تا به حال مشخص نشده.
خندهدار است كه آثار صنعتی در ساختمان هلال احمر قرار دارد و سازمان به جای اینكه یك ماه، مقرری همسر استاد را پرداخت كند و ماهی دیگر آن را قطع، میتواند درآمد حاصل از موزه را به خانواده آنها بپردازد و به این ترتیب، برای 250 هزار تومان ماهانه، بر سر هیچ كس منت نگذارد و نگوید استاد، كارمند سازمان نبوده كه حالا بخواهد مقرری پرداخت كند!البته حالا هم كه موزه راه افتاده، نه ساختمان، تعمیر و بازسازی شده و نه برای نگهداری از 1000 نگاره و 400 مجسمه، چارهای اندیشیده شده است. گاوزن، از رایزنی با شهرداری و سازمان میراث فرهنگی میگوید ولی حتی نام بخشی را كه در شهرداری با آنها گفتوگو كرده، به یاد ندارد: «قرار شده كه شهرداری، نمای بیرونی را نورپردازی و سازمان میراث، داخل ساختمان را بازسازی كند.»فقط مجسمهها هستند كه شاید از تخریب در امان بمانند، آنهم فقط و فقط به لطف و همراهی هنرمندانی كه همچون استاد دل سوخته و دستی بر كار دارند: «درباره نگهداری و مراقبت از مجسمههای داخل موزه با سید مجتبی موسوی و عباس مشهدیزاده صحبت كردهایم تا آنها این امر را برعهده بگیرند.»رایزنیهای مقدماتی و اقدامات لازم، عناوین پرطمطراقی است كه اهالی هنر هر روز بیشتر از دیروز، از مسئول و غیرمسئول میشنوند اما دریغ و درد از كاری كه كارستان كند، كاری كه اتفاق تلخ پاییز سرد سال 57 راجبران كند؛ روزی كه میوهفروشان اطراف میدان توپخانه، قفل نمایشگاه را شكسته و آثار استاد را پاره پاره و مجسمهها را شكستند. 30سال قبل، عدهای مردمیترین آثار تاریخ ایران را نابود كردند، حالا چه كسی دارد ته ماندههای هنر ایران را فنا میكند؟تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی ( کاربر عزیز ، جواب سوال مورد نظر در لینک های کنار مطلب می باشد )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 566]