واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حاجیه مهر ماه خانم عصمت السلطنه دختر فرهاد میرزا نویسنده:غلامعلی دیانتی چندین سال پیش سفرنامه حج دختر فرهاد میرزا را چاپ کردم. این سفرنامه از این بابت که از طرف یک زن فرهیخته قاجاری آن هم فرزند کسی مانند فرهاد میرزا نوشته شده جالب است. محتوای آن هم البته جالب و خواندنی است. سفرنامه یاد شده در مجله میقات شماره 17 چاپ شد. در مقدمه سفرنامه حج دختر فرهاد میرزا نوشته بودم که از وی خبری ندارم. مدتی قبل یادداشتی از طرف آقای غلامعلی دیانتی (توسط آقای قاضی عسکر به دست من) رسید که حاوی اطلاعاتی در باره این زن بود. چون ممکن بود زحمت ایشان در جایی منعکس نشود تصمیم گرفتم آن یادداشت را در این سایت بگذارم. از لطف ایشان سپاسگزارم. در مقدمه مطلب ایشان آمده است: سفرنامه دختر فرهاد میرزا معتمدالدوله توسط فاضل محترم آقای رسول جعفریان به چاپ رسیده است و همان طور که در مقدمه چاپ آمده است به دلیل کثرت مشغله و کمی فرصت نام سفرنامه نویس مشخص نشده است (هرچند گفته شده است که از دختر فرهاد میرزاست). بنده که از علاقه مندان فصلنامه میقات می باشم تا حدی زحمت آقای جعفریان را کمتر کردم. نام نویسنده حاجیه مهرماه خانم عصمت السلطنه است که مشروح مشخصات او به پیوست تقدیم می گردد.حاج فرهاد میرزا معتمدالدوله پسر پانزدهم عباس میرزا نایب السلطنه بود که در 25 ذیقعده 1305 ه.ق. در سن 72 سالگی در تهران فوت کرد و جنازه او را در مقبره خانواده گی اش که در شهر کاظمین ساخته بود دفن کردند. وی از رجال نامدار و فاضل و با سواد خاندان قاجار بود و تألیفات زیادی داشت؛ بویژه سفرنامه مکه او در سال 1292 معروف و مشهود است و بکوشش مجد طباطبائی به چاپ رسیده است. همسر فرهاد میرزا حاجیه «جهان آرا خانم» دختر شاهزاده محمد علی میرزا دولتشاه (پسر بزرگ فتحعلی شاه) دختر عموی فرهاد میرزا بوده است که او را همراه خود به مکه هم برد. وی در روز شنبه دهم شوال 1301 ق. در سن 66 سالگی در تجریش تهران فوت کرد.فرهاد میرزا معتمد الدوله دو فرزند پسر و سه دختر بنام عصمت الدوله، حرمت الدوله و شمس السلطنه داشت.1. سلطان اویس میرزا احتشام الدوله متولد 1255ق پسر بزرگ او بود. وی داماد عموی خود سلطان مراد میرزا حسام السلطنه بود و در سال 1310ق. پس از دو ماه به بیماری یرقان درگذشت و جنازه او را در کنار پدرش در کاظمین به خاک سپردند.2. عبدالعلی میرزا (احتشام الدوله ثانی و معتمد الدوله ثالث) فردی فاضل و با سواد و شاعر بوده است و تخلص او «عبدی» بود. دختر بزرگ فرها میرزا معتمد الدوله «مهرماه خانم» عصمت السلطنه نام داشت.«محمد شاه، در آخر عمر، نسبت به فرهاد میرزا کمال محبّت را مرعی داشت و برای آنکه تقویتی از عباس میرزای نایب السلطنه ملک آراء بنماید و حامی بعد از خود برای او تهیه کند، شاهزاده «مهرماه خانم» عصمت السلطنه دختر بزرگ فرهاد میرزا را نامزد پسر خود عباس میرزا نمود که نظر به وقوع فوت محمد شاه (6 شوال 1264ق.) و رسیدن «ناصر الدین شاه» به سلطنت و مغضوب شدن عباس میرزا و تبعید او به عتبات عالیات، این فکر جامه عمل نپوشید.» (شرح حال فرهادمیرزا، ص 208).عصمت السلطنه در مدت عمر سه شوهر کرد، شوهر اولش میرزا محمد قوام الدوله آشتیانی، شوهر دومش میرزا موسی وزیر لشکر پسر میرزا هادی آشتیانی و شوهر سومش میرزا عبدالوهاب خان شیرازی بود. نامبرده از شوهر اول و دوم خود اولاد داشت لکن از آصف الدوله فرزندی نیاورد.1.میرزا محمد مستوفی قوام الدوله پسر میرزا محمد تقی قوام الدوله آشتیانی زمانی از مستوفیان درجه یک و از رجال سرشناس ایران بود. در سال 1265ق. وزارت و پیشکاری حمزه میرزا حشمت الدوله در آذربایجان را عهده دار شد و در سال 1268ق. میرزا محمد ملقب به قوام الدوله شد و در سال 1272ق. پیشکار فریدون میرزا پسر پنجم عباس میرزا در خراسان شد و وزارت قوام الدوله تا حدود سال 1276 ق یعنی تاریخ شکست افتضاح آور مرو بطول انجامید، یعنی در سال 1275 ق حمزه میرزا حشمت الدوله به استانداری خراسان منصوب شد و حدود شصت هزار نفر از پیاده و سوار تخمین زده اند به فرماندهی حشمت الدوله برای جنگ با ترکمن ها و دفع آنان از راه سرخس به طرف مرو حرکت کردند و حشمت الدوله فرمانده کل قوا به بهانه ی اینکه من در عقب اردو برای تهیه ی مهمات و تجهیزات و فرستادن نفرات کمکی می مانم میرزا محمد قوام الدوله را برای فرماندهی لشکر فرستاد، آقا میرزا محمد مستوفی هم قبول کرد و رفت و این فرد ..... بی اطلاع از اصول نظامی سبب شد قوای ایرانی به سختی شکست خورد و در حدود سی هزار نفر به کلی تلف شدند و پس از شکست و رسوایی مرو تقریباً تمام کاسه و کوزه ها به سر قوام الدوله شکست و او را با یک وضع بسیار فجیع و مفتضحانه ای به تهران وارد کردند و این کار هم بیشتر برای این بود که ناصرالدین شاه می خواست جواهرات و نقدینه ای که خود و پدرش در مأموریت ها بدست آورده بودند از او بگیرد.قوام الدوله پس از دو سال که با خفت وشرمساری زیاد بی کار و خانه نشین بود بوسیله تقدیم پیش کشی و وساطت میرزایوسف مستوفی الممالک در نزد شاه در سال 1278 ق وارد کار شد و معاونت حکومت اصفهان را تا سال 1280 ق در دست داشت و در سالهای 1281 و 1282 ق به پیشکاری حکومت فارس منصوب شد و بعد به تهران احضار شد و در سال 1283 ق به سمت وزارت گمرکات انتخاب گردید. قوام الدوله در محرم سال 1290 به مرض محرقه در تهران درگذشت. (نقل به اختصار از رجال بامداد ج 3).ظاهراً قبر قوام الدوله در قم است، زیرا عصمت السلطنه در راه بازگشت از سفر مکه وقتی وارد قم می شود نوشته است: «عصر چهارشنبه سوم شهر رجب المرجب 1298 ق به حرم مشرف گشته، بعد از زیارت، سر مقبره مرحوم قوام الدوله رفته، آنجا نشسته مشغول تلاوت قرآن و گریه بودم، صبح پنجشنبه چهارم شهر رجب المرجب (1298 ق) مجدداً به حرم مشرف شده، سر مقبره ی مرحوم قوام الدوله رفته، مراجعت کردم.» (فصلنامه میقات ش 17 صص 114 و 115)2. میرزا موسی وزیر لشکر پسر میرزا هادی آشتیانی بوده و در سال 1290 ق که میرزا محمد قوام الدوله آشتیانی وزیر محاسبات به مرض محرقه درگذشت، میرزا هدایت آشتیانی (پدر دکتر مصدق) که در سال 1298 ق وزیر لشکر شده بود به جای وی با لقب وزیر دفتر رئیس دفتر استیفا (وزیر دارایی) شد و وزارت لشکر به میرزا موسی آشتیانی، که با قوام الدوله و میرزا هدایت نبیره عمو بود، رسید. در سال 1298 ق که به وزارت لشکر منصوب شد ابتدا عنوانش رئیس دفتر لشکر بود و بعد در سال 1291 ق عنوانش وزیر لشکر شد (رئیس دارایی ارتش) میرزا موسی وزیر لشکر در جمادی الثانیه 1298 ق در گذشت.(نقل از رجال بامداد ج 4 ص 163)عصمت السلطنه در زمان حیات میرزا موسی وزیر لشکر در روز سه شنبه 24 رمضان 1297 ق (مطابق 9 شهریورماه) سفر مکه خود را از تهران آغاز کرد و در روز سه شنبه 9 رجب 1298 ق از سفر مکه مراجعت کرد و وارد تهران شد و سفر او نزدیک به ده ماه طول کشید و 36 روز بعد از مرگ وزیر لشکر که شوهر دومش بود به منزل رسید. حاجیه عصمت السلطنه در مراجعت از مکه از راه دریا از جده با کشتی وارد بندر بوشهر شد و از راه زمینی در روز سه شنبه 22 ربیع الاول 1298 ق وارد شهر شیراز شد. وی در خاطراتش نوشته است:«زمان توقف در شیراز از روز ورود تا زمان حرکت دو ماه و یازده روز طول کشید، در این مدت بسیار سخت گذشت، خاصه چند روز بعد از عید نوروز (یکشنبه 19 ربیع الثانی 1298 ق) که خبر ناخوش جناب وزیر لشکر رسید. در ماه جمادی الاولی هر چه بگویم بدگذشت. بحمدالله خداوند تفضل فرموده در روز سه شنبه غره جمادی الثانیه (1298ق) ، جواب تلگراف میرزا سید رضی حکیم باشی رسید که بحمدالله تعالی تب قطع شده است. قدری آسودگی حاصل شده است.» (میقات ش 17 ص 106).«پنج شنبه چهارم شهر رجب المرجب (1298 ق) عصر هم به حرم (در قم) مشرف گشته، تلگراف احوال پرسی به طهران کرده بودم، جواب رسیده معلوم شد که دوباره به جناب وزیر لشکر کسالت پیدا شده است. پناه بر خدا بجز ملتجی شدن به ائمه اطهار(ع) راه نجاتی ندارم.نمی دانم چو گذشت. طرف عصر بحمدالله تلگراف رسید که قدری بهترم. خداوند- ان شاءالله- از در خانه اش مرا باز نگرداند. خیال داشتند روز یکشنبه (7 رجب 1298 ق) از قم حرکت بفرمایند. چون خبر ناخوش جناب وزیر لشکر دوباره رسید، صبح شنبه ششم رجب المرجب، به حرم مشرف گشته، مرخصی حاصل کرده از قم بیرون آمدیم.» (میقات ش 17 ص 115).زمانی که حاجیه عصمت السلطنه در شیراز متوقف بود خبر ناخوشی وزیر لشکر را در جمادی الاول 1298ق به اطلاع او رساندند ولی وزیر لشکر روز دوشنبه سوم جمادی الثانی 1298 ق در تهران فوت کرد و عصمت السلطنه روز بعد از شیراز به سمت تهران حرکت کرد ولی خبر ناگوار فوت شوهرش را به او ندادند و کماکان بهبودی جزئی وزیر لشکر را به او تلگراف می کردند.ظاهراً یکی از خواهران عصمت السلطنه قبل از خودش به مکه رفته بود و نام دو فرزند پسر خود را در موقع مشایعت کردن او برای رفتن به مکه چنین نوشته است: «همشیره مکرمه حاجیه شاهزاده و بعضی از همراهان ایشان تا غروب (در امام زاده حسن تهران) مانده مراجعت به شهر نمودند... فرزندان میرزا تقی و میرزا مصطفی و بعضی دیگر مانده اند که بعد از حرکت کردن ما معاودت به شهر نمایند.» (میقات ش 17 ص 59).«عصمت السلطنه از میرزا موسی وزیر لشکر دارای چهار پسر به نامهای منتصر الملک، مشیر اکرم، وثوق السلطنه و قوام السلطنه می شود.آقایان محمود فرهاد معتمد نویسنده کتاب «سپهسالار اعظم» و احمد فرهاد معتمد رئیس پیشین دانشگاه تهران و جلال السلطنه پسران مشیر اکرم بوده اند. پسران دیگر او از وثوق السلطنه (مهدی دادور) و سرتیپ دادور از (قوام السلطان) بوده اند.» (شرح حال فرهاد میرزا ص 166).3. میرزا عبدالوهاب خان شیرازی (نایب الوزاره، نصیرالدوله، آصف الدوله) پسر محمد جعفر خان در سال 1242 ه.ق. در شیراز متولد شد وی از رجال فاضل و با سواد بوده و استعداد و حافظه قوی داشت و شعر هم می سرود و تخلصش «یزدانی» بود در سال 1266 ق. همراه عمویش به تهران آمد و معلومات خود را تکمیل نمود. وی شوهر سوم حاجیه عصمت السلطنه شد. وی در روز دوشنبه 6 جمادی الا ولی 1304 ه.ق. در تهران درگذشت. شرح مفصل او در رجال بامداد ج2 ص 301 درج شده است.مهدی بامداد در پاورقی ج 2 ص 314 اسم کوچک عصمت السلطنه را «هما» نوشته و در مورد اسم شوهران عصمت السلطنه اشتباه نموده است.تحریر سفر مکه عصمت السلطنه توسط کاتب در ربیع الثانی 1299 ق. پایان یافته است و عصمت السلطنه «متعلقه جناب جلا لتجاب اجل اکرم نصیرالدوله مد ظله العالی» معرفی شده است و معلوم می شود که نامبرده در ظرف کمتر از 8 ماه بعد از مرگ وزیر لشکر با میرزا عبدالوهاب خان نصیرالدوله ازدواج کرد.ولی با توجه به تاریخ فوت نصیرالدوله نهایتاً عصمت السلطنه حدود چهار سال با او زندگی کرد و برای سومین بار بیوه شد و از سرانجام عصمت السلطنه اطلاعاتی بدست نیامد.منبع: www.historylib.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 526]